به گزارش پایگاه عدالت خواهان"در این جلسه متهم ردیف پنجم س.ع فرزند عبدالخالق دفاعیات خود را بیان کرد.
وی در پاسخ به سوال قاضی صلواتی مبنی بر اینکه چگونه به عضویت گروهک تکفیری - تروریستی داعش درآمدید، گفت: من هیچ پشتیبانی از این گروه نداشتم و اطلاعاتی از نفرات آن ندارم و نمیشناسم. گروهی که از عراق آمدهاند را هم ملاقات نکردم.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: نحوه جذب شما چگونه بود و از چه سالی شروع شد؟
س.ع در پاسخ به قاضی گفت: در سال ۹۲ با آقای س.غ آشنایی پیدا کردم. او درباره این گروه عنوان کرد که رفتار و عملکردشان بر مبنای قرآن و سنت است. من هم در پاسخ گفتم اگر اینچنین باشد من مشکلی با آنها ندارم.
قاضی صلواتی به متهم گفت: شما چطور نمیدانستید؟ شما چهار سال قبل با این گروه بیعت کردید. تبلیغاتی را انجام دادید و افرادی را هم برای آن جذب کردید.
س.ع در پاسخ به این سوال قاضی صلواتی گفت: من هیچ شناخت و علم و آگاهی از این گروه نداشتم تا بخواهم تبلیغ کنم. من همان حرفهایی را که س.ص گفته بود شنیدم.
وی در خصوص آشنایی خود با متهم ردیف اول پرونده عنوان کرد: از سال ۹۱ با ایشان آشنایی پیدا کردم. او از اهالی پاوه است. همشهری نیستیم اما در یک شهرستان قرار داریم.
قاضی خطاب به متهم گفت: شما چهار سال پیش س.ص را در شهر پاوه ملاقات کردید و با او بیعت کردید چطور میگویید که آشنایی با او ندارید.؟
پنجمین متهم حادثه تروریستی مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: همانطور که گفتم س.ص گفت مبنای این گروه بر مبنای قرآن و سنت است. من هم قبول کردم اما بیعتی با آنان نداشتم.
وی ادامه داد: من فقط در خانه خودِ س.ص رفت و آمد داشتم.
قاضی خطاب به متهم گفت: تحصیلات شما چیست؟
وی پاسخ داد: من تحصیلاتم زیر دیپلم است و تحصیلات بالایی ندارم.
قاضی صلواتی ادامه داد: شما در جلساتی که برگزار میشد پاسخ شبهات را به سایرین میدادید. شما چگونه میگویید که اطلاعی نداشتید.
متهم در پاسخ به این سوال گفت: من هیچ اطلاع و آگاهی در این زمینه نداشتم برای خودم هم شبهاتی به وجود میآمد.
قاضی در قسمت دیگری از سخناش به س.ع تذکر داد و گفت: شما س.ص را به عنوان امیر گروه پذیرفتید و حتی عنوان کردید قصد پیوستن به گروه تکفیری - تروریستی داعش را دارید. چگونه میگویید که اطلاعی از این گروهک نداشتید.
متهم پاسخ داد: بله، تا جایی من حسن ظن به این گروه داشتم در خانه هم گفتم شاید روزی به این گروه بپیوندم.
قاضی با شنیدن سخنان متهم گفت: اگر این بیعت نیست پس چیست؟ بیعت یعنی همین.
که متهم پاسخ داد: این از نظر من بیعت نیست. من تحقیقی نداشتم و خودسرانه به این گروه درآمدم.
س.ع در خصوص ملاقات با چ.م گفت: فروردین سال ۹۶ در یک روز پنجشنبه س.ص از من خواست به شهر سنندج بروم. من هم به عنوان یک راننده قبول کردم و از او پول گرفتم که با او به این شهر بروم. تا قبل از آن من ش.م را نمیشناختم و ایشان را ندیده بودم.
