به گزارش پایگاه عدالت خواهان"به تازگی نقل قولی از ناطق نوری منتشر شده که در آن به نگرانیهای آیتالله هاشمی رفسنجانی اشاره شده است. ماهنامه اندیشه پویا در نقل قولی از مرحوم علیاکبر پرورش که به روایت گفتوگو بین آقایان ناطق نوری و هاشمی پرداخته است، نوشت: «آقای ناطق تعریف کرد چند وقت پیش دیدم آقای هاشمی یک سری قرص از توی جیبش درآورد و آب خواست و خورد. میدانید که بنیه هاشمی خیلی قوی است… آقای ناطق میگفت پرسیدم آقای هاشمی شما قرص میخورید؟
گفت: بله.
گفتم: شما که اهل قرص نبودید؟
گفت: دچار سرگیجه میشوم. گاهی وقتها هم از خواب بلند میشوم، زمین میخورم. رفتم دکتر این قرصها را تجویز کرد. هر وقت از خواب بیدار میشوم یاد این نکته میافتم که اگر یک وقت آقای خامنهای را از دست بدهیم، میبینیم که هیچکس نیست و همین فکر است که من را زمین میزند و قرصها را برای همین میخورم.
آقای هاشمیمیگفت: به زن و بچههایم هم گفتهام من روی دو چیز با کسی معامله نمیکنم. یکی روی جمهوری اسلامی و دیگری آقای خامنهای. بر سر این دو معامله نمیکنم و محکم پای آنها میایستم.»
بازخوانی نقش خانواده هاشمی رفسنجانی در فتنه 88
یكی از مهرههای اصلی و تاثیرگذار در فتنه 88 خانواده اكبر هاشمی رفسنجانی بودند؛ براساس اسناد منتشر شده توسط نهادهای امنیتی٬ خاندان هاشمی از مدت ها پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم٬ با چندین هدف كه یكی از آنها «نه به احمدینژاد» بود٬ وارد رقابتهای انتخاباتی و حمایت از موسوی شدند. در این بین فعالیت مهدی هاشمی بیش از دیگر فرزندان هاشمی در انتخابات ریاستجمهوری و حوادث پس از آن تاثیرگذار بود. از این رو مركز اسناد انقلاب اسلامی در گزارشی به بررسی نقش هریك از اعضای خانواده هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه 88 میپردازد.
خانوادهی اكبر هاشمیرفسنجانی در انتخابات دهم ریاستجمهوری روزهای پرتنشی را سپری كرد. همسر و فرزندان هاشمیرفسنجانی با اظهارنظرهای جنجالی و حضور در آشوبها و اغتشاشها سعی میكردند فضا را برای تشنج و درگیری مهیا سازند. در این بخش به بررسی عملكرد و اظهارات همسر و فرزندان هاشمیرفسنجانی میپردازیم، اگرچه نقش محمد هاشمی برادر اكبر هاشمیرفسنجانی، علی هاشمی برادرزادهی او و حسین مرعشی در انتخابات دهم ریاستجمهوری و حوادث بعد از آن چشمگیر بود. هاشمی رفسنجانی همواره به حمایت از فرزندانش میپردازد. او در سال 1382 در گفتگو با روزنامه كیهان، اینگونه فرزندانش را شرح میدهد:«هیچیك از بچههای ما كار اقتصادی به آن معنا، جز ادامهی كشاورزی ندارند. همان كشاورزی كه در قم و رفسنجان داشتیم و با زمینها كار میكردیم، همان را دارند. بخشی از زندگی را از آنجا و بخشی را هم از حقوق خودشان اداره میكنند. دخترهایم حتی حقوق هم نمیگیرند. یعنی فائزه و فاطمه حقوق نمیگیرند. تمام وقت هم كار میكنند. یاسر دانشجو است و به من هم كمك میكند. مهدی كارمند دولت و خیلی هم پراستعداد است. در تمام عمرش كار اقتصادی نكرده است. محسن هم سرپرست دفتر من و مدیر عامل مترو است. شایعه میشود كه مثلاً كیش و نمایندگی «دوو» و فلان برج مال ما است».
