بی توجهی به هشدارها و دغدغه های مراجع تقلید و علما و مردم مومن کشورمان و اتخاذ سیاست تسامح و تساهل از سوی مسئولان مختلف به مقولات مختلف فرهنگی و تهاجم فرهنگی آشکار در سطح جامعه، در حال عبور از مرز خطر است.
این روزها و در شرایطی که صدها شبکه ماهواره ای، وسایل مختلف ارتباطی با قابلیت دسترسی آسان و ارزان و سایر اقلام مصرفی و ضدفرهنگی در یک تهاجم گسترده و آشکار علیه اسلام و انقلاب و ترویج فرهنگ پوچ گرایی برای جوانان در تکاپوی شبانه روزی هستند، اما برخی مسئولان (عامدانه یا سهوی) نه تنها چشم خود را بر این هجوم همه جانبه بسته اند، بلکه در تلاش هستند تا هرچه بیشتر به این لجام گسیختگی فرهنگی میدان فعالیت بیشتری داده و حتی در سخنرانی های خود، نهادهای انتظامی و امنیتی را از اعمال اسلام برحذار داشته و تنها به رعایت قانون فرامی خوانند.
با توجه به مسایل مذکور، آیا جای نگرانی و دلواپسی جدی برای عموم مردم و خانواده های متدین و مسلمان ایرانی، به ویژه در کلانشهرها وجود ندارد؟
آنان که اهل مطالعه هستند و سرگذشت پیشنیان را خوانده اند، به خوبی از بلایی که بر سر مسلمانان در اندلس اسپانیا آمد، آگاه هستند. دو عامل مهم، قدرت بزرگ مسلمانان را در آن دیار دچار اضمحلال و در نهایت فروپاشی قرار داد: تفرقه و فساد اخلاقی.
قدرت تمدن اسلامی در اندلس به جایی رسیده بود که فردی همچون "لاين پل" مستشرق انگليسى، در این باره نوشته است: "اسپانيا هشت قرن در دست مسلمانان بود و نور تمدن آن، اروپا را نورانى ساخته بود... علوم و ادب و صنعت فقط در همين سرزمين اروپايى رونق داشت و از همين رهگذر بود كه علوم رياضى، فلكى، گياه شناسى، تاريخ، فلسفه و قانونگذارى فقط در اسپانياى اسلامى تكميل شده و نتيجه داده بود."
نیز، دكتر مارتينز مونتابث، مستشرق اسپانيايى، اظهار داشته که: "اگر حاكميت هشت قرنی اسلام بر اسپانيا نبود، هرگز اين كشور وارد گردونه تاريخ تمدن نمى شد. اين دوره در حالى كه اروپاى همسايه، اسير تيرگى جهل و عقب ماندگى بود، روشنايى خرد و فرهنگ را به آنجا منتقل كرد."
همچنین، پرفسور دالماس، استاد بيماريهاى زنان دانشكده پزشكى مونته پليه، می گوید: "تمدن مسلمانان منحصر به فن معمارى و نقش و نگار ساختمانها و مساجد پرشكوه نيست، بلكه شامل بسيارى از علوم و معارفى مىشود كه اساس علوم جديد به خصوص علوم گياه شناسى و پزشكى است."
اقتدار تمدن اسلامی در اسپانیا اما با دو عامل رو به افول و در نهایت سقوط نهاد: تفرقه و فساد اخلاقی.
در موضوع تفرقه، اختلاف و دشمنى ميان دو گروه از اعراب مضرى و قحطانى سر بر آورد و هيچگاه به پايان نرسيد و هرگاه كه قدرت به دست يكى از آن دو مى افتاد، بر ديگرى ستم مى كرد و گروه مقابل به كارشكنى مى پرداخت. از نتايج شوم اين درگيرى ها، روى آوردن دو گروه مخالف به سوى دشمن مسيحى بود (كه براى چنين روزهايى لحظه شمارى مى كرد) و با باج دادن به مسيحيان، از آنان عليه يكديگر كمک مى خواستند و دشمن پليد نيز با نقشه هايش، آتش جدايى را شعله ورتر مى كرد.