وی ادامه داد: روز پنجشنبه به سمت سنندج حرکت کردیم و تقریبا حدود ساعتهای ۵ یا ۶ عصر بود که به این شهر رسیدیم که با س.ص به منزل چ.م رفتیم. در آن جلسات در حضور من حرفی زده نمیشد. ما شب را در خانه چ.م ماندیم و فردا هم بازگشتیم.
مستشار دادگاه از پنجمین متهم حادثه تروریستی مجلس شورای اسلامی پرسید: چرا شب در منزل چ.م ماندید مگر او را میشناختید؟
وی در پاسخ به این سوال گفت: س.ص گفت که من کار دارم و شب را در آنجا ماند.
قاضی صلواتی به س.ع گفت: یعنی شما قصد دارید بگویید رانندهاید؟
وی پاسخ داد: بله، من هیچ اطلاعی از موضوع نداشتم و در این سفر هم آنها جلوی من صحبتی نمیکردند.
قاضی خطاب به متهم گفت: یعنی شما راننده آژانس هستید؟
متهم گفت: بله، من راننده آژانس هستم.
قاضی صلواتی عنوان کرد: این گفته شما با صحبت اولیه که گفته بودید پیمانکار برق هستید، منافات دارد.
س.ع اظهار داشت: من راننده آژانس هستم اما از برج ۲ سال ۹۶ به کار پیمانکاری برق مشغول شدم.
قاضی صلواتی ادامه داد: شما در چهار نوبت در اردیبهشت ماه س.ص را به سنندج بردید. به تاریخها خوب دقت داشته باشید. ۱۷ خرداد عملیات تروریستی انجام شد. در این باره چه پاسخی دارید.
س.ع ادامه داد: من چهار بار س.ص را به سنندج بردم و هنگامی که میخواست با چ.م صحبت کند از من میخواست که از ماشین پیاده شوم. آنان در حضور من حرفی نمیزدند.
قاضی خطاب به متهم گفت: این برای شما مشکوک نبود که چرا در محل ملاقات تلفنهای همراه خود را نمیبرند؟
وی پاسخ داد: من اطلاعی نداشتم گوشی را به من میدادند و من از ماشین بیرون میرفتم.
قاضی صلواتی گفت: این از نظر شما غیرعادی نبود؟
متهم پاسخ داد: به این موضوعات فکر نکردم.
وی ادامه داد: چند روز بعد س.ص به من گفت قرار است یک اتفاقی در کشور بیفتد. گفتم چه اتفاقی؟ گفت قرار است عملیاتی صورت بگیرد. حرف من راجع به مرگ است. شما هستید؟ گفتم حرفت را بگو. گفت قرار است یک علمیات در تهران انجام شود. مهمات و سایر مسائل هم حاضر است. من سکوت کردم و جوابی ندادم. س.ص وقتی دید که سکوت کردهام، گفت خواستم ببینم عکسالعمل تو از این حرفها چیست. شوخی کردم. من هم در پاسخ گفتم خودت هستی یا نه؟ گفت نه بابا من مرد این حرفها نیستم میخواهم بعد از ماه رمضان خانه بسازم.
قاضی ادامه داد: شما گفتید راننده هستید، چرا باید س.ص یک راز به این مهمی را برای راننده افشا کند؟ آیا این معنی نمیدهد که شما بیعت کردهاید؟ از نظر ما شما یک عنصر تروریستی وابسته به گروهک داعش هستید.
متهم پاسخ داد: س.ص هر کسی را دیده بود این موضوع را بیان کرده بود.
قاضی صلواتی گفت: شما در حضور س.ص اعلام کردید که میخواهید به سوریه و عراق بروید. این درست است؟
متهم پاسخ داد: بله، گفتهام.