*عفت مرعشی
عفت مرعشی، همسر اكبر هاشمیرفسنجانی كه البته چهرهای سیاسی نیست در معدود واكنشهای سیاسی خود، در روز رأیگیری، رأی خود را نشان داد و گفت: «اگر تقلب نشود، موسوی رئیسجمهور میشود، ولی خدا نكند تقلب كنند كه اگر اینگونه شود، مردم به خیابانها میآیند و اعتراض میكنند». وی سپس با حمله به دكتر احمدینژاد گفت: «امیدوارم احمدینژاد و دوستان خوارجش از مردم پاسخ دریافت كنند».
*مهدی هاشمیرفسنجانی
مهدی فرزند چهارم و پسر دوم هاشمیرفسنجانی رسانهایترین چهرهی این خاندان در انتخابات دهم ریاستجمهوری بود. مشی او با سایر اعضای خانواده اندكی متفاوت بود چرا كه او از دریچهی رسانه حمایت از كاندیدای مطلوبش یعنی میرحسین موسوی را برعهده گرفت. موسوی كاندیدای مورد پذیرش مهدی بود؛ با راهاندازی كمیتهی راهبردی ستاد حامیان میرحسین موسوی، مهدی هاشمی قائم مقامی حسین مرعشی را برعهده گرفت و از همین جایگاه هدایت رسانهای برای پیروزی موسوی را آغاز كرد، اما عملكرد سایتهای تحت مدیریت او از جمله آینده و جمهوریت تا آنجا پیش رفت كه حتی كاندیدای همفكر موسوی یعنی مهدی كروبی و نزدیكانش از تخریبها و تخلفات آنها گلایهمند بودند.
حمزه كرمی، مدیر مسئول سایت جمهوریت در این مورد میگوید: «مهدی هاشمی با من صحبت كرد و گفت: ما باید برای انتخابات كار رسانهای قوی را آغاز كنیم. چند روز بعد هم در جلسهای جاسبی به بنده گفت كه باید هر كاری انجام دهیم تا هر كسی به غیر از احمدینژاد رئیسجمهور شود. از اینرو ما نیز سایت جمهوریت با مدیریت رسمی مهدی هاشمی را راهاندازی كردیم.
مسعود باستانی سردبیر این سایت نیز در دادگاه مكرراً گردانندهی جمهوریت را مهدی هاشمی عنوان كرد و خط مشی این سایت هم اضافه میكند: «سایت جمهوریت اتاق جنگ روانی مهدی هاشمی علیه مسئولین نظام بود...».
گرچه انكار ارتباط با سایتهای یادشده و تشكیك دربارهی صحت اعترافات متهمان در دستور كار مهدی هاشمی و نزدیكانش قرار گرفت اما شاهد این ادعاها نامهای است كه كروبی یك روز پیش از انتخابات به هاشمیرفسنجانی نوشت و نسبت به تخریبهای سایت جمهوریت اعتراض كرد. همچنین اسماعیل گرامیمقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی در گفتگویی مطبوعاتی اظهار داشت:
«مهدی هاشمی سایت جمهوریت را هدایت میكند. بارها هم ما تماس گرفتیم ولی متأسفانه این تخریبها همچنان ادامه دارد و تنها سؤال ما از آنها این است كه چرا كروبی را تخریب میكنند....»
حضور در آشوبهای خیابانی یكی از اصلیترین اتهامات مهدی هاشمی بود. محمدعلی ابطحی دربارهی نقشآفرینی مهدی هاشمی در آشوبهای پس از انتخابات گفت:
«بهخیابانآوردن جمعیت قبل از انتخابات مقدمهای بود برای بهخیابانآوردن آنها در شب شنبه، افرادی مانند فاتح، تاجزاده، خاتمی و ستادش، مهدی هاشمی و آدمهایش برای اینكه جمعیت را در خیابانهای شهر نگهدارند، خیلی فعال بودند و همهی اینها در پیشبینی و طراحی برنامه برای شب شنبه نقش داشتند».
