پس از برگزاری انتخابات 24 خرداد و زمان مرور و توجه به وعده های مختلف و رنگارنگ تبلیغاتی و انتخاباتی رئیس جمهور جدید ، برخی ها فقط بر شعار استفاده از اقوام و اقلیت ها در مسئولیت ها و پست های مدیریتی مختلف در کشور ، " زوم " کردند و حس و حال رسیدن به پست و مقام در دولت جدید به شدت در آنها گل کرد .
و وقتی دکتر صادقلو استاندار در روز معارفه و روزهای پس از آن ، نظرات و دیدگاه های مختلف خود و شرایطش را برای برگزیدن همکاران آینده اش بر شمرد ، باز هم برخی ها فقط قسمت بومی گزینی و محلی گزینی مطالب او را شنیدند و با تمرکز بیشتر بر همین نقطه ، کعبه آمال و آرزوهای خود را در رسیدن به یک مقام و پست مهم در این دولت بنا نمودند .
این عده خاص از میان همه مطالب و شرط های مهم استاندار برای انتخاب همکاران آینده اش که عبارت بودند از : دینداری ، تجربه مفید مدیریتی ، تخصص ، مردم داری ، اخلاق پاک ، معتدل ، پاک دست بودن ، حسن شهرت داشتن ، انقلابی و ولایی بودن ، با برنامه ، بومی شهر بودن و ... ؛ فقط و فقط بر روی بومی بودن تاکید صرف می کنند و گویا با سایر شروط مورد نظر کاری ندارند و آغاز اشتباه و به بیراهه رفتن آنان از همین جا شروع می شود .
این جمع خاص از فعالان سیاسی ترکمن که به حلقه ای حدود 25 تا 30 نفره از مسئولین و فعالان ستادهای دکتر روحانی در شهرهای ترکمن نشین استان گلستان محدود می شود ، داعیه دار اصلی رای بالای قوم ترکمن به روحانی برای سهم خواهی های شدید قومی خود شده اند . ( که فعالیت و میزان تاثیر آنان ، خود محل بحث و تاملی عمیق است )
و در نگاهی دقیق تر ، یک هسته مرکزی 5 ، 6 نفره از همین جمع حدود 30 نفره فعالان سیاسی ترکمن ، گردانندگان اصلی سهم خواهی شدید قومی و منشا نوشتن نامه ها و طومارهای گوناگون به استانداری گلستان از شهرهای مختلف ترکمن نشین بوده اند و برنامه ریزی برای دیدارهای گوناگون علما و بزرگان ترکمن با استاندار و نماینده ولی فقیه در استان گلستان هم تا حدودی توسط همین گروه مدیریت می شود و البته اخیرا سر نخ هایی هم در خود استانداری گلستان پیدا کرده است .
ارزیابی اجمالی و نگاهی تحلیلی به دیدارهای صورت گرفته خصوصی و عمومی با استاندار و نماینده ولی فقیه در استان گلستان ، نامه ها و طومارهای مختلف و رنگارنگ نوشته شده ، مطالب گوناگون منتشر شده در رسانه های در اختیار این جریان و ... ، در خلال 5 ماه گذشته پس از انتصاب دکتر صادقلو و بخصوص در روزهای اخیر به روشنی صحت و درستی این مدعا را تایید می کند .
از فحوای کلام همه داعیه داران و متن همه نوشته های آنان در قالب های گوناگون مثل نامه و طومار به استاندار و یادداشت ، تحلیل ، خبر و ... در رسانه های در اختیار ، این گونه بر می آید که منشا و مبدا همه آنها یک جاست و خط و متن همه یکسان است .
اینکه امروز دیگر بسیاری از علما ، بزرگان ، جوانان و فعالان سیاسی اجتماعی معتدل قوم ترکمن ، این عده محدود بسان کاسه داغتر از آش را نماینده این قوم بزرگ در استان گلستان نمی دانند ، به دلیل همین افراط گری ها ، خودخواهی های غلیظ و سهم خواهی های شدید آنان است .
چه اینکه پیش از این و در طول 35 سال بعد از انقلاب و حتی سالها قبل از انقلاب نیز ، همواره عده ای با همین گونه رفتارها و گفتارهای افراطی و منحرف ، هزینه های سنگینی را بر قوم پر تلاش و با غیرت ترکمن تحمیل کرده اند .
از طرفی خبرهای رسیده از استانداری گلستان و واکنش های مسئولین و متولیان امر هم به این نوع خاص از رفتارها و گفتارها ، به خوبی نشان می دهد که دیگر دست های پنهان و آشکار این افراد برای مجموعه استانداری گلستان و ... رو شده و حناهای آنان در قالب های مختلف ، دیگر رنگی ندارد .
گویا دغدغه ، نگرانی ، دلسوزی های ظاهری این افراد بنام قوم ترکمن ، بیش از آنکه نشان از علاقمندی و عشق آنان برای خدمت صادقانه ، کار و تلاش بیشتر برای حل مشکلات مردم و آبادانی شهرستان های مورد نظر باشد ، بیشتر نگرانی و دغدغه از کوتاه ماندن دست شان از منابع قدرت و ثروت است .
اگر چه شناخت کافی و دقیق موجود از یکایک این افراد و سابقه رفتارها و عملکرد های آنان در مقاطع مختلف ، کاملا بر این مطلب صحه می گذارد و نشان می دهد که این طیف افراطی در هر جایی که منافع و مطامع شان حاصل نشود ، سر ناسازگاری و تقابل می گذارند ، حال چه این گزینه بومی باشد و چه غیر بومی .
ایضا ، از منظر دیگری هم می شود به این ماجرای دامن زدن به " گزینه بومی و غیر بومی " این افراد خاص نگریست که خود محل بحثی طولانی است ولی اجمال آن اینکه ، سینه چاکان تئوری بومی بودن فرمانداران ، از بیان این دست مطالب افراطی و طرح این سطح از سهم خواهی شدید قومی ، صرفا به دنبال اثبات وجود خود و جلب مشتری برای آرا و نظرات شان هستند تا در نهایت کلیک خور یک سایت معلوم الحال (!) را بالاتر ببرند .
البته مهم و اساسی اینکه ، برای تشکیل یک تیم مدیریتی قوی و منسجم در سطح استان اعم از فرمانداران و سایر مدیران در ادارات و دستگاه های مختلف استانی و شهرستانی ، درست تر این است که بومی و یا غیر بومی بودن آنان ، با توجه و در کنار سایر شروط و ویژگی های مهم مورد نظر ، ملاحظه و ارزیابی شود نه به عنوان یک شرط و گزینه مستقل . تا رعایت اجباری و یا اکراهی آن ، به تشکیل تیم مدیریتی منسجم و قوی برای خدمت گزاری صادقانه و بی منت ، خدشه ای وارد نکند .
و در نهایت ، لازم به نظر می رسد تا استانداری گلستان و سایر مجموعه های تصمیم گیر استانی ، به این دست سهم خواهی های بی پایه و اساس که ناشی از خودخواهی های افراطی است ، وقعی ننهند و به تصمیمات کارشناسی و منطقی خود که منبعث از مطالعات و ارزیابی های دقیق صورت گرفته است ، عمل کنند ؛ چه اینکه پاسخ مثبت به چنین خواسته هایی ، بابی نادرست در شیوه های مدیریتی و اداری مرسوم در کشور و استان باز می کند و بر سطح توقعات و سهم خواهی نابجای این دست افراد می افزاید . گلستان ما
