پایگاه عدالت خواهان" دولت چهار درصدي هيچ ملجايي در ميان ضعفا و مستضعفين ندارد و پابرهنگان انقلاب با مشت آهنين پاسخ ياوه گويي ها و سخنان خلاف آنها را مي دهند.
به گزارش پایگاه عدالت خواهان" روزهاي تلخي در تاريخ جمهوري اسلامي در حال سپري شدن است. دولتي بر سر كار است كه به هيچ وجه حال و روز محرومين را درك نمي كند و همه آنها را تنها به شكل برگ رايي مي بيند كه قرار است نام حسن روحاني را بر روي آن بنويسند و ديگر هيچ!
آيا آرمان ها و ارزش هاي انقلاب اسلامي اين بود كه دولت تدبير و اميد مستضعفين و پابرهنگان انقلاب را نااميد سازد و به شرايطي برسند كه كارگران جامعه حتي پول خريد دارو و نان را نداشته باشند. اوضاعي را به وجود آورند كه كارگر معدن از روي استيصال و نداري بر سر رئيس جمهور كشور فرياد بزند كه به خاطر نداشتن 10 هزار تومان نمي تواند فرزندش را براي درمان به دكتر ببرد.
كارگري در مقابل دوربين بغض گلويش بتركد و درد دل كند كه 4 سال است به پسرش قول خريد دو چرخه داده اما با حقوق ناچيز كارگري نمي تواند آن را بخرد و گريه كنان بگويد كه فرزندش به او مي گويد دروغ گو! آقاي روحاني و مسئولان دولتي كه قرار بود چنان وضع اقتصادي را سروسامان دهيد كه مردم از يارانه ها بي نياز شوند، چه جوابي براي اين بغض ها و گريه هاي داريد؟ چرا كاري كرده ايد كه مردم را از انقلاب نااميد كنيد؟ اين به معناي خيانت به آرمان هاي انقلاب، امام و خون شهدا است.
در حاليكه حسن روحاني روزها پس از فاجعه معدن زمستان يورت آزادشهر استان گلستان براي گرفتن عكس هاي انتخاباتي به آنجا رفت، گمان نمي كرد به جاي استقبال كارگران معدن و خانواده هاي آنها، با اعترضشان روبه رو شود و بر سرش داد بزنند كه تا حالا كجا بودي آقاي ريئس جمهور؟ وقتي كه معدن فرو ريخت بر سر كارگران بي نواي معدن روحاني مشغول تبليغات و انتخابات بود و يك ثانيه هم امور انتخاباتي را تعطيل نكرد تا همراه با وزراي ميلياردي خود به معدن سر بزنند.
اعتراض كارگران معدن را بايد "يورت گيت"ناميد، چرا كه نسخه دولت زر و ريا را در هم خواهد پيچيد و امپراطوري رسانه اي آنها نيز واقعيت ها را تغيير نخواهد داد.
در همان ساعات اوليه پس از اعتراض كه خودروي حامل روحاني در ميان امواج اعتراضات مجبور به فرار از معركه شد. رسانه هاي اصلاح طلب و حامي دولت در شوك و سكوت مرگباري فرو رفتنند. باورشان نمي شد كه سناريوي آنها براي تبليغ و انحراف افكار عمومي از واقعيات معدن و حال روز كارگران به آنتي تزي عليه روحاني تبديل شود.
حتي صدا و سيما را نيز هماهنگ كرده بودند كه برنامه تبليغي رئيس جمهور در معدن را به صورت زنده پخش كنند ولي زمانيكه صداي اعتراض كارگران بلند شد، ديگر خبري از پخش نبود!
اما پس از ساعتي از سكوت مرگبار حاميان رئيس جمهور، توجيه ها و بهانه ها به تدريج بر روي شبكه هاي اجتماعي قرار گرفت و از حسن روحاني قهرماني ساختند كه جرات و جسارت رفتن به ميان داغديدگان را داشته است!
وقاحت و جاهل فرض كردن مردم را به حدي رساندند كه حقايق را كاملا منحرف ساختند و به خورد رسانه ها و حاميان شان دادند. در حاليكه براثر ناهماهنگي برخي از رسانه ها گاف هايي نيز داده شد و اعتراض و مطالبات خودجوش كارگران معدن را برنامه ريزي و شانتاژ شده از جاي ديگري دانستند!
حسام الدين آشنا و همراهان رئيس جمهور براي جمع كردن افتضاح يورت گيت، دست به كار شدند و با توييتر درماني سعي كردند تا واقعيت ها را لاپوشاني كند. اگر يكي از مصيبت ديدگان معدن تيتر روزنامه ها و سايت هاي حامي دولت را در دفاع از اقدام روحاني بخوانند، بدون شك داغشان تازه تر خواهد شد و ديگر به هيچ مسئولي اعتماد نخواهند كرد. انحراف واقعيت و سواستفاده از آن بدتر از ريزش آوار و پركشيدن معدنكاران بود.
فعالين سياسي اصلاح طلب به چنان استيصال و درماندگي گرفتار شده اند كه در تحليل هاي خود مرزهاي وقاحت و دررويي را پيموده اند و بدون توجه به حال و روز كارگران، به ستايش از اقدام رئيس جمهور محبوبشان پرداخته اند.
روحاني در رسانه هاي حامي به قهرمان حقوق شهروندي، دموكراسي و توجه به مردم ايران تبديل شده در حاليكه اگر هر يك از رقباي سياسي او مورد اعتراض كارگران قرار مي گرفتند، تبديل به فاجعه و بحران مي شد و رئيس دولت كارگروه و كميته ملي تحقيق و تفحص از ماجرا را تشكيل مي داد. به طور كلي همه چيز برعكس مي شد.
ژست هاي وقيحانه روشنفكري از سوي حاميان رئيس جمهور هيچ تناسخي با دردها و ناله هاي كارگران بي بضاعتي ندارند كه به خاطر سياست هاي اقتصادي دولت در ابتدايي ترين نيازهاي زندگي شان مانده اند. ولي نشان ديگري از شكست طرح ستاد روحاني در ميان كارگران معدن، عصبانيت افسارگسيخته رئيس جمهور در اولين سخنراني پس از يورت گيت بود. وي در اروميه شديدا عصباني بود و با تهمت ها و توهين هايي به رقبايش تاخت. او از لاك دفاعي خارج شد تا گل هاي خورده اش را جبران كند و به سوي رئيسي و قاليباف حمله كرد.
حملاتي كه ممكن است با ضدحملات وحشتناكي روبه رو شود. ضدحملات نه از سوي رقبا بلكه از سوي مردمي كه ديگر تحمل شعارها و دروغ ها با ژست اصلاح طلبي و روشنفكري را ندارند. روحاني به پايان خود نزديك مي شود و تك دوره اي شدنش بد جور او را آزار مي دهد و به همين علت دست به انتحار زده است. انتحاري كه خود و آرزوهايش را نيز نابود خواهد كرد!