اما گردنكلفتی مهدی هاشمی منحصر به اقداماتش در فتنه 88 نمیشد. حتی پس از آنكه دادستان عمومی و انقلاب تهران در مهر ماه 1388 به مهدی هاشمی توصیه كرد هر چه زودتر به ایران بازگردد تا اگر معتقد است اتهامی به او وارد نیست، از خود دفاع كند، مهدی بهجای پاسخگویی طی نامهای به خط و نشانكشیدن برای دادستانی پرداخت. اكبر هاشمیرفسنجانی هم ضمن توصیه به پسرش كه با خیال راحت به كارها و تحصیلاتش در لندن ادامه دهد، در مشهد اعلام كرد: «مهدی ما رفته خارج و خیالش از پروندههایش راحت است». او در عین حال با اطمینان گفت: «مهدی در این انتخابات هیچ دخالتی نداشت. او فقط تنها دخالتی كه كرده این بود كه تجربهی خودشان را در كمیتهی صیانت از آرایی كه در مجلس خبرگان خوب جواب دادهبود، به دیگران انتقال داد». گرچه هاشمیِ پدر، خیالش از بابت حاشیهی امن فرزندانش راحت است اما معاون اول قوهی قضائیه اوایل بهمن ماه 1388 اعلام كرد كه پروندهی فرزندان هاشمی نیز به دادسرای تهران ارجاع شده و در موعد مقرر در جریان قرار خواهد گرفت و درنهایت در روزهای آخر سال 1388، حكم بازداشت مهدی هاشمی صادر شد.
با این حال اقدامات مهدی هاشمی بهگونهای بود كه به گفته علیزاده طباطبایی وكیل خانوادگی هاشمیرفسنجانی فقط پدر او از این اقدامات خبر داشته و اسناد و مدارك مربوط به فعالیتهای مهدی هاشمی در عصر روز 22 خرداد منهدم شده است.
*فائزه هاشمیرفسنجانی
فائزه از پركارترین اعضای خاندان هاشمی در انتخابات ریاستجمهوری بود و در حمایت از كاندیداتوری موسوی سنگ تمام گذاشت و اتفاقاً شباهتهایی هم با كاندیدای مورد حمایتش داشت، از این لحاظ كه نیمی از دوران گوشهنشینی آخرین نخستوزیر، او نیز سكوت و انزوا را برگزیده بود و همانند او شكست برایش باورناپذیر بود و واكنشها و ادعاهای بعد از انتخاباتِ این دو چهرهی سیاسی بعد از یك و دو دهه خانهنشینی نزدیكی بسیاری با هم داشت تا آنجا كه تحلیلگران اینگونه رفتارها را ناشی از فراموشی قواعد بازی سیاسی ارزیابی كردند.
فائزه هاشمی از همان ابتدا با وجود مخالفت پیشینش با كاندیداتوری موسوی، به حمایت از او برخاست و در زمینهی ساماندهی سیاسی فعال شد.
روشنك سیاسی رئیس شاخهی زنان حزب كارگزاران در روزهای آغازین تبلیغات دربارهی فعالیتهای سیاسی فائزه هاشمی گفت:
فائزه هاشمی دختر آیتالله هاشمیرفسنجانی با ورود به فضای انتخاباتی از میرحسین حمایت میكند و درخصوص این حمایت و احقاق حقوق زنان در شهرستانها سخنرانی میكند. فائزه هاشمی میآید تا برای حمایت از میرحسین سخنرانی كند و گاهی شخص مهمتر از پست ستادی است. فائزه هاشمی بهدلیل اینكه دختر هاشمیرفسنجانی است وارد فضای انتخابات نشده، البته نظر هاشمیرفسنجانی هم روی میرحسین مثبت است. بههر حال وی یك شخصیت فرهیخته است كه خودش وارد عرصه شده و اگر بداند كه كاندیدایی حضور دارد كه رأی بیشتری دارد، خودش را كنار میكشد، ولی اول خدا میتواند كروبی را منصرف كند.
او در بزرگترین اجرای دختران فیروزهای در مراسم سالگرد دوم خرداد در ورزشگاه آزادی در حضور خاتمی و زهرا رهنورد دوران اصلاحات را تداوم دوران سازندگی دانسته و در توصیف دوران كنونی گفت: «در شرایطی بهسر میبریم كه نكبت، خفت و خواری نصیب ملت ایران شده است».
او همچنین حرف تاریخی دیگری زده و گفته بود: «مطمئن هستم كه اگر بر اثر خطای ما این دولت پیروز شود، امر بر این آقا (احمدینژاد) مشتبه میشود كه خود را امام زمان بنامد و خطاهای گذشته را با قدرت بیشتر ادامه دهد».
