به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" سید مهدی حاجیآبادی؛ از لابهلای مردمی که در پیادهرو قدم میزدند از ایستگاه مترو به سرعت خارج و وارد میشدند؛ گذشتیم و خیابان پیروزی را به سرعت به سمت شرق رفتیم.
پیادهروها به حالت عادی همیشه و شلوغ بود و جایی برای منتظر ایستادن نبود. ناچار در حاشیه تقاطع اتوبان امام علی (ع) با خیابان پیروزی ایستادم؛ ۱۰ دقیقهای همان جا ایستادم و در این زمان کوتاه شاید صدها نفر آدم جورواجور از کنارم گذشتند که بیشترشان بیآنکه جلوی پایشان را نگاه کنند، سرگرم ورانداز ویترینها یا گذر بودند تا شاید در این واپسین روزهای آبان سرد پاییزی چیزی چشمشان را بگیرد و ترغیبشان کند به خرید.
تعدادی از نیروهای پلیس در اطراف تقاطع به چشم میخوردند؛ شب قبل شیشههای اغلب بانکها و اماکن عمومی خورد شده و محل برخی خودپردازهای بانک را که شب گذشته شکسته و پول آن دزدیده شده بود را با ورق آهنی پوشانده بودند، آثار تیر چراغ برقهای اتوبان امام علی از حوادث شب قبل که شکسته و با آن بزرگراه را بستند مشخص بود؛ قرار شد با اتوبوس به سمت خیابان نبرد بروم.
حوالی ایستگاه مترو نبرد خودروها در ترافیک سنگینی قفل شدند؛ پس از مدتی انتظار و تکان نخوردن ماشین در خیابان، ناچار از اتوبوس پیاده شدیم و پیاده به سمت چهارراه کوکاکولا به راه افتادم.
آثار شیشههای خورد شده ایستگاههای اتوبوس، بانکها، فروشگاهها و ... در پیادهرو مشهود بود؛ بوی دودی تند کمی چشم و بینیام را سوزاند؛ جلوی مترو نبرد گاز اشکآور زدند و جمعیتی که صورتشان را پوشانده بودند و مشغول خورد کردن شیشهها و آسیب زدن به بانک نزدیک چهارراه کوکاکولا بودند به سرعت پراکنده و بین مردم و خودروها ناپدید شدند.
دقایقی در کنار حاشیه خیابان منتظر شدم، برخی از مردم گلهکنان از بستن خیابان و خورد کردن شیشهها از کنارم عبور کردند؛ خودروها و موتورهای نیروی انتظامی به سرعت خودشان را به محل درگیری رساندند.
یکی از دوستانم خبر از شلوغی مقابل مترو ابن سینا و تقاطع اتوبان امام علی (ع) داد؛ یگان ویژه که مشخص بود پیش از من خبر شلوغی در مقابل مترو ابن سینا بهشان رسیده به سرعت دور زدند و به سمت محل درگیری حرکت کردند.
به آن طرف خیابان رفتم، خبری از افرادی که مشغول تخریب بودند؛ نبود. دقیقهای نگذشت که دوباره همان چهرههای پوشیده در وسط چهارراه و مقابل مترو ظاهر شدند، متعجب از اینکه این جمعیت چگونه به لحظهای غیب و ظاهر میشوند، دوباره سر و کله موتورهای یگان ویژه پیدا شد و جمعیت به همان سرعت در حال متفرق شدن بود.
این بار با دقت بیشتر متوجه شدم عدهای از لیدرهای تجمع چند ده نفره، با حضور نیروی انتظامی درون ایستگاه مترو، یک باشگاه ورزشی و برخی کوچههای فرعی پشت خیابان پخش میشوند.
از کوچه پشتی به حاشیه شمالی خیابان پیرزی و دهقان رفتم، جمعیتی پراکنده پیاده یا سوار بر موتور خیابان را بستند، چند جوان مقابل موتورهای مردم را گرفته و اجازه عبور نمیدادند. دوباره سر و کله موتورهای یگان ویژه پیدا شد و همان سناریوی تکراری فرار به فرعیها.
پیچیدم به خیابان اصلی، همان دوست دوباره خبر شلوغی تکراری تقاطع ابن سینا را داد، و تکرار رفتن یگان ویژه به سمت محل درگیری!
با کمی دقت میشد تشخیص داد در قطعی تلگرام و دیگر پیامرسانهای خارجی، نهتنها ابزاری برای هماهنگی تجمع نیست بلکه افرادی که به سرعت پخش و جمع میشوند و مشخصا با جمعیتی که در ابتدای خیابان در حال درگیری هستند هماهنگ شدهاند که در کدام وقت کدام گروه بیرون بیاید، جز با هماهنگی و آموزش از پیش امکانپذیر نیست.
جمعهشب بود که بیبیسی در گزارشی با بازخوانی تجربه اعتراضات کشورهای مختلف در سطح جهان به بالا رفتن قیمت حاملهای انرژی، به آموزش کاربردی مخاطبین برای چگونگی اعتراض زد.
بستن بزرگراهها با خاموش کردن خودرو به صورت صفهای کیلومتری، حضور زنان در خیابان و بستن مسیر خودروها و مجبور کردن رانندهها به خاموشی خودرو، خالی کردن سنگ و خاک با کامیون در وسط معابر، شکستن و آتش زدن اماکن عمومی به ویژه بانکها و اخلال در چرخه پولی، ایجاد رعب و وحشت و در نهایت حمله به مراکز نظامی و مسلح شدن و تبدیل به محل جنگ خونین از جمله مواردی بود که بیبیسی و دیگر کانالهای ماهوارهای و اینترنتی آمزش دادند.
تبارشناسی جنس شعارها و بردن فضای اعتراض به گرانی بنزین به سمت شعارهای ساختارشکن و درگیری فیزیکی با ماموران امنیتی، نشان از حضور لیدرهای خاص گروههای مخالف در تجمعات داشت.
به عنوان مثال جنس شعارهایی، چون «رضاشاه روحت شاد» از دلخواههای جمعیت سلطنتطلب است؛ یا شعارهای به ظاهر حامی کارگران یا حمله به ارکان نظام با استفاده از الفاظی، چون «رژیم آخوندی» از الگوهای اعتراضی منافقین (مجاهدین خلق) است.
گرچه جنس شعارها بسته به بوم منطقه تغییر میکند، مثلا در مناطق خوزستان سعی در پررنگ کردن حس عربیت مردم منطقه و شعارهای تجزیهطلبی دارند.
گرچه در شیوه تخریب و برخورد با ماموران با استفاده از تجربه آشوبهای پیشین، چون استفاده از اسلحه، کاتر، قمه و همچنین حمله به مراکز خاص عمدتا هماهنگ و مشترکند.
آنچه مشخص است مردم به مبلغ گرانی بنزین، شیوه اجرا، اطلاعرسانی، عواقب روانی تورمی گرانی معترض بودند و خواستار اصلاح در شیوههای دولت بودند، اما قطعا مردم تخریب نمیکنند، آتش نمیزنند، شیشه نمیشکنند، با سلاح سرد و گرم به ماموران حمله نمیکنند و از خون و اغتشاش و ناامنی بیزارند و مردم اگر تجمع و اعتراضی هم داشته باشند، چنین سازماندهی شده به شیوه گروهکهایی که در دهه شصت فرزندان همین ملت را به خاک و خون کشیدند عمل نخواهند کرد.
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.