2 مهر 1395 اخبار بین المللی ،

پایان و سقوط اولین حکومت سعودی؛ رد پای استعمارگران در بزرگترین فتنه

پایان و سقوط اولین حکومت سعودی؛ رد پای استعمارگران در بزرگترین فتنه

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"آل سعود در چندین مرحله شبه جزیره عربستان را به اشغال خود درآورد، آنها در سال 1744 میلادی، دولت نخست، سال 1818 میلادی دولت دوم، سال 1902 میلادی دولت سوم، سال 1921 میلادی، پادشاهی نجد، ژانویه 1926 با اشغال سرزمین حجاز، پادشاهی حجاز و نجد و ملحقات آن و در نهایت در 23 سپتامبر 1932 با اشغال تمام سرزمین عربستان، سیطره خود را بر سرزمین حرمین شریفین کامل کرده و پادشاهی عربستان سعودی را اعلام کردند و هر سال، این روز یعنی 23 سپتامبر را به مناسبت اشغال کامل این سرزمین جشن می‌گیرند.

روز بیست و یکم جمادی الاولی 1351 هجری قمری برابر با 23 سپتامبر 1932 میلادی، عبدالعزیز پرچمدار اشغال شبه جزیره عربستان،‌رسما پادشاهی عربستان سعودی را پس از سیطره کامل بر سرزمین حجاز اعلام کرد. آل سعود هر ساله این روز را تحت عنوان ادعایی روز ملی با هیاهوی بسیار جشن می‌گیرد. رسانه‌های سعودی محاسبه سالگرد اشغال سرزمین عربستان را بر اساس تقویم هجری قمری محاسبه کرده و به همین سبب از گذشت هشتاد و شش سال از این مناسبت شوم سخن گفته‌اند، در حالی که بر اساس تقویم میلادی، هشتاد و چهار سال از اشغال شبه جزیره عربستان می‌گذرد.

رد پای استعمارگران غربی در شکل‌گیری اولین حکومت وهابی سعودی

 آل سعود از زمانی که نخستین دولت محدود خود را با تکیه بر زور و شمشیر و خشونت در الدرعیه تشکیل دادند تا لحظه ای که تمام عربستان را با حمایت های استعمارگران غربی به زیر سلطه خود در آوردند، مرتکب کشتار و اقدامات خشونت آمیزی هولناکی شدند.

رژیم کنونی آل سعود در حقیقت ادامه سلطه‌گری، دولت های نخست، دوم و سوم آل سعود است که در گستره و محدوه کوچکتری تشکیل شده بودند، دولت نخست سعودی در سال 1744 میلادی در الدرعیه تشکیل شد و بخش های بزرگی از شبه جزیره عربی را در برگرفت که پس از چندین درگیری با حکام مناطق و برخی امیران دیگر محقق شد، دولت نخست سعودی با سقوط پایتخت آن، الدرعیه به دست نیروهای مصری تحت فرماندهی ابراهیم پاشا در سال 1818 میلادی از هم فروپاشید.

حکومت نخست سعودی در سال 1744 میلادی در الدرعیه تشکیل شد و بخش های بزرگی از شبه جزیره عربی را در برگرفت که پس از چندین درگیری با حکام مناطق و برخی امیران دیگر محقق شد، دولت نخست سعودی با سقوط پایتخت آن، الدرعیه به دست نیروهای مصری تحت فرماندهی ابراهیم پاشا در سال 1818 میلادی از هم فروپاشید.

نگاهی به اولین حکومت آل سعود  :

امارت الدرعیه
پایتخت : الدرعیه
زبان : عربی و ترکی عثمانی
نوع حکومت : پادشاهی
محمد بن سعود 1744 تا 1765
عبدالعزیز بن محمد بن سعود  1765–1803
سعود بن عبد العزیز بن محمد بن سعود  1803–1814
عبد الله بن سعود  1814–1818
رخدادهای تاریخی :
-توافق الدرعیه در سال 1744 میلادی
-جنگ سعودی-عثمانی
فروپاشی : 1818 میلادی

نقشه سیاسی شبه جزیره عربی

شبه جزیره عربی به چندین بخش تقسیم می شد : حجاز مناطق کوهستانی واقع بین نجد و تهامه را شامل می شد، بیشتر بخش های تهامه و حجاز تابع حکومت اشراف مکه و سپس دولت عثمانی بود.

در حالی که نجد تحت نفوذ برخی خاندان ها مانند آل سعود درالدرعیه و آل خریف در الحلوه و آل ماضی در روضه سدیر و المزاریع در منفوحه و دهام بن دواس در ریاض و بنی زید در الوشم و العرض قرار داشت، منطقه شمال نجد و پایتخت آن، حائل تابع حکومت آل علی بود.