قاضی صلواتی ادامه داد: پس شما یک راننده نبودید. شما عامل گروه بودید.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: با توجه به چیزهایی که از س.ص شنیده بودید آیا نمیتوانستید با یک تلفن آنها را به وزارت اطلاعات اطلاع بدهید؟
متهم گفت: س.ص از این حرفها زیاد میزد و اغلب هم میگفت شوخی کردم که ببینم عکسالعمل شما چیست؟
قاضی گفت: چگونه این حرف را میزنید. شما نمیتوانستید این موضوع را با توجه به مسائلی که مشاهده کردهاید، اطلاع دهید؟
متهم پاسخ داد: وقتی گفت من شوخی کردم چه چیزی را اطلاع میدادم؟
قاضی در این لحظه گفت: چرا س.ص باید از شما حلالیت بطلبد و چرا باید به شما پول بدهد؟
متهم گفت: س.ص ۵۰ هزار تومان به من داد و گفت برای کمک است. این پول از بیتالمال است.
قاضی صلواتی در پاسخ به این اظهارات متهم گفت: چگونه میتوانید بگویید که از موضوع بیاطلاع بودید؟ س.ص از شما حلالیت میطلبد مبلغی پول در اختیارتان قرار میدهد و در گذشته هم پیشنهاد داده و شش روز بعد عملیات تروریستی صورت میگیرد. آیا نمیتوانستید زودتر این موضوع را اطلاع بدهید؟ این از دید شما بیعت کردن نیست؟
متهم گفت: من بیعتی نکردهام.
قاضی صلواتی ادامه داد: بدون بیعت که نمیتوانی از کشور خارج شوی.
س.ص پاسخ داد: حرفی ندارم.
قاضی صلواتی ادامه داد: بعد از عملیات تروریستی مجلس شورای اسلامی متواری شدید و ریش و سبیل خود را هم زدید این کارها چه معنی میدهد.
س.ع پاسخ داد: بعد از عملیات تروریستی مجلس شورای اسلامی به این دلیل که من با س.ص دوست بودم خانواده نگران شدند و گفتند چند روزی بیرون نرو. بنابراین من هم چند روزی را در سراوان به منزل دوستان رفتم.
قاضی خطاب به متهم گفت: چه زمانی از حمله تروریستی مجلس آگاه شدید؟
گفت: دقیق به خاطر ندارم همان روز یا هجدهم بود که روز نوزدهم به سرکار رفتم و به همکارام گفتم چند روزی نمیآیم.
قاضی خطاب به متهم گفت: نظرتان را صادقانه و با صراحت بیان کنید.
متهم در پاسخ به این سوال گفت: من همان چیزی را که س.ص گفته بود را پذیرفتم. الان هم میشنوم داعش را آمریکا، اسرائیل و آل سعود ساخته است که سه فکر باطل و لعیم دست به این کار زدهاند. من از این گروه اعلام برائت میکنم و حرفی ندارم.
قاضی صلواتی ادامه داد: این شهدا جرمشان چه بود؟
متهم خطاب به خانوادههای حاضر در سالن گفت: من را شریک غم خود بدانید.
در ادامه جلسه قاضی صلواتی خطاب به وکیل مدافع متهم ردیف پنجم پرونده حادثه تروریستی مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام راحل گفت: از وکیل مدافع متهم میخواهم که دفاعیات خود را ارائه دهد.
وکیل مدافع متهم ردیف پنجم این پرونده عنوان کرد: بنده به عنوان وکیل تسخیری با کسب اجازه از محضر دادگاه در دفاع از حقوق موکلم و با محکومیت شدید عملیات تروریستی داعش مطالبی را به استحضار دادگاه میرسانم.
وی ادامه داد: براساس اصل ۳۵ قانون اساسی در دادگاهها طرفین دعوا حق انتخاب وکیل دارند و چنانچه خودِ فرد نیاز به اخذ وکیل نداشته باشد دادگاه برای او وکیل تسخیری در نظر میگیرد. بنابراین ما از طرف دادگاه به عنوان وکیل تسخیری تعیین شدهایم اما ایکاش برای خانواده شهدای این حادثه نیز از طرف بنیاد شهید یا مجلس شورای اسلامی وکیل تعیین میشد.
