"وحدت و همگرايي ميان جريانهاي سياسي همواره فرصتها و محدوديتهايي براي نيروهاي سياسي فراهم ميکند. در اين راستا نوع کنش و واکنش نيروهاي سياسي است که اين وحدت و همگرايي را شکل ميدهد. البته بايد درباره بهکارگيري واژه وحدت دقت کرد. از جريان مباحثي که مطرح ميشود ميتوان اينطور استنباط کرد که بهکار بردن واژه وحدت از روي مسامحه است به اين معنا که بهدليل آزادي عمل گروههاي سياسي در جريان انتخابات تنها ائتلاف گروههاي سياسي همفکر ميسر است و اگر وحدتي مورد نظر باشد تنها وحدت گفتماني مراد است.
«شوراي فقها» محور ائتلاف اصولگرايان
تلاش اصولگرايان پس از برگزاري 40 جلسه مشترک از سوي سه تشکل که سه ضلع اصولگرايي را نمايندگي ميکردند، به نتيجه رسيده است و برگزاري همايش مشترک حزب موتلفه، جبهه پايداري و جمعيت ايثارگران با دعوت از آيات يزدي، مصباح يزدي و موحديکرماني از نتايج اين همگرايي است. يکي ديگر از دستاوردهاي اين تلاش براي ايجاد وحدت حداکثري، اعلام موافقت سه فقيه براي هدايتگري جريان اصولگرا بود، جمع سه نفرهاي که با عنوان «شوراي فقها» کار نظارت بر روند تحقق اين وحدت را در جريان اصولگرايي بهعهده گرفتهاند.
راهبرد يک صدا؛ يک فهرست
محمدنبي حبيبي، دبيرکل حزب موتلفه اسلامي در اجلاس سراسري دبيران استاني سه تشکل جبهه پايداري انقلاب اسلامي، جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي و حزب موتلفه اسلامي اظهار داشت: اين سه تشکل توافق کردهاند که با راهبرد يک صدا – يک فهرست براساس خرد جمعي فرآيند همگرايي و وحدت اصولگرايان حرکت کنند.
با توجه به اين سخنان و نظاير آن ميتوان گفت تنها راه پيروزي اصولگرايان در انتخابات پيش رو، ائتلاف است. اصولگرايان بايد نقشههاي رقيب را بشناسند و آن را درک کنند و در داخل سازمان ولايت عمل کنند و به پيوند مقدس همه ظرفيتهاي اصولگرايي پايبند باشند. خوشبختانه جلسات متعدد و خوبي ميان سه تشکل ايثارگران و پايداري و موتلفه اسلامي در جهت وحدت اصولگرايان برداشته شده است. اين سه تشکل در بيش از 20 نشست اصلي و فرعي با برآورد اوضاع و شرايط پيش رو در آستانه انتخابات بر وحدت و ائتلاف حداکثري اصولگرايان تاکيد دارند. مايه اميدواري است که سه تشکل تعهد دادهاند که نه تنها فهرست جداگانه نخواهند داد، بلکه روي افراد اختلافي اصرار نورزند.
خبرهايي که پيش از اين به گوش ميرسيد حاکي از اين بود که هر سه تشکل پذيرفتهاند که فهرست نهايي براساس سهميهبندي احزاب، افراد و اضلاع اصولگرايي شکل نميگيرد بلکه براساس معيارها و مقياسهاي ولايي و صلاحيتهاي علمي و عملي نامزدها شکل خواهد گرفت. حبيبي در مورد ساز و کار رسيدن به فهرست واحد اظهار داشت: «ساز و کار رسيدن به فهرست مورد اجماع توسط شوراي هماهنگي اصولگرايان و نهايتا شوراي داوري تعيين خواهد شد. سه تشکل تاکيد بر گفتمان انقلاب اسلامي و گفتمان رهبري و اصول و ارزشها را اصل دانسته و بهدنبال تشکيل جبهه فراگير اصولگرايي هستند».
تشکيـل شــوراي هماهنگــي اصولگرايان
هماهنگي ميان نيروهاي اصولگرا از لوازم ابتدايي رسيدن به اهداف در انتخابات آتي است. بههمين منظور برخي نيروهاي اصولگرا پيشنهاد تشکيل شوراي هماهنگي اصولگرايان را دادهاند؛ شورايي که قرار است با حضور طيفهاي مختلف جريان اصولگرا زمينه ارائه ليست واحد انتخاباتي را فراهم کند.
