چرا سیاست تغییرات جدید در کشور، در سپاه به تثبیت رسید؟

به گزارش پایگاه جنبش عدالت خواهان ایران" سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مدتی است به عنوان نقطه سیبل و هدف اصلی و آشکار دشمن قسم خورده ی آب و خاک ایران معرفی و مورد حمله قرار گرفته است. هدفی که اگرچه از ابتدای انقلاب مورد توجه بود، اما اینک و با عبور از مرز 40 سالگی و بلوغ انقلاب اسلامی، به صورت علنی به عنوان یک دشمن از سوی ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی و دنباله های آنان اعلام شده است.

عبارت تاریخی امام خمینی(ره) که در تاریخ 29 مرداد 1358 و به صورت مکتوب نوشته شد "اگر سپاه نبود، کشور هم نبود"، این روزها بیش از همیشه مصداق پیدا کرده و دوراندیشی پیر سفرکرده جماران را بهتر از گذشته به اثبات می رساند. لشکر شیطان برای زمینگیرکردن انقلاب اسلامی و ملت بزرگ و مجاهد ایران متحد شده و بی مهابا اعلام می کند که این نیروی نظامی رسمی کشور یک سازمان تروریستی است و برای مقابله با آن، انواع طراحی ها را مدنظر قرار داده است؛ از fatf گرفته تا برجام و عملیات های کور و فضاسازی رسانه ای علیه سبزجامگان مدافع وطن و حرم و حریم. در این سوی، اما با حضور مقتدرانه و ایثارگرانه ی مردم در صحنه های مختلف موردنیاز، علیرغم ضعف های گسترده در قوای مجریه و مقننه و رخنه ی عجیب نفوذی ها بعضا تا عمق دستگاه های تصمیم گیر و تصمیم ساز، رهبری معظم انقلاب دست به بازی پیچیده ای زده است تا ضمن برهم زدن نقشه های دشمنان، تا جایی که امکان دارد فشار را از روی مردم برداشته و سنگرهای فتح نشده ی جدیدی را در دسترس پیروزی قرار دهد. ایشان در اولین روزهای آغاز 40 ساله ی دوم انقلاب اسلامی، با انتشار پیام تاریخی گاوم دوم انقلاب جبهه ی جدیدی را پیش روی دوستداران ایران و انقلاب و اسلام باز کردند و عمق استراتژیک جوانگرایی در سطوح مختلف را مورد توجه قرار دادند و در همین راستا، همینک مشغول ترمیم و تغییر ترکیب نهادهایی هستند که به صورت مستقیم زیرمجموعه ی معظم له محسوب می شوند. ائمه جمعه، روسای سازمان های مختلف، نمایندگان ولی فقیه و... یک به یک در حال پوست اندازی، جوانگرایی و انقلابی شدن (بیش از گذشته) هستند که این اتفاق مثبت، علاوه بر آثار روانی موثری که در جامعه داشته، منجر به افزایش خدمات در عرصه های مختلف به مردم نیز شده است. همزمان با این روند نو و انقلابی، تثبیت روند در برخی مسئولیت ها و تقویت همان روند تثبیت شده نیز مورد توجه قرار دارد که انتصاب سردار سرلشکر حسین سلامی به فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در همین زمینه ارزیابی می شود. سلامی اگرچه جوان نیست، اما دارای روحیه ی جوانی است؛ صریح اللهجه و انقلابی، با صلابت و مقتدر، با سواد و دارای فن بیان قوی، صاحب تجربه و آشنا با عملیات روانی - تبلیغی است. مجموعه ی این خصلت ها و اعتمادی که بدنه ی سپاه به وی دارد، منجر به تثبیت روند فعلی حاکم بر سپاه و تقویت مواضع قبلی این سازمان رسمی نظامی شده است. در واقع، ژرف اندیشی فرماندهی معظم کل قوا در عدم تغییر در ترکیب اصلی سپاه و پیش بردن یکی از مهره های انقلابی در آن مجموعه متناسب با اقدامات و تحرکات دشمنان صورت گرفته است که انصافا جای تقدیر دارد. فراموش نکنید که سردار سلامی جانشین فرمانده سابق سپاه بود. بر کسی پوشیده نیست که دوران کنونی، یکی از جدی ترین دوره های تقابل اراده ها میان ایران و آمریکا است با این تفاوت که اگر روزی آمریکا و دنباله هایش در تقابل با ایران به صف می شدند، امروز نیروهای وفادار بین المللی به ایران نیز سازماندهی شده هستند و برای رویارویی در آمادگی به سر می برند. این رویایی نیز صرفا در مقولات نظامی محدود نمی شود، بلکه به اقتصاد و سیاست هم تسری یافته است. به عبارت دیگر، جابجایی تثبیت گونه ی تغییرات در راس سپاه با توجه به تحولات صورت گرفته است و البته همزمان با آن، مطالبه ی "ابتکار، روحیه و نفس تازه" از فرمانده جدید نیز مطرح شده است. بنابراین، آنچه که از این پس از مجموعه ی کلان، چندوجهی، اثرگذار و پیشروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انتظار می رود، تثبیت و تقویت روحیه ی انقلابی، خدمت رسانی عمیق تر به توده های مردم به ویژه محرومین، تزریق روحیه ی وحدت بابصیرت به دوستداران انقلاب اسلامی در منطقه و سرزمین های دوردست، جذب و تربیت نیروی جوان انقلابی و کادرسازی برای آینده ی مدیریتی این مرزوبوم است. سپاه در عرصه های نظامی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ثابت کرده که می تواند، و این بار باید این موضوع را عملیاتی تر از قبل به اطلاع دوست و دشمن برساند.

دیدگاه شما :