این مواضع عریان دختر هاشمیرفسنجانی موجب شد تا احمدینژاد در مناظره با میرحسین موسوی با استناد به آن بگوید: «قشنگ تشریح میكند و میگوید: دورهی اصلاحات ادامهی راه سازندگی است و ما آقای موسوی را میخواهیم برای اینكه استمرار همان راه است. یعنی اشرافیتی كه جناب آقای هاشمی در كشور پایهگذاری كرد، قرار است ادامه پیدا كند».[1]
این سخنان فائزه هاشمی با واكنش شدید دانشجویان و فعالان جوان سیاسی روبهرو شد. زهرا احمدی عضو شورای مركزی دفتر تحكیم وحدت درخصوص سخنان فائزه هاشمی در همایش دوم خرداد مبنی بر اینكه «در شرایطی بهسر میبریم كه نكبت، خفت و خواری نصیب ملت ایران شدهاست» اظهار داشت:
«همایش دیروز یك تخریب بود و همین كسانی كه صحبت از عدالت و مردانگی میكردند در همایش دیروز مردانگی و عدالت را با تخریب رقیب خویش بهخوبی نشان دادند. آیا فائزه هاشمی دورانی را كه مردم مستضعف در زیر چرخدندههای اقتصاد لیبرال له شدند را فراموش كرده و این را خفت نمیداند؟ آیا فراموش كردهاند كه دولت اصلاحات به بسیاری از مقدسات مردم توهین كرد؟ اینان كسانی را كه باورها و ارزشهای اسلامی را احیا و زنده كردهاند، مایهی خفت میدانند اما ما هنوز زمانی را كه گفتند دین افیون ملتها و حكومتها و گفتمان امام باید به موزه سپرده شود و در رویارویی مدرنیزه با دین این مدرنیزه است كه تقدم دارد، فراموش نكردهایم».[2]
ولی اسماعیلی نمایندهی گرمی و دشت مغان در مجلس شورای اسلامی نیز درخصوص صحبتهای فائزه هاشمی در همایش دوم خرداد مبنی بر اینكه «در شرایطی بهسر میبریم كه نكبت، خفت و خواری نصیب ملت ایران شدهاست»، اظهار داشت:
«پرونده، سوابق و نظرات افرادی مانند فائزه هاشمی قطعاً برای اذهان تاریخی ملت ایران روشن است. این افراد و حزب و گروهی كه به آن وابسته هستند در زمانیكه مملكت در دست آنها بود، خود را نشان دادند؛ چه بلاهایی بر سر كشور آوردند و چه رانتخواریهایی بهدست این آقایان و خانمها شروع شد. زمانیكه همین افراد در قدرت بودند، این ملت زیر سؤال رفتهبود نه امروز. فائزه هاشمی با این سخنان خود، حدیثبهنفس كرده است.[3]
پایان انتخابات برای فائزه هاشمی، پایان فعالیتهای انتخاباتیاش نبود و از همان ابتدا در شكلگیری و تداوم تجمعها نقشآفرینی ویژهای كرد. او 26 خرداد، یعنی چهار روز پس از انتخابات، در تجمعی روبهروی جامجم مدعی شد كه تمامی ناظران را هنگام شمارش و تجمع آرا بیرون كردند و صندوقها از قبل پر از رأی به احمدینژاد بود! او در عین حال كه پایهی انتخابات را مخدوش میدانست، تعریضهایی هم به رهبر معظم انقلاب داشت. پخش تصاویر حضور فائزه هاشمی در جمع اغتشاشگران خشم عمومی را در پی داشت.
روز 30 خرداد 1388، بار دیگر فائزه با شركت در تجمع دیگری در خیابان آزادی، به تحریك معترضان به تداوم اغتشاشات پرداخت و به همین اتهام دستگیر شد.
چندی بعد، حسین طائب، فرمانده وقت نیروی مقاومت بسیج دربارهی تحركات فائزه هاشمی پس از انتخابات گفت:
فائزه هاشمی در تجمعی خواستار برگزاری مراسمی برای كشتهشدگان در روز پنجشنبه بود اما وقتی قرار شد مقام معظم رهبری در نماز جمعه شركت كنند، آنها این برنامه را تعطیل كرده و برای برهمزدن نمازجمعه برنامهریزی كردند».