وکیل مدافع متهم ردیف پنجم پرونده تروریستی مجلس شورای اسلامی و مرقد امام راحل ادامه داد: با توجه به دفاعیات اجازه میخواهم چند سوال از وی بپرسم. نخست اینکه آقای س.ع موضع خود را نسبت به گروهک داعش شفاف اعلام کنند.
متهم پاسخ داد: من تعریفی که از گروه داعش کردم از روی فهم و تحقیق نبود. من شنیدم که آنها از قرآن و سنت تبعیت میکنند که گفتم مشکلی ندارم و ناخواسته وارد این گروه شدم و گفتم شاید من نیز روزی بروم.
وکیل مدافع متهم ادامه داد: اگر گروه داعش را قبول کردید چرا به عراق و سوریه نرفتید.
متهم پاسخ داد: پشیمان شدم.
وکیل مدافع در ادامه پرسید: آیا اظهارات متهمین دادگاه را علیه خود قبول دارید؟
س.ع پاسخ داد: قبول ندارم.
در این لحظه قاضی صلواتی خطاب به وکیل مدافع متهم ردیف پنجم گفت: دفاعیات خود را بیان کنید. سوال پرسیدن وظیفه دادگاه است.
وکیل متهم با بیان اینکه برای روشن شدن وضعیت پرونده اقدام به سوال پرسیدن میکند، خطاب به متهم گفت: آیا شما با داعش بیعت کردید یا نکردید؟
متهم پاسخ داد: بیعت نکردم.
قاضی صلواتی گفت: تا ما بیعت را چه چیزی تعریف کنیم.
وکیل مدافع ادامه داد: تشخیص این موضوع در صلاحیت دادگاه است و ما در این مورد دخالت نمیکنیم. با توجه به صداقت متهم در پاسخگویی به سوالات تقاضا دارم دادگاه مطابق مقررات قانونی و براساس ماده ۳۸ مجازات اسلامی در این رابطه تصمیم لازم و مقتضی را به عمل آورد. همچنین از محضر دادگاه درخواست دارم که کپی کیفرخواست و صورتجلسات را به بنده ارائه دهند تا ظرف یک هفته لایحه دفاعیه خود را تقدیم کنم.
وکیل مدافع متهم ردیف پنجم افزود: با توجه به ماده قانون ۲۹۷ انقلاب با حضور ریاست محترم و دو قاضی مستشار تشکیل میشود.
در این بین مستشار دادگاه خطاب به وکیل مدافع گفت: در اصلاحیه این قانون که در تاریخ ۲۴/۳/۹۴ آمده دادگاه با حضور ریاست محترم و یک قاضی مستشار میتواند رسمیت پیدا کند.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: اتهام شما دایر بر عضویت در گروه تکفیری - تروریستی قرائت شد. آخرین دفاعیات خود را بیان کنید.
متهم گفت: درخواست عفو و بخشش دارم. ناخواسته وارد این موضوع شدم. نامهای هم زدهام که در نگهبانی دادگاه است. خواهش میکنم به آن رسیدگی کنید.
نماینده دادستان در پایان محاکمه متهم ردیف پنجم پرونده حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی و امام راحل در خصوص بیعت متهم با داعش گفت: بنابر اظهارات موجود در پرونده متهم در منزل س.ص که الف.ص هم حضور داشته و آنها گفتهاند داعش یک خلافت اسلامی و من هم گفتهام که اگر مبنای آنها قرآن است دوست دارم جزو این گروه باشم که س.ص به من گفت مبارک باشد و این اظهارات در صفحه ۲۰۱۴ پرونده موجود بوده است.
پس از پایان محاکمه متهم ردیف پنجم پرونده حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام راحل قاضی صلواتی از متهم ردیف ششم این پرونده خواست در جایگاه حاضر و دفاعیات خود را بیان کند.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: معاونت در فساد فیالارض مستوجب اعدام، خرید و نگهداری چندین سلاح از اتهامات شماست که قرائت شد. دفاعیات خود را در مورد آشنایی با الف.ص از اعضای تیم ترور توضیح دهید.
