چرا خط ترور عبری - عربی به سراغ دست راست رهبر انصارالله آمد / صالح الصماد که بود

به گزارش پایگاه عدالت خواهان" در روزهای گذشته بود که خبر شهادت صالح الصماد رئیس شورای عالی سیاسی یمن در صدر اخبار مربوط به تحولات یمن قرار گرفت؛ شخصی که به گفته کارشناسان، نقشی برجسته در انقلاب یمن و سیاست گذاری‌های انصارالله داشت، به طوری که بعنوان شخ ص شماره ۲ یمن بعد از بدرالدین الحوثی شناخته می‌شد؛ محبوبیت الصماد در یمن به حدی بود که بعد از شهادت وی سه روز عزای عمومی اعلام شد و پرچم‌های این کشور به مدت چهل روز به حالت نیمه برافراشته درآمد.

صالح الصماد روز نخست ژانویه ۱۹۷۹ در منطقه بنی معاذ واقع در استان صعده در شمالی‌ترین نقطه یمن به دنیا آمد، مکانی که به عنوان پایگاه و خواستگاه انصارالله یمن شناخته می‌شود. الصماد شغل معلمی را پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه برگزید و سپس تحصیلات دینی را تحت نظر بدرالدین الحوثی گذراند و همین اتفاقات باعث آشنایی او با حسین الحوثی (بنیان گذار جنبش انصارالله) و نیز عبدالملک الحوثی (رهبر کنونی انصار الله) شد.

 

 

نام صالح الصماد نخستین بار در سال ۲۰۰۵ میلادی بر سر زبان‌ها افتاد؛ زمانی که به عنوان فرمانده میدان جنگ در سومین تهاجم نیروی‌های دولتی علی عبدالله صالح به صعده فعالیت داشت. پس از این موضوع نام او در فهرست افراد تحت تعقیب دولت وقت یمن به ریاست علی عبدالله صالح قرار گرفت؛ او همچنین به عنوان نماینده حوثی‌ها در چارچوب کمیته‌های میانجی گری با دولت یمن فعالیت داشت.

 

الصماد همچنین در مارس ۲۰۱۵ برای ملاقات رسمی با مقامات ایرانی به طور علنی به تهران سفر کرد، زمانی که ریاست اولین هیئت وابسته به دولت یمن را به عهده داشت. سپس وی به عنوان نماینده دولت جدید یمن برای مذاکره و گفت‌وگو در ارتباط با راه‌های پایان جنگ متجاوزانه عربستان به یمن در مسقط عمان حضور یافت و با دیپلمات‌هایی از کشور‌های مختلف گفت‌وگو کرد؛ مذاکراتی که به علت سنگ اندازی سعودی‌ها راه به جایی نبرد و به شکست انجامید، چرا که رژیم دیکتاتور سعودی به دنبال تسلیم بی قید و شرط یمنی‌ها بود.

 

شهید الصماد از جمله شخصیت های یمنی بود که به توانایی ها و استعدادهای داخلی ایمان و باور داشت و همواره بر بهره برداری از این توانایی ها و استعدادها تاکید می کرد. وی در مراسمی تاکید کرده بود که «موشک هایی که امروز ریاض، پایتخت سعودی ها را هدف می گیرد، موشک های ساخت داخل هستند و از این توانایی برخورداریم که بُرد این موشک ها را به بیش از اینها افزایش دهیم».

حقیقت این است که آنچه این سال‌ها توسط رژیم سعودی در یمن می‌گذرد، شباهت بسیار زیادی به تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه دارد، چرا که عملکرد ارتش صهیونیستی و ارتش سعودی در جنایت علیه مردم بی گناه دارای همسانی مثال زدنی است! شباهت‌های زیاد این دو رژیم نشان از آن است که روابط بسیار نزدیکی در تمامی سطوح میان آن‌ها وجود دارد؛ لذا عربستان سعودی مانند رژیم جعلی صهیونیستی، پس از ناکامی در رسیدن به اهداف خود در میدان نبرد، به روش ترور و حذف فیزیکی شخصیت‌های برجسته روی می آورد و می توان در این ترور نقش تاثیرگذار و مشاوره‌ای رژیم صهیونیستی در خط دهی به اتفاقات یمن را مشاهده کرد.

 

بر همین اساس از مدت‌ها پیش آل سعود در تلاش برای ترور رهبران سیاسی یمن بود و این سیاست سرانجام منجر به ترور و شهادت صالح الصماد در ۳ اردیبهشت توسط جنگنده‌های ائتلاف ضد یمن در استان الحدیده شد. جنگنده‌های آمریکایی سعودی در این روز کاروان صالح الصماد را در استان حدیده سه بار هدف قرار دادند که این حمله منجر به شهادت وی و شش تن از همراهان او شد، شهادتی که پس از سه سال تعقیب و گریز رخ داد.