دستگیری فائزه بههمراه چهارتن از اعضای خانوادهی هاشمی در روز شنبه 30 خرداد در تجمع غیرقانونی چندان طول نكشید. حسن لاهوتی، فرزند فائزه همزمان با دستگیری وی، در مصاحبه با بی.بی.سی اعلام كرد كه مادر و بستگانش بهدلیل شركت در تجمع اعتراضی در روز شنبه دستگیر شدهاند و وی مدعی شد كه از مادرش خواستهاند تا متعهد شود دیگر در تجمعات شركت نكند و ظاهراً با توجه به عدم امضای این تعهدنامه، وی همچنان در بازداشت است. در جریان بازداشت یكروزهی فائزه هاشمی، فشارها برای آزادی وی بسیار زیاد بود. تماسها درنهایت، آزادی او را یكروزه رقم زد.
چندی بعد اسماعیل كوثری، عضو كمیسیون امنیت ملی مجلس در گزارشی كه از دیدارهای هیئت منتخب مجلس با برخی از چهرههای سیاسی ارائه داد، اعلام كرد:
آقای هاشمی گفتند كه قصد داشتند بیانیهای در این خصوص (حوادث پس از انتخابات) صادر كنم اما كسی نیستم كه زیر فشارها اقدام به صدور بیانیه كنم. منظور ایشان از اعمال فشار، دستگیری دخترشان در اغتشاشات بود. گویا دختر آقای هاشمی به ایشان گفتهبود كه من برای خوردن ساندویچ به آن خیابان رفته بودم اما من را دستگیر كردند».
اقدامات فائزه هاشمی موجب شد تا جمعی از دانشجویان دانشگاههای كشور با برگزاری تجمعی در مقابل دادستانی تهران، خواستار برخورد قضایی با فرزندان هاشمی شدهبودند. همچنین فعالان سیاسی اصولگرا نسبت به عدم برخورد با فرزندان هاشمی تذكرهای پیاپی داده بودند. اما فائزه هاشمی خود در تجمعات غیرقانونی اعلام كرد كه از احمدینژاد شكایت میكند. او مدتی پس از آزادی نیز مدعی شده بود برگزاری جشن پیروزی از سوی احمدینژاد عامل اصلی اغتشاشات بودهاست. دختر كوچك هاشمیرفسنجانی مدت كوتاهی پس از آزادشدن در مصاحبه با یكی از سایتهای حزب كارگزاران، ضمن تكرار ادعاهای قبلیاش دربارهی تقلب در انتخابات مدعی شد كه جمهوریت از نظام رخت بربسته و تبدیل به حكومت اسلامی شدهاست.
او در واكنش به برخورد با متهمان اغتشاشات اخیر مدعی شد كه «برای افراد بیگناه پروندهسازی میكنند و برعكس پروندهدارها را به مقام و پست میرسانند». او در مصاحبهی خود «انقلاب مخملی» را نوعی فرافكنی خواند و گفت: «انقلاب مخملی در مفهوم عام آن میتواند بهمعنی اصلاحطلبی و بیان مسالمتآمیز ضرورت اصلاحات و تلاش برای انجام آن باشد كه چیز بدی نیست». وی همچنین دربارهی اعترافات حسین رسام، تحلیلگر ارشد سفارت انگلیس كه در اغتشاشات دستگیر شد، هم گفت: «اعترافات كارمند سفارت انگلستان البته طبق آنچه كه من شنیدم، چیزی نبود جز انجام وظیفه. هر سفارتی در هر كشور از اوضاع طرف مقابل گزارش تهیه میكند تا سیاستهایشان را بر مبنای شرایط واقعی هر كشوری بریزند. مگر سفارت ما در كشورهای خارجی اینكار را نمیكنند؟»
فائزه هاشمی، هرچند كه بعد از بازداشت یكروزه، مدتی حاشیهنشینی كرد و غیر از حرفهای پراكندهای كه در سطح رسانهها از وی منتشر میشد، خبری از او نبود اما حضور دوبارهاش در حاشیهی مراسم 16 آذر و روز دانشجو در واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد و سخنرانی در جمع تعدادی از حامیان موسوی و همچنین حضوری دیگربار در میان اغتشاشگران روز عاشورای حسینی در تهران، از تداوم تحركات او در ایام انتخابات حكایت دارد.