در همين ارتباط سيدکمالالدين سجادي، سخنگوي جبهه پيروان خط امام و رهبري با اشاره به روند تشکيل شوراي هماهنگي اصولگرايان، اظهار کرد: «18 تشکل و حزب زيرمجموعه جبهه پيروان طي نامهاي به دبيرکل اين جبهه درخواست تشکيل شوراي هماهنگي اصولگرايان را بهمنظور افزايش سطح همکاري و تعامل ميان طيفهاي مختلف اين جريان مطرح کردند».
وي با اشاره به موافقت بزرگان جريان اصولگرا و جامعتين با تشکيل شوراي هماهنگي، گفت: «بزرگان جريان اصولگرا چه در جامعه روحانيت مبارز و چه در جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ضمن اعلام موافقت با تشکيل شوراي هماهنگي، حمايت خود را نيز از اين شورا اعلام کردهاند».
آنچه بهعنوان اهميت اين فرآيند ميتواند مورد تاکيد باشد اين است که با ساز و کار در نظر گرفته شده در شوراي هماهنگي اصولگرايان، فرآيند حصول اجماع ميان تشکلهاي مختلف اين جريان جهت ورود به انتخابات مجلس دهم تسهيل شده و احتمال ارائه فهرست انتخاباتي واحد از سوي اصولگرايان بسيار افزايش يافته است. اين جريان معتقد هستند که اکثريت قاطع اصولگرايان موافق تشکيل شوراي هماهنگي هستند و سه حزب موتلفه، پايداري و ايثارگران که در ماههاي اخير جلسات مشترکي را برگزار کردهاند نيز از ايده تشکيل شوراي مزبور استقبال کردهاند.
برخي احتمال پيوستن شخصيتهايي چون لاريجاني و قاليباف به اين شورا را زياد ميدانند و خبرهاي رسيده حاکي از آن است که جبهه پيروان قصد دارد بهمنظور ترغيب آقايان لاريجاني و قاليباف جهت پيوستن به شوراي هماهنگي اصولگرايان، مذاکراتي را با آنها انجام دهد. به رفتارهاي اين گروه در خصوص جلسات و نحوه تعاملات از همان ابتدا انتقاداتي وارد بود که البته معمولا بهجاي دفاع از عملکرد خود اقدام به هجمه به طرف مقابل ميکردند. نظير اينکه شوراي همگرايي و متوليان آن، اگرچه براي انسجام و وحدت اصولگرايان تلاش زيادي کردند، اما چون قاطبه اصولگرايان و شخصيتهاي حقوقي اين جريان در آن نقشآفريني نداشتند، يک شوراي ناقص محسوب ميشد.
شوراي هماهنگي چتري است که شامل همه اعضاي حقيقي و حقوقي جريان اصولگرايي ميشود و حتي اعضاي شوراي همگرايي نيز در شوراي مزبور عضويت خواهند داشت.
بدون ترديد، حضرات آيات يزدي، موحدي کرماني، مصباح يزدي و حجتالاسلام تقوي که بزرگان جريان اصولگرايي محسوب ميشوند، با تشکيل شورايي فراگير در جريان اصولگرايي موافق هستند.
گرچه سجادي از تلاش جريان مطبوع خود براي وارد کردن لاريجاني و قاليباف در فرآيند مذکور خبر ميدهد اما در اين ميان نبايد از عدم حضور اين افراد و برخي ديگر از رجال سياسي به سادگي گذشت. تجربه انتخابات گذشته و نوع فرهنگ سياسي جامعه نشان ميدهد که در بيشتر موارد شخصيتها و رجال سياسي نقشي به مراتب مهمتر از تشکلهاي سياسي ايفا کردهاند حتي به نوعي هويت و وجاهت تشکلها و احزاب سياسي از رجال سياسي حامي آن نشأت ميگيرد. در همين ارتباط حميدرضا ترقي، عضو حزب موتلفه اسلامي درباره عدم شرکت برخي شخصيتهاي اصولگرا در همايشها توضيحاتي ارائه داده است: «منظور اين نيست اگر کسي در اين همايش حاضر بود تاييد کرده و اگر کسي در همايش حضور پيدا نکرد، اين حرکت را تاييد نکرده است. مسئولان کشور کارها و برنامههاي مختلفي دارند و دليلي ندارد که همه اين همايشها را شرکت کنند. بحث من اين است که اگر کسي در جلسهاي حضور نداشت، به اين معني نيست که اين جلسه را رد کرده و مورد تاييدش نيست».
