در سال آخر دولت یازدهم هستیم و در حالیکه علیالقاعده دولتها بایستی در سال آخر و در ماههای مانده تا انتخابات به سمت ثبات بیشتر پیش بروند اما رئیسجمهور روحانی و یارانش به نحو عجیبی درگیر دو مقوله «فساد» و «آلودگی هوا» شدهاند.
فساد 8 هزار میلیاردی در صندوق ذخیره فرهنگیان و مسئله حقوقهای نجومی از یکسو و آلودگی شدید هوای پایتخت بزرگ ایران از سوی دیگر، دولت اعتدال را دچار حواشی بسیاری کرده است.
حواشی مطالبهگرانهای که البته و متأسفانه دولت یازدهم باید آنها را در کنار «چرایی بیدستاوردی برجام» نیز تحمل کند و دم برنیاورد!
اینکه عرض میکنیم دولت نباید در مقابل این رخدادها دمی برآرد و صحبتهای رئیسجمهور روحانی هم مبنی بر تقلیل دادن مسئله فساد به مسئله بدهی معوّق! و یا تعبیر آلودگی هوا به «هوای نفس» نیز صرفاً یک تقلّا ارزیابی میشوند؛ یک دلیل بزرگ دارد...
*هرچه کنی به خود کنی، گر همه نیک و بد کنی...
حقیقت این است که فساد و آلودگی مختصّ به یک دولت نیست و حتی در حکومت امام معصوم نیز رخ میدهد.
صحبتهای رئیسجمهور روحانی درباره فساد و آلودگی هوا که اولی در مجلس[1] و دومی هم اخیراً در استان البرز[2] ایراد شد نیز با اندکی تسامح درست است.
این رفتارهای رئیسجمهور روحانی و خانم ابتکار بود که آستانه حساسیت جامعه و رسانهها را به طرزی کاذب درباره مسائلی طبیعی و البته ممکن الوقوع مثل «فساد» و «آلودگی» تا آن اندازه بالا برد که حالا و در روزگار یومالحساب دولت در فساد صندوق ذخیره فرهنگیان و آلودگی هوای تهران، کسی گوش به توجیهات دولت فرا نمیدهد و به تقلّاهایش وقعی نمیگذارد.
یعنی هم نباید به فساد رخ داده در صندوق ذخیره فرهنگیان عبارت اختلاس که مساوی با دزدی است را اطلاق کرد و هم باید دانست که آلودگی هوا در کلانشهرها پدیدهای شایع در تمام کشورهای دنیاست که مربوط به اخذ سیاستهای یک دولت خاص نیست و استشفای آن هم در کوتاهمدت ناممکن است.
اما تمام این واقعیتها دلیل نمیشود که دولت یازدهم و ستاد اعتدال شامل عقوبت بزرگنمایی اشتباهات و کارهای ناحقی که خودشان در حق دولت قبل کردند، نباشند.
شوربختانه بایستی عرض کنیم که دولت محترم آن روزهایی که تمام بدیهای عالم را به گردن دولت قبل و سیاستهای رئیسجمهور سابق میانداخت بایستی فکرش را میکرد که بلایای فساد و آلودگی برای همه پیش میآید و این انتقادات بیجا مصداق باد کاشتن و طوفان درو کردن است که انتظارات زیادی را از هر دولتی ایجاد خواهد کرد.
افکار عمومی به روشنی به خاطر دارند که رئیسجمهور روحانی و شخص خانم ابتکار در سازمان محیط زیست چطور به دولت سابق نسبت «خوردن و بردن» و «بیتوجهی به سلامت مردم» را میدادند و با طمطراق فراوان در اینجا و آنجا طوری سخن میگفتند که انگار تمام قیام و قعود دولت سابق برای ضربه زدن به مردم ایران بوده است.
