به گزارش پایگاه عدالت خواهان"ورود طب غربی توسط کمپانی هند شرقی به ایران، توزیع تریاک در داروخانه ها و بعد از آن صدور کارت سهمیه تریاک توسط وزارت بهداری آن زمان، تنظیم قانون نظام پزشکی به پیشنهاد انگلیس و ممنوعیت طبابت سنتی در ایران، دستکاری موادغذایی و دارویی، ورود انواع کود و سم شیمیایی به سیستم کشاورزی، دستکاری ژنیتیکی محصولات کشاورزی و دامی با عنوان اصلاح نژاد، ورود میلیاردها دلار دارو و لوازم و تجهیزات پزشکی در سال و وابستگی شدید به دارو و غذا و دهها مثال دیگر خود مبین این مدعاست، در بررسی اثرات این تصمیمات، مصرف بی اندازه دارو در ایران، واردات بی رویه لوازم آرایش، مصرف بی رویه مواد نگهدارنده و رنگهای شیمیایی، بروز انواع بیماریهای جدید و مهلک، زیاد شدن هزینه های درمانی برای خانواده ها، پایین آمدن متوسط عمر ایرانیان، بیمار بودن اکثر ایرانیان امروزه در هر خانواده چند بیمار وجود دارد که بسیاری از آنها با بیماریهای مهلک دست و پنجه نرم می کنند را می بینیم که در پی وابستگی به غرب و علم و تکنولوژی غربی به وقوع پیوسته است.
حال با نگاهی به همان کشورهایی که ما طب را از آنجا وارد کردیم و به آن افتخار می کنیم، پی می بریم که به سرعت در حال تغییر سیستم درمانی خود به سمت طب کل نگر هستند؛ و وقتی بیشتر بررسی کنید که این طب کل نگر چیست؟ پی می برید که همان طب ایرانی است.
ایران با وجود دانشمندانی همچون بوعلی، رازی، ابوریحان و ... ستاره ی درخشانی در عرصه ی علم طب دنیاست طوری که کتاب قانون بوعلی سینا سالها در دانشگاههای علوم پزشکی دنیا تدریس می شده.
با وجود چنین علم بومی و پرکاربردی توجه داشته باشید که طب کل نگر در تمام کشورهای پیشرفته دنیا مورد استفاده است جای بسی حیرت است که در کشور اسلامی ایران که شعار خودکفایی سر می دهد چطور از وجود و گسترش این علم بومی ارزشمند خبری نیست.
چند سال پس از شروع جنگ تحمیلی تعدادی از فرزندان همین مرز و بوم به تحقیق و پژوهش در زمینه ی طب ایرانی و اسلامی پرداختند و بعنوان اولین قدم حجامت که سالها بود مخفیانه انجام می شد و تقربیا به فراموشی سپرده شده بود در کشور علنا اجراء شد، که نتیجه ی آن شکایت وزیر بهداشت دولت رفسنجانی از فرد مذکور و صدور حکم زندان برای ایشان بود این محقق عزیز طب سنتی اکنون یکی از اساتید بزرگ طب سنتی و پدر احیاء طب سنتی ایران هستند و به تبع آن موجب شد تا استفتائی از مراجع عظام تقلید در خصوص حجامت گرفته شود و به دیوان عالی کشور ارسال شود و طی رای اصلاحی دیوان عالی کشور قانون ممنوعیت حجامت ملغی شود، از آن پس نه تنها کار متوقف نشد بلکه محققین و پژوهشگران زیادی به همراهی با این موضوع پرداختند و هر روز به دستاوردهای بیشتری در زمینه ی طب سنتی رسیدند، درمان چند میلیون بیمار داخلی و خارجی که مستاصل از درمان و هزینه های آن بودند، تربیت و آموزش چند هزار علاقمند به طب سنتی، گسترش این علم به تمام شهرستانهای ایران و حوزه های علمیه و ... گردید، ولی در این میان بجای اینکه این عزیزان که بدون هیچ چشمداشتی و با هزینه ی شخصی این حرکت بزرگ و انقلابی را در کشور راه انداخته بودند، مورد تشویق و حمایت قرار گیرند، مدام با بی مهری و آزار و اذیت وزارت فخیمه ی بهداشت روبرو می شدند و هر کدام از این محققین بارها در محضر دادگاه حاضر شده اند و پاسخگو بوده اند که چرا می خواهند علم اصیل ایرانی را زنده کنند؛ اما با روی کار آمدن دولت نهم بارقه های امید در دل این عزیزان جوانه زد و رئیس محترم دولت جناب آقای دکتر احمدی نژاد با درایت و کاردانی مثال زدنی، از طب سنتی دفاع نمودند و با عنایت به مخالفت های پزشکان در وزارت بهداشت برنامه هایی در جهت احیاء و فراگیر شدن این علم کهن اجراء کردند، تقویت دانشکده های طب سنتی، حمایت از محققین بخش خصوصی، تعیین معاون طب ستی در وزارت بهداشت به دستور مستقیم ایشان، تصویب سند راهبردی طب سنتی در شورای عالی انقلاب فرهنگی، تصویب و ابلاغ دستورالعمل اجرایی طب سنتی، برگزاری اولین جشنواره گیاهان دارویی و طب سنتی در کشور و دهها کار کوچک و بزرگ که موجب برقراری و سیستمی شدن طب سنتی در ایران بود انجام شد، که موجب رفع خستگی سالها زحمت و تحمل مشقات و زندان کشیدنها توسط اساتید طب سنتی شد، اما با روی کار آمدن دولت یازدهم در اولین اقدام ها کلیه مصوبات دولت قبل راجع به طب سنتی ملغی شد و نه تنها همه چیز به عقب برگشت بلکه بدتر از گذشته شد، طرحی با عنوان تحول نظام سلامت اجراء شد که پس از گذشت سه سال از آن می بینیم از تعداد بیماران و هزینه های گذاف درمان بر روی دوش ملت کم که نکرده، بیشتر هم شده و هر چه مردم فقیر تر می شوند می بینیم پرداخت های میلیونی غیر متعارف که به جیب پزشکان میرود و هرچه سیستم درمانی را گسترش میدهند باز هم انگار کم است.