*محسن هاشمیرفسنجانی
محسن پسر ارشد هاشمیرفسنجانی در انتخابات دهم بیش از آنكه خود به میدان حمایت از كاندیداها بیاید، تصمیم گرفت در قامت یك حامی قدرتمند برای خانوادهی خویش ظاهر شود و مدافع تمامی اقدامات آنها باشد. او كه در جریان این انتخابات چند بیانیه با امضای خود بهعنوان پسر هاشمی و رئیس دفتر ریاست مجمع تشخیص مصلحت را در كارنامه دارد، اما بهواسطهی مسئولیتش در مترو تهران تلاش میكرد تا مانند مهدی و فائزه چندان نقشش از پرده بیرون نیفتد. با این همه پس از مناظرهی 13 خرداد احمدینژاد و موسوی، محسن هاشمی در نامهای به احمدینژاد مدعی شد كه رئیسجمهور با دروغ و عوامفریبی میخواهد فضای انتخابات را «هاشمی ـ احمدینژاد» كند اما او نگفت كه چرا برپایی چنین فضایی این چنین به نفع احمدینژاد است و آرای مردم را بهسوی او گسیل میكند.
چندی بعد نیز پیش از آنكه محسن مجبور به ترك دفتر پدر بهدلیل ممنوعیت تصدی دو شغل همزمان شود، امضای او بهعنوان رئیس دفتر مجمع تشخیص مصلحت پای شكایت از رسانههای منتقد هاشمی ثبت شد. محسن هاشمی در نامهی خود رسانههای مورد شكایت را «رسانههای معلومالحال» نام برد و اظهار داشت: «این شكایت نه ادعای شخصی بلكه بهواسطهی حفظ نظام و ولایت فقیه مطرح شدهاست. بار دیگر نیز نام او در كنار نام دیگر اعضای خانوادهاش در نامهای سرگشاده به رئیس قوهی قضائیه ثبت شد. آنها در نامهی خود نوشتند: «ما «هاشمیان»، اما از آنجا كه طرح این اتهامات، بهعنوان اهرم فشار و ابزاری برای حذف هاشمیرفسنجانی بهكارگرفته میشود و خواسته یا ناخواسته آب به آسیاب دشمن میریزد، بر احقاق حق خود پافشاری میكنیم». اما چندی بعد از انتخابات مشخص شد محسن آنگونه هم كه میخواست خود را منطقی و اهل نگارش و حركت از مسیرهای بدون جنجال نشان دهد، نیست و در بیپرده عیانشدن چیزی كم از مهدی و فائزه جنجالی ندارد. 26 خرداد ماه همان زمان كه فائزه مشغول تحریك آشوبگران بود و سخنرانیهای ساختارشكنانه در اجتماع اغتشاشگران ایراد میكرد، محسن هم در مراسم افتتاح خط 7 مترو حرفهایی زد كه البته در شلوغیهای اخبار آن روزها مجال انتشار نیافت. اظهارات فرزند ارشد هاشمی، چهار روز پس از انتخابات، اعتراض حاضران در جلسه را برانگیخت. او گفتهبود:
«ابتدا انتخابات را هاشمی ـ احمدینژادی كردند، حالا با مشكلاتی كه خود برای كشور ایجاد كردند میخواهند فضا را خامنهای ـ هاشمی كنند... بر بستر شایعات سوار شوند و رأی بیاورند، بگویند این رأی حلال است؟ حالا این رأی را گرفتید مگر حلال است؟ اگر اجازه دادند علیه بزرگتر از هاشمی صحبت كنند بیشتر رأی جمع میشود، اصلاً اگر كل انقلاب را زیر سؤال ببرند 70 میلیون رأی جمع میشود». او همچنین در اعتراض به قطع بلندگو و ترك جلسه از طرف حاضران گفت: «این مردم كه اینجا نشستهاند میگویند محسن هاشمی دزد است كه اینجا حرف میزند. من اول باید ثابت كنم كه دزد نیستم، بعد بگویم خط 7 را كی ساخته؟... چرا بعضی سپاهیها رفتند؟ چرا نوشتند ما دزدیم؟»
*فاطمه هاشمیرفسنجانی
نارضایتی پدر از وضع موجود انگیزهای مضاعف برای فاطمه فرزند ارشد هاشمیرفسنجانی بود تا به جمع دیگر اعضای خانواده در حمایت از میرحسین موسوی بپیوندد. گرچه او حمایتش از موسوی را تبعیت از یك تصمیم حزبی اعلام كردهبود اما همزمان گفتهبود:
«وقتی در خانواده بحث میشود ایشان میگویند از وضعیت موجود ناراضیاند و خواستار ایجاد تغییر در این شرایط هستند. آیتالله هاشمی معتقدند كه احتیاج به تغییرات زیادی در سطح مدیریتی كشور داریم».
