به گزارش عدالت خواهان گلستان"، 25 مرداد ماه ۹۳ بود که تشکلی با نام «نـدا» اعلام موجودیت کرد.
یکی از اعضای شورای مرکزی این تشکل که خواستار محفوظ ماندن نامش بوده است، «نـدا» را متشکل از ۱۲ نفر به عنوان هسته مرکزی اعلام و چهرههایی همچون صادق خرازی، سجاد سالک و رضا شریفی را افراد حاضر در هسته مرکزی تشکل مذکور معرفی کرد.
این فرد مطلع تصریح کرد: که در حال حاضر «نـدا» مراحل اولیه ثبت خود را در وزارت کشور انجام داده است.
صادق خرازی مشاور سید محمد خاتمی در دوران اصلاحات هم اکنون دبیری این تشکل را داراست.
شاید کمتر کسی فکر میکرد که دوست صمیمی جواد ظریف و دیپلماتی که این روزها گرد بیماری از وی، شخصیتی نحیف ساخته، در حال طراحی حرکتی نو در بدنه اصلاحطلبی باشد.
وی در مواضع خود نوشت: در جریان اصلاحات گروهی ژنرال در بالا نشستند و عدهای سرباز در پایین میجنگیدند البته من نمیخواهم نقش ژنرالها را نادیده بگیرم؛ …معتقدم که باید نسل جوان را دریافت؛ اگر نسل جوان را در نیابیم بیگانگان آنها را در مییابند، مضمحل میشوند، به زوال فکری و سیاسی میرسند و دچار بیانگیزگی میشوند. این مهمترین زنگ خطری است که ما در «موج»، «یاری»، «پویش» و … میبینیم. باید این کار انجام میشد و کاری که ما در ندا انجام دادیم باید صورت میگرفت و یک تلنگر جدی بود تا برخی از آقایان به خودشان بیایند. هر کسی دوست داشته باشد میتواند با جریان اصلاحات کار کند.
با رونمایی از تشکیلات «ندا» موضعگیریهای نسل اولیهای اصلاحات جدیتر و نقدهای آنان به راهاندازی این تشکل هم به گوش رسید. برخی گفتند مگر ما مردهایم که عدهیی به دنبال راهاندازی نسل دوم اصلاحات هستند؟ برخی هم تشکیل آن را به فال نیک گرفتند.
اما موضوعی که بعداز اعلام موجودیت تشکل «ندا» از نگاه اصلاح طلبان مغفول ماند، تلاشهای محمدرضا عارف در هفتههای اخیر برای جذب جوانان اصلاح طلب و اقدامات وی برای آغاز فعالیتهای سیاسی و اجتماعی در کالبد بنیاد «امید ایرانیان» بود.
محمدرضا عارف که با راهاندازی بنیاد «امید ایرانیان» در صدد جذب جوانان اصلاح طلب و آغاز فعالیتهای سیاسی و اجتماعی بود و خود را برای ورود به عرصه انتخابات مجلس دهم و سامان دادن اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس آماده میکرد. اما؛ گویا اصلاح طلبان برای بار دیگر عارف را در مقابل یک دو راهی قرار دادهاند. «انصراف یا مبارزه؟»
چند روز بعد صادق خرازی درمورد تشریح روند و چرایی شکلگیری تشکل «ندا» گفت: ببینید برخی این چند روز به نام اصلاحطلبی تا توانستند بر تشکل نو بنیاد «ندا» که فرزند خود اصلاحات است تاختند، بدون آنکه بخوانند و بدانند، تیغ بر چهرههای جوان آن کشیدند. آنچنان از حق صحبت کردند که گویی سند مالکیت اصلاحات بنام آنهاست ومیراث پدرانشان است،
بهروز شجاعی در گفتگویی درباره تعابیر مختلفی که از اهداف تشکل «ندا» میشود گفت: «ما به دنبال بازگشت به اصول اصلی اصلاحات هستیم. به دنبال نئو اصلاح طلبی نیستیم. اصول اصلاح طلبی از ابتدا معلوم بود است اما برخی از این اصول بد اجرا شده و تندروی و کندرویهایی داشته است لذا در صدد هستیم جلوی این کار را بگیریم و در یک روند متعادلانه و آرام همراه با تعامل نظام و سیستم سیاسی کشور پیش رویم.»
