براي اين که به پاسخ اين پرسش ها و پرسش هاي ديگري که ممکن است با خواندن يا شنيدن يک خبر جنايي با آن مواجه شويد، با ما همراه شويد و گزارشي را که در اين خصوص تهيه کرديم تا آخر مطالعه کنيد.
گره گشايي از يک جنايت
زماني که قتلي رخ مي دهد و جسدي کشف مي شود، موضوع به پليس 110 اطلاع داده مي شود، با توجه به محل وقوع حادثه، ماموران کلانتري محل قتل از ماجرا با خبر شده و خود را به محل مي رسانند. آنها سعي مي کنند از ورود افراد به صحنه جلوگيري کنند و صحنه را براي حضور تيم بررسي صحنه جرم حفظ کنند.
گروهي از متخصصان با حضور در صحنه به رازگشايي جنايت مي پردازند و تنها پرسشي که در ذهنشان مطرح است اين که عامل يا عاملان اين جنايت کيست؟ تيم بررسي صحنه جرم متشکل از چهار گروه تخصصي و ويژه است که در راس آن بازپرس ويژه قتل قرار دارد، اين تيم به دستور بازپرس تشکيل مي شود. هنگامي که ماموران کلانتري با بازپرس ويژه قتل تماس گرفته و جنايت را اطلاع مي دهند، بازپرس دستورات لازم از قبيل حفظ صحنه جرم را به ماموران صادر کرده و به دستور او سه اکيپ ديگر که شامل کارآگاهان جنايي، متخصصان پزشکي قانوني و تشخيص هويت هستند از ماجرا باخبر شده و راهي صحنه جرم مي شوند.
هماهنگ کننده و مدير اين سه اکيپ بازپرس جنايي و تمامي اقداماتي که براي کشف راز يک جنايت صورت مي گيرد زيرنظر بازپرس جنايي است. قاضي مکلف است، تمام واحدها و گروه هايي که در صحنه حاضر مي شوند هماهنگ کند و نظر آنها را در مورد نتايج بررسي ها بخواهد تا از يافته هاي آنها به نتيجه برسد. هيچ کدام از کارشناسان حاضر در صحنه بدون تائيد بازپرس وارد عمل نمي شوند. قاضي قتل نه تنها جسد، بلکه اموال مقتول، خانواده او و هر چيزي را که به جسد مربوط مي شود مورد تحقيق قرار مي دهد تا راز معماي پرونده برملا شود. قاضي صحنه را سه بعدي مي بيند و هميشه به اين صورت بوده است.
صحنه هاي قتل باهم متفاوت هستند. در صحنه باتوجه به مشخصات و جزئيات، حدسيات، فرضيات و تجربيات، تحقيق از گواهان و شاهدان، بررسي ساعت وقوع و نحوه ارتکاب جنايت، قاضي به يک فرضيه ابتدايي مي رسد. قاضي از راست به چپ صحنه را توصيف مي کند و منشي صحنه آن را يادداشت مي کند، کل صحنه با جزئيات توسط قاضي توصيف مي شود. تحقيقات درباره جنايت و انگيزه آن صورت مي گيرد تا اين که باتوجه به مدارک به دست آمده در صحنه جرم که از سوي متخصصان پزشکي قانوني، تشخيص هويت و کارآگاهان جنايي به دست آمده و تحقيقات بعدي، متهم يا متهمان اين جنايت شناسايي شده و دستگير مي شوند. متهم پس از اعتراف به جنايت به بازسازي صحنه قتل مي پردازد و از بازسازي صحنه او عکسبرداري و فيلم گرفته مي شود که اين تصويربرداري به عهده کارآگاهان جنايي است.
پوآرو در صحنه قتل
در هر صحنه قتلي يک شرلوک هلمز حاضر مي شود، مردي با تيزبيني خاص که به تحقيق در رابطه با تمام جوانب امر زير نظر بازپرس پرونده مي پردازد. اين مردان حرفه اي و آموزش ديده، جزو نخستين گروهي هستند که در صحنه حاضر مي شوند و تا زماني که متهم را دستگير نکنند پايشان را از پرونده بيرون نمي کشند. کارآگاهان جنايي به جمع آوري اطلاعات ميداني و تحقيق از شهود و بررسي مدارک و اطلاعاتي که در صحنه هست، مي پردازند. درصورت شناسايي مظنون، وظيفه اوست که با همکاري بقيه ماموران مظنون را دستگير کرده و از او بازجويي کند. البته اين را نبايد فراموش کرد که تمامي اين کارها با هماهنگي بازپرس پرونده است.
