رحمت الله رجایی سردبیر هفته نامه ستاره گلستان و فعال سیاسی اصلاح طلب متنی را به سایت گلستان ما ارسال نموده است که از منظرتان می گذرد.
ای کاش پیگیر موارد مطروحه در نشست اهالی فرهنگ گرگان با معاون وزیر ارشاد می شدید؟
به نام خدا
با سلام، احتراما با توجه به قرار دادن مطلبی تحت عنوان «سیاهنمایی از عملکرد فرهنگ و ارشاد گلستان ناشی از ضعف منتقدین است» و طرح بعضی از نکات پیرامون سخنان بنده در روز سهشنبه 24 دی 1392 که در تالار فخرالدین اسعد گرگانی و با حضور سید عباس صالحی معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایراد شد مطالبی را بیان و انتظار دارم از طریق سایت در اختیار خوانندگان قرار گیرد.
1)اینجانب در سخنان خود، اصلا نگفتم «ما در این شش ماهی که در دولت تدبیر و امید گذشته است خون دلها خوردهایم» و بدین وسیله آن را تکذیب میکنم. حرف من این بود که «ما برای روی کار آمدن دولت تدبیر و امید خون دلها خوردهایم و...» امیدوارم این امر ناشی از اشتباه سهوی باشد وگرنه برخلاف رفتار حرفهای است.
2) نگارنده اگر در نشست اهالی فرهنگ با آقای صالحی معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سخنی گفته است بر اساس شخصیت حقیقی خود بود و ارتباطی به فعالیت در سازمان و نهادهای دیگر ندارد. اینجانب دبیر رسمی آموزش و پرورش هستم، آیا طرح آن سخنان به منزله دیدگاه نهادیست که بنده در آن کار میکنم؟ که قطعا اینگونه نیست.
از اینرو برای من عجیب است چگونه در واکنش به سخنان، شما مسجد گلشن و موسسه فرهنگی میرداماد را به میان کشیدهاید! حتما میدانید که نگارنده ارتباطی با مسجد گلشن ندارم ولی در موسسه فرهنگی میرداماد( بخش دانشنامه) فعالم که سخنان طرح شده ارتباط با هیچ فرد و نهادی ندارد. از شما میخواهم توضیح دهید چگونه من در قالب موسسه فرهنگی میرداماد، بیشترین بهرهها را، از دولت اصولگرا بردهام!
3) واقعا عجیب است شما چگونه متوجه شدهاید من و همفکرانم سنگ دکتر عارف را به سینه میزدیم؟ جریان اصلاحطلب استان، ضمن حمایت از ورود شخصیتهای اصلاحطلب (عارف و روحانی) تمام تلاش خود را در ایجاد وحدت و انتخاب فردی و احدی متمرکز کرد که سرانجام هم با اقدامات بزرگانی چون هاشمی رفسنجانی و خاتمی اینگونه شد که پیروزی مردم را به همراه داشت، از شما میخواهیم شماره آخر هفتهنامه ستاره گلستان (قبل از انتخابات 24 خرداد) را، نگاهی بیندازید که موید این دیدگاه است.
4)تجلیل اداره کل فرهنگ و ارشاد استان از خبرنگاران که حتی در خانه خوابیده بودند و سالی یک خبر میدادند و... از عملکرد اداره کل فرهنگ و ارشاد استان است . واقعا اگر اینگونه باشد، آقای مدیرکل و شما که مدافع ایشان هستید باید پاسخ بدهید که چرا این کار را میکردند؟ آیا واقعا باور دارید فردی از انگلیس، برای گرفتن هدیه 120 هزار تومان پول به گرگان آمد؟
5) از کاپری گفتید و فداکاری آقای منتظری در تایید نام آن! اولا باید عرض کنم که آقای مدیر کل چه این نام را تایید یا رد میکردند، مردم به آن کاپری میگویند؟ کمی پایینتر از پردیس سینمایی کاپری، مرکز جراحی کاپری فعال است که تایید نام آن قبل از تصویب نام کاپری بود.
واقعا سوال میکنم، شما به چه کارهایی فداکاری میگویید؟ این واژه در قاموس شما چه معنایی دارد؟ صادقانه میپرسم کدامیک از مهیمنیها در کاپری کار میکنند؟ آیا واقعا نمیدانید کسی از آنها در کاپری کار نمیکند و شخصی که در آن مشغول است فرد دیگری است! آیا میدانید، نویسنده یا نویسندگان این متن چه اشتباهی مرتکب شدند؟ در این رابطه حرفهایی است که در صورت صلاحدید مطرح خواهم کرد.