آنها که ابتدا خود را نسل دوم اصلاحات نامیدند اما حرفشان ابتدا نه در رسانهها که در محافل سیاسی بر سر زبانها افتاد، سیدمحمد خاتمی نهیبشان زد که از این عبارت استفاده نکنند. نداییها اما دیگر به نسل دوم اصلاحات معروف شده بودند حتی اگر میگفتند ما «نوید دوباره اصلاحات» هستیم باز هم آنها را با همان نسل دوم دست میانداختند.
پیش از این کسانی چون پورنجاتی به تمسخر «ندا» پرداخته و گفته بودند عمه آنان نیز «نسا» (نسل سوم اصلاحطلبان) را راهاندازی میکند؟! محافظهکار، تواب، قدرتطلب بیشناسنامه، نفوذی و... از جمله عناوینی بود که طیفی از اصلاحطلبان تندرو به تشکیلات موسوم به ندا نسبت دادند.
محمد علی ابطحی چهره نزدیک به سید محمد خاتمی با کنایه درباره تشکل جدید سخن گفته و در صفحه اجتماعیاش مینویسد: «آقای صادق خرازی برای نجات و نزدیک کردن اصلاحات با حاکمیت تشکیلاتی درست کرده است به نام ندا. مخفف نسل دوم اصلاحات! در طول سالهای قبل هم چندین تشکل اصلاحطلبی برای جایگزینی اصلاحات درست شده بود. این هم یک تشکل جدید. فقط نمیدانم چرا آقا صادق خودش را با اینکه همسن و سال ماهاست نسل دوم نامیده؟ شاید به خاطر اینکه دیر به اصلاحات پیوسته، خودش را نسل دوم معرفی میکند. در هر حال ما که بخیل نیستیم، مبارک باشد. اما اصلاحات یک جریان عمیق تاریخی است که در بدنه جامعه شکل گرفته و اندیشههای آقای خاتمی هم مبنای آن بوده و خواهد بود و نجات بخشی هم لازم ندارد. برای همه تشکلها و احزاب اگر بتوانند در حزبی شدن جامعه نقش ایفا کنند، آرزوی توفیق داریم.»
احمد شیرزاد عضو دیگر حزب منحله مشارکت نیز که بیشتر اعضای تشکل تازه تاسیس از شاخه جوانان همین حزب منحله هستند، درباره این تشکل تازه تاسیس تصریح کرد: «نصیحت ما به گروههای جدید این است که سیاست مسیر پرمخاطرهای دارد و هرگونه کار عجولانهای مخاطرهآمیز است و منجر به عکسالعملهایی میشود، که مد نظر آنها هم نیست از این رو گروهها باید با طمأنینه و صبر حرکت کنند و تلاش نکنند که یک شبه ره چند ده ساله را بروند.»
این فعال اصلاحطلب گفت: «لازم است جریانهای جدید اسم مشخص و معنیدار، هویت جریان مشخص شود و به صراحت بیان شود که چه کسانی خواستار ایجاد تشکل جدید هستند و خط و ربط خود را نیز بیان کنند.»
همچنین که محسن صفایی فراهانی عضو دیگر حزب منحله مشارکت نیز نظر منفیاش درباره تشکل ندا را اینگونه بیان میکند: «راهاندازی تشکل ندا به آن معناست که اصلاحات باید با یک نگاه جدید وارد عرصه سیاست شود و به نظر من این تعریف کاملا اشتباه است.»
محمد خاتمی رئیسجمهور اسبق هم بالاخره درباره تشکیلات تازه تاسیس اظهارنظر کرد و یا مجبور شد اظهارنظر کند.
خاتمی در پاسخ به پرسش یکی از حاضران درباره تشکیلات ندا (نسل دوم اصلاحطلبان) و مورد تایید بودن با نبودن این تشکل بیان کرد: «اصلاحطلبی از تکثر دفاع میکند... بنابراین حضور تشکلهای مختلف در ذات اصلاحطلبی است و گروههای مختلف میتوانند فعال باشند البته اولویت من فعال شدن تشکلهای موجودی بود که بعضی از آنها محدود شدهاند.»
وی گفت: «یادآور شده بودم، اینطور تلقی نشود که اصلاحطلبی بد بوده است و حالا قرار است اصلاحطلبی خوب ایجاد شود اما متاسفانه این شائبه ایجاد شده که باید اصلاح کنند و انشاءالله دارند اصلاح میکنند.»
