یکشنبه , 5 مرداد 1404 - 05:34
به گزارش پایگاه عدالت خواهان" هنوز نوای شیرین پیروزی انقلاب اسلامی از ذهن مردم غیور و همیشه در صحنه ایران فراموش نشده بود که دشمن نبرد نابرابر دیگری را آغاز کرده بود.
تجاوز بیگانگان به کشور همه را به خروش آورده بود، وقتی صدای پای تهاجم به گوش رسید مرد، زن پیر و جوان به میدان آمده و سینه را سپر کردند تا با بیرون راندن دشمن سایه ننگین حکمفرمایی و زورگویی استکبار را از ایران، دیار غیورمردان و شیرزنان بزدایند.
جنگ بود و آتش، یک سوی میدان دشمنی تازه نفس با تمام توان و تجهیزات نظامی و سوی دیگر میدان مردان و زنانی که با تنها دارایی اما بزرگترین دارایی یعنی امید و توکل به خداوند و با تنها سلاح خود که ایمان بود به میدان آمده بودند.
بیانش سخت و باورش دشوار است که عزیزترین آدمهای زندگیات را راهی میدان توپ، خمپاره و آتش کنی، اما هدف، بزرگتر و مقدستر از آن بود که بشود با جان ناقابل مقایسه کرد دفاع از اسلام و وطن همان چیزی که مرد، زن، پیر و جوان و خردو کلان را به رویارویی با دشمن فراخوانده بود تا نقشی را از خود به یادگار بگذارند که نه تنها دشمنان آرزوی تصاحب وجبی از خاک ایران را با خود به گور بردند بلکه هنوز که هنوز است نام ایران لرزه بر اندام دشمنان میاندازد.
و تاریخ اسلام اثبات کرده است که این قافله، قافلهای نیست که محدود به زمان و یا مکانی شود، روزی در این سوی مرزها و امروز مدافعان حرم در آن سوی مرزها جان شیرین خود را در راه ارزشها فدا میکنند تا با زنده کردن فرهنگ سرنوشتساز شهادت دشمنان را از نفوذ به دژهای مستحکم اسلام مأیوس کنند.
در روستای سالیکنده کردکوی در خانواده مهدان دو فرزندی متولد میشوند که با کسب عنوان شیرین شهادت یاد و نام خود را برای همیشه جاودانه کردند، شهید علیاصغر مهدان در سال 1342 در روستای سالیکنده کردکوی دیده به جهان گشود، مادر آرزو داشت فرزندش در راه سربازی امام زمان گام بردارد از این رو شهید علیاصغر برای تبعیت از مادر در حوزه علمیه گرگان ثبتنام کرد پس از سه سال تحصیل در گرگان برای گذراندن مقدمات، عازم آستان مقدس حرم رضوی شد و در مدرسه علمیه نواب مشغول به تحصیل شد که با شنیدن صدای پای تهاجم دشمنان درس را رها و عازم جبهههای نبرد شد.
خواهر شهیدان روحانی «علیاصغر و موسی» مهدان میگوید، علیاصغر به پیشنهاد مادر در راه طلبگی گام برداشت، وقتی علیاصغر به شهادت رسید با مطالعه وصیتنامه شهید علیاصغر که گفته بود «ای عزیزان! امیدوارم بعد از شهادتم اسلحهام را بر زمین نگذارید و به جای من سنگرم را پر کنید.» موجب شد تا برادر دیگرم برای تداوم راهش برای تحصیل وارد حوزه علمیه شود.
* میگفتند اگر در زندگی گرفتاری و مشکلی دارید زیارت عاشورا بخوانید/ از روی خانواده شهدای گمنام شرمندهام
معصومه مهدان ادامه میدهد، شهید موسی قبل از شهادت علیاصغر سه ماه در جبهه حضور داشت، اما بعد از شهادت علیاصغر چند سالی را مشغول تحصیل در حوزه علمیه بود که تصمیم گرفت به جبهه برود، با رفتنش در آن زمان با شکست رزمندگان در عملیات کربلای 4، امام راحل اعلام کردند نیروهای تازهنفس به جبهه اعزام شوند که شهید موسی نیز با پیروی از فرمان امام راحل عازم جبهههای نبرد شد.
وی با وجود اینکه امروز به شهادت دو بردارش افتخار میکند اما باز هم شرمنده است و میافزاید، به برادرانم میگفتم لازم نیست شما به جبهه بروید جوانان بسیاری هستند که جای شما میروند شما دیگر با رفتن به جبهه گرفتاریها و مشکلات ما را دوچندان نکنید. امروز که آن روزها و این سخنان در ذهنم تداعی میشود و وقتی چشمانتظاری خانواده شهدای گمنام را میبینم، چنین درخواستی شرمندهام میکند.
