به گزارش عدالت خواهان"فارغ از عدهای که سفرهای خارجی را انتخاب میکنند، نگاهی هرچند گذرا به آمارهای ترافیکی راهنمایی و رانندگی و میزان خرید و فروش بلیط هواپیما، اتوبوس و هواپیما نشان میدهد که بیشتر مسیر انتخاب شده مردم به کدام سمت است.
میشود گفت که سفرهای داخلی رایج در بهار , تابستان و حتی در این فصل که حول محور شهرهای زیارتی و سیاحتی کشور است. در این میان اما تورهای مسافرتی که غالبا با محوریت آژانسهای مسافرتی برگزار میشوند، یکی از راههایی است که مردم برای سفر انتخاب میکنند.
مقصد تورهای مسافرتی اما صرفا محدود به شهرهای سیاحتی و زیارتی نیست؛ برنامه بعضی از تورهایی که این روزها تبلیغاتشان در رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی فراوان دیده میشود، بنا بر سفرهایی از جنس کویرنوردی، کوهنوردی و مواردی از این دست دارد که طبق برنامهریزی مسئول تور یا آژانس صورت میگیرند؛ البته هزینههای هنگفتی را نیز بابتش از متقاضیان شرکت در این تورها دریافت میکنند.
هرچند نهادهای نظارتی ذیربط از فعالیتهای این مراکز تجاری-مسافرتی بازرسیهای لازم را به عمل میآورند اما به نظر میرسد که برنامهریزیهای طول اینگونه سفرها، آن طور که باید مورد ملاحظه قرار نگرفته است.
یکی از موسسات برگزاری تورهای مختلف در فضای مجازی اقدام به تبلیغ سفر به کویر سمنان کرده است؛ تصاویر منتشر شده از تورهای کویر نوردی سابق توسط این موسسه و حتی برگزاری اینگونه تورها توسط سایر موسسات این سوال را در ذهن ایجاد میکند که نحوه برگزاری این تورها از ابتدا تا انتهای سفر، چگونه مورد بررسی نظارت قرار میگیرد!
نمونه ای از تبلیغات کویرنوردی برای نوروز 95
نمونه ای از تبلیغات کویر نوردی برای نوروز 95
نمونه ای از تبلیغات کویر نوردی برای نوروز 95
بر همین اساس، خبرنگار ؛ با یکی از این موسسات تماس گرفت تا از کم و کیف برگزاری تور صحرای مصر ایران که در بیابانهای استان سمنان است با خبر شود.
جالب اینجاست که این تورهای مسافرتی علیرغم اینکه محل اسکان و خواب هم برای مسافران فراهم میکنند اما بر اساس گفته متصدی مربوطه در تماس تلفنی، این تورهای کاری به این ندارند که اعضای شرکت کننده در این سفر با هم نسبتی دارند یا نه؛ فقط اینکه به هر 4 5 نفر یک اتاق میدهند!
متقاضیان شرکت در سفرکویر نوردی ایران معروف به "کویر مصر" با هزینهای در حدود یک میلیون تومان به مدت چهار روز از تهران به مقصد بیابانهای سمنان حرکت میکنند و در محلهایی بدون درنظر گرفتن شئونات عرف جامعه اسکان داده میشوند.
این در حالی است که در ماده 5 قانون تورهای مسافرتی که توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تهیه و تنظیم شده است، صراحتا به رعائت شئونات اسلامی توسط مسافرین در طول سفر، تاکید شده است.
جالب اینجا است که سال گذشته و در چنین زمانی یکی از افرادی که در این تور شرکت کرده بود، در حاشیه های خود از این سفر می نویسد: یک حضور و غیاب ساده کافی ست. اینجا از شما نه شناسنامه می خواهند، نه کارت ملی و نه سایر کارت های شناسایی. اینجا مهم است که وقتی که اسمت را می خوانند بگویی: «حاضر!» و بنشینی کنار همسفران دیگر تا سفری چند ساعته را آغاز کنی. مهم نیست کسی که کنار تو نشسته از دوستان توست یا از خانواده ات، خانم است یا آقا، غریبه است یا آشنا. مهم این است که همه آمده اند تا سفری شاد را با یکدیگر تجربه کنند؛ و این تازه آغاز ماجراست.
ساعت کمی از سه بعد از نیمه شب گذشته است و چیزی در حدود همین قدر که آمده ایم راه باقی ست. صدای سیستم صوتی اتوبوس آن قدر بلند است که تقریباً چند نفری اعتراض می کنند که «آقای راننده! یا کمش کن یا قطعش کن، می خواهیم بخوابیم». راننده اما نیم ساعت بعد که کلی خودش را توی آینه نگاه کرده و شانه هایش را لرزانده و لبخندهای پهن به مسافران هدیه داده است، ضبط را خاموش می کند. بعضی ها دارند با همدیگر آشنا می شوند و دوست های تازه پیدا می کنند. یکی از خانم ها از مدیر تور می پرسد: «آقا برای نماز که نگه می دارید؟»، مدیر تور جواب می دهد: «معلوم نیست!».