6) از اقدامات دوستان مطبوعاتی من گفتید، باید به اطلاع برسانم که آنها، به رغم کملطفیها، بیمهریها و...همچنان سرپا هستند، صادقانه از شما میخواهم پاسخ دهید که کدامیک از دوستان من، فقط خود را ژورنالیست میدانند و دیگران باید زیر بیرق آنان قرار بگیرند؟
اصلا شما چه اصرار دارید که دوستان من خانه مطبوعات قانونی شما را، حتما حساب کنند! دوستان من، این توان را دارند به رغم ستم هشتساله(1392-1384)، تبعیضها، تذکرات و... استوار به فعالیت خود ادامه دهند و استقلال خود را حفظ کنند که نشریات آنها، معرف دیدگاه و جایگاه آنهاست.
باید به اطلاع برسانم آنچه که سبب گردید تا من در آن نشست حرف بزنم درخواستی بود که معاون محترم وزیر از جمع داشتند که قطعا متوجه تصنعی بودن نشست شدند! بنده با توجه به احساس مسئولیتی که کردم حرفهایم را رودررو و بدون هراس بیان کردم و هیچگونه عداوت با مسئولان فرهنگ و ارشاد استان ندارم فقط مشکلات اهل فرهنگ را صادقانه و اجازه بدهید بگویم شجاعانه مطرح کردم.
از شما صادقانه میپرسم آیا مطالب طرح شده دروغ بود! آیا شاعران بر روی چمن پارک شهر شعرخوانی نمیکردند؟ نقد کتاب در تالار شورای شهر برگزار نمیشود؟ انجمنهای ادبی و هنری منحل نشدهاند؟ مجله فرهنگ و ارشاد استان، مقاله میزان اعتماد شهروندان ناحیه 3 و 17 تهران را منتشر نکرد؟ مطبوعات استان حال و جانی ندارند؟ اصلا چرا از مسئولین فرهنگ و ارشاد استان نپرسیدهاید که وضعیت کتاب «شهرنامههای استان» چه شد؟ هزاران نسخه از این کتاب کجا رفت؟ 200 میلیون تومان چی شد؟ چرا از من مستندات نخواستید؟
آیا فریاد من علیه عملکرد شخصی که شما وی را «نگین فرهنگی استان» معرفی کردهاید سیاهنمایی است؟ یعنی شما، انتظار برگزاری چند تا نشست و جشنواره را هم نداشتید؟ میتوانید به من پاسخ دهید اداره کل فرهنگ و ارشاد استان گلستان کدام جشنواره فرهنگی روستا را برگزار کرد؟ دوستان عزیز دفاع از افراد و عملکرد آنها به خصوص مدیران، باید معقول و مستند باشد. بنده شک ندارم، فردی را که شما مدافع آن شدهاید مدیر موفق دولت آقای احمدی نژاد بوده است.
در حضور معاون وزیر هم گفتم، بابت این موفقیت بارها تشویق شد اما قرار نیست همچنان باشد. آنچه که در24 خرداد رخ داد رای مردم به امید بود، چه لزومی دارد شما و بعضی افراد به زمین و زمان متوسل شوید تا مدیران احمدینژاد بمانند. صداقت در آن است که آنان استعفا خود را به وزیر اعلام و از ایشان بخواهند هر چه زودتر فردی را برای این کار تعیین کنند.
اصرار بر ماندن، ارائه برنامه چندین صفحهای، متوسل شدن به این و آن، بیش از همه نشانگر بیصداقتی حتی به برنامههای دولت اصولگرای محمود احمدینژاد است چه رسد به دولت تدبیر و امید حسن روخانی.
دوستان گرامی:
از شما میخواهم موارد مطروحه در آن جلسه را یک به یک بررسی کنید و چنانچه وقت ندارید حداقل ماجرای کتاب شهرنامهها را پیگیری کنید. من حاضر به ارائه هرگونه همکاری هستم. مسئله کتاب شهرنامهها، حیف و میل بیتالمال، بیاحترامی به پژوهشگران استان، سرقت علمی و... است. اگر واقعا صادق هستید حداقل پیگیر همین مورد باشید.
با احترام رحمت الله رجائی