آقای ظریف اعلام کرده که نه خودش و نه وزارت خارجه در انتخابات دخالتی نخواهند داشت: «بنده و وزارت امور خارجه به عنوان دستگاه حاکمیتی فراجناحی که مسئول پیگیری اهداف ملی در صحنه بین المللی است، طبق مقررات و اساسنامه خود به هیچ وجه در مسائل داخلی دخالت نکرده و مجاز به همراهی یا مخالفت با افراد و احزاب و گروههای سیاسی در انتخابات نیست.»
تاکید ایشان بر عدم دخالت بر وضعیت انتخابات آینده، یک موضع اصولی و دقیق است اما متاسفانه با عملکرد ایشان تناسبی ندارد.
افکار عمومی آن قدر هم فراموشکار نیست که سخنان آقای ظریف در جمع اعضای شورای روابط خارجی آمریکا در مهر ماه ۹۳ را فراموش کند، بویژه جایی که وی در پاسخ به سوال هاله اسفندیاری گفت: «اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار میشود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند. وقتی قبلاً در تعامل و مذاکرات درباره توافق هستهای با جامعه بینالمللی در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد!»
این سخنان وزیر خارجه ایران در جمع اعضای شورای روابط خارجی آمریکا به خوبی نشان می داد که برای دولت یازدهم نه یک توافق خوب، بلکه توافق به هر قیمت اولویت دارد چراکه اساسا دورنمای سیاست خارجی دولت روحانی بر مبنای گسترش رابطه با امریکا به هر بهانه و قیمت و به تبع آن بهره وری از آن در عرصه سیاست داخلی است.
لذا آقای ظریف امروز به جای ژست عدم دخالت در انتخابات، باید صادقانه تر سخن بگوید و رسما اعلام کند که روند دخالت دستگاه دیپلماسی در انتخابات آینده و به طور کلان تر در عرصه سیاست داخلی، از همان روز اول روی کار آمدن این دولت آغاز شده است.
فراموش نکنیم این گزاره را نه فقط سخنان مورد اشاره ظریف، که اظهارات گری سیمور مشاور سابق اوباما و مدیر اجرایی مرکز بلفر اسفند ۹۲ در سخنرانی خود در مرکز مطالعات راهبردی لندن نیز تایید می کند:
«برخی از ایرانی هایی که من با آنها صحبت کرده ام و مدعی هستند از جانب حکومت ایران سخن می گویند بی سر و صدا به من گفتند که آمریکا باید در حوزه مسائل هسته ای نرمش داشته باشد تا اینکه دست حسن روحانی رئیس جمهور ایران تقویت شود و به پیروزی در عرصه سیاست خارجی دست پیدا کند و تحریمهای اقتصادی ایران برداشته شود و او درموقعیتی قوی قرار داشته باشد تا بتواند تندروها را در انتخابات بزرگ پیش روی ایران یعنی انتخابات مجلس شکست بدهد و وقتی او در چنین موقعیتی قرار بگیرد می تواند ایران را به سمت سیاستهای معتدل تر هم در عرصه داخلی و هم درعرصه سیاست خارجی هدایت کند.»
و مهم تر از همه اینها سخنان جان کری در مرداد ماه سال جاری در جمع اعضای شورای روابط خارجی آمریکا:
«اگر ما به اين توافق پشت كنيم، يك پيام به افراطگرايان در ايران ميفرستيم و آنان احساس خوبي خواهند كرد و كسي نميداند كه در انتخابات بعدي چه بر سر روحاني ميآيد. توان بالقوه روحاني و ظريف براي مذاكره با غرب و رسيدن به جمعبندي از قضاوت من با دشواريهاي زيادي روبهرو بود.»
لازم به ذکر است پیش از این در دوره مذاکرات هسته ای در دولت اصلاحات نیز دکتر ظریف خطاب به البرادعی هشدار داده بود که در صورت از دست رفتن توافق هسته ای سه کشور اروپایی در ایران، معادلات سیاسی داخل ایران با انتخابات ریاست جمهوری تغییر خواهد کرد و عملا طی این صحبت ها، از لزوم توافق به هر قیمت با غرب در ازای حفظ قدرت توسط جریان غربگرا در داخل کشور سخن گفته بود:
برچسبها: ظریف, دروغ, انتخابات
+ نوشته شده در شنبه ۱۹ دی۱۳۹۴ساعت ۱۵:۵۱ بعد از ظهر توسط امیرحسین ثابتی | 7 نظر
قطع رابطه دیپلماتیک و خارج شدن سفرای عربستان، بحرین و سودان از تهران و همچنین کاهش سطح رابطه امارات با ایران تکرار رفتار تعدادی از کشورهای اروپایی در نیمه دهه هفتاد در دولت سازندگی است که با بهانه گیری و برخی اتهام زنی ها به جمهوری اسلامی، سفرایشان را از تهران خارج کردند.
