19 شهریور 1396 جریان فتنه ،

هشدار- نفوذی‌هایی که تا بیخ گوش مسئولان پیش رفتند

 هشدار- نفوذی‌هایی که تا بیخ گوش مسئولان پیش رفتند

 

  اعترافات تاج بخش از نحوه همکاری با بیگانگان و شروع فعالیت علیه نظام

به گزارش پایگاه عدالت خواهان گلستان"جاسوسی سابقه‌ای به قدمت تاریخ دارد که نه تنها در زمان جنگ، بلکه در زمان صلح نیز برای اقتصادی، سیاست خارجی و روابط بین‌المللی‌ کشور‌ها مهم و محوری است و به صورت سازمان یافته از ابتدای شکل‌گیری دولت‌ها و برقراری روابط بین آن‌ها پدید آمده است.

نباید تصور کرد که جاسوسی در سطح دنیا محدود به سازمان‌های جاسوسی «سیا» در آمریکا، «ام.‌ای. پنج» و «ام.‌ای. شش» در انگلستان، «موساد» در اسرائیل و «کا. گ. ب» در اتحاد جماهیر شوروی سابق می‌شود بلکه این پدیده می‌تواند توسط اشخاص و تشکل‌های گوناگون با هدایت سرویس‌های مختلف به وقوع بپیوندد و معمولاً بخشی از یک تلاش سازمان یافته از سوی دولت‌ها یا شرکت‌ها است که علیه دشمنان بالقوه و بالفعل و رقبا صورت می‌گیرد.

هر چند اهداف نظامی در درجه نخست اولویت قرار داشته است اما بسیاری از کشور‌ها، هم علیه دشمنان و هم متحدان خود، اقدام به جاسوسی می‌ کنند و با اتخاذ سیاست‌های خاص که هیچ نشانه‌ای از جاسوسی، در آن وجود ندارد وحتی با به کارگیری افراد و مهره‌های داخلی تا بیخ گوش مسئولان نفوذ پیدا می‌کنند و اقدام به جمع آوری اطلاعات می‌کنند.

یحیی کیان تاج بخش نیز یکی از همین مهر‌های نفوذی بوده که به عنوان نماینده مخفی بنیاد آمریکایی سوروس در ایران فعالیت می‌کرد.

کیان تاجبخش در سال ۸۶ به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی و تلاش برای بر اندازی نرم» دستگیر شد و پس از ۴ ماه حبس با سپردن وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.

وی همچنین ۱۸ تیرماه ۸۸ برای بار دوم دستگیر شد و در چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات محاکمه شد.

تاجبخش به «اقدام ضد امنیت ایران از طریق عضویت در شبکه اینترنتی مربوط به‌گری سیک عضو سازمان سیا و عناصر بیگانه در جهت تحریک مردم به آشوب و اغتشاش در انتخابات ریاست جمهوری، جاسوسی و ارتباط با عناصر بیگانه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، قبول سمت مشاوره بنیاد برانداز سوروس در ایران در جهت طراحی براندازی نرم علیه نظام جمهوری اسلامی، فعالیت تبلیغی علیه این نظام از طریق شرکت در تجمعات غیر قانونی و ایجاد شبهه تقلب در نتیجه انتخابات و سلب اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت، اخلال در نظم عمومی و ایجاد ترس و وحشت در جامعه» متهم شد.

یحیی کیان تاج‌بخش در در تیر ماه ۸۶ در برنامه تلویزیونی «به اسم دموکراسی» نحوه همکاری خود را با بیگانگان تشریح کرد و در معرفی خود اظهار داشت:

متولد ۱۳۴۰ تهران هستم و در سن حدود هفت یا هشت سالگی به مدرسه شبانه‌روزی در انگلیس رفتم. در آن زمان پدر من در دفتر فرح پهلوی به عنوان مسئول روابط عمومی کار می‌کرد. در سال ۱۹۷۵ به سوئیس رفته و با عنوان کارمند اداری سازمان ملل شروع به کار کرد.

وی اضافه کرد: من ادامه تحصیلاتم را در انگلیس تا فوق لیسانس ادامه داده و در سال ۱۹۸۴ با فوق لیسانس مدیریت شهری از انگلیس به نیویورک که مادرم در آنجا اقامت داشت، رفتم. در آمریکا تا حدود سال ۱۹۹۷ من هیچ توجهی به مسائل ایران نداشتم. زبان فارسی بلد نبودم و تا آن زمان تقریبا هیچ علاقه‌ای به مسائل ایران نداشتم.

