به گزارش پایگاه عدالت خواهان" رضا صفری: در روزهایی که رسانه های دنیا مشغول پوشش رستاخیز تاریخی و میلیونی مردم ایران و عراق در تشییع پیکر شهید سپهبد قاسم سلیمانی و سرداران مقاومت، و بعد از آن انتقام موشکی بی نظیر و تاریخی سپاه پاسداران از تروریست های آمریکایی بودند، سانحه هواپیمای اکراینی بهانه خوبی برای خود روشنفکر پندارهای داخلی بود تا به جای تحلیل دقیق وقایع - که طبق معمول از درک آن عاجز هستند - به حواشی مورد نظر خود بپردازند.
در این میان، مواضع کانادا و نخست وزیر آن جاستین ترودو درباره تنش های به وجود آمده میان ایران و آمریکا و همچنین اشک تمساح و سوپرمن بازی او برای قربانیان هواپیما به مذاق عده ای ساده اندیش در داخل خوش آمد تا مدام سیاست، فرهنگ و نوع برخورد دولت کانادا با شهروندان را به رخ ایران و ایرانی جماعت بکشند.
حتی کار تا جایی پیش رفت که یکی از اصلاح طلبان تاریخ مصرف گذشته که هم اکنون نیز عنوان دبیر کلی یک حزب را یدک می کشد، بعد از فضاحت سال های گذشته و همچنین فسیل شدن شعارهای فریبنده این جریان، در یک اقدام انتحاری سلبریتی وار، در روزهایی که جهان مبهوت سرزنده بودن ملت ایران در برابر دشمنان خود است، در توئیتی عجیب با تحسین رفتار و مواضع نخست وزیر کانادا در قبال فاجعه سقوط هواپیمای مسافری اوکراین خواستار نامگذاری خیابانی در تهران به نام جاستین ترودو شد! او رفتار و مواضع ترودو را نمونه «روشن‌بینی، وظیفه‌شناسی وکارآمدی» دانست.
توئیت شکوری راد، دبیرکل حزب اصلاح طلب اتحاد ملت
البته اگر به فرض محال، خیابانی در تهران به نام جاستین ترودوی تاجر نامگذاری شود، تابلوهای آن خیابان هم باید به نام ابر اختلاس گران و مفسدان ایرانی و غیر ایرانی باشد که دولت جاستین ترودو به آنها در کانادا پناه داده است! نسل کشی سال های گذشته کانادا علیه بومیان کانادایی و به طور کلی علیه حقوق بشر هم باید به عنوان بلوار آن خیابان مورد بهره برداری قرار گیرد.
همچنین بعید است تاریخ فراموش کند که عربستان توان ساخت سلاح نداشت و این مدافعان حقوق بشر بودند! که برای به دست آوردن و شنا کردن در مشتی دلار، به دست آنها تجهیزات جنگی می رساندند تا آنها در جنگ علیه کودکان و زنان یمنی استفاده کنند. بنابراین عکس کودکان معصوم یمنی را هم می شود در این خیابان نصب کرد. در اینصورت بعید است کسی از آن خیابان نحس رد شود! بلکه باید به عنوان نمایشگاه مورد بازدید عموم قرار گیرد!
هر چند مخفی نیست که بیماری ای به نام خودتحقیری در میان عده ای در داخل وجود دارد که به همین سادگی هم قابل درمان نیست. اگر فردا روزی جمهوری اسلامی نه به عنوان یک کشور مقتدر، مستقل و همیشه متحد در برابر دشمنان، بلکه به عنوان قدرتمندترین کشور دنیا در تمام عرصه ها هم مطرح باشد، باز هم ممکن است بیماری این افراد درمان نشود!
این عده ممکن است که انسان های دو نبش هم باشند. یعنی یک بار سنگ سینه دانشمند ایرانی ای را به سینه بزنند که در سانحه هواپیمایی از دنیا رفته است و در عین حال اگر همان دانشمند ایرانی، کالایی تولید می کرد، به دلیل عدم استقبال در داخل و وجود همان روحیه خود تحقیری، به مرز ورشکستگی می رسید. جالب است که از نگاه این عده، اگر آن دانشمند همان کالا را در کانادا تولید کند، فرار مغزها می شود و جمهوری اسلامی باید شماتت شود، اما اگر آن کالا را در داخل تولید کند، جنس بنجل به دست مردم می دهد!
اما فارغ از همه اینها، ممکن است بعضی از مردم عادی در داخل کشور، از آن روی سکه کشور کانادا اطلاع دقیقی نداشته باشند که آنها یکی از ضد صلح ترین و جنگی ترین کشورهای دنیا در طول تاریخ و حتی سال های اخیر بوده اند.
در گزارش آینده با مرور اجمالی برخی اقدامات کانادایی ها شاید بهتر بتوانیم قضاوت کنیم که آیا جاستین ترودوها واقعاً همین افراد به ظاهر اتو کشیده و با فرهنگ هستند یا اینکه پاشنه در به سمت دیگری می چرخد که غالب مردم به دلیل ظاهر فریبنده این اتوکشیده ها، از آن اطلاع ندارند؟
ادامه دارد...