اما چرا درست در برهه هایی که در ایران دولت های غربگرا سر کار می آیند و حتی با شعار تنش زدایی درصدد گسترش رابطه با امریکا هستند، بحران های منطقه ای و فرامنطقه ای بوجود می آید؟
پاسخ کاملا روشن است؛ وقتی مقامات رسمی کشور علنا اعلام می کنند برای آنها "تنش زدایی" موضوعیت دارد، در واقع این پیام به دشمن مخابره میشود که دوری از تنش به هر قیمت برای ایران اولویت دارد و این همان ابزاری است که اتفاقا اگر دشمن آن را به کار بگیرد و سعی کند با استفاده از هر بهانه ای تنش جدیدی علیه ایران ایجاد کند، ایران عقب نشینی خواهد کرد زیرا به دنبال فرار و دوری از هر تنشی به هر قیمت است.
این موضوع بسیار مهمی است که سعید جلیلی بارها قبل انتخابات نیز به آن اشاره کرد و اخیرا نیز مهرماه سال جاری در جمع دانشجویان دانشگاه شریف آن را مفصلا توضیح داد:
"ﺗﻨﺶﺯﺩﺍﯾﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻪ؟ ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﺭ ﻋﺮﺻﻪ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺗﻨﺶ ﺯﺩﺍﯾﯽ ﮐﻨﯿﻢ، ﺩﺷﻤﻦ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺗﻨﺶ ﺑﺮﺍﯼ ایران ﻣﻮﺿﻮﻋﯿﺖ ﺩﺍﺭﺩ و همین ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻫﺮﻡ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺩﺷﻤﻦ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﭼﻮﻥ ﺗﻨﺶ ﺑﺮﺍﯼ ایران ﻣﻬﻢ ﺍﺳﺖ، ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺗﻨﺶ بیشتری ﺑﺸﻮﺩ پس جمهوری اسلامی ﻫﻢ ﻋﻘﺐ نشینی بیشتری میکند! ﺷﺎﯾﺪ ﻇﺎﻫﺮ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺗﻨﺶﺯﺩﺍﯾﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﻣﺸﺖ ﺁﺩﻡ ﺑﯽﻣﻨﻄﻖ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﻪﺍﺵ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺟﻨﮓ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﻣﺎ ﮐﺎﻣﻼ ﺑﺮﻋﮑﺲ ﺍﺳﺖ ﭼﻮﻥ ﻣﻨﻄﻖ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻨﺶﺯﺍﯾﯽ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﯾﻌﻨﯽ ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺎﻧﻊ ﺗﻨﺶﺯﺍﯾﯽ ﺑﺸﻮﯾﺪ، ﺑﺎﯾﺪ ﺷﻌﺎﺭ ﺗﻬﺪﯾﺪﺯﺩﺍﯾﯽ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﻧﻪ ﺗﻨﺶﺯﺩﺍﯾﯽ. ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﻨﯿﺪ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺑﺎ ﺗﻨﺶ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﭼﻪ ﺑﺎ ﻏﯿﺮ ﺗﻨﺶ."
لذا جای تعجب نیست اگر از این به بعد نیز هر چقدر آقای ظریف بخندد و پرزیدنت روحانی اوباما را مودب و باهوش توصیف کند و رفسنجانی برای ملک سلمان پیام تبریک به مناسبت آغاز پادشاهی اش بفرستد، باز هم تنشهای آمریکا و عواملش در منطقه و جهان علیه ایران بیشتر شود چرا که پیش از این نیز در دوره سازندگی با همین ابزار کشورهای اروپایی برای مدتی مدتی سفرایشان را از ایران خارج کردند و در دوره اصلاحات جرج بوش ایران را محور شرارت معرفی کرد!
عربستان و بحرین و سودان در حدی نیستند که با قطع رابطه با ایران بتوانند ما را تحقیر کنند اما متاسفانه در شرایط کنونی ابزار فشار بر دولتمردان فعلی ما را خوب شناخته اند!