 

 

اینکه انصارالله و کمیته‌های مردمی یمن چه پاسخی به این ترور خواهند داد، مستلزم گذر زمان است و البته بستگی به سیاست‌های انصار الله دارد، اما موضوعی که روند تحولات جنگ یمن و تجاوزات ائتلاف سعودی را دگرگون می‌کند، اقدام آل سعود در ترور شخصیت‌های سیاسی برجسته است، که می‌توان آن را به نوعی نقض پروتکل‌های بین المللی به شمار آورد و رژیم سعودی به تبع آن باید عواقب این اقدام جنایتکارانه خود را در نظر بگیرد.

 

چیزی که پس از این ترور قطعی به نظر می‌رسد، عبور یمنی‌ها و انصار الله از برخی خطوط قرمز است که تا به حال از آن گذر نکرده بودند. شاید بتوان واکنش انصار الله به این ترور را، هدف قرار دادن مراکز حساس اقتصادی، سیاسی و همچنین افزایش شلیک موشک‌ها به پایتخت عربستان پیش بینی کرد، به خصوص اینکه در چند روز گذشته ارتش و کمیته‌های مردمی یمن از تغییر قواعد بازی با رونمایی از سلاح‌های جدید خبر داده اند.

 

 

ترور الصماد قطعا شرایط یمن را تغییر خواهد داد، چرا که او توسط مجموعه‌ای از انقلابیون به سمت رئیس شورای عالی سیاسی این کشور انتخاب شده بود و شخصیتی کاملا مردمی و تاثیرگذار به شمار می‌رفت. ترور وی، خشونت و درگیری بین یمن و عربستان را افزایش خواهد داد؛ از این رو در 18 ساعت گذشته، انقلابیون و انصار الله چندین فرورند موشک بالستیک به عربستان شلیک کرده اند و به نوعی مقابله به مثل را تشدید کرده‌اند، روندی که قطعا ادامه خواهد یافت.

 

عربستان سعودی که با صرف هزینه‌های سنگین نظامی و تلفات بالای جانی در جنگ نظامی و تاثیرگذاری سیاسی در یمن با شکست مواجه شده، اکنون شیوه ترور شخصیت‌های تاثیرگذار این کشور را در پیش گرفته است که البته تاثیری در عزم مردم یمن برای مقابله با تجاوزگری ائتلاف سعودی نخواهد داد.

 

موضوعی که به هیچ وجه قابل کتمان نیست این است که شهادت رهبران و افراد برجسته یمن هرچند ناگوار است و در کوتاه مدت طرح مقابله با تجاوز و اشغالگری آل سعود را متوقف نمی‌کند، اما انگیزه قوی برای ادامه مبارزه و مقاومت علیه متجاوزان خواهد بود و مردم یمن هر تعدادی که در راه مقاومت شهید بدهند، از اعتقاد خود عدول نخواهند کرد و توطئه‌ها علیه کشورشان را خنثی خواهند نمود، چرا که تاریخ نشان داده هر گاه مقاومت، رهبران خود را از دست داده، نه تنها ضعیف‌تر نشده بلکه قوی تر هم شده است، زیرا مقاومت، مسیری را که پی ریزی کرده تحت هر شرایطی و با قدرت ادامه خواهد داد.

 

این نخستین باری نیست که آل‌سعود و اربابانش رو به حذف فیزیکی دشمنان خود در قالب ترور می‌آورند. ترورهای کور همواره در طول تاریخ به شکل های مختلف علیه نخبگان، شخصیت‌های برجسته و محبوب، بزرگان و حتی پیامبران و ائمه نیز وجود داشته است و هیچ یک از آنها از چنین اقداماتی در امان نبوده اند. نکته‌ای که در عملیات‌های ترور اسرائیل مشهود است معلق نگه‌داشتن افکار عمومی مردم بعد از ترور است، بطوری که آنها مسئولیت ترورهایی را که انجام می دهند، برعهده نمی گیرند، زیرا نگه داشتن مردم در حالت متحیر، سیاست آنهاست تا مردم در وحشت باقی بمانند.

 

خط ترور رژیم صهیونیستی این سال‌ها شدیدا پرکار شده و در پی سرپوش گذاشتن بر شکست‌های نظامی این رژیم در منطقه است، راهبردی که  از ناامیدی کامل عاملان آن در جنگ رو در رو نشات می‌گیرد و نشان از ضعف استفاده‌کنندگان آن دارد. خط ترور اشغالگران قدس کارنامه سیاهی دارد، از شهادت عماد و جهاد مغنیه و شهید همدانی گرفته تا ترور نخبگان علمی کشورهای مخالف آنها مثل شهدای هسته ای ایران و دانشمند فلسطینی فادی البطش.