29 مرداد 1396 قتل جنایت تجاوز - حوادث ،

واکنش دختر اسماعیل قاتل آتنا به جنایت وحشتناک پدرش | محدثه گفت پدرم را تحویل دهید!

واکنش دختر اسماعیل قاتل آتنا به جنایت وحشتناک پدرش | محدثه گفت پدرم را تحویل دهید!
به گزارش پایگاه عدالت خواهان"برادر اسماعیل رنگرز قاتل آتنا ناگفته هایی از این ماجرا را افشا کرد... بخشهایی از مصاحبه برادر قاتل آتنا را بخوانید...
پیش از هر چیز، می خواهم از وضعیت دختر اسماعیل خبردار شوم. گویا حال و روز خوبی ندارد؟
درست است.محدثه خیلی منزوی و ناراحت شده است.

 از این بابت واقعا متاسفم. چون او که گناهی ندارد.
اون بنده خدا ، خیلی دختر محجبه، مومن و مظلومی است و بنظرم بخاطر این دچار حالت روحی پریشانی شده که خود را در این ماجرا مقصر می داند.

چرا ؟ مگر محدثه چکار کرده است؟
من وقتی جلوی دادگاه بودم به محدثه زنگ زدم و گفتم:« محدثه اجازه می دهی پدرت را معرفی کنیم.» محدثه هم گفت بروید و معرفی کنید و از این بابت الان خیلی ناراحت است و خودش را مقصر می داند.
چرا شما به محدثه زنگ زدید، مگر مادرش همراه شما نبود؟

اول مادرش زنگ زد. ولی کارشان به گریه و زاری افتاد و نتوانست نظر مساعد محدثه را جلب کند. به همین دلیل من گوشی را گرفتم و گفتم محدثه پدرت خیلی کار بدی کرده است، کارش بیشتر از ناجوانمردی است. هیچ اسمی نمی توان روی آن گذاشت. به همین دلیل ما مجبوریم که این ماجرا را به دولت گزارش دهیم و از این رو اجازه خواستم. محدثه بعد از حرفهای من ، هیچ دم نزد و گفت باشه.
این روانشناسانی که به پارس آباد آمده اند، با محدثه و همچنین برادرانش هم دیدار داشته اند؟

نه. هیچ روانشناس و مشاوری برای دیدن این بچه و همچنین برادران وی نیامده است. البته ناگفته نماند که اینها چند مدتی بود که اصلا پارس آباد نبودند و به تازگی به شهر برگشته اند.
یعنی شما در شهر بودید؟
بعد از آن ماجرا ، همه برادران به همراه خانواده هایشان و همچنین پدر و مادرم به روستای مان در اطراف پارس آباد رفتیم. بعد از حدود یک هفته، خیلی از ما به شهر برگشتیم ولی همسر و فرزندان برادرم دیرتر آمدند.
الان هم که گویا یکی از برادران، کلا از پارس آباد مهاجرت کرده است؟
بله! یکی از برادران ما همه زندگی اش را جمع کرد و به اردبیل رفت و الان آنجا زندگی می کند.
پس شما در اینجا امنیت دارید؟
تا امنیت را چه تعریف کنید. ( مرا به سمت بیرون مغازه اش برده و تابلوی مغازه که شکسته شده را نشان می دهد و می گوید) مثلا آمده اند تابلوی مغازه مرا شکسته اند. یا اینکه در این مدت که من آمده ام هیچ کس به مغازه من به عنوان مشتری مراجعه نمی کند. گناه ما چیست؟ چرا در مورد ما طور دیگری فکر می کنند. ما از زمان جدایی خانم اول اسماعیل از او درسال ۱۳۷۹، اصلا ارتباط خوبی با برادرمان نداشتیم. فقط در عید و برخی مناسبت ها همدیگر را می دیدیم.