سرهنگ عباسعلي محمديان، رئيس پليس آگاهي تهران در اين زمينه مي گويد: کارآگاهان جنايي در تمامي صحنه هاي مرگ مشکوک حاضر مي شوند و بررسي ها را انجام مي دهند، آنها هستند که صحنه سازي هاي يک جنايت را تشخيص مي دهند و قاتلي را که سعي دارد مرگ را يک خودکشي يا حادثه جلوه دهد، شناسايي مي کنند. آنها براي دستگيري متهم عمليات هاي مختلفي انجام مي دهند و حتي اگر متهم پرونده از شهر خارج شده باشد با نيابت قضايي راهي شهرستان مورد نظر شده و متهم را دستگير مي کنند.
از تار مو تا شناسايي لکه هاي خون
لابد شما هم در فيلم ها مرداني را با لباس سفيد و دستکش به دست ديده ايد که زير ناخن هاي مقتول را نگاه مي کنند، يا روي زمين به جستجو مي پردازند و تار مويي را کشف مي کنند، يا به بازرسي از ديوارها پرداخته و لکه هاي شسته شده خون را پيدا مي کنند و... بله اينها افراد گروه تشخيص هويت هستند. آنها يک ضلع ديگر اکيپ بررسي صحنه جرم هستند. آنها با حضور در صحنه تمامي مدارک و شواهد علمي را جمع آوري مي کنند. اين آثار از تارهاي مو گرفته تا لباس هاي قرباني و حتي چيزهاي پيش و پا افتاده اي است که از ديد يک بيننده اهميت زيادي نداشته باشد. تشخيص هويت يا پليس علمي، اين واحد با قرار دادن ابزار و سرنخ هايي در اختيار کارآگاه به او کمک مي کند تا راز قتلي را کشف کند.
به گفته رئيس پليس آگاهي تهران، واحد تشخيص هويت با حضور در صحنه موارد و سرنخ هاي موجود در صحنه را کشف مي کند که کار سختي است. در بعضي از موارد مشخص کردن هويت اسناد کار سختي است. اما متخصصان تشخيص هويت نيز مانند کارآگاهان جنايي و متخصصان پزشکي قانوني تيمي عمل مي کنند، در صحنه نيز تيمي از متخصصان آزمايشگاه هاي مختلف حاضر مي شوند. مدارکي که در صحنه به دست آمده به آزمايشگاه هاي مختلف تشخيص هويت ارسال مي شود و آنها به بررسي مي پردازند. غير از جسد مقتول هر آنچه را در صحنه وجود دارد، اين گروه بررسي مي کنند. با بررسي هاي آنها در آزمايشگاه شيمي جنايي، بيولوژي جنايي، فيزيک جنايي، ژنتيک جنايي و بانک هاي اطلاعاتي مختلف مدارکي به دست مي آيد که به بازپرس جنايي در حل معماي قتل کمک مي کند.
مقتول چطور کشته شده است؟
اکيپ ديگري که پا در صحنه قتل مي گذارند، متخصصان پزشکي قانوني هستند، آنها در اولين اقدام خود بررسي مي کنند که چه مدتي از مرگ گذشته است؟ بررسي اين که مرگ طبيعي بوده يا اين که قتلي رخ داده نيز به عهده آنان است. براي رسيدن به اين سوال آنها جسد را معاينه مي کنند، با توجه به صدماتي که فرد ديده است، کارشناسان پزشکي قانوني مشخص مي کنند که اين صدمات را خود متوفي وارد کرده يا فرد ديگري يا بر اثر حادثه رخ داده است!
اگر آثار دفاعي در فرد فوت شده وجود دارد، اين احتمال مطرح مي شود که فرد ديگري او را به قتل رسانده است. درخصوص نوع مرگ کارشناسان پزشکي قانوني اظهارنظر مي کنند و نظر آنها به قاضي اعلام مي شود. البته آنها در صحنه نظريه اوليه خود را اعلام مي کنند اما نظريه اصلي مرگ مربوط مي شود به کالبد شکافي کامل جسد. زيرا در ابتدا ممکن است اين طور نشان داده شود که فرد با شليک گلوله به قتل رسيده باشد، اما در مراحل بعدي و کالبد شکافي مشخص شود که عامل جنايت ابتدا او را با سم به قتل رسانده و بعد به او شليک کرده است.