امارت الدرعیه

منطقه الدرعیه را مانع بن ربیعه المریدی الدرعی ایجاد کرد و آن را الدرعیه خواند که نسبت آن به روستایی می رسد که در آنجا متولد شد و نامش الدروع بود(منطقه یا روستای کوچکی که در قدیم در نزدیکی قطیف قرار داشت)

پس از مانع، فرزندش ربیعه قدرت را به دست گرفت، وی تصمیم به توسعه محدوده سرزمین تحت امارت خود گرفت و به همین سبب به اراضی آل یزید چشم دوخت و پس از جنگ و ویران کردن منازل و اخراج آنها، روستاهای النعمیه و الوصیل در مجاور الدرعیه را اشغال و ضمیمه الدرعیه کرد و پس از وی، فرزندش موسی، پس از وی، ابراهیم بن موسی، مرخان بن ابراهیم، پس از مرخان، ربیعه و مقرن به طور مشترک به امارت رسیدند، پس از آنها دو پسرشان به نام های وطبان بن ربیعه بن مرخان و مرخان بن مقرن بن مرخان، سپس ناصر بن محمد بن وطبان، محمد بن مقرن، ابراهیم بن وطبان، ادریس بن وطبان به امارت رسیدند تا اینکه دوران امارت موسی بن ربیعه بن وطبان در سال 1131 هجری رسید.

ساکنان الدرعیه، وی را در سال 1132 هجری برابر با 1720میلادی از امارت خلع کردند، پس از وی، سعود اول فرزند محمد بن مقرن به امارت رسید و پس از مرگ وی در سال 1137 هجری برابر با 1725 میلادی، مسن ترین مرد خاندان یعنی زیدن بن مرخان بن وطبان به امارت رسید، وی در سال 1139 هجری برابر با 1726 میلادی به قتل رسید و پس از وی، محمد بن سعود بن محمد بن مقرن امارت الدرعیه را به دست گرفت تا بعدا به عنوان اولین فرمانروای دولت نخست سعودی تبدیل شود.

تشدید تحرکات آل سعود با اتکا به عقاید و افکار انحرافی محمد بن عبدالوهاب

«صالح بن محمد آل طالب» خطیب مسجدالحرام گفته است از بزرگترین خیانت‌ها، کشتار نمازگزاران و تخریب مساجد است، اما این خطیب سعودی مردانگی و شجاعت کافی را برای این‌که این جمله را خطاب به آل سعود بگوید، ندارد، چرا که اکنون برای همه جهانیان روشن و اثبات شده است که گروه‌های تروریستی مورد حمایت رژیم به کشتار نمازگزاران از همه ادیان و وانفجار خانه‌های خدا در عراق،‌سوریه و یمن دست می‌زنند،‌شیوخ منافق و دروغگوی وهابیت که در خفا و پنهانی به نشر فکر تکفیری ویرانگر می‌پردازند و در ظاهر مدعی تبرئه از این گناه می‌شوند، آل سعود از وهابیت و شیوخ وهابی برای ارعاب ملت به نام دین به کار گرفته است و دامنه تروریسم را گسترش داده و اسلام را با زبان تروریسم تکفیری بدنام کرده است و بر خلاف ادعای دفاع از عربیت با رویکرد خود،‌سبب نگاه تحقیرآمیز جهانیان به اعراب و سبب جنگ تمام عیار نظام سلطه به سرکردگی آمریکا علیه کشورهای اسلامی به ویژه سوریه شده است،‌رژیم آل سعود از زمان شروع پایه‌ریزی پایه‌های حکومت سراسر جنگ و کشتار و ویرانگری خود در شبه جزیره عربستان تا کنون عامل قتل و آوارگی میلیون‌ها انسان بوده و این سئوال مطرح می‌شود چه زمانی شرافتمندان حجاز برای ریشه‌کنی این شجره خبیثه ملعونه قیام خواهند کرد.

محمد بن عبدالوهاب موسسه فرقه ضاله وهابیت تحرکات گسترده خود را در زمینه مذهبی با تبلیغ گسترده افکار و عقاید انحرافی و افراطی خود آغاز کرد .

محمّد بن عبد الوهّاب، در سال 1115 هجری قمری برابر با 1703 میلادی در شهر العُیَینه از توابع نجد شبه جزیره عربستان به دنیا آمد، وی که فردی مغرور و خود بزرگ بین بود، پس از فرا گرفتن فقه حنبلی نزد پدرش، از همان دوران نوجوانی و جوانی، آداب و رسوم و برخی عقاید مردم را به سخره می گرفت و آنها را مشرک و جاهل می خواند، تا جایی که عقایدش با مخالفت پدر و سلیمان برادرش روبرو شد، به همین سبب تصمیم گرفت به عراق و شام و مناطق دیگر برود، وی ضمن آشنایی با مذهب و عقاید جوامع دیگر، آن را به تمسخر می گرفت.

رد پای استعمارگران انگلیسی در فتنه‌گری آل سعود

انگلیس که ید طولایی در فتنه افکنی در جهان اسلام و میان مسلمانان دارد، نقش بسزایی در کاشتن بذر خشونت و بدعت از طریق آموزش محمد بن عبدالوهاب در ایفا کرده است.

زمانی که محمد بن عبدالوهاب در بصره سرگرم تحصیل بود، "مستر همفر" جاسوس معروف انگلیسی در پوشش محصل وارد مدرسه ای که بن عبدالوهاب درس می خواند، شد، وی ماموریت داشت فرد مناسبی را برای القای افکار و عقاید ضد دینی خود برای رسیدن به اهداف استعمار انگلیس بیابد.همفر در آشنایی با محمد بن عبدالوهاب متوجه شد که وی بر خلاف دیگران، عقاید خاصی دارد و با گذشت زمان توانست چنان خود را به وی نزدیک کند تا جایی که ضمن متزلزل کردن اعتقادات عبدالوهاب نـسـبـت بـه مـسـائلی همچـون شـرب خـمـر، مـتـعه و.. او را به مسائل جنسی نیز آلوده کند.