البته اینطور هم که شما می گوئید نیست؛ آنطور که من از همسایه های اسماعیل پرسیدم ،یکی از برادران شما در خانه اسماعیل (همان خانه ای که جنازه پیدا شد)، زندگی می کرد؟
بله او همان جا زندگی می کرد. اما به عنوان اجاره نشین. این برادر من پول کافی برای اجاره خانه مناسب ندارد، به همین دلیل با پول کمتر در خانه برادرش اجاره نشین شد. با این وجود او هم مدام می گفت کاش جایی پیدا می کردم و از آنجا می رفتم. چون اسماعیل کلا آدم خاصی بود. ارتباطش با ما خیلی ضعیف بود، اخلاقش هم مشکل ساز بود. به همین دلیل ما مدام از او گریزان بودیم. خود او هم اینطور راحت بود.
البته قرائن و شواهد ، زیاد این گفته های شما را تائید نمی کند. مثلا الان شائبه اینکه برادران قاتل بدنبال این بودند که جنازه را از منزل خارج کنند، به عنوان یک فرضیه قابل طرح است.خود من هم با تحقیقاتی که در محله ای که برادرتان آنجا زندگی می کند، این فرضیه را قابل طرح می دانم. ببینید آنطور که من فهمیدم، شما بلافاصله بعد از یافتن جنازه موضوع را به مسولان نگفته اید. حدود ۲۴ ساعت بعد از آن به مقامات اطلاع داده اید. در این مدت به چه فکر می کردید؟ برنامه تان چه بود؟ آیا با کسی یا اشخاصی مشورت کردید، تا راههایی به جز معرفی هم پیدا کنید؟
نه. اصلا این مساله ای شما می گوئید فاقد صحت و انصاف است. اجازه بدهید من موضوع را به طور کامل توضیح بدهم تا ببینید که واقعیت چه بوده است. اینکه ما با تاخیر موضوع را اطلاع دادیم، کاملا درست است. این را شما درست فهمیده اید. اما چرا اینطور شد را الان من توضیح می دهم. اتفاقا برادرم قبل از اینکه موضوع پارکیبنگ را به همسرش بگوید، مدام با من تماس می گرفت و می گفت که برو خونه و مواد را از پارکینگ بردار. منتهی همانطور که گفتم من میانه خوبی با وی نداشتم و در تمام تماس ها جواب سربالا می دادم و می گفتم:« به من ربطی ندارد. مشکل خودت است و تو آبروی ما را برده ای.» من فکر می کنم بخاطر این حرفهای من، برادرم فکر کرده است که در پارکینگ جنازه دیده شده است. به همین دلیل دو روز قبل از اینکه همه چیز برملا شود، به خانمش می گوید که برو وسایل را بنداز بیرون . خانمش آن موقع در خانه پدری ما بود. خود من خانمش را به خانه خودشان بردم تا ببیند موضوع چیست. خانمش هم بعد از چند ساعت برگشت و به من گفت که از پارکینگ یه بوی بد و گندی می آید. او حدود یه هفته تا ۱۰ روزی بود که به منزلشان نرفته بود، به همین دلیل اصلا نمی دانست که آنجا چه خبر است. وقتی همسر برادرم موضوع را به من گفت با خودم فکر کردم بوی فاضلاب است و به حرفهای او هم اعتنا نکردم. اما او همچنان اصرار داشت که موضوع را ما بررسی کنیم. بالاخره با اصرار همان برادری که مستاجر آنهاست را با خود به پارکینگ می برد تا ببینند که آنجا چه خبر است. برادرم بعد از اینکه می رود و با بوی بد مواجه می شود، شک می کند. به همین دلیل بدون اینکه به چیزی دست بزند به منزل پدرم برگشت و با من و آن برادری که به اردبیل مهاجرت کرده و همچنین یکی دیگر از برادرانمان_ که وکیل است_  موضوع را مطرح کرد و گفت که من مشکوکم اتفاق بدی افتاده باشد. ما همه به او گفتیم خودت برو و درست حسابی بگرد و منشا این بو را پیدا کن. او بعدش می رود و یکی از سطل هایی که آنجا بوده را خالی می کند و می بیند زیر سطل جنازه آتناست. آن شب، اوخیلی پریشان احوال به منزل پدری برگشت و بدون اینکه به پدرو مادرم چیزی بگوید، همه ما برادران را جمع کرد و گفت که چنین اتفاقی افتاده است. ما همه با هم متفق القول، گفتیم که باید موضوع را اطلاع دهیم.آن شب، خیلی شب تلخی بود. همه ما گریه کردیم. نه برای برادرمان. خداشاهد است که اول از همه برای آتنا گریه کردیم. پیش از اینکه به فکر آبرویمان باشیم یا به فکر اینکه ممکن است ،برادرمان به چوبه دار سپرده شود، به نحوه مرگ آتنا گریستیم. به مظلومیت این بچه گریستیم.چون یک ماه بود که ما هم دنبال این دختر بودیم.همیشه می گفتیم این دختر را کدام نامردی برده است.
