به گزارش پایگاه عدالت خواهان"روزنامه مردمسالاری در گزارش مشروحی در این باره می نویسد: درآمد این پسران جوان بیشتر از زنان تن فروش است. کار آنها معمولا از ۹ شب شروع می شود. حتی خانههای تیمی پسران نیز شکل گرفته است. بعضی مردان و پسران با این کار امرار معاش می کنند.
یکی از آنها می گوید: «زنها به سراغ من می آمدند و من به دلیل مشکلات مالی پذیرفتم.»
سامان مربی بدنسازی است و لیسانس تربیت بدنی دارد. همانطور که سیب زمینی های آب پز جلوی رویش را می خورد، می گوید: «چندین بار در خیابان زنان به من پیشنهاد داده بودند. اما من از این کار بدم می آمد. اما با بیمار شدن مادرم و هزینه های بالای درمان مجبور به این کار شدم. اولین بار را با خانم بسیار زیبایی که همسر مسنی داشت بودم و برای یک هفته ۱۲ میلیون تومان به من پول داد. همین پول بی زحمت باعث شد که به این کار ادامه دهم. تا زمانی که قصد ازدواج نداشته باشم به کارم ادامه میدهم.
امیر حسابدار یک شرکت است و ۲۸ سال سن دارد. او سالهاست بدنسازی کار می کند. میگوید: «من از کاری که انجام می دهم، پشیمان نیستم. چندین زن متمول را می شناسم که پول خوبی به من می دهند.»
کامی می گوید: «امیر کلی کتاب خوانده است که چگونه با زنان رفتار کند.» امیر با لبخند می گوید: «من با علاقه این کار را انجام می دهم و سعی می کنم ظرافت های زنانه را بشناسم. در ازای کاری هم که انجام میدهم از ۶۰۰ هزار تومان به بالا می گیرم.» کامی در ادامه با غیظ می گوید: «امیر خوب پول می گیرد، چون سیکس پک دارد. اما من از سیصد هزار تومان به بالا می گیرم. البته من ترجیح می دهم بیشتر مشتریانم زنان زیر ۵۰ سال باشند؛ ولی همیشه دنیا بر وفق مراد من نیست.»
بهروز که با نامزدش تلفنی مشغول حرف زدن بود، قطع می کند و می گوید: «من ۳ سال است که این کار را انجام می دهم، تا پول خوبی برای ازدواجم جمع کنم. کار پردرآمدی است، ولی به همان اندازه حال آدم را بد می کند. من اولین بار به خاطر یک چک مجبور به این کار شدم و بعد دیدم که از این راه می توانم پول سنگینی در بیاورم.»
دیوارها، سقف و زمین کافی شاپ از جنس چوب است. بوی سیگار و توتون از همه جا میآید. فرهاد جامعه شناسی می خواند و از شهرستان برای تحصیل به تهران آمده است. او می گوید: «من برای تحصیل در تهران به پول نیاز داشتم و روزی در خیابان فرشته قدم می زدم، که خانم مسنی بهم پیشنهاد داد. از آن روز در این کار افتاده ام.»
فرهاد از ۸۰۰ هزار تومان به بالا میگیرد. همانطور که قهوه تلخش را مینوشد، ادامه میدهد: «هزینه های زندگی ام از زمانی که به این کار مشغول شدم بسیار افزایش یافته است. چون باید به خودم و لباس هایم برسم.»خردادپرس
حسینعلی شعبانی
باسلام ودرود بی پایان به مجاهدخستگی ناپذیربرادرحاج محمدخادملوی عزیزامیدکه گوشی شنوا وبصیرتی بصیربین دولتمردان باخواندن این گزارش تامل وازخودبپرسدسرمنشا فسادوفحشا درنظامی که نام جمهوری اسلامی بران نهاده ایم کجااست چراباید فردی انقدرمتمول که برای یک شب خوشگذراتی دوبرابرحقوق ماهانه فردی دیگر راپرداخته ودیگری توان پرداخت قبوض خودرانداشته ودرطول سال توان خوردن یک وعده ابگوشت رانداشته وچون دوران طفولتمان حتی شب عیدهم ازدادن برنج به فرزندانش محروم باشدنبایدبمیرندانان که خودرامتولی این نظام د انسته وخودباحقوق نه میلیون تومانی اظهارفقروعجزمینمایند ونظاره گرچنین وضعیتی هستند نمیبینندیاخودرابه خواب زده اند
*1001@#barbod
به نظرمیآیداینگونه کارهای دون شان انسانیت نتیجه الفاظی چون تساحل وتسامح واعتدال واسلام رحمانی است که باشنیدن این الفاظ مردم فریب انسان درغیرت دینی خودش شک میکند