گروههاي مختلف در کنار احمدينژاد
بهنظر ميرسد جريان اصولگرا نبايد احمدينژاد و گروههاي نزديک به وي را ناديده بگيرد. البته اين گروهها شامل عناصر سياسي مختلفي ميشوند که بسته به نوع گرايشهاي سياسي ـ فکري آن در مقطع کنوني، مواجهه با آنان را متفاوت ميکند.
باهنر، نايبرئيس مجلس در خصوص نوع مواجهه اصولگرايان با احمدينژاد و گروههاي همراه با وي، گفت: «گروههاي همراه با آقاي احمدينژاد شخصيت حقوقي واحد ندارند و شامل چند دسته و گروه ميشوند. دسته اول کساني هستند که در دولت نهم و دهم با آقاي احمدينژاد کار ميکردند اما ارتباط و همکاريشان قطع شده است. دسته دوم کساني هستند که تا پايان دولت دهم با آقاي احمدينژاد همکاري کردند اما امروز ارتباط و همکاريشان قطع شده است». باهنر ادامه داد: «دسته سوم گروههاي همراه آقاي احمدينژاد کساني هستند که تا پايان دولت دهم با آقاي احمدينژاد کار کردند و الان هم ارتباط دارند اما شرط و شروطي براي اين ارتباط دارند. دسته چهارم نيز کساني هستند که با آقاي احمدينژاد با مشخصههاي قبلي و بدون شرط و شروط ارتباط دارند؛ بنابراين مجموعه گروههاي همراه آقاي احمدينژاد مجموعه همگن و واحد نيستند».
ما قائل به انتخاب اصلح هستيم
با همه اين تحولات آنچه در ماهها و روزهاي منتهي به انتخابات روي ميدهد غير قابل پيشبيني است. تجارب گذشته نشان ميدهد از آنجا که اينگونه مباحث و فرآيندها ضمانت اجرايي حقوقي ندارد و بسته به شرايط ممکن است تفسير جديدي را ايجاب کند بايد اصولگرايان گزينههاي مختلف را آماده کنند.
قاضيزاده هاشمي، نماينده مشهد در مجلس شوراي اسلامي و سخنگوي سابق جبهه پايداري با نگاهي منتقدانه به اين روند ميگويد: «کاري که براي انتخابات مجلس آينده آغاز کردهايم، ائتلاف است نه وحدت. ائتلاف يعني اينکه شرکت سهامي درست ميکنيم و يکي که زورش زيادتر است، خود را به ديگران ميقبولاند يا اينکه در شرايط مساوي با هم گفتوگو کرده و به نتيجه ميرسيم. وحدت، زماني است که ما هم يکبار ديگر مباني تئوريکمان را بازبيني کنيم و هم روشهايمان را با هم يکي کنيم. آن زمان شايد بتوانيم به وحدت دست يابيم. ما قائل به انتخاب اصلح هستيم و البته معتقد نيستيم که اصلح ميتواند کنار بکشد.
فرد اصلح اگر شرايط را در خود ميبيند، وظيفه دارد خود را عرضه کند مگر اينکه شرايط را در خود نبيند. آقاي نادران شرايط نايبرئيسي مجلس را در خود ديد اما به احترام جمع کانديد نشد. تفاوت ما با دوستان اصولگراي حزباللهي ديگرمان اين است.
در همين اقدام ظريف، ما وقتي احساس وظيفه ميکنيم بهخاطر حرف کسي کوتاه نميآييم ولو اينکه شکست بخوريم. ما به نتايج کوتاهمدت نگاه نميکنيم».
اين رويکرد باز هم ميتواند جريان اصولگرايي را با چالش مواجه کند. نگاهي که بر مطالبات حداکثري تمرکز کرده و ضمن ناديده گرفتن واقعيتهاي سياسي، به ائتلاف سياسي از منظر فرعي مينگرد و حتي در برخي موارد به آن وجهي غير شرعي مينگرد