به گزارش پایگاه عدالت خواهان گلستان "آمریکا با افزایش تحریم ها؛ رفتاری را نشان داد تا معلوم شود؛ هرگونه خوش بینی های پرستیژی برخی مدیران ارشد اجرائی از قبیل رئیس جمهور در خصوص راضی سازی آمریکا برای حذف تحریم های کنونی از طریق مذاکرات دیپلماتیک و یا تعظیم و تکریم در مقابل "کدخدای مد نظر" کمترین تاثیری در کاستن از شتاب دشمنی های آمریکائیان با ملت ایران ندارد.
کارگزاران سیاست خارجی در دولت یازدهم باید توجه نمایند که دولتمردان آمریکا و سران رژیم صهیونیستی که به دست ملت ایران تحقیر تاریخی شدند تنها با به زیر سئوال بردن عزت و شرافت ملی ایرانیان به آرامش شیطانی دست می یابند. غرب بر اساس محاسبات مادی صرفا توقف کامل برنامه های هسته ای کشور را مخدوش شدن عینی حیثیت ملی ایران آزادی خواه محسوب می کند. لذا تنها دلخوشی آنها برپائی جشن شوم تعطیلی فعالیت های صلح آمیز هسته ای کشور است و مذاکرات توافقی با دولت ایران تنها در شرائطی دارای وجاهت مذاکراتی است که آنها را در رسیدن به این هدف سیاه یاری برساند.
از بدو طراحی سناریوی ارتجاعی «موجه سازی ضرورت مذاکره با آمریکا » از سوی یک جریان خاص و در چند ماه اخیر مقام معظم رهبری ضمن تبیین ریشه های اصلی دشمنی نظام سلطه با جمهوری اسلامی و ملت ایران و تشریح کامل علل بدبینی ملت به دولت آمریکا بر لزوم احتیاط دولتمردان در مواجهه با غربی ها هشدار معنادار و به جائی داده و از لفظ نرمش قهرمانه بهره گرفتند. اگرچه این هشدار راهبردی مقام معظم رهبری در متن سفر روحانی به نیویورک و حرکت نابجای برخی از آقایان در اقدام شتابزده در انجام مذاکره تلفنی با باراک اوباما و غوغای رسانه ای اصلاح طلبان غربزده کم رنگ نشان داد اما گذر زمان مشخص کرد که هرگونه بی توجهی به رهنمودهای ولو ارشادی مقام معظم رهبری فی نفسه هزینه های سنگینی را بر کشور وملت ایران تحمیل می کند.
ملاحظه مستند تبلیغاتی حسن روحانی در خرداد 92 موید آن است که ایشان از همان روزهای نخست اعلام حضور برای شرکت در انتخابات ، مبتنی بر تحلیل های غیر واقعی صرفا انتزاعی نگاه کاملا غیر کارشناسی نسبت به موضوع برنامه هسته ای ایران و تحریم های غیر قانونی غرب داشته است. تاکید روحانی بر دو جمله سرنوشت ساز « اگر چرخ های اقتصاد کشور نجرخد من چرخیدن چرخ های سانتریفوژ را نمی خواهم » و « هرکس نمی خواهد تحریم ها از بین برود به من رای ندهد» در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری زمینه طمع ورزی دشمنان نظام را به شخص روحانی به شکل مفهومی و مصداقی افزایش داد. رئیس جمهور محترم بایستی از سر انصاف به مردم پاسخ دهد که آیا واقعا میان توقف چرخ های هسته ای کشور و به جریان افتادن چرخ اقتصاد ایران رابطه معنا دار قابل تاملی وجود داشت که ما حاضر بشویم بخاطر آن از بزرگترین حق مسلم ملت ایران به خاطر آن چشم پوشی کنیم؟ چنانچه این رابطه وجود دارد پس نتایج و آثار عینی آن را در کجا بایستی جستجو نمود؟هم چنین وعده های کوتاه مدت اقتصادی دولت با وجود دستیابی به توافق با 1+5 چه شد؟ آیا اعلام همین تحریم های اخیر از سوی آمریکا بر این تصور باطل خط بطلان اختصاصی نمی کشد؟ آیا بی اعتمادی ملت ایران که ریشه در عملکرد خصمانه آمریکائی ها در پنجاه سال گذشته دارد با کوتاه آمدن ملت ایران در مقابل نظام سلطه اصلاح خواهد شد.؟رئیس جمهور بایستی پاسخ اقناعی بدهد که در حال حاضر مسئول بی توجهی دولتمردان آمریکائی به توافقات ژنو ومتقابلا راضی سازی مردم در داخل کشور به مذاکره بی حاصل با آمریکا کیست؟
توقع عمومی آن است آقای روحانی بعنوان مسئول مستقیم سیاست خارجی کشور که راسا مسئولیت نظارت برعملکرد دیپلمات های کهنه کار دولت که در پاسخ معترضان به روند توافقات فرمالیته ، آنها را به امر موهوم هماهنگ شدن با مردم حواله می دهند را بر عهده دارد ، مجموع سیاست ورزان دولتی را که به جای مسیر های رسمی دیپلماتیک ، خط مذاکره مستقیم را از فیس بوک دنبال می کنند از این امر خطائی بازدارد.
رئیس جمهور محترم باید توجه نمایند که میدان مواجهه با آمریکای سلطه گر یک میدان عینی و واقعی است که نمی توان صرفا بر مبنای مفاهیم مکاتب حقوقی اسکاتلندی به این مواجهه گریز ناپذیر دوام عزتمندانه بخشید یا به آن مشروعیت حقوقی داد. بی شک مودب نامیدن یک دشمن که شمشیر رابر علیه ملت ایران از رو بسته و با تمامی امکانات در دسترس به این دشمنی شکل عملیاتی می بخشد عین سادگی است. اوباما مبتنی بر سیاست های اتخاذی چند ماه اخیر ش- با وجود نرمش های موجه و ناموجه دولت – بر خصومت های علنی اش با ملت ایران عمق و شدت بیشتری بخشیده است. گویا باراک اوباما می خواهد با توسل به اینگونه رفتارهای کینه توزانه عملا اثبات نماید که هر گونه کوتاه آمدن ملل در مقابل زورگوئی های عمال نظام سلطه عاقبت خوشی نمی تواند در پی داشته داشته باشد.
شکی وجود ندارد که باراک اوباما بعنوان رئیس دولت آمریکا به شکلی ساختاری و با تمام وجود بر علیه اساس نظام جمهوری اسلامی ، امنیت داخلی و خارجی، تمامیت ارضی واستقلال سیاسی – اقتصادی کشور ایران مبادرت به اقدامات متنوع نموده است که از منظر قانون این اقدام باراک اوباما مستندا جرم بوده و بایستی مورد پیگرد قانونی – قضائی قرار گیرد. باستناد ماده 5 قانون مجازات اسلامی هر شخص ایرانی یا غیرایرانی که در خارج از قلمرو حاکمیت ایران مرتکب یکی از جرائم زیر یا جرائم مقرر در قوانین خاص گردد، طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران محاکمه و مجازات میشود... الف - اقدام علیه نظام، امنیت داخلی یا خارجی، تمامیت ارضی یا استقلال ایران. لذا ملت ایران توقع دارد آقای روحانی بعنوان عالیترین مقام اجرائی و مجری قانون اساسی و مدافع حقوق حقه ملت به معاونت حقوقی نهاد ریاست جمهوری ابلاغ کند که به جای رونویسی قانون اساسی در قالب لایحه حقوق شهروندی نسبت به تنظیم یک دادخواست حقوقی بر علیه جرائم روی داده از سوی باراک اوباما اقدام نموده و به نمایندگی از ملت ایران و از طریق قوه قضائیه بر علیه اوباما اعلام جرم نموده و از قوه قضائیه خواستار محاکمه و مجازات وی را خواستار شود.