مامور انگلیسی در خاطرات خود، محمد بن عبدالوهاب را گمشده خود معرفی می کند، و پایبند نبودن به ضوابط و مسائل مذهبی،روحیه مغرورانه و خودپسندی و تنفری که از علمای عصر خود داشت و همچنین متکی بودن به استقلال نظر درباره فهم قرآن و سنت را از مطرح ترین نقاط ضعف وی می داند که توانسته است با تکیه بر این نقاط در این شخصیت منحرف نفوذ کند.

محمد بن عبدالوهاب با این تفکر منحرف که قصد دارد با تکیه بر فقه حنبلی و دخل و تصرف شخصی، دین را به زعم خود اصلاح کند، شعار مبارزه با بدعت، خرافه و بازگشت به سنت های اسلامی و خلوص و سادگی اولیه آن به شیوه "سلف صالح" را مطرح کرد که منظور وی از سلف صالح، ابن تیمیه بود که پدر معنوی و مذهبی اش بود.

حربه ای که محمد بن عبدالوهاب علیه مسلمانان غیر وهابی که اعتقادات وی را قبول نداشتند، مورد استفاده قرار می داد، مساله شرک بود و تمام اعمال آنها را شرک آلود القا کند و بر همین اساس همه مسلمانانی را که تابع عقاید وهابیت نمی شدند، مشرک توصیف می کرد، عده ای در نتیجه آموزه های ضد اسلامی اش که حرف هایش را باور کرده بودند، با جمود و تعصب شدید، نه تنها شیعیان بلکه مسلمانان غیر حنبلی و غیر وهابی را مشرک خوانده، ریختن خونشان را مباح و غارت اموال و به اسارت گرفتن زنان و کودکانشان را جایز دانسته و می دانند.

انگلیسی ها از طریق جاسوس خود، همفر، برای آماده کردن محمد بن عبدالوهاب به هر وسیله ای متوسل می شدند و با بزرگ و دانشمند جلوه دادن وی، زمینه ظهور دین و مذهبی جدید توسط عبدالوهاب را آماده می کردند.

نکته ای که مستر همفر انگلیسی درباره محمد بن عبدالوهاب گفته است، بسیار قابل تامل است، اینکه روح استقلال و بی قیدی، خودپسندی و شک و تردید در همه چیز را در وی ایجاد کرده و همواره، او را به آینده ای درخشان مژده داده و روح آتشین و انتقادجویی اش را تمجید می کرد.

پایه ریزی پایه های وهابیت با کمک انگلیس

محمد بن عبدالوهاب پس از درگذشت پدرش در سال 1153 هجری قمری آشکارا به تبلیغ عقاید انحرافی خود پرداخت و با کمک انگلیس، پایه های فرقه وهابیت را در میان بیابانگردهای منطقه نجد که شهری واقع در بین مدینه و اردن بود، بنیان نهاد.

هر چند تفکرات وهابیون توسط محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم هجری تبلیغ و ترویج می شد، اما این تفکرات اساسا توسط ابن تیمیه وابن قیم که شاگرد وی بود، و در قرن هشتم هجری می زیستند، ایجاد شده بود، تفکرات ابن تیمیه به سبب مخالفت گسترده علمای شیعه و فرقه های اهل تسنن رواج پیدا نکرد، تا اینکه چهار قرن بعد فردی به نام محمد بن عبدالوهاب، همان تفکرات را دوباره مطرح کرد و رواج داد و البته انگلیسی ها نقش اساسی در این زمینه ایفا کردند.

با وجود مخالفت تمام فرقه های اهل تسنن و تشیع با تفکرات محمد بن عبدالوهاب و حتی پدر و برادرش که مذهب حنبلی داشتند، وی به سبب آنکه اهل نجد بود، با اجداد آل سعود که بر مناطقی از شبه جزیره عربستان که در آن زمان شاهد حکومت قبیله ای بود، دست در دست هم داده و با این وعده که مردم منطقه نجد را تحت فرمان آنها یعنی آل سعود در می آورد، قدرت پیدا کرده و با توجه به اینکه هر قومی از مردم یا باید با محمد بن عبدالوهاب بیعت می کرد و یا به عنوان کافر حرفی کشته می شد، اقوام از ترس جانشان بیعت کرده و تحت سلطه آنها درآمدند و طولی نکشید که کار آنها رونق گرفت و بر بخش های زیادی از عربستان سیطره یافتند تا آنجا که در نهایت، آل سعود بر تمام عربستان مسلط شدند و مذهب رسمی را هم به اجبار مذهب وهابی قرار دادند که در گزارش های متوالی به مسیری که آل سعود با تکیه بر عقاید انحرافی محمد بن عبدالوهاب برای سلطه بر عربستان طی کرد، و جزئیات آن پرداخته می شود.

