به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" از زمانی که ویروس کرونا پا به عرصه فضای رسانه‌ای گذاشته، برخی با دیده تردید به شکل‌گیری آن نگریسته‌اند. چنین ویروسی با این‌حد از هوشمندی در تشخیص ژنوم‌های خاص و درگیر کردن سلول‌های بدن، آیا کاملا اتفاقی به جان جهان افتاده است؟
پیش‌بینی شیوع چنین ویروسی، بر این تردیدها افزود. اول حرف از فیلم "شیوع" محصول سال ۲۰۱۱ به میان آمد و بعد نوبت به کارتون جنجالی سیمپسونها رسید. همان‌ها که حتی پیروزی ترامپ در انتخابات را هم پیش‌بینی کرده بودند.
در هر دو اثر هنری ساخت آمریکا، به‌روشنی پیش‌بینی شده که ویروسی چینی، جهان و به ویژه آمریکا را درگیر می‌کند.
این انیمیشن در سال 2010 خبر از انتقال ویروسی از چین به سرتاسر دنیا می‌دهد که در آن همه مردم آلوده به این ویروس می‌شوند. در نمایی از این کارتون کارگران چینی با خنده شیطان‌صفتانه‌ای ویروس را به درون کارتنی می‌دمند و به دنیا ارسال می‌کنند. بعد از آن پدر خانواده سیمپسونها کارتن را باز می‌کند و یک‌باره این ویروس خبیث وارد و انتقال آغاز می‌شود.
هم در کارتون سال ۲۰۱۰ و هم فیلم سینمایی سال ۲۰۱۱، نکته کلیدی، نگاه به شرق برای تولید ویروسی است که غربی‌ها را دچار بحران می‌کند. در نگاه سازندگان این آثار، ویروس‌های مرگ‌بار مانند محصولاتی با کد اقتصادی مشخص تولید شده، به فروش می‌رسند و سربزنگاه هم غیب‌شان می‌زند.
امروز چه خبری از سارس، مرس یا ابولا داریم؟ اتفاقی که برای اینها افتاد، چرا برای کوئید ۲۰۱۹ نیفتد؟ ویروسی که درست مانند نامش، یک محصول تجاری است با آغازی مشخص در سال ۲۰۱۹ و پایانی که شاید سیاستمداران برای آن رقم بزنند، نه پزشکان.
تا به‌حال به این فکر کرده‌اید چرا نام کرونا، کوئید ۲۰۱۹ است؟ مگر نه اینکه ویروس در سال ۲۰۲۰ رسانه‌ای شد؟ پس چرا نام سال گذشته روی آن است؟ کسی چه می‌داند، شاید چون ویروس سال ۲۰۱۹ به تولید رسیده و تنها در سال ۲۰۲۰ مصرف شده است. بنابراین این محصول بیولوژیک، یک تاریخ انقضای مشخص دارد و آن وقتی فراخواهد رسید که ماموریت جهانی کالای کرونا تمام شده باشد.
فعلا نگاه‌ها به فرجام رقابت چین و آمریکا در جهان پساکروناست. دونالد ترامپ به روشنی گفته، چین قصد دارد آمریکا را تصاحب کند. این شاید شدنی باشد.
رقابت این دو قدرت بزرگ قرن ۲۱ را نوستراداموس پیش‌گوی مشهور هم در کتابش پیش‌بینی کرده است. بنا بر پیشگویی "نوستراداموس"، در سال ۲۰۲۰ جهان شاهد درگیری بین دو قدرت بزرگ خواهد بود. با توجه به روابط پرتنش بین آمریکا و چین احتمال می‌رود این درگیری بین این دو کشور باشد. او به شکل این درگیری اشاره‌ای نکرده اما چرا نباید گمان کنیم این درگیری با سلاح بیولوژیک صورت گرفته باشد؟
کرونا فعلا اقتصاد جهان را به‌شدت تحت تاثیر قرار داده اما در اوج شکست اقتصادی، برنده بازی کسی است که واکسن کرونا را ارائه دهد. این واکسن می‌تواند میلیاردها دلار به خزانه کشور صاحب تکنولوژی واکسن سرازیر کند و درست مانند بورس، صف فروش دیگر کشورها، صف خرید کشوری دیگر می‌شود.
اینکه ترامپ، مانند سیمپسونها یا نوستراداموس، پیشگویی می‌کند که کرونا خود به خود از بین می‌رود، شاید ریشه در داده‌های محرمانه‌ای داشته باشد که از آزمایشگاه‌های آمریکا بیرون آمده؛ اما شاید یک بلوف سیاسی هم باشد برای آنکه ترس از دست برتر رقیب را پنهان کند.
اگر فرجام کرونا را چینی‌ها رقم بزنند، فاجعه امروز برای آمریکا مانند فاجعه چرنوبیل برای اتحاد جماهیر شوروی خواهد بود. در ماجرای چرنوبیل، جهان شاهد افتضاح علمی ابرقدرتی مدعی بود و حالا شاید نوبت به رسوایی آمریکایی‌ها رسیده که متحدانش نمی‌توانند بپذیرند، توان کمک به کشورهای دوست که نه، حتی کمک به مردمش در برابر یک ویروس کوچک را ندارد.
این اتفاق به پیروزی جو بایدن کمک می‌کند. درست مانند دخالت‌های ۴سال قبل روسیه در انتخابات آمریکا که به پیروزی ترامپ‌انجامید تا مسکو از کلینتون‌هایی که فروپاشی شوروی را در دهه ۱۹۹۰ جشن گرفته بودند، انتقام گرفته باشد. از یاد نبریم این جمله جوبایدن در شهریور سال پیش را که گفت: "هیچ یک از رهبران جهان بیشتر از من با رئیس جمهور چین تعامل نداشته است".
اگر سناریوی دوم قرین به واقعیت باشد، آن وقت حرف امروز ترامپ درست از آب در می آید: "چین، آمریکا را تصاحب می‌کند." اما اگر سناریوی اول صادق باشد، شوک کرونا به اقتصاد آمریکا، با جنجال کشف پادزهری از پیش طراحی شده، جبران خواهد شد و ترامپ یک دوره چهار ساله دیگر رئیس‌جمهور آمریکاست و این، نمایش واقعی از پیش‌بینی هالیوودی ۱۰سال قبل سینمای آمریکاست؛ کابوس ترامپ که دردناک‌تر از همه‌گیری کروناست.