آخرین اقدامات وزارت بهداشت دولت تدبیر و امید، حذف معاونت طب سنتی و تنزل آن به دفتر وزارتخانه و بجای آن معرفی معاونت اجتماعی وزارت بهداشت، پلمپ اولین مرکز طب سنتی و حجامت در کشور که از دولت قبل مجوز دریافت کرده بود، برخورد و شکایت از فعالین طب سنتی بصورت هماهنگ در کل کشور، پلمپ چندین مرکز طب سنتی و حجامت در کشور و از این دست برخوردهای خصمانه بوده است؛ که بانیان این جریان شوم به قصد مشروعیت بخشیدن به اقدامات خود در محضر مراجع تقلید حضور بافتند که با هوشیاری مراجع عظام نقشه شان نقش بر آب شد، با مشاهده برخوردهای خصمانه وزارت بهداشت تمام فعالان و علاقمندان و علمای طب سنتی و درمان یافتگان از این طب، در یک اقدام هماهنگ قصد آن داشتند تا در کنگره ی حمایت از طب سنتی اسلامی دور هم جمع شوند و مراتب اعتراض خود را به برخوردهای غیر اصولی وزارت بهداشت با اساتید طب سنتی ابراز کنند، که علیرغم دریافت مجوز برای اجرای کنگره در تاریخ 7/3/95 با کمال تعجب یک روز قبل از برگزاری کنگره، از سوی شورای تامین استان این کنگره لغو گردید و از آنجایی که تعداد زیادی از علاقمندان به طب سنتی از روز قبل بطرف تهران حرکت کرده بودند، پس از رسیدن به ورزشگاه آزادی محل اجرای کنگره با درب های بسته مواجه شدند و بیشتر از پیش از سیاستهای دولت تدبیر، نا امید و خسته شدند و به حرم امام خمینی ره رفته و شکایت خود را نزد بنیان گذار جمهوری اسلامی بردند و طوماری هم از قبل تهیه شده بود که خدمت رهبر معظم انقلاب ارسال شده.
حال سؤال اینجاست که آیا مسئولین محترم وزارت بهداشت نمیدانند که با استقرار و حمایت از طب سنتی و تغییر سبک زندگی مردم میانگین سلامتی در کشور افزایش میابد و از مشکلات روحی و اجتماعی مردم می کاهد و از طرفی در زمینه ی دارو و درمان چه از نظر اقتصادی، چه از نظر اجتماعی و سیاسی به نفع کشور و مردم تمام می شود؟ اگر می دانند پس چرا با طب سنتی مخالفت می کنند؟
با نگاهی به اینکه مجوز تولید و واردات مواد مضر مثل نوشابه، سیگار، مواد نگهدارنده، سوسیس و کالباس توسط چه ارگانی صادر می شود و وارد کنندگان دارو چه کسانی هستند و از هزینه های دریافتی از بیماران چه کسانی سود می برند، دلیل مخالفت وزارت بهداشت را خواهید فهمید.
از نظر آنها این برهه از زمان که همه چیز به نفع سودجویان و سوداگران سلامت مردم است، بهتر است که با کمک وزارت بهداشت تا قبل از اتمام دوره ی این دولت طومار طب سنتی به هم پیچیده شود تا سودجویان از سودشان کم نگردد، حال با سلامت و زندگی مردم بازی می شود مهم نیست و درآمدزایی و سوداگری اهمیت بیشتری دارد.
به امید روزی که شاهد آن باشیم به همت مردان خدا، این طب بومی و اسلامی در کشور احیاء و نهادینه شده است و حتی یک بیمار هم در کشور اسلامی ایران وجود نداشته باشد.