جزئیات تحرکات محمد بن عبدالوهاب

محمد بن عبدالوهاب برای تبلیغ عقاید و اندیشه های انحرافی خود به مکه مکرمه و مدینه منوره سفر کرد. بصره، الزبیر و حریملا مقصدهای بعدی محمد بن عبدالوهاب بود که البته با جنجال و تنش فراوان همراه شد.

وی در ادامه به العیینه رفت که امیر آن، عثمان بن حمد بن معمر بود که وی را تایید کرد و مورد حمایت قرار داد، شیخ محمد بن عبدالوهاب سپس تبلیغ عقاید خود را با تخریب درختان آغاز کرد، وی سپس به همراه ارتش بن معمر، بقعه زید بن الخطاب را ویران کرد و امر به معروف و نهی از منکر بر اساس عقاید خود را آغاز کرد، اقدامات افراطی و خارج از اجماع مسلمانان با اعتراضات گسترده علمای مکه مکرمه، مدینه منوره، بصره و مناطق دیگر روبرو شد و آنها از وی نزد حاکم الاحساء شکایت کردند، حاکم الاحساء از بن معمر خواست شیخ محمد بن عبدالوهاب را به قتل برساند، اما وی دستور به خروج شیخ العیینه داد و او نیز نزد یکی از شاگردانش در الدرعیه رفت. پس از آنکه وی وارد الدرعیه شد، شاگردانش هم به سوی وی روانه شدند که از جمله آنها می توان به "ثنیان بن سعود و مشاری بن سعود" برادران محمد بن سعود امیر الدرعیه اشاره کرد. امیر الدرعیه با اصرار همسرش از شیخ محمد بن عبدالوهاب حمایت کرد و با درخواست ثنیان و مشاری، امیر الدرعیه شخصا نزد محمد بن عبدالوهاب رفت و آنجا با یکدیگر دیدار کردند، امیر الدرعیه از این می ترسید که شیخ محمد بن عبدالوهاب او را ترک کرده و فرد دیگری را جایگزینش کند و وی را از رسیدن پول هایی که از مردم می گیرد، منع کند. شیخ هم اینگونه پاسخ وی را داد که خون با خون و ویرانی با ویرانی، اما درباره پول ها، شاید خداوند چیزی بهتر از آن را نصیبش گرداند، آنگاه آنچه به منشور الدرعیه معروف شد در سال 1745 میلادی نمایان شد که همین تحول، آغاز شکل گیری دولت نخست سعودی شد.

توسعه طلبی آل سعود در نجد

پس از منشور الدرعیه، توسعه طلبی سعودی و تبیلغ عقاید شیخ محمد بن عبدالوهاب که "دعوت اصلاح طلبانه" خوانده می شود و بیعت با محمد بن سعود امیر الدرعیه آغاز شد، دولت تازه تاسیس سعودی به سبب کثرت جنگ ها و رقبای زیاد و مخالفت با این عقاید یا کسانی که به دشمنان وهابیت روی ثبات را ندید.

بزرگترین رقیب و دشمن امارت الدرعیه، امیر ریاض به نام دهام بن دواس و امیر ثرمدا به نام ابراهیم بن سلیمان العنقری بود که امیر ریاض در هفده نقطه به  مدت بیست و هفت سال با توسعه طلبی امارت الدرعیه و عقاید بن عبدالوهاب جنگید که طی آن حدود چهار هزار نفر  کشته شدند. در ادامه دهام به الدرعیه حمله ور شد که طی آن فیصل و سعود فرزندان محمد بن سعود کشته شدند.

چندین جنگ میان طرفین رخ داد و فرار و گریز ادامه داشت تا اینکه دهام بن دواس خواستار صلح با شیخ محمد و محمد بن سعود شد و با شروط آنها موافقت .

دهام در جنگ الدرعیه ضد قبائل الظفیر در جنگ جراب شرکت کرد، پس از مرگ محمد بن سعود، اختلافات و جنگ ها میان امارت ریاض و الدرعیه از سرگرفته شد تا اینکه ریاض پس از خروج دهام سقوط کرد، دهام به سبب کشته شدن فرزندانش و خسته شدن از جنگ ها به الدلم رفت. عبدالعزیز بن محمد بن سعود در ربیع الثانی سال 1187 برابر با 1773 میلادی به ریاض لشکرکشی کرد، وی با اطلاع از فرار دهام، ریاض را تحت سلطه خود قرار داد و عقاید وهابیت را در آنجا تبلیغ کرد.

عثمان بن حمد بن معمر امیر عیینه با پذیرش عقاید محمد بن عبدالوهاب در جنگ های الدرعیه مشارکت کرد، وی در سال 1183 هجری پس از نماز جمعه به سبب ارائه قرائن و شواهدی از سوی طرفداران عقاید وهابیت مبنی بر دشمنی وی با دولت نوپای سعودی و توافقات پنهانی با دشمنان این دولت به قتل رسید، پس از وی مشاری بن معمر به امارت العیینه رسید، وی مدتی بعد عزل شد و سلطان بن محیسن المعمری به جای وی تعیین شد و به این ترتیب حکومت آل معمر به پایان رسید و العیینه هم تحت سلطه دولت نخست سعودی قرار گرفت

توسعه‌طلبی و اشغالگری آل سعود با تکیه بر سیاست رعب و سرکوب

آل سعود در راستای سیاست توسعه‌طلبی خود به شعله ور کردن آتش جنگ و اشغال مناطق مختلف دست زدند و فضایی از رعب و وحشت را در مناطقی که در برابر آنها مقاومت می کردند، به وجود آوردند و آن مناطق را به زور تحت سلطه خود در آوردند.