یحیی کیان تاج‌بخش در ادامه بیان داشت:

در نیویورک با بیژن خواجه‌پور برای بار اول آشنا شدم. وی به من توصیه کرد زمانی که به ایران سفر کردم با مجله گفتگو همکاری کنم و مجله گفتگو را مجله‌ای معرفی کرد که در آن به اصطلاح، مفاهیم جدید مربوط به دموکراسی و جامعه مدنی مورد بحث واقع می‌شد.

وی ادامه داد: در‌‌ همان سفری که خواجه‌پور به نیویورک داشت من در یک محل دیگری با ایشان ملاقات کردم و وی در یکی از دفا‌تر متعلق به بنیاد سوروس در مورد انتخابات و تاسیس شوراهای شهر در ایران سخنرانی داشت. این یکی از اولین دفعاتی بود که من در مورد این مقوله چیزی می‌شنیدم.

همچنین یحیی کیان تاج‌بخش بیان داشت: دیدیم که یک بعد پروژه برنامه‌های آشکار است و یک بعد دیگر نهادسازی، فرهنگ‌سازی و شبکه سازی ولی بعد سوم در واقع اهداف دراز مدت بنیاد سوروس هست که محتوای آن پیاده کردن فلسفه جامعه باز است.

کیان تاجبخش اظهار داشت: سرمایه اجتماعی کتابی بود که من تالیف کردم، این کتاب قبلا توسط دفتر مطالعات سیاسی وزارت کشور به فارسی ترجمه شده بود و کتابی مهم در علوم سیاسی در آمریکا و متعلق به «پاتلان» بود چند سال بعد من کتاب دیگری درمورد سرمایه اجتماعی نوشتم و این سبب شد که این مقوله سرمایه اجتماعی قابل تدریس بشود، بنابراین من در یکی از کلاسهای دوره دکترای دانشگاه تهران این بحث را طرح و تدریس کردم، این باعت شد که افراد مختلف از جمله چندتن از شاگردانم همین موضوع سرمایه اجتماعی را به عنوان رساله دوره دکترای خود انتخاب کنند و بعدا مقالات علمی خود را راجع به اینگونه مسایل بنویسند، پس از مدتی بعضی از این افراد و شاگردان در دستگاههای دولتی از جمله در وزارت کشور و سازمان شهرداری‌ها صاحب سمت و مسوولیت‌های رسمی شدند علاوه بر این، اینها- مقوله و مفهوم سرمایه اجتماعی در داخل مجلات رسمی وزارت کشور که برای تمام شهرداریهای کشور ارسال می‌شد- برای اولین بار مطرح شد. بعنوان حکمرانی خوب و سرمایه اجتماعی محلی در واقع این مقوله اشاعه پیدا کرد تا آنجا که متوجه شدم که این بحت در داخل بعضی از شعارهای انتخاباتی هم بتدریج جای گرفت.

تاجبخش پس از آن افزود: هدف دراز مدت بنیاد سوروس برای پیاده کردن آن فلسفه جامعه باز و حرکت کردن آنجامعه یا جامعه‌ای به سمت جامعه باز- این است که بین حاکمیت و ملت شکاف ایجاد بشود و از طریق این شکاف آن قسمت‌های جامعه مدنی که برمبنای جامعه باز شکل گرفته و توانمند شده - روی آن حاکمیت به منظور تغییر رفتارش فشار اعمال کند، این احتمال دارد شکل شتاب زده‌ای داشته باشد (اگر درجایی مثل گرجستان باشد) و درجایی دیگر می‌تواند شکل تدریجی به خود بگیرد و تغییر رفتار‌ها شکلی تدریجی و نرم داشته باشد برای ایجاد چنین شکافی می‌گوید- یا دولت مرکزی یا حاکمیت مرکزی باید تضعیف بشود یا آن بخش جامعه مدنی یا بخش عمومی را که همراه با آن حاکمیت نیست، باید توانمند باشد. سرمایه گذاری بنیاد سوروس بعد از فروپاشی نظام کمونیسم و شوروی این باید باشد که جهان اسلام را هدف قرار دهند و همین امر‌‌ همان حالت «اتو پیک» را مجددا و استراتژی دراز مدت این بنیاد را نیز نشان می‌دهد یعنی درواقع تا بحال بیشتر برنامه‌ها و سرمایه گذاریهای بنیاد سوروس در داخل اروپای شرقی - آسیای مرکزی و جماهیر شوروی سابق قرار داشته است ولی الان بطور محاوره‌ای اگر عنوان کنیم آن بنیاد احساس می‌کند که کارشان در آنجا اگر تمام نشده باشد الان تمام شده و دارد به سمت کشورهای اسلامی از جمله ترکیه، کشورهای عرب، پاکستان، افغانستان وسایر این‌ها به پیش می‌رود.

