به گزارش پایگاه عدالت خواهان" عصر امروز شاید از آن روزی که حسن روحانی در برابر دوربین شبکه یک تلویزیون قرار گرفت و تنها چند روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد: «برای مشکلات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و سیاست خارجی، برنامه یک ماهه و 100 روزه نیز وجود دارد. ما می توانیم در زمان کوتاه تحول اقتصادی به وجود آوریم و با ایجاد یک دوره تنفس مشکلات را حل کنیم»، مخاطبان وی حتی از جنس طرفداران او نیز در درون خود نسبت به این شعار پر رنگ و لعاب تردیدهای جدی داشتند.
این تردیدها به سرعت رنگ واقعی تری به خود گرفت؛ یعنی زمانی که روحانی اولین حضور خود در مجلس بعد از انتخابات را در تیر ماه سال 92 تجربه کرد، به یک باره موضع تبلیغاتی خود را با شیب بسیار تندی تعدیل نمود.
او در مجلس گفت: «یک بار اوضاع کشور را بررسی کردیم و از مسئولان فعلی اجرایی کشور هم استفاده کردیم. گر چه نتیجه این است که نظرات فاصله زیادی با هم داشت، کارگروه های ما اوضاع را با آمار و ارقام به گونه ای بررسی کردند و مسئولان اجرایی به گونه ای دیگر. الان در مقام قضاوت نهایی نیستم، قاعدتا دولت در شروع کارش در 100 روز اول، تلاش خواهد کرد واقعیات کشور را به مردم، مقام معظم رهبری و نمایندگان ملت عرضه کند. دولت آینده خواهد گفت چه چیزی را تحویل گرفته و با چه چیزی مواجه است و راه حل را چگونه می بیند.»
این شیب تند با همین سرعت به پیش رفت و حتی با وجود آنکه یک صفر دیگر به عدد 100 روحانی در وعده های انتخاباتی اضافه شد، همچنان مردم در انتظار تحول اقتصادی در دولت هستند. تحولی که ظاهرا با گذشت بیش از 1000 روز از فعالیت دولت به سمت افزایش گره های گوناگون در زندگی مردم رقم خورده است و در تازه ترین نمونه های آن افزایش نرخ دلار به مرز بی سابقه 4 هزار تومان صورت گرفته و این در حالی است که حدود یک سال از توافق برجامی دولت نیز می گذرد.
وعده های درشتی که روحانی در دوره تبلیغاتی خود مطرح می کرد نیازمند انتخاب کابینه ای بود که آنها نیز دست کمی از ارائه طرح های رویایی برای جلب توجه مردم نداشته باشند. یکی دیگر از این سری وعده ها مربوط به عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی دولت روحانی است که در حوزه مسکن با انتقاد شدید از طرح مسکن مهر به دنبال تحمیل جانشینی برای آن به نام مسکن اجتماعی بود.
در ابتدای فعالیت دولت یازدهم سیاست زدگی به سطحی رسیده بود که گویا دولت گذشته هیچ فعالیت مناسبی در دوره خود نداشته است و حتی طرح تامین مسکن اقشار آسیب پذیر را نیز باید در کانال های پر پیچ و خم سیاست به تعلیق درآورد. به نظر می رسید رقابت منفی دولت منتخب با دولت سابق حتی بر روی واژه مهر در مسکن مهر نیز به هم زبانی نخواهد رسید و از این رو مسکن اجتماعی بدون آنکه برنامه مدون و چهارچوب عملیاتی مشخصی داشته باشد تبدیل شد به یکی از وعده های پر طمطراق آخوندی در مسند وزارت راه و شهرسازی.
او در آذر ماه 92 وعده داد: «مولفه های اساسی طرح مسکن اجتماعی توسط کارگروه های متخصص در حال بررسی است تا در اولین فرصت از این طرح رو نمایی شود.»
در شهریور ماه 93 می گوید: «طرح مسکن اجتماعی نیز که قرار است جایگزین طرح مسکن مهر شود، از اواخر سال جاری (سال 93) کلید می خورد.»
او در شهریور 94 نیز در قالب گزارش دو ساله عملکرد وزارت راه و شهرسازی در این زمینه اعلام می کند: «این برنامه پس از بررسی های كارشناسی و كسب نظرات دست اندركاران، تدوین و نهایی شده است كه إن شاء الله به زودی رونمایی خواهد شد.»
آیا عباس آخوندی همچنان در عصر پیشا رسانه ای زندگی می کند و خبر از ثبت وعده های خود در انبوه جراید و رسانه های مختلف سنتی و مدرن ندارد؟ چطور ممکن است فردی در جایگاه وزارت به این سادگی با افکار مخاطب خود بازی کند و وعده های بی سرانجام و تکراری را به صورت مداوم بر زبان براند؟
چگونه می توان نسبت به تداوم مسئولیت فردی در این جایگاه بی تفاوت بود وقتی او نسبت به شعور و آگاهی جامعه ای که وظیفه تامین مسکن و راه آنها را دارد، احترام نمی گذارد؟ پدیده وعده های پوشالی در دولت یازدهم و تکرارهای بی هدف آنها به یک اپیدمی سیاسی تبدیل شده است.
