به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" حسین خان بابازاده: شاید بتوان گفت حدود 10 سالی هست که رویه رهبرانقلاب برای حضور در نمازهای جمعه تغییر پیدا کرده و ایشان صرفا در بزنگاه های حساس در نماز جمعه حاضر می شوند. پس از گذشت هشت سال از آخرین حضور رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه تهران، روز گذشته مردم تهران خطبه های نماز جمعه را از زبان مبارک ایشان شنیده و نماز را هم به امامت ولی امر مسلمین اقامه کردند. برخلاف آنچه برخی از تحلیل گران به دلیل خطای انسانی سپاه در سقوط هواپیمای اوکراینی انتظار داشتند که خطبه‌های نماز جمعه دیروز حول این موضوع و بیان ناگفته‌ها اختصاص پیدا کند، اما رهبرانقلاب محور اصلی بیانات‌شان -حتی در قسمت خطبه عربی- را به ابعاد شخصیتی حاج قاسم سلیمانی، ترور وی توسط آمریکایی‌ها، تشییع چند ده میلیونی پیکرهای شهدا و سیلی سپاه اختصاص دادند.
رهبر انقلاب با استفاده از آیات سوره ابراهیم، تشییع چند ده میلیونی شهید حاج قاسم سلیمانی و سیلی سخت سپاه به امریکایی‌ها را نشانه هایی از قدرت و اراده الهی معرفی کردند و این روزها را از مصادیق ایام الله دانستند.
اما اینکه چرا رهبرانقلاب 27 دی را برای حضورشان در نمازجمعه انتخاب کرده و چرا چنین محتوایی را برای خطبه ها برگزیدند، به شدت قابل تامل است. نکاتی را در این باره بخوانید:
1. اصرار درست و به جای رهبرانقلاب برای انتساب تشییع چند ده میلیونی شهید سلیمانی و انتقام سپاه به اراده الهی موضوعی است که باید بر آن تاکید شود تا مبادا تحلیل های مادی جایگزین آن شود. این دست الهی است که در برخی مواقع برای ملت بزرگ ایران رخ نمایی می‌کند تا دلشان برای ادامه مبارزه با استکبار بیشتر از پیش قرص شود.
2. تشییع باشکوه و چند ده میلیونی شهدای مقاومت که به تعبیر زیبای رهبرانقلاب سوخت موشک‌های درهم کوبنده عین الاسد بود، نشان داد که ملت ایران اهل مقاومت است و برخی خناسان داخلی نخواهند مردم را خسته و آماده تسلیم نشان دهند.
3. تمرکز بر خطبه های رهبرانقلاب نشان می داد که ظاهرا ایشان بنای طرح موضوع جدیدی را نداشتند. قصد ایشان، تبیین بیشتر و تعمیق مباحث مهم طرح شده طی دو هفته اخیر بود. بررسی سخنان و پیام‌های رهبرانقلاب در دو هفته گذشته پیرامون تشییع حماسی حاج قاسم سلیمانی و حمله موشکی سپاه به پایگاه آمریکایی‌ها بر این موضوع مهر تائید می زند.
4. دو یوم الله عظیم که طی دو هفته اخیر ایجاد شد، ناخواسته تحت تاثیر پوشش خبر سانحه غم‌بار هواپیمای اوکراینی قرار گرفت. موضوعی که امپراتوری خبری استکبار آن را مشتاقانه دنبال کرده و ضمن میدان داری خیابانی برخی عناصر ضدانقلاب برای عقده گشایی، حتی برخی جریانات داخلی هم آن را برای تسویه حساب های سیاسی سردست گرفته و منافع ملی را به هیچ گرفتند. شاید بتوان گفت اصلی ترین دلیل حضور رهبرانقلاب در نماز جمعه این هفته تهران، معطوف نمودن دوباره نگاه‌های جامعه - و حتی جبهه مقاومت- به دو یوم الله اخیر بود. تصمیمی که اجرای آن حضور بخش مهمی از تشییع کنندگان میلیونی شهید سلیمانی را هم لازم داشت تا بار دیگر آن شکوه اتحاد ملی هم نمایش داده شده در روز تشییع حاج قاسم رخ نشان دهد و تحلیل‌های غلط بعد از تجمعات چندصد نفره به بهانه سقوط هواپیما به طور کلی باطل شوند.
5. هرچند تلخی شهادت و فقدان سردار بزرگ و بی بدیل مقاومت یعنی حاج قاسم سلیمانی از یادها نخواهد رفت، اما ترور حاج قاسم توسط آمریکایی‌ها و اعتراف حماقت آمیز آنها به این ترور، بدرقه بی‌سابقه پیکر مطهر این شهید، ضربه موشکی غرورآمیز ایران به آمریکایی ها و عدم جسارت آنها برای پاسخگویی و به عبارت بهتر شکست هیمنه آمریکا نباید از یادها برود.
گرچه تصاویر غوغای مردم پنج استان در تشییع شهدا از رسانه ها دیده شد اما تا ماه‌ها و حتی سال‌ها باید ابعاد حرکت افتخارآمیز سپاه در قدرت نمایی موشک‌های نقطه‌زن ساخت ایران به کدخدای زورگوی مدعی ابرقدرتی بیان شود. روایت یک سیلی سخت و مخرب با موشک های نقطه زن از سمت یک کشور تحریم شده به کشور عامل تحریم‌ها و از سوی دیگر بیان علنی و بدون واهمه این قدرت نمایی، باید تا سال‌ها برای افکار عمومی دنیا روایت شود.
6. از همان ابتدای سقوط هواپیمای اوکراینی این گمانه زنی وجود داشت که این کار با خباثت آمریکایی ها صورت گرفته است؛ هرچند که تاکنون هیچ مقام رسمی نظامی این موضوع را تائید نکرده است. شاید بهترین سناریو برای کم رنگ نمودن شیرینی‌های جبهه مقاومت بعد از خبر تلخ شهادت حاج قاسم سلیمانی همین سقوط یک هواپیمای مسافربری آن هم با ضربه پدافند خودی بود که همه این پیروزی‌ها را به حاشیه می‌برد. اما چه رسوایی بزرگتری برای امریکایی‌ها در راه خواهد بود که اگر مشخص شود همان امریکایی‌های تروریست برای پوشاندن حجم بزرگ خبرهای تلخ از شکست همینه‌شان به این کار دست زده اند. رهبرانقلاب هم روز گذشته ضمن تسلیت چندباره و ابراز همدری با خانواده این جانباختگان، این ماجرا را دارای ابعاد مبهم معرفی کردند.