کیان تاجبخش در ادامه برنامه اظهار داشت:

شواردنادزه خودش نقل کرد که خیلی از ناآرامی‌ها و تحولاتی که در گرجستان اتفاق افتاد از طریق حمایت‌های نهادهایی بود که از طرف بنیاد سوروس حمایت می‌شدند و این بر می‌گردد به آن «بعد دو» و آن اهمیت بعد دو چیست که آن توانمند ساختن نهادهایی است که با بنیاد سوروس در ارتباط هستند، در شرایط خاصی بلافاصله می‌توانند مورد حمایت بنیاد سوروس بشوند چه ازانتقال پول و استفاده برای رسانه برای اعتراضات خیابانی و برای فعالیت‌های مختلف در انتخابات و غیر انتخابات، بتدریج در دو سال گذشته که من قرارداد مشاوره‌ای داشتم در چند جلسه بسته بیشتر با مدیران ارشد نکاتی شنیدم.

یحیی کیان تاجبخش افزود:

این باعت می‌شود که با پیشبرد این برنامه، آنچه در ایران اتفاق می‌افتد و یک مدل دمکراسی غربی دارد با «ان جی او» توانمند ساز و تقویت می‌کند و چون این یک تعارض شاید در شکل‌های اولی برای تصمیم گیری و دور هم نشستن شباهتی با هم داشته باشند ولی نهایتا بر مبنای فلسفه، اصول و سنت چه فرهنگ رسمی چه قوانین رسمی تعارضی بالاخره پیش می‌آید این می‌شود که در واقع این شکاف بین حاکمیت و ملت از طریق آنجامعه مدنی محلی نتیجه این کار خواهد بود، بوش آمده است که بگوید ما می‌خواهیم دنیا را برای دمکراسی آماده کنیم ولی از دهنش در آمده است که ما می‌خواهیم دنیا را برای خودمان آماده کنیم بعد بلافاصله گفته است نه منظورم یعنی دمکراسی و هانتیگتون در پاورقی می‌گوید‌‌ همان حرف اولی.

همچنین در توضیح شروع فعالیت‌های تاج بخش علیه نظام و انقلاب باید گفت:

«کیان تاجبخش» پس از حضور در «دوسالانه شبکه ماموران مخملی» به ایران بازگشت و سه ماه بعد (آبان ۱۳۸۵) حسب حوزه کار خود در گروه مطالعات شهری «انجمن جامعه‌شناسی ایران» برنامه‌های بنیاد صهیونیستی «جرج سوروس» را برای «انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا» اجرا کرد.

وی در آبانماه ۱۳۸۵ تلاش‌های خود را برای بازگرداندن قدرت از دست رفته شورا‌ها به مدعیان اصلاح طلبی آغاز کرد و با برگزاری سلسله کارگاههای مطالعاتی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، از «مصطفی تاج‌زاده» (عضو ارشد احزاب مجاهدین انقلاب اسلامی و مشارکت) برای سخنرانی با موضوع «تاسیس شورا‌ها در ایران» دعوت کرد. سخنرانی‌هایی که یک تبلیغات زودهنگام در پس نقاب «مطالعات آکادمیک» برای طیف سکولار و لیبرال اصلاح طلبان محسوب می‌شد.