آخوندی وعده مسکن اجتماعی را از سال 92 تا امروز آن چنان به تعویق انداخته است که دیگر فرصتی برای اجرای آن در ماه های باقی مانده از دولت یازدهم وجود نخواهد داشت. اما نکته تامل برانگیز در این است که پس از سه سال از بیان این وعده ها، او به طور رسمی اعلام می کند که تازه باید برای نحوه طراحی و انجام این برنامه به اما و اگرهای مختلف پرداخت!
آخوندی در مصاحبه ای که با هفته نامه تجارت فردا (که خود یکی از سیاست گذاران این نشریه است) در شماره 179 در تاریخ 16 خرداد ماه 95 داشته است در پاسخ به سوالی که بالاخره وضعیت مسکن اقشار آسیب پذیر و طرح مسکن اجتماعی در چه مرحله ای قرار دارد، می گوید: «در خصوص طرح مسکن اجتماعی باید دو نکته به عنوان پیش شرط کار مد نظر قرار بگیرد. موضوع اول پروژه های ناتمام مسکن مهر است که هم به لحاظ حجم سنگین منابع مورد نیاز و هم وقت و توان مدیریتی، بخش قابل توجهی از توان دولت را مصروف خود کرده است و تا زمانی که این طرح به طور کامل به پایان نرسد, عملا امکان شروع طرح دیگری در حوزه مسکن وجود ندارد.»
این ادعا در حالی در ماه های پایانی دولت روحانی مطرح می شود که تمام شرایطی که دولت در ابتدای روی کار آمدن قرار بود با آنها مواجه شود بر روی کاغذ معین بود. اما آخوندی چه به عنوان ارائه برنامه های اختصاصی به منظور جلب نظر نمایندگان مجلس به منظور رای اعتماد و چه در ادامه فعالیت های خود به منظور جلوگیری از استیضاح های احتمالی، هیچ یک از عوامل موثر بر اجرایی شدن طرح مسکن اجتماعی را با این صراحت مطرح نمی کرد.
آیا آخوندی به عنوان وزیر راه و شهرسازی از عوامل موثر بر اجرای طرحی که خود عنوان آن را مطرح نموده است آگاهی نداشته؟ چطور ممکن است وزیر یکی از مهمترین وزارت خانه های دولت پس از سه سال رسما اعلام کند که طرح مسکن اجتماعی قابل اجرا نیست در حالی که پیشتر وعده داده بود در پایان سال 93 پروژه های مسکن مهر به اتمام خواهد رسید؟
آخوندی در ادامه مصاحبه خود به نکته دوم در حوزه مسکن اجتماعی اشاره می کند که تردید بیشتری نسبت به توان مدیریتی وی در جایگاه وزارت را در اذهان متبادر می سازد. او سه سال پس از وعده اجرایی شدن مسکن اجتماعی می گوید: «موضوع دوم به محدودیت منابع مالی در دولت بر می گردد. باید ببینیم که آیا دولت امکان تامین مالی دارد یا خیر. همچنین باید رابطه مسکن اجتماعی با سیستم رفاه تعیین شود. اساسا دولت نباید وارد ساخت و ساز شود؛ بلکه این موضوع از طریق سیستم های رفاهی جلو رود. در دنیا این بخشی از برنامه رفاهی است. ما با وزارت رفاه مذاکرات خوبی را پیش برده ایم و آنها هم آمادگی دارند در طرح مسکن اجتماعی وارد شوند. منتها با شکل فعلی توزیع یارانه های نقدی، امکان ایجاد بار اضافی وجود ندارد. البته دغدغه فعلی اقتصاد ایران نیز نباید فراموش شود. در شرایط فعلی همه بخش های اقتصادی برای خروج از رکود بسیج شده اند و در بخش مسکن باید بر حلقه های پیشران و آن بخش از تقاضا که می تواند با هزینه کم، سمت عرضه را به حرکت بیندازد، متمرکز شد. برای خروج از رکود، نباید طرف هزینه افزایش پیدا کند. اول باید کیک اقتصاد بزرگ تر شود تا پس از آن، طرح های هزینه زا را بتوان عملیاتی کرد.»
آسمان و ریسمان هایی که امروز در روز محاسبه توسط آخوندی به هم بافته می شوند در صورتی که در روز نخست با تدبیر و واقع نگری بیشتری در ارائه برنامه های پیشنهادی همراه می شد، با این شرایط نامناسب مواجه نمی گشت.
ارتباط دادن وعده مسکن اجتماعی بعد از سه سال با مسائلی نظیر منابع مالی، سیستم رفاه، ساخت و ساز دولتی، توزیع یارانه ها، دغدغه فعلی اقتصاد، کیک اقتصاد و ... اصحاب رسانه را به یاد یکی از جملات قابل توجه علی لاریجانی در مرداد ماه سال 88 در جریان رای اعتماد کابینه دوم احمدی نژاد می اندازد که اعلام کرد: «وقتی وزیری پشت میز وزارت قرار می گیرد باید مدارجی را طی کرده باشد نه این که تازه بخواهد یاد بگیرد.»