حریملاء در سال 1165 هجری برابر با 1751 میلادی تحت سلطه حکومت آل سعود قرار گرفت، اما شیخ سلیمان بن عبدالوهاب قاضی حریملاء برادر شیخ محمد بن عبدالوهاب با دعوت و تبلیغات برادرش مخالفت کرد و مردم را به اخراج طرفداران وی از جمله امیر محمد بن عبدالله تحریک کرد، طردشدگان به سمت الدرعیه عزیمت کردند، اما ساکنان حریملاء از انتقامجویی آنها ترسیدند و آنها را به منطقه خود بازگرداندند، آل راشد از حریملاء بر آنها حمله ور شدند و امیر محمد بن عبدالله و هشت نفر از طرفدارانش را کشتند، مبارک بن عدوان از این حمله نجات یافت و از محمد بن سعود درخواست کمک کرد که فرزندش عبدالعزیز توانست بر حریملاء مسلط شود، مبارک بن عدوان به عنوان امیر حریملاء منصوب شد، اما پس از انکار عقاید وهابی عزل و احمد بن ناصر بن عدوان به جای وی منصوب شد. حکومت سعودی توانست بر این منطقه معارض مسلط شده و عقاید خود را هم در آنجا گسترش دهد.

توسعه طلبی سعودی در اقلیم الوشم در شهر شقراء آغاز شد که با بن سعود بیعت کرد، آنگاه القویعیه در سال 1169هجری چاره ای جز بیعت نداشت، اما از جمله مناطقی که در برابر توسعه طلبی و هجمه آل سعود مقاومت کرد، منطقه ثرمداء، اشیقر، القصب، مرات و الفرعه بودند و تنها زمانی تسلیم شدند که امیر عبدالعزیز بن محمد بن سعود دست به چندین حمله علیه این مناطق زد، الدرعیه هم بارها به سدیر حمله کرد که بیش از 10 سال طول کشید و توانست بر برخی مناطق مسلط شود، در سال 1196 هجری برابر با 1782 میلادی ائتلاف بزرگی میان آل ماضی از روضه سدیر و زاید بن زامل الدلیمی امیر الخرج علیه نفوذ آل سعود شکل گرفت، اما نیروهای سعودی در ثادق توانستند آل ماضی را شکست داده و بر روضه  سدیر مسلط شوند و عبدالله بن عمر به عنوان امیر آن منصوب شد.

توسعه‌طلبی آل سعود برای سیطره بر اقلیم الخرج ادامه یافت که در برابر آن به رهبری زاید بن زامل الدلیمی مقاومت کرد، زاید در چندین پیمان علیه الدرعیه شرکت کرد که از جمله می توان به پیمان جمعه با رهبر وادی الدواسر و رهبرانی از جنوب نجد و کمک مردم نجران اشاره کرد و با ارتش بزرگی به الدرعیه حمله کردند، نیروهای سعودی در نبرد الحایر شکست خوردند و پس از توافق میان عبدالعزیز بن محمد بن سعود و امیر نجران، نیروهای نجران به رهبری حسن بن هبه الله المکرمی عقب نشینی کردند و پس از آن زاید با الدرعیه صلح کرد، اما صلح را زیر پا گذاشت و امیر عبدالعزیز بن محمد بن سعود، دستور برکناری وی و تعیین سلیمان بن عفیصان به جای وی را صادر کرد. زاید به جنگ خود علیه الدرعیه ادامه داد تا سرانجام به دست یک گشتی سعودی کشته شد، اما فرزندانش جنگ با الدرعیه را ترک نکردند، الخرج در دوره محمد بن سعود روی ثبات ندید و گاهی با بیعت و گاهی نقض آن، روزگار را سپری می کرد، با این حال عبدالعزیز بن محمد در نهایت توانست آن را به زیر سلطه آل سعود درآورد.

القصیم

سعود بن عبدالعزیز بن محمد در سال 1189 هجری با محاصره"بریده"، آنجا را اشغال کرد و تحت سیطره دولت آل سعود قرار داد، هر چند "عنیزه"  و عبدالله بن احمد بن زامل امیر آن در سال 1182 تحت سیطره حکومت سعودی قرار گرفت، اما این مساله ثبات نداشت و بارها علیه آل سعود دست به شورش بزرگ زد، عنیزه از سعدون بن عریعر حاکم الاحساء درخواست کمک کرد و وی نیروهای همپیمان خود با قبائل الظفیر، بادیه شمر و عنزه را اعزام کرد و آنها نیروهای طرفدار حکومت سعودی را در بریده به محاصره خود درآوردند، این محاصره که ماه ها طول کشید، در نهایت شکست خورد و نیروهای سعدون عقب نشستند و به سمت روضه سدیر حرکت کرده و بر آن مسلط شدند.

