به گزارش پایگاه عدالت خواهان و مطالبه گران گلستان" به نقل از روزنامه جوان، رئیسجمهور مسعود پزشکیان برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل در امریکاست و همین حضور در امریکا، حتی وقتی صرفاً خبر بود و هنوز سفر انجام نشده بود، بهانهای بود تا اصلاحطلبان پیشنهاد همیشگیشان برای مذاکره ایران و امریکا و نیز دیدار رئیسان جمهور دو کشور را مطرح کنند. اعتنایی هم نداشتند که رئیسجمهوری کنونی امریکا صرفاً دو سه ماه دیگر رئیسجمهور است و برای انتخابات آینده هم کاندیدا نشده و حتی ممکن است نماینده حزب او هم رأی نیاورد، پس چرا اکنون روی او و حزبش سرمایهگذاری میکنند؟ (در زمان پذیرش برجام هم همه ضمانت اجرای برجام از سوی امریکا این بود که باز هم همان حزب حاکم رأی بیاورد و البته نشد و ترامپ آمد و برجام را هم نپذیرفت و از آن خارج شد)
نکته جالب درباره اصرار رسانههای اصلاحطلب بر مذاکره این است که در هر شرایطی باشیم، آنها آن شرایط را شرایط مذاکره میدانند. اگر به ما حمله شده باشد، میگویند به جای جنگ، خویشتنداری و مذاکره کنیم؛ اگر ما حمله کرده باشیم، میگویند حالا که دست برتر را داریم، وقت مذاکره و امتیاز گرفتن است؛ اگر تصمیم آنی برای انتقام نداشته باشیم، میگویند پس به جای آن، مذاکره کنیم، یعنی در هر شرایطی، آن زمان و شرایط را بر مذاکره وفق میدهند.
در روزهای پس از عملیات وعده صادق که پاسخ ایران به رژیم صهیونیستی برای حمله به سفارت ایران بود، روزنامه شرق در یادداشتی، دست برتری ایران پس از این عملیات را بهترین زمان برای مذاکره دانست: «بلافاصله پس از پاسخ نظامی ایران به حملات اخیر اسرائیل، زمزمههای احتمال مذاکره با امریکا افزایش پیدا کرد. اگرچه ایران و امریکا انجام چنین مذاکراتی را تکذیب کردند، اما آیا امروز بهترین فرصت برای اقدام به مذاکره مستقیم نیست؟ ایران این برتری را که با عملیات ۲۶ فروردین به دست آمد، برای چه کاری نیاز دارد؟ قرار است نگه داشته شود تا روزی که دوباره آنها احیاناً با یک عملیات متقابل، ورق را برگردانند؟ تصور آنها از آینده چیست؟ کدام کشوری همیشه در موضع برتری مانده و از آن خارج نشده است؟ موضع برتری اگر به کار گرفتن امتیاز در دیپلماسی نخورد، قرار است به چه کار بیاید؟»
در روزهای اخیر هم که ایران هنوز پاسخی به ترور اسماعیل هنیه نداده است، همین روزنامه شرق ضمن ادعای ضمنی اینکه نمیتوانیم بزنیم و پاسخ دهیم، دعوت به مذاکره کرده است: «اگر میتوانی بزن، اگر نمیتوانی، صبر و پایداری کن؛ و اسیر هیجان مشو. این یک منطق کلی و قابل قبول در جنگ است. واقعیت این است که جهان غرب یکپارچه پشت جنایات اسرائیل ایستاده است. اروپا به دلیل ضعف استراتژیک خود مجبور است که به حمایت امریکا از رژیم آپارتاید رضایت دهد. همه فناوریهای پیشرفته هم در خدمت آپارتاید نوین است... باید راهی دیگر در پیش گرفت. کشورهای کمقدرتتر نمیتوانند معضلات بزرگ بینالمللی خود را تنها از راه قدرت نظامی رفع و رجوع کنند. در این راستا، یک راهحل برای سیاست خارجی ایران این است که مذاکرات خود با امریکا را با محوریت اروپا در قالب یک "دیپلماسی گسترده" سامان دهد و مذاکرات دوجانبه ایران و امریکا با محوریت فرانسه یا آلمان آغاز شود.»
قیاس همین دو متن شیفتگی برای مذاکره را نشان میدهد که تطبیق شرایط بر مذاکره، مذاکره را بر هر شرایطی منطبق میکنند؛ و این همه هم در حالی است که از دوران شکست مذاکرات فشرده برجامی چند سالی بیش نمیگذرد.