خواهر شهیدان روحانی «علیاصغر و موسی» مهدان ادامه میدهد، وقتی علیاصغر برادر بزرگم به شهادت رسید برادر دیگرم شهید موسی مهدان برای تداوم راهش لباس طلبگی به تن کرد و تصمیم گرفت برای دفاع از وطن و اسلام عازم جبهههای نبرد شود، پیشنهاد ازدواج را مطرح کردیم شاید با ازدواج و تشکیل خانواده رفتن به جبهه را فراموش کند اما فایدهای نداشت، با دخترعمویش ازدواج کرد و عازم جبهه نبرد شد.
مهدان با بیان اینکه پشتیبانی از ولایت فقیه دغدغه هر دو شهید بود، بیان میکند، همیشه تأکید داشتند ولایتمدار باشیم و امام امت را تنها نگذاریم از طرفی به اقامه نماز در اول وقت اهتمام ویژهای داشتند.
* لبخند شهادت بر چهره شهیدان مهدان
وی بیان میکند، هر دو برادر شهیدم به امام حسین (ع) ارادت خاصی داشتند، میگفتند اگر در زندگی گرفتاری و مشکلی دارید زیارت عاشورا بخوانید، خودشان هم وقتی آخر هفته از حوزه علیمه به مرخصی میآمدند زیارت عاشورا میخواندند و اشک میریختند.
خواهر شهیدان روحانی «علیاصغر و موسی» مهدان با بیان اینکه بعد از شهادت همچنان لبخند بر چهره شهیدان نقش بسته بود، میگوید، هنوز هم وقتی آن لبخند بعد از شهادت را به یاد میآورم، فکر میکنم آن لبخند برای شوق شهادت بود و از اینکه به آرزوی دیرینه خود رسیدند لبخند رضایت بر چهره داشتند.
مهدان ابراز میکند، برادرانم تاکید داشتند در زندگی محکم و استوار باشیم و اجازه ندهیم دیگران ما را به سوی بیراهه ببرند و میگفتند بعد از شهادت اجازه ندهید کسی در خصوص شهادت ما موضع منفی بگیرد و یا اینکه بگوید در قبال شهادت دو فرزند چیزی نصیبتان نشده است.
وی با بیان اینکه اطمینان دارم دو برادرم شهیدم نظارهگر من هستند، میگوید، وضعیت ما در قبال خانوادههای شهدای گمنام سنگینتر است زیرا ما چشمانتظار عزیزان خود نیستیم اما هنوز خانوادههایی در انتظار بازگشت فرزندان خود هستند.
خواهر شهیدان روحانی «علیاصغر و موسی» مهدان با تأکید بر اینکه شهدا برای حفظ وطن، اسلام و ناموس جان خود را فدا کردند نه برای مسائل مادی و دنیوی، ابراز میکند، انتظار ما از مردم تبعیت از امر ولایت است زیرا بدون ولایتمداری خون شهدا پایمال میشود.
*پیروی نکردن از ولایت معنایی جز فراموشی شهدا ندارد
مهدان با بیان اینکه نادیده گرفتن دغدغه شهدا و پایمال شدن خون آنها برای خانوادههای شهدا رنجآور است، میافزاید، در صورتی که امروز پشتیبان ولایت فقیه و رهبری نباشیم آیا جز فراموشی شهدا معنای دیگری دارد؟
وی در پاسخ به این سؤال مبنی بر اینکه چه انتظاری از مسؤولان دارد، بیان میکند، از آنجایی که شهدا را با اجبار به جبهه نبرد نفرستادیم بلکه آنها با اختیار خود رفتند انتظار مادی از مسؤولان نداریم؛ تنها انتظار ما از مسؤولان این است که در هر ارگانی که مشغول خدمت هستند ولایت را فراموش نکنند و به وظایف خود عمل کنند.
خواهر شهیدان روحانی «علیاصغر و موسی» مهدان با بیان اینکه شایعهپراکنیهای برخی برای خانواده شهدا دردآور است، میگوید، در حالی که هیچ انتظاری از مسؤولان نداریم بیان برای شایعات در خصوص خانوادههای شهدا و یا برخورداری خانوادههای شهدا از امکانات بیشتر و ویژه که از سوی برخی افراد مطرح میشود برایمان رنجآور است.
مهدان، خواهر دو شهید بودن را یک موهبت الهی میداند و میافزاید، خداوند را به دلیل این موهبت الهی شکر میکنم و امیدوارم همه بانوان با حجاب و عفاف و رعایت مرز بین محرم و نامحرم ادامه دهنده راه شهدا باشند و بهعنوان یک بانوی مسلمان برای خود ارزش قائل شوند. / فارس