اگر شما واقعا اینقدر از این موضوع ناراحت شده اید، چرا می خواستید برادرتان را با وثیقه آزاد کنید؟
ما که نمی دانستیم، جنازه آتنا را در منزل برادرم مواجه پیدا خواهیم کرد. وقتی برادرمان را گرفتند و بعد از چند روز دیدیم هیچ اتفاقی نیفتاد، کار به آزادی به قید وثیقه کشید. آنرا هم ماموران آگاهی مطرح کردند. ببینید، ماموران آگاهی سه بار آمدند و خانه برادرم را گشتند، ولی چیزی پیدا نکردند. با اینکه پارکینگی که جنازه را ما آنجا پیدا کردیم در همان منزل بود، ولی ماموران آگاهی هیچ چیزی پیدا نکردند. نهایتا ماموران آگاهی یک بار دیگر هم آمدند و گشتند و چیزی پیدا نکردند و حتی گفتند که اسماعیل مظلوم است و بیخود او را نگه داشته ایم. آنجا بود که ما به فکر آن افتادیم که با وثیقه برادرمان را از بازداشت آزاد کنیم. اتفاقا چون برادر وکیل مان مسافرت بود، من خودم به آگاهی و دادگاه می رفتم. بنابراین آنچه من می گویم هم دقیق است و هم عین واقعیت است. یعنی نهایتا نظر آگاهی این بود که اسماعیل آزاد شود، فقط بازپرس پرونده اجازه آزادی نمی داد. او هم بالاخره به من گفت که بروید و برای فردا وثیقه بیاورید تا آزادش کنیم. بنابراین ما دیگر به دنبال این بودیم که او را آزاد کنیم. اما یک شب قبل از موعد آزادی جنازه را پیدا کردیم. یعنی روزی که باید وثیقه آزادی می بردیم ، خبر یافتن جنازه را دادیم. صبح همان روز، اولین کاری که کردیم این بود که اسباب اثاثیه آن برادرمان که در خانه اسماعیل مستاجر بود را از آنجا خالی کردیم. چون  می ترسیدیم که بعد از انتشار خبر؛ مردم خانه اسماعیل را آتش بزنند و وسایل زندگی این یکی برادرمان هم در آتش بسوزد. قبل از ساعت ۲ کار اسباب کشی تمام شد و ما بلافاصله نزد دادستان رفتیم و موضوع را گفتیم . همان جا هم با آنها، قرار مدار گذاشتیم که امنیت خانواده ما را حفظ کنند. دادستان هم قول داد که اینکار را خواهد کرد. گفتش که بطور رسمی خواهند گفت که خانواده جنازه را پیدا کرده است. ولی همه این قول ها دروغ بود.آنها هیچ کاری برای ما نکردند. تنها کاری که کردند این بود که جلوی خانه اسماعیل یک ماشین آتش نشانی گذاشتند تا کسی خانه را آتش نزند. همین و بس.
مگر مسولان محلی نگفتند که خانواده جنازه را پیدا کرده است؟ من چنین خبری را خوانده ام.