متهم ردیف ۶، الف.الف گفت: الف.ص را نزدیک به هفت سال است میشناسم. با او از طریق کار گازکشی آشنا شدم. قبل از اینکه آن چهار نفر وارد کشور شوند الف.ص به من گفت چون منطقه شما مرزی است میخواهیم مقداری وسیله وارد کنیم که پول خوبی در راه است.
الف.الف ادامه داد: از الف.ص پرسیدم آن وسیلهها چیست؟ او گفت: اگر راه یافتی به تو میگویم که من راهی پیدا نکردم. بعد از چند روز الف.ص گفت: چند نفری از عراق وارد شدهاند من با آنها قرار دارم. آنان سر پلذهاب هستند اما دو شب است که نتوانستهام ارتباطی برقرار کنم.
متهم ردیف ششم ادامه داد: از آنجایی که سه سالی بود به الف.ص بدهکار بودم و سه میلیون از او قرض گرفته بودم در معذوریت قرار گرفتم و با او به آن محل رفتم.
وی ادامه داد: ما آن چهار نفر را نیافتیم اما بعد از مدتی جستوجو برادر الف.ص، ف.ص و یک نفر دیگر که فارسی حرف میزد به همراه س.م را یافتیم.
وی ادامه داد: س.م و الف.ص سوار ماشین ما شدند و در چند کیلومتری نرسیده به سر پل ذهاب الف.ص به من گفت: با تو دیگر کاری نداریم.
قاضی صلواتی خطاب به دو متهم گفت: شما میدانستید که برادر الف.ص به داعش پیوسته است؟
متهم گفت: بله، میدانستم. اما الف.ص به من گفت پای خودت هم گیر است. به کسی نگو که این افراد وارد کشور شدهاند. بعد از چند روز الف.ص به من گفت وسایلی داریم و میخواهیم آنها را در باغ بگذاریم. چند کوله لباس همراه آنها بود و چون وسایل داخل گونی بود از محتوای آن بیخبر بودم.
الف.ص به من گفت: آنها را پنهان کن. چهار اسلحه کلاش، یک صندوق، ۲۱ خشاب، چهار نارنجک و تعدادی فشنگ همراهشان بود.
وی ادامه داد: نزدیک سیزدهم فروردین ماه الف.ص با آن فردی که فارسی صحبت میکرد آمد و گفت میخواهیم اسلحهها را برداریم. من در آن باغ کشاورزی میکردم آنها اسلحهها را برداشتند.
متهم ادامه داد: الف.ص به من گفت که نارنجکهارا برای ماهیگیری میخواهد. من گفتم نارنجک ندارم اما به هر طریقی که بود برایش تهیه کردم.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: آیا با نارنجکها میتوان ماهیگیری کرد؟
متهم پاسخ داد: بله، نارنجکها را در آب رودخانه میاندازند و سپس ماهیگیری می کنند.
متهم ادامه داد: چند بار از الف.ص پرسیدم این افراد که از عراق آمدهاند چه شدند؟ که در جواب به من گفت به عراق برگشتند و هیچ اتفاقی نمیافتد و پس از آن الف.ص گفت که میخواهم به عراق بروم وزارت اطلاعات متوجه شده که من با این چهار نفر ارتباط دارم که اگر نروم پایم گیر است.
قاضی صلواتی در ادامه به متهم گفت: شما با تفکر گروهک داعش آشنا بودید چرا در انتقال تیم ترور دخالت کردید؟ با اینکه میدانستید س.ص برادر الف.ص چندین سال است که به داعش پیوسته چرا با او همکاری کردی؟
متهم پاسخ داد: من بازیچه الف.ص شدم. او از من سوءاستفاده کرد. من اطلاعی از محل سکونت، نقش آنها و عملیات تهران نداشتم.
