به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" شیوع بیماری لکه ی سفید در مجتمع میگو در کمال سانسور خبری مسئولین ذیربط حالتی افزایشی پیدا کرده است.
منابع خبری از گسترش و فراگیر شدن این ویروس تهاجمی به مزارع لاین های 3و4مجتمع میگو خبر می دهند. قبلا لاین دو مجتمع و مزارع مربوط به برخی شرکت های در حال پرورش در این لاین قرنطینه شده بودند در حالیکه قرنطینه پس از سرایت این ویروس تهاجمی جز تحمیل خسارت به پرورش دهندگان میگو عایدی دیگری ندارد.
مدیران شیلات و مدیرکل سعی دارند تا دامپزشکی را بعنوان مسئول این حادثه معرفی کرده و با اعمال فشارهایی به کارشناسان این اداره کل فضای علمی و پیشگیرانه را به جو سیاسی تبدیل کنند.
نکته ی جالب و قابل تامل اینکه در چند روز گذشته و به تازگی کارگاهی در گمیشان با حضور جواد قدس علوی مدیرکل شیلات،برخی مسئولین شیلاتی و پرورش دهندگان برگزار شده است در حالیکه این کارگاه صرفا نمایشی و رفع تکلیفی ارزیابی شده چرا که کارگاهی با محتوای پیشگیری و مقابله با بحران ویروسی پیش آمده هم عقلا و هم بر اساس مبانی علمی می بایست قبل از آغاز دوره ی پرورش انجام می شد نه اینکه در اوج پیشرفت و سرایت ویروس لکه ی سفید ابتکار برگزاری کارگاه پیشگیری به ذهن مدیرکل پرحاشیه ی شیلات گلستان خطور کند! ابعاد خسارت به میزان مورد ادعای مسئولین شیلات خلاصه نشده و پرورش دهندگان مدعی هستند که این ویروس مزارع به اصطلاح قرنطینه شده را با انبوهی از تلفات روزانه و ثانیه به ثانیه مواجه کرده است.
در خصوص تعداد مزارع معدوم شده نیز باید توجه شود که تعداد بیشتری از یک مزرعه معدوم شده است در حالیکه از ذکر جزئیات ابعاد این مسئله خودداری می شود. نه مدیرکل شیلات گلستان و نه حراست اداره کل و نه روابط عمومی تا این لحظه اراده ای برای ارائه ی پاسخ روشن و شفاف به افکار عمومی نشان نداده اند و سعی دارند با سیاسی کاری و سرپوش بر اعتراضات پرورش دهنگان محترم سایت اوضاعی آرام و قابل کنترل را به تصویر بکشند! در حال حاضر برخی کارشناسان مجرب شیلاتی بر این باورند که بسیاری از مزارع باید مدت ها قبل تلف می شدند در حالیکه قرنطینه ی مزارع آلوده بعنوان امری بی فایده در دستور کار قرار گرفته است!
چراکه قرنطینه بعد از آلودگی نه تنها نتیجه ای ندارد بلکه باعث گسترش ویروس به شدت تهاجمی و خسارت روز افزون به پرورش دهندگان می شود(ویروسی با شدت تهاجمی بالا که در اصطلاح عرفی با هوا نیز گسترش می یابد!) و علاوه بر این هزینه های بالای نگهداری میگو های آلوده را به پرورش دهندگان تحمیل می کند.
برخی مدیران باسابقه ی شیلاتی بر این باورند:اگر بجای سیاسی کاری و سرپوش بر ابعاد گسترده ی وایت اسپات در همان روزهای اول مزارع آلوده بجای قرنطینه معدوم می شدند و محیط ایزوله می گردید بستر امن تری برای پرورش در بقیه ی سایت فراهم می شد!
به هر حال انتظار می رود دستگاه های نظارتی انقلابی بویژه دستگاه قضائی استان و دادستان محترم مرکز استان گلستان با حساسیتی ویژه در قبال وضعیت اسفناک در مجتمع میگو ورود نمایند بویژه آنکه مواردی مانند تلفات تقریبی20هزار میگو مولد به شکلی مرموز و مشکوک قبل از آغاز دوره ی پرورش سال98(که بنا بود از طریقی پاک و بومی مبنای پرورش را تامین کند)،
واردات مبهم بچه میگوی آلوده از جنوب کشور و از کانال افراد خاص،فعالیت های مشکوک برخی عناصر جنوبی مرتبط با تکثیر در گلستان تحت حمایت مدیریت شیلات گلستان،حضور برخی عوامل حاشیه دار در جنگ گنبد در متن این خسارت بزرگ و مشکوک و برخی تحرکات و اقدامات دیگر شائبه ی نفوذ اقتصادی و حتی بیو تروریسم را تقویت می کند.بویژه آنکه با این مسئله سرمایه گذاری هنگفت از دولت و بیت المال با نابودی پرورش میگو معطل شده و دچار خسارت می گردد و علاوه بر آن خسارت به بخش خصوصی و سرمایه گذاران را نیز باعث می گردد.