نه! نگفتند. بروید و اخبار منتشره را دقیق ببینید. آنها ابتدا گفتند که جنازه را آگاهی پیدا کرده است. بعدا که ما خودمان با یکی از روزنامه ها مصاحبه کردیم و واقعیت را گفتیم، آنها مجبور شدند حرف ما را تا حدودی تائید کنند. یعنی گفتند که بعد از شک خانواده ، آگاهی جنازه را پیدا کرده است. شما حتما آن فیلمی که مردم مغازه اسماعیل را با سنگ  می زنند را دیده اید. در آن زمان ما خیلی تحت فشار بودیم و انتظار کمک از سوی مقامات قضایی و انتظامی را داشتیم. ولی آنها اصلا نگفتند که خانواده اسماعیل در کشف جنازه نقش داشته است.
دقیقا اسماعیل چند روز بازداشت بود؟
۲۸ خرداد آتنا گم شد و یک هفته بعد برادر ما بازداشت شد و مجموعا بعد از ۲۲ یا ۲۳ روز بعد از گم شدن آتنا جنازه پیدا شد. آنهم از طرف ما پیدا شد. یعنی عملا آگاهی در این مورد خیلی ضعیف عمل کرد. آنها حتی نتوانسته بودند از اسماعیل اعتراف بگیرند.بدتر از آن اینکه خودشان به من گفتند که اسماعیل مظلوم واقع شده است و به بازپرس گفتند که نظرشان بر آزادی اسماعیل به قید وثیقه است.
یکی دیگر از موضوعاتی که در شهر، بر سر زبان ها افتاده است ، ماجرای قتل یک زنی است که می گویند یکی از بستگان شما موجب شده تا اسماعیل از زندان آزاد شود و در این مورد مجازات نشود؟
احتمالا منظورتان از بستگان ما، آقای اسدپور است که پسرخاله من است و رئیس قبلی دادگستری پارس آباد بود. نه او هیچ وقت، هیچ کمکی به ما نکرده است.
یعنی اسماعیل هیچ پرونده ای که در آن به قتل متهم شده باشد ، نداشته است؟
چرا ! چنین پرونده ای داشت و کمتر از ۳ ماه هم بر سر آن بازداشت بود. اگر اشتباه نکنم، حدود ۴ یا ۵ سال پیش بود که گفتند یک خانمی گم شده است. مساله قتل نبود. مساله مفقود شدن آن خانم بود. موضوع دقیقا مانند قضیه آتنا بود. یعنی بعد از اینکه خبر مفقود شدن آن زن مطرح شد، اسماعیل را بردند، ولی نتوانستند از او اعتراف بگیرند. حتی رئیس آگاهی وقت، آمد و گفت همه قراین و شواهد علیه اسماعیل است ولی چون نمی توانیم اعتراف بگیریم او را رها می کنیم. من می خواهم بگویم، آن موقع هم آگاهی ضعیف عمل کرد. اگر همان موقع می توانستند اسماعیل را به دام بیندازند، چه بسا الان آتنا زنده بود.
می گویند همسر اول اسماعیل که از قضا دختر خاله اش هم بوده ، بعد از اینکه او را در حین یک مورد کودک آزاری می بیند، جدا می شود. این موضوع را شما تائید می کنید؟
راستش را بخواهید من آن زمان خیلی بچه بودم و اطلاع دقیقی در مورد جزئیات ماجرا ندارم،این حرف برای ۱۷ سال پیش است، برویم منزل و از مادرم بپرس، حتما می گوید که چه شده است.( پاسخ این پرسش را یکی دیگر از برادران اسماعیل بطور دقیق برایم تشریح کرد که در ادامه خواهید خواند)
اسماعیل چند سال دارد؟
اسماعیل متولد ۱۳۵۶ است. یعنی الان دقیقا ۴۰ سال دارد. ولی در رسانه ها به اشتباه ۴۲ ساله نوشته اند.
کلا اسماعیل چند بار بازداشت بوده است؟
زیاد. دقیق نمی دانم.
برای چه بازداشت می شد؟
موضوعات مختلف. از دعوای حق حساب بگیر تا موضوعاتی مانند همان مفقود شدن آن زن.

شما ۷ برادر و یک خواهر هستید. به جز اسماعیل آیا بقیه شما هم پرونده ای یا بازداشتی داشته اید.
