گرمی هوا مجوّزی برای بی‌حجابی!

اما آیا این برخورد مناسب افراد جامعه با چنین معضلاتی است ؟ آیا آمار بالای طلاق نمیتواند از معضلات همین ناهنجاری هایی باشد که برخی از عزیزان در محیط اطراف ایجاد کرده اند؟ آیا این مشکلاتی که امروزه گریبان گیر خیلی از جوانان جامعه شده از مشکلات جنسی گرفته تا معضلات حاد روحی که با آن دست و پنجه نرم می کنند از همین رفتارها نشات نمی گیرد؟ آیا در یک جامعه رفتارهای یک خانواده و تبدیل آن به یک محیط جنجال بر انگیز نه آرامش بخش ثمرات این تنش های اجتماعی نیست؟

 اما وظیفه هر فرد در خصوص این رفتارها چیست مشکلات این رفتارها و تاژیرات آنها را در کجا می توانیم مشاهده کنیم ؟؟ برای حل این مشکلات بهترین راهکارها چه می تواند باشد؟
این روزها کنار ساحل که قدم می زنیم چشممان فقط به جمال تصاویری این چنینی و شاید فجیع تر از این خواهد افتاد.اما سوال این است که آیا گرمی هوا می تواند دلیل قانع کننده ای برای اینگونه افراد باشد که با هر شکل و وضعیتی که خواستند وارد یک محیط اجتماعی شده و آنگونه که خودشان احساس راحتی دارند به خودنمایی بپردازند؟ به نظر شما این افراد خودشان می توانند پاسخ جوانی را بدهند که برای تغییر روحیه به ساحل آمده اما نه تنها روحیه شاد نخواهد شد بلکه دچار مشکلات و تشنج های شدید جنسی نیز خواهد گردید.

 چندی پیش یکی از همین دوستان با بنده صحبتی داشتند جالب بود چنین افرادی با تیپی آن چنانی وارد محیط اجتماعی شده توقع دارند که دیگران هم نسبت به آنان نگاهی بسیار پاک داشته و هیچ گونه سو ظنی در نگاه افراد نسبت به آنان پیدا نشود و خانم محترم ما کلی متوقع که چرا برخی از آقایان بی جنبه بوده یا اینکه به قول خود آن شخص توان مراقبت از نگاه خود را ندارند. پاسخ من به چنین افرادی این است که اگر قرار است کسی خود را با انواع وسایل موجود بزک کرده و در ملع عام حاضر شده و توقع داشته باشد که سایر افراد نیز به ایشان نگاهی نکنند با عرض پوزش توقعی بسیار بی جا بوده مگر می شود یک گلی را که آن چنان زیباست و هیچ محافظی ندارد و روی تاقچه اتاق است را ندید یا اینکه به آن نگاه نکرد اگر خود این افراد توانستند به آن نگاه نکنند پس پاسخ من هم می تواند پاسخی غلط باشد.
برای بار دوم دوست دارم این جمله را تکرار کنم شاید این دوستان آن را فراموش کرده اند که بعضی از نگاه ها ویروس گناه منتشر می کنند و بعضی از چهره ها ، حشره ی مزاحمت دور خود جمع می کنند. قیافه های بزک کرده ای که نگاه های حرام را به سوی خود جلب می کند. مرداب حشره خیز است و موهای افشان و در معرض تماشا ، شعله های آتش دوزخ است.و  چه خوب می دانند این عزیزان که عصاره ی گل های عالم تبدیل به عطر می گردد و در شیشه ی در بسته نگه داری می شود. اگر در شیشه ی عطر باز بماند عطرش می پرد و اگر کسی با حجاب و پوشش عطر عفاف خود را حفظ نکند از ارزش و اعتبار می افتد.
و اما صحبت آخر به همه ی عزیزان : باغبان ، محصول باغ و بوستانش را به تاراج و حراج نمی گذارد ، بلکه از آن مراقبت می کند. حجاب و عفاف ثمره ی باغ زندگی و بوستان عمر است. چرا باید گل حیا پر پر شود و لگدمال عابران بی خیال و رهزنان بی انصاف گردد؟؟!!
کسی که نگهبان سرمایه اش نباشد شایسته ی هر نوع ملامت است. اما دوست گرامی یادمان باشد که عده ای گفتند خواهرم سیاهی چادر تو از سرخی خون من ارزشمندتر است این افراد رفتند و جان و خوشی و زندگیشان را برای آزادی و حفظ شخصیت و هویت ما دادند و فردا باید بابت تک تک این خونها پاسخ بدهیم پس بهتر است از همین الان پاسخ خود را آماده کنیم.