گرچه او به سیاق دیگر اعضای خانواده فعالیتهای انتخاباتی را از سر گرفت و پیش رفت اما مثل خواهرش روزهای آشوب را در خیابانها سپری نكرد و حرفهای تند و ساختارشكنانه نزد و در جریان بازداشت یكروزهی خواهرش، طی تماسهایی با قوهی قضائیه تمام تلاشش را برای آزادی او انجام داد. فاطمه هاشمیرفسنجانی وقتی كه پس از یازده سال در شهریور 88 از ریاست فدراسیون ورزشهای بیماران خاص استعفا میداد و در متن استعفای خود نوشت:
«یقین دارم آنان كه با قطببندی جامعه و انگاری هر آن كه با آنها نیست و حتی با مخالفتهای پنهان و آشكار با اصل ولایت و امامت امت دو ركن جمهوریت و اسلامیت نظام را نشانه گرفتهاند و همهی منتقدان را دشمن میپندارند و با بیان و ادبیاتی استهزاآمیز تلاش در حذف آنان دارند و عرصه را بر خدمت خادمان تنگ كردهاند، راه بهجایی نخواهند برد».
*یاسر هاشمیرفسنجانی
یاسر آخرین فرزند هاشمیرفسنجانی اما از همهی اعضای خانوادهی خود در انتخابات كمحاشیهتر بودهاست. او كه علاوه بر فعالیتهای اقتصادی در مركز تحقیقات استراتژیك مجمع تشخیص مصلحت روزگار میگذراند، چهرهای سیاسی و رسانهای نداشته است. تنها اظهارنظر انتخاباتی كه از او وجود دارد نقل قولی است كه مدت زیادی قبل از انتخابات محمدعلی ابطحی از وی نقل كردهاست. همزمان كه حسن روحانی رئیس مركز تحقیقات استراتژیك مجمع تیغ انتقاد غیرمنصفانه علیه دولت میكشید، یاسر از نامزدی حسن روحانی در انتخابات دهمین دورهی ریاستجمهوری خبر دادهبود و در عین حال حضور روحانی در عرصهی انتخابات مزبور را مشروط و منوط به عدم نامزدی خاتمی در این انتخابات كرده و در صورت نامزدی خاتمی، حضور روحانی را بهعنوان نامزد ریاستجمهوری بلاموضوع عنوان كرده بودهاست.
گرچه در جریان اغتشاشات روز 13 آبان اخباری مبنی بر حضور او در میان اغتشاشگران منتشر شد اما او برخلاف فائزه كه عضو فعال اغتشاشات است و حتی از انتشار عكس و فیلم حضورش در آشوبهای خیابانی ابایی ندارد، حضور خود را تكذیب كرد و در تكذیبیهی خود تهدید كرد كه «شایعهسازان اگر عذرخواهی نكنند، در دادگاه باید پاسخگو باشند». با این همه وقتی صحبت از ضرورت از بین رفتن حاشیهی امن فرزندان هاشمی به میان میآید، او نیز از نگاه فعالان سیاسی دور نمیماند. چنانكه لطفالله فروزنده، قائممقام جمعیت ایثارگران میگوید: «مردم انقلاب نكردند كه هزار فامیل درست بشود، فامیل رده سوم آقای هاشمی در حاشیهی امنیت قرار دارند؛ حالا یاسر و اینها كه جای خود دارند و بعد هم كار فرزندانش به اینجا میرسد كه اكثر اغتشاشات را توجیه میكنند، حضور پیدا میكنند و حمایت مالی میكنند».
جانبازمحمد دامن باغ.
البته اقای احمدی نژاد هم نتوانست کشور را به مدینه.
فاضله تبدیل کند.
دوره دوم ریاست جمهوری کشور را به امان خدا رها کرد.دولت فعلی هم نتوانست به شعارهای انتخاباتیش جامه ی عمل پوشد.
انچه ازاین دو دولت نصیب مردم شد.فقرشدید شکاف فرهنگی .اجتماعی.واقتصادی بود .وتوهمی که تمامی ندارد.
ما گرفتار کدامین هیاتیم.