ما ۶ برادرو یک خواهر یک جنس هستیم و اسماعیل هم یک جور دیگر. هیچکدام ما نه پرونده ای داریم و نه اینکه بازداشت شده ایم. تازه سه تن از برادران من در کشت و صنعت مغان کار می کنند. آن برادری که وکیل است، رئیس اداره حقوقی کشت و صنعت مغان است. همه ما آدم حسابی هستیم و آبرو برای ما خیلی موضوع مهمی است.( البته او در این مورد راست می گوید. حداقل در مورد خود وی، این موضوع صدق می کند، چرا که قبل از اینکه با او مصاحبه کنم، درباره اش از چند نفر پرس و جو کردم. از همکلاسی های دوران دبیرستان تا همسایه هایش و هیچ کدام از وی بد نگفتند.)
اما این یکی زمین تا آسمان با ما فرق می کند. گاهی من فکر می کنم شاید او برادر ناتنی ماست. چون اصلا اخلاق و مشی و سبک زندگی وی با ما جور نبود.
ببین مثلا ما چیزی به اسم عذاب وجدان را کاملا درک می کنیم و در مراوده با مردم هر جا کوتاهی کردیم، بلافاصله دچار عذاب وجدان شدیم، ولی اسماعیل با وجود اینکه می گویم خیلی هم اهل دعوا و درگیری بود، ولی خیلی خونسرد بود. اصلا چیزی به اسم عذاب وجدان در رفتار و منش وی دیده نمی شد. اسماعیل برادر بزرگتر ماست ولی متاسفانه عوض اینکه او ما را راهنمایی کند و برای ما به عنوان برادر بزرگتر راهنما و الگو باشد، ما مدام او را نصیحت می کردیم و مدام می گفتیم چنین و چنان نکن.
واقعا در حساب برادرتان ۸۰۰ میلیون تومان پول بود؟
حالا دقیق نمی توانم این را تائید کنم ولی وضع مالی اش توپ است.

خب از رنگرزی که نمی شود نزدیک به ۸۰۰ میلیون پول نقد و مغازه در مرکز شهر و خانه دو طبقه و ماشین و اینها را جمع کرد؟ او از کجا بیش از یک میلیارد ثروت منقول و غیر منقول برای خود دست و پا کرده است؟
خب به جز رنگرزی از کارهای ناشایست هم پول در می آورد. البته اگر بخواهیم منصف باشیم باید بگویم در پول درآوردن آدم زرنگی بود. مدام خرید و فروش می کرد. ماشین، خانه و خلاصه هر کاری که فکر می کرد به پول منتهی می شود را انجام می داد.
شما برای برادرتان وکیل گرفته اید؟
نه . ما وکیل نگرفته ایم.
اما من شنیده ام که وکلای وی قرار است ادعای ابتلای وی به سندرم پدوفیلی (میل جنسی به کودکان با بچه بازی) را مطرح کنند، تا از اعدام رها شود؟
یعنی بگویند مریض است؟
بله! بگویند که او بیمار روانی است .
من اطلاعی ندارم. باید در این مورد با همان برادرم که وکیل است، صحبت کنید. شاید او اطلاع داشته باشد. البته تا جایی که می دانم آن برادرمان هم اینقدر از دست اسماعیل ناراحت است که بخاطر آبروی خانواده هم که شده باشد، چنین کاری را نمی کند. باز با او تماس بگیرید و بپرسید.
آقای خبرنگار من عاجزانه خواهش می کنم این بخش از مصاحبه را منعکس کنید.مردم می گویند که آقای اسدپور (رئیس سابق دادگستری پارس آباد) و برادرم که وکیل است ، خیلی به اسماعیل کمک کرده اند. یعنی می گویند که کار برادر من آدم کشی بوده و قاضی القضات او را ساپورت و از مجازات رها می کرده است. این حرف ها اصلا صحت ندارد. من به خدا قسم می خورم، اینطور نیست. اگر این حرف ها صحت داشت، ما چرا باید یافتن جسد در پارکینگ خانه اسماعیل را اطلاع می دادیم. خب قرار بود آن روز اسماعیل با وثیقه آزاد شود. اگر ما از او حمایت می کردیم ، دلیلی نداشت اطلاع بدهیم.