تاجبخش تئوریزه کردن اهداف بنیاد سوروس را منحصر به راه اندازی کارگاه‌های مطالعاتی نکرد. وی اگرچه مدرس رسمی دانشگاههای ایران نبوده، اما از سال ۱۳۸۳ با حضور در کلاس‌های «جامعه‌شناسی شهری» به عناوین مختلفی چون استاد «دانشگاه نوین تحقیقات اجتماعی نیویورک» پیرامون کیفیت «شبکه سازی اجتماعی» در مقام یک «سرمایه اجتماعی» سخن می‌گفت و به طرح اندیشه‌های «فرانسیس فوکویاما» می‌پرداخت.

فوکویاما که از تئوری پردازان نئومحافظه کار حاکم بر دولت بوش پسر است، از مخازن فکری مأموران «انقلاب مخملی» در جهان به شمار می‌رود.

«کیان تاجبخش» با چاپ کتاب «سرمایه اجتماعی اعتماد، دموکراسی و توسعه» در مهرماه ۱۳۸۵ که یک دکترینال اجتماعی و استراتژیک و الگویی ساختاری را برای سرمایه‌های پنهان براندازی نرم صورتبندی می‌کند، اندیشه‌های فرانسیس فوکویاما را در این حوزه به ادبیات شبه روشنفکری ایران وارد کرد؛ ادبیات و نگاهی که فعالان «کمپین دخترکان و پسرکان، در جستجوی امضاء» در گفتارهای خود به آن ارجاع می‌دهند و نام «تاجبخش» در پی نوشت یادداشت‌های آنان برای هم، نقش بسته است.

همگام با طرح «شبکه سازی» و «نهادسازی» اجتماعی بنیاد صهیونیستی سوروس در ایران، «کیان تاجبخش» حضوری پررمز و راز در حلقه فکری مجامع هنری لائیک داشت.

وی یکماه پیش از انتشار خبر بازداشتش به «خانه هنرمندان ایران» رفت و در مراسم رونمایی مجله فرهنگی و هنری «گالری» که در کشور هند منتشر می‌شود، به سخنرانی پرداخت.

دلال اطلاعاتی انستیتو «جامعه باز» در ایران که در کنار «علیرضا سمیع آذر» (مدیر پیشین موزه هنرهای معاصر)، مریم زندی (کارمند تلویزیون ملی درعصر پهلوی دوم)، ابراهیم حقیقی (گرافیست مائوییست و داور هنرهای تجسمی در فستیوال‌های شهرداری و موزه هنرهای زیبای تهران) و سفیر هندوستان به «خانه هنرمندان» دعوت شده بود، پیرامون مقاله‌اش در مجله هنری گالری سخن گفت.


علیرضا سمیع آذر که همگام با این مأمور مخملی به «خانه هنرمندان ایران» رفته بود، چند روز قبل‌تر از آن رابط ایرانی برگزاری نمایشگاه نقاشی «آرزو‌ها و رویا‌ها» در واشنگتن دی سی بود؛ نمایشگاهی که دفتر ویژه امور آموزشی و فرهنگی کاندولیزا رایس، به درخواست رئیس جمهور آمریکا، برای ارائه تصویری سیاه از هنر و جامعه ایران، برپا کرد.

حضور دو رابط همسو با اردوگاه فکری نئومحافظه کاران در خانه هنرمندان (سمیع آذر و تاجبخش) در مراسم رونمایی از نشریه‌ای هنری که بنای ساخت حلقه‌ای ارتباطی میان فعالان هنری داخل کشور با بیگانگان را داشت، پرسش‌های فراوانی را ایجاد کرد.

یحیی کیان تاجبخش ۱۵ خرداد ۱۳۸۶ (۱۱ ماه May سال ۲۰۰۷) به جرم اقدام علیه امنیت کشور، جاسوسی و ارتباط با عناصر بیگانه علیه نظام، قبول سمت مشاوره بنیاد سوروس در ایران در جهت طراحی براندازی نرم علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، فعالیت تبلیغی علیه نظام و ایجاد شبهه جعل و تقلب در نتیجه انتخابات و سلب اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت و مراجع رسمی کشور بازداشت شد.