در این لحظه مستشار دادگاه گفت: شما اسلحهها را چه زمانی تحویل الف.ص دادید؟
متهم پاسخ داد: نزدیک ۶ فروردین ماه ۹۶، الف.ص اسلحهها را به من داد که آنها ۲۰ روز در باغ ماندند.
قاضی صلواتی در ادامه خطاب به متهم گفت: شما از اعضای فعال داعش در منطقه اسکله بودیم و به همراه م.م و الف.ص در سال ۹۴ برای داعش نیرو اعزام میکردید.
متهم در این باره پاسخ داد: من حتی یک نفر را نیز نه معرفی کردهام و نه جذب. حتی سیمکارتی که آنها به من دادند نیز شکستم.الف.ص به من گفت که بیا برویم چهار نفر آمدهاند آنها را بیاوریم و چون من در معذوریت قرار داشتم رفتم.
قاضی گفت: آیا عذاب وجدان ندارید؟
متهم جواب داد: عذاب وجدان دارم. با خانواده شهدا ابراز همدردی میکنم. اما من از کار آنها بیاطلاع بودم.
در ادامه نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و خطاب به متهم ردیف ششم این پرونده گفت: الف.الف از عناصر تکفیری و اعضای گروهک تروریستی داعش در سال ۹۴ با همراهی الف.ص، م.م و ج.ک تلاش کردند خط انتقال افراد به عراق را فراهم کنند.
وی ادامه داد: الف.ص اقدام به انتقال عناصر تروریستی به داخل کشور میکند. متهم ردیف ۶ پرونده الف.الف با خودروی پراید در انتقال آنها همکاری داشته است.
نماینده دادستان با اشاره به اظهارات متهم گفت: همکاری با الف.ص جهت تحویل تیم تروریستی، تهیه ۱۲ نارنجک دستی، مشارکت در اخفای سلاح و ارتباط با عناصر گروهک تکفیری از اهم اتهامات متهم است.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: شما اقدام به خرید پودر شیمیایی برای تهیه بمب کرده بودید.
متهم پاسخ داد: من چیزی در مورد پودر شیمیایی نمیدانم.
در ادامه قاضی صلواتی خطاب به وکیل متهم گفت: اگر دفاعیاتی دارید ارائه دهید.
وکیل مدافع متهم ردیف ششم از موکل خود پرسید که آیا اعضای گروهک تیم تروریستی را میشناسی؟
متهم پاسخ داد: الف.ص و برادرش را میشناختم.
مستشار دادگاه خطاب به وکیل گفت: تشریفات رسیدگی به دادگاه را رعایت کنید. اینکه شما از متهم میپرسید عضو داعش هستید یا خیر یا آنها را میشناسید صحیح نیست، دفاع خود را انجام دهید.
قاضی صلواتی ادامه داد: شما باید این سوالات را هنگام ملاقات میپرسیدید. با توجه به استماع مشروع مذاکرات و مطالعه پرونده دفاعیات خود را مطرح کنید.
وکیل مدافع پرسید: این ابهام برای بنده وجود دارد اگر ایشان در حمله تروریستی معاونت داشتند چرا از کشور خارج نشدهاند؟
متهم پاسخ داد: چون میدانستم دستگیر میشوم.
قاضی خطاب به متهم گفت: آخرین دفاعیات خود را مطرح کنید.
متهم پاسخ داد: من حمل و نقل این افراد را انجام ندادهام. کار الف.ص بوده است. من آنها را از مرز وارد نکردم. آن افراد در ۲۰ کیلومتری سرپلذهاب در قلب شهر بودند. من از آنها تبعیت نکردم چون به یقین نرسیده بودم که آنها حق هستند اما قبول دارم بیعقلی کردم.
پس از پایان مذاکره متهم ردیف پنجم و ششم پرونده حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی و حرم امام راحل قاضی صلواتی عنوان کرد: دادگاه رسیدگی به بقیه متهمان فردا ( سهشنبه 18 اردیبهشت) تشکیل خواهد شد.