گزارش: علیرضا شاکر

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه
1
دیدگاه شما :
عکس/آیا رئیس‌جمهور این فرد را که برای عکس گرفتن در کنارش قرار دارد را می‌شناسد؟/ آیا پزشکیان از هویت او مطلع بود یا نبود؟ عکس/انتصاب با سوابق هتاکی و فحاشی به شهدای جان فدای مردم ایران؛ به مدیرعاملی ابر پالایشگاه نفت و بزرگترین شرکت قیرسازی در ایران و خاورمیانه اصرار رسانه‌های اصلاح‌طلب بر مذاکره با امریکا/ اگر می‌توانی بزن، اگر نمی‌توانی، صبر و پایداری کن؛ و اسیر هیجان مشو فیلم، جزئیات و تصاویر/ سوال از رئیس جمهور؛ عناصر بدسابقه در دولت روز به روز بیشتر می‌شوند؟! خوابگاه دانشجویی دختران مجدد دچار آتش سوزی شد +بسته عزاداری به مناسبت رحلت جانسوز پیامبر مهربانی و شهادت امام مجتبی(ع)/ چرا امام‌ حسن(ع) شجاع‌ترین چهره تاریخ اسلام است؟ افشای بازدید مالک تلگرام از مرکز صهیونیستی در باکو چگونه موساد در لبنان با تلفن همراه جاسوس جذب می‌کند؟ جزئیات دستگیری یکی از عوامل گروهک جیش‌الظلم شماره موبایل محسنی اژه‌ای شماره موبایل آقای اژه ای شماره موبایل شخصی آقای اژه ای شماره تماس مستقیم آقای اژه ای شماره موبایل آقای محسنی اژه‌ای تماس مستفیم با اژه ای ارتباط و تماس واکنش حجت الاسلام مصطفی رستمی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها به اظهارات اخیرپزشکیان جزئیات تازه از ماجرای مرگ مرحوم میرموسوی متهم فوت شده در لاهیجان اقدام اسپانلو دادستان انقلابی و تلاشگر استان گلستان در راستای حفظ چند صد میلیارد پول بیت المال در شهرداری گرگان طرز درست کردن عصاره لیمو سیر و جعفری برای درمان پاکسازی و سم زدایی کبد و گرفتگی عروق قلب/طب سنتی, نحوه تهیه عصاره سیر لیمو جعفری, نحوه تهیه عصاره لیمو سیر و جعفری, طرز تهیه عصاره لیمو سیر و جعفری, طرز تهیه عصاره سیر لیمو جعفری عکس اسناد/ درخواست مطالبه گران انقلابی گلستان از وزیر راه و شهرسازی در راستای دهمین دوره انتخابات هیئت مدیره سازمان نظام مهندسی استان گلستان انتصابات افراد مسئله دار مسعود پزشکیان نهمین رئیس‌جمهور و رئیس چهاردمین دولت جمهوری خانم ترک فرماندار کردکوی! مگر بیت المال شهرداری ارث پدرتان است؟ ظریف را بیشتر بشناسید/ از شانتاژ و جنجال تا ژست استعفا محمد جواد ظریف رئیس شورای موسوم به «شورای راهبری کابینه» پیدا و پنهان رای اعتماد نمایندگان به لیست رئیس جمهور عکس/بازگشت تیم زنگنه به وزرات نفت فیلم و عکس/سخنان کامل رهبرانقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در اولین دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت چهاردهم قرار است، تیم اقتصادی مسعود پزشکیان چگونه مشکلات اقتصادی را حل کند؟ مداحی و فیلم/به مناسبت اربعین/ ابا عبدالله الحسین؛ این راه، راه عشق است فیلم و عکس/ انتقاد خادملو مطالبه گر گلستانی به ایجاد کانال اتصال خلیج گرگان به دریای خزر در بستر شن روان/ پیش بینی خشک شدن کانال ایچاد شده تا 4 سال دیگر در شهرداری شهرستان کردکوی چه خبر است ؟ _ ۱ اسناد/آزمون بزرگ برای مدیرکل راه و شهرسازی و نهادهای نظارتی در تایید صلاحیت کاندیداهای انتخابات نظام مهندسی استان گلستان عکس/صدور مجوزهای کیلویی و بدون حساب و کتاب برای استخراج ید از اراضی شمال گلستان فیلم/این موشک ضد موشک ندارد آسیب شناسی مدیریت / مدیران استان گلستان برخلاف دولت انقلابی , مردمی ,سخت کشی و فسادستیزی شهید رئیسی , انتصاب باندی و ناکارآمد , کار نمایشی , صددرصد انتقادپذرنبودن , عدم مبارزه با فساد, برکناری کارکنان جریان انقلابی و مطالبه گر,, ریخت پاش بیت المال و ... از جمله عملکرد آنان میباشد مطالبه گری/مطالبه گری از دیدگاه اسلام و در کلام رهبران انقلاب/مطالبه گری چیست؟/هدف مطالبه گری/ مطالبه گری در کلام رهبری مطالبه گری در نهج البلاغه مطالبه‌گری‌ها منطقی دلیل ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس مشخص شد +جزئیات ترور اسماعیل هنیه در تهران/ علت و ابعاد این حادثه در حال بررسی و نتایج آن متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد. كساني كه كار را نمي‌شناسند ولي مسئوليت قبول مي‌كنند، خائن هستند. پرونده پولشویی موسسه نور روی میز حجت الاسلام محمدرضا مزیدی رئیس پاک دست و عدالت محور دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلالگران در نظام اقتصادی کشور در استان گلستان فیلم/دلیل شهادت مصطفی نوروزی و مهدی جهانتیغ و محسن جعفری/لحظه پیدا شدن پیکر شهیدان وزارت اطلاعات(مصطفی نوروزی،مهدی جهانتیغ،محسن جعفری) از آب های دریای عمان انتشار لیست ثبت نام کنندگان انتخابات هیت مدیره نظام مهندسی استان گلستان قبل از تایید صلاحیت+اخبار نظام مهندسی ساختمان استان گلستان جمعه روز یک انتخاب مهم است/ اکثر دولتمردان روحانی در ستاد این نامزد اصلاح طلب مستقر شدند واکنش‌ها به مناظره دوم جلیلی و پزشکیان با نظرات پزشکیان درباره استادیوم رفتن زنان، فیلترینگ و مزایای نایب رییسی مجلس بیشتر آشنا شوید کاش برادر عزیزمان جناب آقای دکتر جلیلی، خاطرات مستند خود را برای اطلاع عموم منتشر می‌کرد با ستادی ملغمه‌ای و شترمرغی نه می‌توان برنامه اقتصادی منسجمی نوشت و نه می‌توان آن را به اجرا گذاشت. امروزه در نقطه حساس و بزنگاه تاریخی قرار داریم؛ برای ما جای تعارف و درنگ وجود ندارد این همان چیزی است که اصلاح‌طلبان دوست ندارند در مورد آن حرف بزنند./اکنون آن پایگاه رأی کجاست؟ اوضاع کشور در دولت پزشکیان قابل پیش بینی است/ منتظر باک‌های میلیونی بنزین باشیم؟ اولین مناظره مرحله دور دوم چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری یسعید جلیلی و پزشکیان در تلویزیون جزئیات جدید از قتل پنج نفر در روستای قزلجه از توابع شهرستان رزن همدان با سلاح گرم سند بر وقوع فجایع گسترده ی اقتصادی در مجموعه ی مدیریتی شیلات استان گلستان/ با عبرت از حواشی پرونده سه هزار میلیاردی شیلات بعنوان محصول عملکرد اصلاح طلبان با انتخاب کاندیدای اصلح و فسادستیز به عقب بر نگردیم +سند انتخابات ترسیم مسیر عدالت‌خواهی و مبارزه با فساد و تجلی عزت و اقتدار کشور است رئیس ستاد انتخابات گلستان: اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری در گلستان/ بیش از ۵٩١ هزار تعرفه اخذ رای استفاده شد