پیشنهاد میکنم آقای روحانی حتما صحبتهای خود در سال 93 و در شورای اداری استان چهارمحال و بختیاری را مرور کند آنجا که گفته بود: «تحت نام دور زدن تحریمها، نفت را دادند به عدهای و بردند و خوردند و ملت ایران را دور زدند...بازیهایی که برخی این روزها درمیآورند و میگویند فلانجا رانت شد، برای پوشاندن این رسواییها است. ما قصد دعوا با کسی نداریم ولی مردم باید بدانند در سالهای گذشته چه بر سر آنها گذشته است.»[3]
از این مثالها و خبرهای مربوط به سخنان خانم ابتکار در مجامع مختلف مبنی بر اینکه بنزین تولیدی در ایران آلوده است و علتالعلل آلودگی هوای تهران به آن مربوط میشود آنقدرها زیاد هست که کسی را یارای انکارش نیست.
و سخن اصلی و البته علمیتر ما آنجاست که این رفتارهای رئیسجمهور روحانی و خانم ابتکار بود که آستانه حساسیت جامعه و رسانهها را به طرزی کاذب درباره مسائلی طبیعی و البته ممکن الوقوع مثل «فساد» و «آلودگی» تا آن اندازه بالا برد که حالا و در روزگار یومالحساب دولت در فساد صندوق ذخیره فرهنگیان و آلودگی هوای تهران، کسی گوش به توجیهات دولت فرا نمیدهد و به تقلّاهایش وقعی نمیگذارد.
آقای روحانی و خانم ابتکار باید حرفها و توجیهاتی که امروز درباره فساد و آلودگی به مردم تحویل میدهند را 3 سال قبل به نفس خود میگفتند و خودشان شاگرد کلاس خودشان میشدند. تا به این روز گرفتار نیایند که در مقابل چند رخداد ممکنالوقوع اینچنین مستأصل شوند.
نگارنده اگرچه از ابتدای دولت رئیسجمهور احمدینژاد با ایشان تعارض مبنایی داشت و برخی افکار و سیاستهای دولت قبل را نیز انحرافی و نامفید به حال مردم و کشور میدانست اما الحق والانصاف، آنچه پیرامون دولت قبل و مسئله فساد یا آلودگی هوا گفته شد عموماً بزرگنمایی و بعضاً سیاهنمایی بود. تا آن حد که حقیقت ماجرا کمتر به اطلاع مردم رسانده شد.
ایکاش مسئولان دولت جدید برای مصلحت خود هم که شده به افکار عمومی یادآوری میکردند که آن امور خلاف قانونی که در دولت سابق و توسط چند کارگزار بخش دولتی و خصوصی رخ داد نوعاً فساد و جابهجایی غیر قانونی بود نه دزدی و اختلاس! و چیز چندانی از بیتالمال مسلمین و حقوق مردم برده و خورده نشد! و یا اگر هم شد با جدیت دستگاههای امنیتی و قوه قضائیه به بیتالمال بازگشت و مجرمان نیز مجازات شدند.
*تأثیر انتخاباتی مطالباتی که دولت علیه خودش ایجاد کرد
حساسسازی و بالا بردن آستانه مطالبات البته از نظر سیاسی نیز حکماً بر سرنوشت دولت آقای روحانی تأثیر خواهد داشت و بویژه اثر خود را در انتخابات نشان خواهد داد.
اثری که تخمین علمی آن فعلا برای ما میسور نیست و کسی نمیداند مردم در بحث برخورد با فساد، حقوقهای نجومی و آلودگی هوا چه نمرهای به دولت یازدهم میدهند؟
اما این قضیه بخش ثابتی هم دارد و آن اینکه ضریب نمره مردم به دولت در این دو مقوله حتما کم نیست و اثری سرنوشتساز دارد.
اثری سرنوشتساز که امیدوارم در معقول شدن برخی رفتارهای سیاسی نیز نقشی بسزا داشته باشد و فرهنگ انتقاد مسئولان از مسئولان را به سمتی مطلوبتر هدایت کند.