سعود بن عبدالعزیز بن محمد توانست در سال 1202 هجری برابر با 1788 میلادی، عنیزه را به زور تحت سلطه حکومت سعودی درآورد. توسعه طلبی سعودی در شمال با به راه انداختن چندین حمله به جبل شمر، این منطقه را در سال 1207 هجری به زیر سلطه خود در آورد، قبائل الشرارت در دومه الجندل و الجوف هم در سال 1208 هجری تسلیم حکومت سعودی شدند.

در سال 1207 حاکم جبل شمر و شمال نجد با دولت نخست سعودی همپیمان شد و صفوف خود را از نظر عقیدتی متحد کرد و حائل به عنوان سرزمینی که تابع مذهب جدیدی که نیروهای سعودی تبلیغ می کردند، یعنی وهابیت شد، لقب گرفت.

توسعه‌طلبی به شرق نجد

در دوران سلیمان بن محمد حاکم الاحساء، درگیری ها با الدرعیه آغاز شد، حاکم الاحساء به امیر العیینه دستور داد محمد بن عبدالوهاب را به قتل برساند، اما امیر العیینه، وی را به الدرعیه فرستاد. بروز اختلافات میان رهبران بنی خالد به اخراج سلیمان بن محمد از الاحساء منجر شد، وی به الخرج پناهنده شد و همانجا درگذشت و عریعر بن دجین رهبری بنی خالد و حکومت الاحساء را به دست گرفت.

حملات بنی خالد پس از ائتلاف با امیران نجد و منطقه کوهستانی در شمال وادی حنیفه به الدرعیه مقر اصلی آل سعود در سال 1172 هجری آغاز شد، اما این ائتلاف دچار شکاف و فروپاشی شد و در تحقق این هدف ناکام ماند و عریعر بن دجین به الاحساء بازگشت.

عریعر بن دجین در سال 1178 هجری پس از ائتلاف با حسن بن هبه الله المکرمی رهبر نجران و دهام بن دواس امیر ریاض و برخی امیران نجد حمله گسترده ای را به الدرعیه آغاز کرد، ضربات نیروهای نجران به حدی بود که دولت نوپای سعودی را تهدید به فروپاشی کرد، اما محمد بن سعود و محمد بن عبدالوهاب با امیر نجران صلح کردند و امیر نجران هم حملاتش را متوقف کرد، اما نیروهای عریعر به الدرعیه رسیدند و یک ماه کامل آن را در محاصره خود قرار دادند.

عریعر بن دجین در سال 1188 هجری به منطقه القصیم حمله کرد و موفق به راندن عبدالله بن حسن و تعیین راشد الدریبی آل ابوعلیان شد، وی قصد داشت به الدرعیه حمله کند که پس از دو ماه از عقب نشینی خود از بریده درگذشت. در الاحساء، اختلافات و درگیری میان رهبران بنی خالد پس از مرگ عریعر بن دجین آغاز شد تا اینکه سعدون بن عریعر به حکومت رسید، سعدون چندین بار به الدرعیه حمله کرد و در این زمینه ائتلاف هایی علیه الدرعیه تشکیل داد .

موازنه قوا شروع به تغییر کرد، حملات سعودی ها علیه الاحساء آغاز شد، سعود بن عبدالعزیز بن محمد در سال 1198 هجری برابر با 1784 میلادی به روستای العیون حمله ور شد و به قتل و غارت در آن دست زد. سعود در سال 1199 هجری به قتل و غارت اعضای قافله ای که از الاحساء می آمد، پرداخت.

اختلافات میان رهبران بنی خالد از سرگرفته شد و سعدون بن عریعر از الاحساء خارج شد و به الدرعیه پناه برد، عبدالعزیز بن محمد از این مساله سوء استفاده کرد و به سلیمان بن عفیصان دستور داد به الاحساء حمله کند، وی منطقه الجشه و بنرد العقیر را اشغال کرد و پس از غارت اموال مردم، آنجا را به آتش کشید. سعود بن عبدالعزیز حملاتی را علیه بنی خالد و عبدالمحسن بن سرداح رهبر آنها در سال 1207 هجری به راه انداخت که در این جنگ، ارتش بنی خالد شکست خورد و عبدالمحسن به المنتفق گریخت.

لشکر سعود به القطیف یورش برد و سیهات و منطقه عنک را محاصره کرد و عبدالمحسن بن سرداح رهبر بنی خالد را به قتل رساند، سعود توانست براک بن عبدالمسن بن سرداح را شکست دهد و با فرار وی به المنتفق، بر الاحساء مسلط شد و مردم آن را وادار به بیعت کرد و امیرانش را هم منصوب کرد و به تبلیغ وهابیت و تخریب گنبدها و ضریح قبور دست زد، الاحساء رنگ ثبات را ندید تا اینکه در سال 1220 هجری برابر با 1796 میلادی در جنگ الرقیقه، الاحساء به طور کامل تحت سلطه آل سعود قرار گرفت.

توسعه‌طلبی آل سعود در منطقه خلیج فارس

پس از سیطره سعودی ها بر الاحساء، توسعه طلبی آنها در مناطقی از خلیج فارس از جمله کویت آغاز شد، سعودی ها چندین حمله به فرماندهی ابراهیم بن عفیصان به راه انداختند، کویت با حمله ثوینی بن عبدالله که از سوی سلیمان پاشا مامور مهار تبلیغات الدرعیه شد، همکاری کرد، با این حال کویت تحت سلطه سعودی ها قرار نگرفت.