در پرونده هايي که چند متهم دارد و هر کدام از آنها ديگري را مقصر مي داند، نظريه کارشناسان پزشکي قانوني در مشخص شدن اين موضوع خيلي مهم است. از طرفي بسياري از قتل هايي که صحنه سازي شده و به صورت خودکشي درآمده و متهم هيچ ردي از خود در صحنه به جا نگذاشته است نيز با کالبدشکافي و نظريه اين متخصصان برملا مي شود. به طور کلي مي توان گفت تمامي کارهايي که مربوط به جنازه باشد، وقوع فوت، علت فوت، نوع صدمات وارد شده، نوع مرگ، زمان فوت، تشخيص قتل يا خودکشي يا حادثه با کارشناسان پزشکي قانوني است. آثار انگشت، يادداشت هايي که در صحنه به دست مي آيد، نوع اسلحه اي که با آن جنايت رخ داده است (در پرونده هاي قتل با اسلحه) زاويه شليک گلوله، ... به طور کلي شواهد و مدارکي که مربوط به بدن انسان نيست در حيطه تشخيص هويت است.
بازسازي صحنه جنايت
با کنار هم قرار دادن اطلاعاتي که کارآگاه جنايي، متخصصان تشخيص هويت و پزشکي قانوني در اختيار بازپرس قرار مي دهند، راز معماي يک جنايت حل شده و متهم آن بازداشت مي شود. تحقيق از متهم و مواجهه او با مدارک و دلايل به دست آمده، هيچ راه فراري را باقي نمي گذارد و آنچه را که مي گويد، مي نويسد. حسين اصغرزاده، قاضي جنايي تهران در اين خصوص مي گويد: متهم به بازسازي صحنه قتل مي پردازد، که اين بازسازي در حضور کارآگاهان جنايي و بازپرس پرونده صورت مي گيرد و از تمامي لحظات آن فيلمبرداري و عکسبرداري مي شود.
بازپرس تمامي اين تصاوير و نوشته هاي متهم را بررسي مي کند و باتوجه به تطبيق آنچه او گفته و اجرا کرده با مدارکي که در صحنه قتل به دست آمده قرار مجروميت او را مي نويسد. قرار مجرميت خلاصه اي از جزئيات پرونده است، از زمان وقوع قتل تا تکميل تحقيقات و تمامي آنها با مدارک و دلايل معتبر و مستدل است. در قرار مجرميت به دلايل مجرم بودن متهم از نظر دادسرا اشاره مي شود.
متهم در جايگاه ويژه
پرونده به همراه قرار مجرميت در اختيار داديار اظهارنظر قرار مي گيرد و او که قاضي است و دوره هاي تخصصي خاصي ديده است به مطالعه دقيق همه صفحات مي پردازد و تمامي دلايل و مدارک را بررسي مي کند. درصورت تائيد تمامي دلايل و مدارک و تطبيق تمامي واقعيت ها و اثبات جرم از سوي متهم در پرونده، کيفرخواست صادر مي شود.
صکيفرخواست مانند قرار مجرميت خلاصه اي از جزئيات پرونده يک جنايت با مدارک مستند است. با صدور کيفرخواست، پرونده براي اجراي حکم به دادگاه کيفري استان ارجاع مي شود. قاضي نورالله عزيزمحمدي، رئيس شعبه 71 دادگاه کيفري در خصوص نحوه محاکمه متهم مي گويد: پرونده هاي قتل پنج قاضي دارد، به اين معنا که يک قاضي رياست دادگاه را به عهده مي گيرد و چهار قاضي ديگر مستشار او هستند و با مطالعه پرونده و شنيدن صحبت هاي متهم، بررسي مي کنند که آيا او مجرم است يا خير.
با بررسي جداگانه هر کدام از آنها راي خود را در اين رابطه صادر کرده و به قاضي دادگاه اعلام مي کنند. قاضي باتوجه به راي خود و چهار مستشار حکم را صادر مي کند و پرونده براي تائيد حکم به ديوان عالي کشور ارجاع مي شود. اين درحالي است که متهم مي تواند در مدت 20 روز از صدور حکم به راي خود اعتراض کند. با تائيد و بررسي حکم از سوي قضات ديوان عالي کشور، راي براي استيذان به دفتر رئيس قوه قضاييه فرستاده مي شود و در صورت استيذان و عدم رضايت اولياي دم، حکم قصاص اجرا مي شود.جام جم