رئیسجمهور اسبق تلاش کرد در پاسخ خود مخالفت و یا موافقت آْشکاری با تشکیلات تازه تاسیس ندا نداشته باشد و به اصطلاح اهل سیاست هوشمندانه بازی را پیش ببرد اما در میان پاسخ خود به نکته قابل تاملی تاکید میکند. «اینطور تلقی نشود که اصلاحطلبی بد بوده است و حالا قرار است اصلاحطلبی خود ایجاد شود، اما این شائبه ایجاد شده» همین پاسخ خاتمی و اعلام این موضع نشان میدهد که او نیز دل خوشی از تشکیل تشکل جدید ندارد.
پس از آن تشدید فشارها به تشکل نوپای ندا (نسل دوم اصلاحطلبان) که به گفته موسسین آن خواستار اصلاح برخی تندرویهای گذشته اصلاحطلبان هستند، شاهد استعفای دو عضو این تشکل بودیم.
حجت عضو ندا از جدایی خود و هادی حیدری از این تشکل خبر داد.
محمد قوچانی که سالها در خدمت کارگزاران بوده و به تازگی به مرکزیت حزب کارگزاران پیوسته در مصاحبه با نشریه مثلث تصریح کرد: من به موج اخیر نسل دوم اصلاحطلبی مشکوکم. این کار بازی کردن در زمین حریف است.
پس از شنیده شدن زمزمههای تغییر نام این تشکل و خروج دو عضو آن و به اصطلاخ تغییر سخنگویی که هنوز سخنی نگفته بود بهروز شجاعی مسئول کمیته اطلاعرسانی و تبلیغات تشکل «ندای ایرانیان» در صفحه شخصی خود، به نقل قول محمد قوچانی عضو حزب کارگزاران درباره تشکل ندا نوشت: محمد قوچانی در سفری که به گرگان داشت درباره تشکیل حزب ندای ایرانیان گفته است «من فکر میکنم جوانان اصلاح طلب باید در احزاب در کنار شخصیتهای باتجربه جناح اصلاح طلب کار کنند و کار حزبی-سیاسی را بیاموزند. بنده نیز به همین خاطر در حزب کارگزاران فعال شدهام تا اصول کار حزبی را بیاموزم. ایجاد یک حزب جدید با محوریت جوانان را به صلاح نمیدانم و معتقدم این یک پرش و جهش به جلو است همانطور که در ادبیات مصطلح میگویند «غوره نشده میخواهد مویز شود»، لذا این جوانان به زودی به اشتباه خود در این زمینه پی خواهند برد.
«در همین ما بین بود که شنیدیم ندا» مجبور به تغییر نام شد؛ «نسل دوم اصلاحطلبان» نام خود را به «ندای ایرانیان» تغییر داد تا شاید خود را از زیر تیغ نسل اول موجود در طیف اصلاحطلبان و دیگران حداقل برای برههای برهاند و اندکی بیاساید.
ندای تازه متولد شده که در همین چند هفته اول مورد هدف انتقادات تند و تیز به اصطلاح خودیها قرار گرفته بود گویا مقداری عقب نشینی کرد و ترجیح داد تا کسب مجوز رسمی از وزارت کشور و قانونی قد علم کردن خود سکوت اختیار کند.
شنیدهها حاکی از این مطلب بود که برخی از اعضای این تشکل از گفتگو با خبرنگاران امتنا کرده و گفتند: "تا کسب مجوز از وزارت کشور باید سکوت اختیار کنیم."
شاید آنها فکر کردند تا با کسب مجوز از وزارت کشور توان ایستادگی و بلند شدن در برابر هر نوع انتقادی را از سوی خودیها خواهند داشت اما به هر حال آنچه میبینیم و شنیده میشود گویای این مطلب است که جریان جدیدی در دل اصلاحات پا گرفته است.
راستی؛ نام ندا برخواسته از «نسل دوم اصلاحات» بوده یا تعبیری بر پایه نام ندا آقا سلطان است که در فتنه سال ٨٨ کشته شد.
آیا این تشابه اتفاقی بوده؟ شاید هم برخی زمزمهها مثل واکنشهای تند پیران اصلاحات و یا حتی اخبار ضد و نقیض از وزارت کشور جهت شبهات موجود پیرامون این نام، نداییها را بر آن داشت تا سعی در تعویض نام تشکل خود کنند و با گذاشتن «ی» دوستی، در صدد رفاقت این کلمه (ندا) با ایرانیان (ندا + ی + ایرانیان = ایرانیان) بر آیند!!!