آل خلیفه بحرینی الاصل نیستند

توسعه‌طلبی سعودی، قطر را هم دربرگرفت و ابراهیم بن عفیصان توانست در سال 1207 هجری بر روستاهای فریحه، الحویله، الیوسیفیه و الرویضه مسلط شود و عقاید وهابیت را آنجا تبلیغ کند، ابراهیم بن عفیصان، الزباره مقر اقامت آل خلیفه را تحت سیطره خود قرار داد و آل خلیفه به جزیره بحرین گریخت.

توسعه‌طلبی دولت سعودی تا عمان هم امتداد یافت، مطلق بن محمد المطیری را اعزام کرد و وی بر مطرح و نزوی مسلط شد و به راس الخیمه رسید و با القواسم صلح کرد و ساکنان آن مناطق را وادار به گرایش به وهابیت کرد و تمام ضریح ها را تخریب کرد.

پایان و سقوط حکومت نخست سعودی

پایان دولت سعودی به دست محمد علی پاشا و فرزندش ابراهیم پاشا رقم خورد که رهبری حملات سوم مصر به مرکز جزیره العرب را برعهده داشت و توانست پس از درگیری های متعدد به الدرعیه مقر حکومتی آل سعود وارد شود و آن را ویران کند و به دولت نخست سعودی هم پایان دهد.

آغاز حملات زمانی بود که محمد علی پاشا، فرزندش ابراهیم پاشا را به عنوان فرمانده حملات مصر علیه آل سعود منصوب کرد، جنگ هایی که طی سال های 1816 تا 1819 میلادی رخ داد و طی آن درگیری های شدیدی در نجد به ویژه در الرس، شقراء، ضرماء و الدرعیه صورت گرفت و الدرعیه پایتخت دولت نخست آل سعود سقوط کرد و امیر آنها، عبدالله بن سعود هم اسیر شد و وی را نزد محمد علی پاشا در قاهره فرستادند، وی، عبدالله بن سعود را به الاستانه فرستاد، او را سه روز در بازارها گرداندند و سپس کشتند و ابراهیم پاشا به خاطر این موفقیت یعنی پایان دادن به دولت سعودی پاداش کلانی دریافت کرد.

امیران دولت نخست آل سعود

محمد بن سعود بن محمد آل مقرن

عبد العزیز بن محمد بن سعود

سعود الکبیر بن عبد العزیز

عبد الله بن سعود الکبیر
 

ادامه دارد...

برچسب ها:

