به گزارش پایگاه عدالت خواهان"بی شک تلاش عدهای از نمایندگان مجلس دهم برای گرفتن عکس با خانم موگرینی در روز تحلیف رئیس جمهور دوازدهم را باید سلفی «نمایندگان مجلس»حقارت نامید و در افکار عمومی نیز موجب تحقیر ملی کشورمان محسوب می شود.
اما مصطفی امینی خواه در اینباره طی یادداشتی کوتاه نوشت: یکی از کسانی که امروز با خانم موگرینی عکس یادگاری گرفت ، علیرضا رحیمی بود.
علیرضا رحیمی همان نوجوان آزاده ای است که به خبرنگار بی حجاب هندی گفت:
«ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است
ارزنده ترین زینت زن ، حفظ حجاب است. »
*علیرضا رحیمی ، سال 94 با «لیست امید» نماینده مردم تهران شد.
شاید طرفداران امروز او به سخنان دیروز او در اسارت افتخار نکنند و شاید خود او ، عکس با موگرینی را بیشتر از آن سخنان تند به آن خبرنگار هندی دوست بدارد. ولی آن صحنه روح بخش ، تصویر حماسه ساز جذابی در خاطره این ملت به جا گذاشت و این عکس فرودستانه ، خاطرات دوران حقارت روسای ایرانی در برابر سفرای فرنگی را در ذهن ملت زنده کرد.
اما واکنش امیر مهدی ژوله، طنزپرداز نیز بسیار جالب به نظر می رسد. ولی در صفحه اینستگرامش می نویسد:
ايشون خانم فدريكا موگريني نماينده عالي اتحاديه اروپاست.
اوشون هم نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي هستند با نيش باز و دست دراز و ارزوي يك سلفي نشد يك عكس كلوزآپ از خانوم ايتاليايي.
به نظرم تشريفات مجلس قبل از ورود همچين خانومي يا بايد قبلش يه پك از فيلمهاي مونيكا بلوچي رو تو مجلس توزيع ميكرد،چشم و دل دوستان سير ميشد يا ميبردشون يه دور اندرزگو ميزدن ببينن تحريمها چطور باعث شكوفايي توليدات داخلي شده.يا يه چيزي ميريخت تو غذاشون اشتهاشون كور ميشد.
اينجوري كه دوستان فعل خواستن رو صرف كردن موگريني برگرده اروپا يكي يكي قفل تحريمها رو با دندون باز ميكنه برامون.
در همین حال علی جعفری نیز در کانال تلگرامی خود نوشت: سلفی «نمایندگان مجلس» با «موگرینی» گرچه ظاهری «طنز» دارد، اما درون مایه ی آن کاملا «جدی» است؛ و حکایت از یک دگرگونی اساسی در سطح بالای «حکمرانی» می کند. اگر به ماجرای سلفی امروز کمی عمیق تر نگاه کنیم، خواهیم دید فاجعه خیلی فراتر از عکس یادگاری است. حتی فراتر از تنزل سطح «نمایندگان» و کیفیت «پارلمان» در ایران است. ماجرا برمی گردد به احیاء روح «اجنبی پرستی» و «اجنبی دوستی» در سطوح «تقنینی» و «اجرایی» کشور. روزی این روحیه منجر به «برجام» می شود، روزی سر از «آی پی سی» در می آورد و روز دیگر در سند «بیست سی» جلوه می کند