اما مساله فساد اخلاقی، پایه مهم و اثرگذار دومی بود که در فروپاشی تمدن اسلامی در آندلس موثر واقع شد. فراگيرشدن فساد در سطح حاكميت و جامعه، آنان را از توجه به صلاح و سلامت و پيشرفت جامعه بازداشت و حميت و غيرت دينى را در آنها از بين برد و آنچه كه برايشان اهميت داشت، قدرت طلبى و خوشگذرانى بود. آنگاه كه حاكمان به عيش و عشرت آشكار پرداختند، مردم بسيارى از پى آنان روانه گشتند و دشمن مسيحى با طرحى شيطانى، ضربه اى سخت بر پيكر جامعه اسلامى اندلس وارد ساخت. مسيحيان شمال، قراردادهايى را با حاكمان مسلمان بستند و طبق آن آزادانه به ايجاد تفريحگاه و مدرسه و انجام تجارت بين مسلمانان پرداختند؛ در مدارس خود به فرزندان مسلمان، افكار دينى مسيحيت را القا مى كردند و با به گردش درآوردن دختران زيباروى مسيحى در تفريحگاهها، جوانان مسلمان را به آنجا مى كشاندند و با ترويج خريد و فروش مشروبات الكلى، مردم مسلمان را از اعتقادات دينى خود دور مى ساختند و به اين طريق فساد را در تمام پيكره جامعه اسلامى رسوخ دادند و آن را از درون تهى كردند. بدين ترتيب بود كه توان مقاومت را از آنان گرفتند.
حال، با توجه به دو عامل فوق، به ویژه مساله دوم که "فساد اخلاقی" است، آیا نباید سکوت کنونی جامعه اسلامی نسبت به ترویج بی بندوباری و فساد علنی در سطح جامعه شکسته شود؟!
امت منتظر کیست؟ مسئولی که علنا به آوازه خوان ها اجازه فعالیت می دهد یا دیگری که نیروی انتظامی را از اجرای اسلام برحذر می دارد؟!
آیا نباید از سرگذشت تمدن اسلامی در اندلس عبرت جدی گرفت؟
این روزها، وضعیت حجاب در کلانشهرها، به ویژه تهران بزرگ، به مرز فاجعه نزدیک شده است. پوشش هایی که بعضا از بی پوششی هم بیشتر جلب توجه می کند، حضور خیابانی مانکن هایی که کاملا مشخص است به صورت سازمان یافته مشغول ترویج ویروس بی حیایی و بی عفتی هستند، و تلاش آشکار دشمن برای هرزه پروری جوانان اسلامی تا آنان را به سمت پوچی سوق دهند.
سکوت را باید شکست و طرحی نو در انداخت. البته با رفتارهای غیرقانونی و هرج و مرج و بی نظمی نه تنها اتفاقی نمی افتد، بلکه به همان مساله خطرناک دوقطبی شدن و تفرقه دامن زده می شود اما باید وارد میدان مبارزه در این مساله بسیار مهم شد.
مطمئنا گزینه های نظامی و دشمنان بیرونی در ایران اسلامی هیچ غلطی نمی توانند بکنند اما آنچه که جای نگرانی و دلواپسی است، تهی شدن امت از درون است.
به هوش باشیم که مبادا ایران اسلامی، پای در مسیری نهد که پیش از این، مسلمانان اندلس در اسپانیا آن را پیمودند و سرنوشت تلخ و رقت باری را در تاریخ به یادگار گذاردند.
قطعا با پیش کشیدن این مباحث، عده ای گرگ صفت در لباس میش، جنجال می آفرینند که فساد اقتصادی و اختلاس و... دریابید اما نکته تامل برانگیز اینجاست که هر دو مقوله فساد اقتصادی و اخلاقی، سر در یک آخور دارند و از یک منبع متمرکز تغذیه و هدایت می شوند. در هیچیک از اختلاس های صورت گرفته تاکنون، یک فرد حزب اللهی و انقلابی دست نداشته است بلکه اکثرا، دلبستگان به غرب یا افرادی پناهنده به دامان آنان بوده اند. بنابراین، نباید فریب این بازی کثیف را خورد که اول آن و سپس این. با فساد، در همه ابعاد اقتصادی و اخلاقی و سیاسی و... باید با قاطعیت برخورد شود.خیبرآنلاین