برای نماز نگه می دارند؛ اما قبل از اینکه اتوبوس بایستد مدیر تور همه را بیدار می کند و می گوید: «داریم می رسیم ایست بازرسی؛ خانم ها مانتوهایتان را بپوشید و روسری تان را سر کنید، می آیند داخل و چک می کنند». یکی دو نفر غرولند می کنند و بعضی ها هنوز خوابیده اند. خوشبختانه هیچ کس تذکری نمی گیرد. از ایست بازرسی که رد می شویم، راننده ضبط را روشن می کند و چند خانم و آقا بین صندلی ها حرکات موزون انجام می دهند تا زمان بگذرد و حوصله شان بیاید سر جایش. روستای مصر از پشت شیشه ها پیداست.
مسافرها با بارهایی بر دوش و دست پیاده می شوند؛ مدیر تور تا دم کاروانسرای نسبتاً کوچکی که دو اتاق و یک سالن نسبتاً بزرگ دارد همراهیمان می کند. ما کوچکترین اتاق را انتخاب می کنیم تا غریبه ها با ما نیفتند. تعدادی خانم دیگر هم اتاق دیگر را انتخاب می کنند. بقیه مسافران تور از هر جنس، می روند داخل سالن بزرگ و وسایلشان را می گذارند و همگی استراحت می کنیم تا خواب شب مان جبران شود. از سالن نسبتاً بزرگ کاروانسرا، صدای بازی های دسته جمعی و قهقهه های وقت و بی وقت می آید.
کمی شترسواری می کنیم و بعد از ناهار به روستای گرمه می رویم و تا غروب آن جا هستیم. شام را که می خوریم خبر می دهند که برای شبِ مسافرها برنامه چیده اند؛ قرار می شود کسانی که دوست دارند، مسافتی را با بقیه مسافرها پیاده بروند. کویر، سکوت محض است و صدایی جز صدای شعرهایی که بچه ها زمزمه می کنند به گوش نمی رسد. چند شاخه کوچک و بزرگ را آتش می زنند و چایی صحرایی دم می کنند. همه کنار آتش می نشینند و هرکس که صدای خوبی دارد، یک دهان می خواند و بقیه همراهی می کنند. یکی دو نفر آقا که روی بازوهایشان را خالکوبی کرده اند و دو خانم، چند جرعه ای می نوشند و ادبیات حرف زدنشان تغییر می کند! مدیر تور جوری که بقیه متوجه نشوند به آن ها تذکر می دهد و ابروهایش در هم می رود. اما کاری ست که شده! ساعت یک بعد از نیمه شب است که برمی گردیم به کاروانسرا. برای اتاق ها قفل نگذاشته اند. با احساس ترس و ناامنی می خوابیم.
روز دوم بعد از کمی گشت و گذار روی شن های رملی کویر مصر و موتورسواری، وسایل را جمع می کنیم تا برگردیم. مسافرها، دیگر حالا با هم صمیمی شده اند و هرکس گزینه های بیشتری دارد که با او بخندد، خوش و بش کند، برقصد یا حرف های تازه بزند. مسافرها انگار یک خانواده بزرگ شده اند. بیشتر از قبل توی صورت هم زل می زنند، اشتباهی چشمک می زنند و تصمیم می گیرند دوستی شان را با هم ادامه دهند. پسر جوانی که با مدیر تور همکاری می کند با یکی از پسرهای نوزده بیست ساله ی مسافر که از رشت آمده و شاگرد یک مغازه کفش فروشی ست گفتگو می کند. می شنوم که می گوید: «هفته ای یک و خورده ای می گیرم و جز دو سه روزی که درگیر کارهای تور هستم، بقیه اش را برای خودم هستم و می روم سفر و لذتش را می برم». پسر جوان اما درآمدش زیر صد هزار تومان است. با دوتا از دوستان و خواهران آن ها آمده به سفر و حقوق دو ماهش را گذاشته تا حالش خوب شود. ساعت دوازده شب است که می رسیم روبروی ترمینال و بدین ترتیب تور دو روزه و نیمه کویر مصر به خوبی و خوشی پایان می رسد.
به هر حال باید دید که واکنش مسئولین محترم سازمان میراث فرهنگی، وزارت ارشاد و سایر نهادهای فرهنگی کشور به این قبیل تخلفاتی که دور از چشم نهادهای نظارتی اتفاق میافتد چیست.