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه
1
دیدگاه شما :
پای میلیاردها تخلف درمیان است/چرا برای قطع رانت و تبانی عده ای در سازمان نظام مهندسی استان گلستان اقدام قاطع صورت نمی گیرد؟واقعا چرا؟ اعتبار کالابرگ بر اساس کدملی سرپرستان خانوار شارژ می‌شود/خرید با کالابرگ، جدای از اعتبار تخصیصی و پرداختی بابت یارانه ماهانه آیت الله خامنه ای تنها مسئول در جمهوری اسلامی بخش دوم/سخنی با مسولین ارشد استان سیاست زده گلستان/ 48 درصد مردم استان سیاست زده گلستان زیر خط فقر زندگی می کنند شما آقایان چه راحت شب را با خیالی آسوده به صبح میرسانید!! بخش اول/سخنی با مسولین ارشد گلستان/ 48 درصد مردم استان سیاست زده گلستان زیر خط فقر زندگی می کنند شما آقایان چه راحت شب را با خیالی آسوده به صبح میرسانید!! عکس/داشتن دو مسولیت همزمان جناب شهردار /کدامیک قانون را نادیده می گیرند ، نظام مهندسی گلستان یا شهردار؟ یا هردو؟+سند پیشنهاد عجیب یک گروهک پس از استعفای ظریف! روحانی و جهانگیری هم محاکمه خواهند شد؟/ اتلاف ۱۸ میلیارد دلار از منابع ارزی/همتی هم محاکمه خواهد شد؟ ضعف فضاسازی استان گلستان در ماه مبارک رمضان؛ مسئولان پیگیری نمی‌کنن سوءاستفاده از بیت‌المال محاربه با خدا عدو شود سبب خیر/ ترامپ جیره کدام معارضان ضدانقلاب را قطع کرد؟ تجمع دانشجویان در اعتراض به کشته‌شدن قتل امیرمحمد خالقی دانشجوی دانشگاه تهران +فیلم آقای بی وجدان فرصت طلب بفکر آبروی انقلاب باشید عکس/آیا رئیس‌جمهور این فرد را که برای عکس گرفتن در کنارش قرار دارد را می‌شناسد؟/ آیا پزشکیان از هویت او مطلع بود یا نبود؟ عکس/انتصاب با سوابق هتاکی و فحاشی به شهدای جان فدای مردم ایران؛ به مدیرعاملی ابر پالایشگاه نفت و بزرگترین شرکت قیرسازی در ایران و خاورمیانه اصرار رسانه‌های اصلاح‌طلب بر مذاکره با امریکا/ اگر می‌توانی بزن، اگر نمی‌توانی، صبر و پایداری کن؛ و اسیر هیجان مشو فیلم، جزئیات و تصاویر/ سوال از رئیس جمهور؛ عناصر بدسابقه در دولت روز به روز بیشتر می‌شوند؟! خوابگاه دانشجویی دختران مجدد دچار آتش سوزی شد +بسته عزاداری به مناسبت رحلت جانسوز پیامبر مهربانی و شهادت امام مجتبی(ع)/ چرا امام‌ حسن(ع) شجاع‌ترین چهره تاریخ اسلام است؟ افشای بازدید مالک تلگرام از مرکز صهیونیستی در باکو چگونه موساد در لبنان با تلفن همراه جاسوس جذب می‌کند؟ جزئیات دستگیری یکی از عوامل گروهک جیش‌الظلم شماره موبایل محسنی اژه‌ای شماره موبایل آقای اژه ای شماره موبایل شخصی آقای اژه ای شماره تماس مستقیم آقای اژه ای شماره موبایل آقای محسنی اژه‌ای تماس مستفیم با اژه ای ارتباط و تماس واکنش حجت الاسلام مصطفی رستمی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها به اظهارات اخیرپزشکیان جزئیات تازه از ماجرای مرگ مرحوم میرموسوی متهم فوت شده در لاهیجان اقدام اسپانلو دادستان انقلابی و تلاشگر استان گلستان در راستای حفظ چند صد میلیارد پول بیت المال در شهرداری گرگان طرز درست کردن عصاره لیمو سیر و جعفری برای درمان پاکسازی و سم زدایی کبد و گرفتگی عروق قلب/طب سنتی, نحوه تهیه عصاره سیر لیمو جعفری, نحوه تهیه عصاره لیمو سیر و جعفری, طرز تهیه عصاره لیمو سیر و جعفری, طرز تهیه عصاره سیر لیمو جعفری عکس اسناد/ درخواست مطالبه گران انقلابی گلستان از وزیر راه و شهرسازی در راستای دهمین دوره انتخابات هیئت مدیره سازمان نظام مهندسی استان گلستان انتصابات افراد مسئله دار مسعود پزشکیان نهمین رئیس‌جمهور و رئیس چهاردمین دولت جمهوری خانم ترک فرماندار کردکوی! مگر بیت المال شهرداری ارث پدرتان است؟ ظریف را بیشتر بشناسید/ از شانتاژ و جنجال تا ژست استعفا محمد جواد ظریف رئیس شورای موسوم به «شورای راهبری کابینه» پیدا و پنهان رای اعتماد نمایندگان به لیست رئیس جمهور عکس/بازگشت تیم زنگنه به وزرات نفت فیلم و عکس/سخنان کامل رهبرانقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در اولین دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت چهاردهم قرار است، تیم اقتصادی مسعود پزشکیان چگونه مشکلات اقتصادی را حل کند؟ مداحی و فیلم/به مناسبت اربعین/ ابا عبدالله الحسین؛ این راه، راه عشق است فیلم و عکس/ انتقاد خادملو مطالبه گر گلستانی به ایجاد کانال اتصال خلیج گرگان به دریای خزر در بستر شن روان/ پیش بینی خشک شدن کانال ایچاد شده تا 4 سال دیگر در شهرداری شهرستان کردکوی چه خبر است ؟ _ ۱ اسناد/آزمون بزرگ برای مدیرکل راه و شهرسازی و نهادهای نظارتی در تایید صلاحیت کاندیداهای انتخابات نظام مهندسی استان گلستان عکس/صدور مجوزهای کیلویی و بدون حساب و کتاب برای استخراج ید از اراضی شمال گلستان فیلم/این موشک ضد موشک ندارد آسیب شناسی مدیریت / مدیران استان گلستان برخلاف دولت انقلابی , مردمی ,سخت کشی و فسادستیزی شهید رئیسی , انتصاب باندی و ناکارآمد , کار نمایشی , صددرصد انتقادپذرنبودن , عدم مبارزه با فساد, برکناری کارکنان جریان انقلابی و مطالبه گر,, ریخت پاش بیت المال و ... از جمله عملکرد آنان میباشد مطالبه گری/مطالبه گری از دیدگاه اسلام و در کلام رهبران انقلاب/مطالبه گری چیست؟/هدف مطالبه گری/ مطالبه گری در کلام رهبری مطالبه گری در نهج البلاغه مطالبه‌گری‌ها منطقی دلیل ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس مشخص شد +جزئیات ترور اسماعیل هنیه در تهران/ علت و ابعاد این حادثه در حال بررسی و نتایج آن متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد. كساني كه كار را نمي‌شناسند ولي مسئوليت قبول مي‌كنند، خائن هستند. پرونده پولشویی موسسه نور روی میز حجت الاسلام محمدرضا مزیدی رئیس پاک دست و عدالت محور دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلالگران در نظام اقتصادی کشور در استان گلستان فیلم/دلیل شهادت مصطفی نوروزی و مهدی جهانتیغ و محسن جعفری/لحظه پیدا شدن پیکر شهیدان وزارت اطلاعات(مصطفی نوروزی،مهدی جهانتیغ،محسن جعفری) از آب های دریای عمان انتشار لیست ثبت نام کنندگان انتخابات هیت مدیره نظام مهندسی استان گلستان قبل از تایید صلاحیت+اخبار نظام مهندسی ساختمان استان گلستان