یحیی کیان تاج بخش به اتهام دست داشتن در اغتشاشات پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری مجددا بازداشت و در حاشیه نخستین جلسهٔ دادگاه رسیدگی به اتهامات ۳۰ تن از طراحان و هدایتگران آشوب‌های بعد از انتخابات، نقش این موسسات مطالعاتی در آمریکا را افشا کرد:

«سازمان‌های آشکار دولتی آمریکایی مانند) NED بنیاد اعانهٔ ملی برای دموکراسی) در کشورهایی فعال هستند که آمریکا در آنجا حضور رسمی دارد و می‌تواند دفتر ترویج دموکراسی را بازگشایی کند، اما در ایران که پایگاه رسمی ندارد، باید از نهاد‌های پوششی استفاده کند وورود بنیاد سوروس در پروژهٔ ایران از این جهت بود که در یک مورد، سهراب رزاقی از دوستان آقای سعید حجاریان از سوروس بیش از ۳۰۰ میلیون تومان برای عملیاتی کردن یک برنامه پنج ساله دریافت کرده است. (دادگاه ۸۸، دفاعیات کیان تاج بخش، ج ۲، ص ۱۸۰ -۱۹۷)

آنچه مشخص بوده بر این اساس است که نقاط ضعف موجود در برخی سیستم‌ها و در رصد به کارگیری افراد برای فعالیت در منصب‌های مختلف موجب خواهد شد تا دستیابی به موقعیت و منافع خاص زمینه ساز فعالیت آن‌ها با سرویس‌های جاسوسی شود و در قلمرو کشور هدف، برای معاندین دست به فعالیت زنند.

از سوی دیگر سرویسهای جاسوسی نیز با محک افراد مسئله دار که آمادگی سرسپردگی با بیگانگان را دارند، اهداف و نقشه‌های خود را در قالب پوشش‌های مختلف مثل بازرگانی، دیپلماتیک، فرهنگی، اجتماعی، رسانه‌ای، علمی، خدماتی و... به کار می‌گیرند و با استفاده از روش‌های جاسوسی و ابزار متنوع و منحصر به فرد، مهره‌های حاضر در کشور هدف را در شبکه‌های جاسوسی و عوامل عملیاتی خود هدایت می‌کنند.

 

رضا رفیعی، از جاسوسی به نفع بیگانگان تا راه‌اندازی شبکه برای حزب اعتماد ملی

 

حوزه خبری و روزنامه نگاری به دلیل وسعت آزادی در عرصه کار و فعالیت، از جمله مهم‌ترین اهداف دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی هستند چراکه آن‌ها باور دارند افراد حاضر در این حیطه به دور از هر سوءظنی آزادی عمل بیشتری برای دستیابی به اطلاعات خواهند داشت.

دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی نیز با به کارگیری شیوه‌های مختلف سعی خود را در به خدمت گرفتن این افراد برای کسب اطلاعات لازم و موردنیاز به کار می‌گیرند و در این راستا حتی به اعطای امتیازات مختلف، وعده‌های چشمگیر و مبالغ کلان متوسل می‌شوند.

اسناد مختلف همواره حکایت از پشت پرده‌های نفوذ خبرنگاران تا بیخ گوش مسئولین و کسب اطلاعات برای خروج آن‌ها از کشور داشته است.

رضا رفیعی فروشانی روزنامه‌نگار و نماینده سابق «مجله تایم» در ایران بود که در ششم تیرماه سال ۸۸ توسط نیروهای امنیتی به اتهام جاسوسی دستگیر شد.

 

خبرنگاران جاسوس + عکس/// در حال ویرایش

 
اقدام علیه امنیت ملی کشور از طریق جاسوسی به نفع بیگانگان و اجانب، تلاش در جهت راه‌اندازی شبکه‌های غیرقانونی ماهواره‌ای خصوصی برای حزب اعتماد ملی و برقراری ارتباط با عناصر وابسته به سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و امارات متحده عربی از جمله اتهامات وی بود.

 
رفیعی از حامیان کاندیداتوری مهدی کروبی از سران فتنه بود که به درخواست حزب اعتماد ملی اقدام به راه‌اندازی یک شبکه تلویزیونی شخصی کرد و بیش از ۴۰۰ هزار دلار در این زمینه سرمایه‌گذاری کرد اما هرگز اجازه راه‌اندازی این شبکه از سوی مسئولان صادر نشد.

رضا رفیعی در کنار رئیس دولت اصلاحات

 
رفیعی بعد از انتخابات با حضور مستقیم در اغتشاشات ۸۸، گزارش لحظه به لحظه حوادث و شلوغی‌های تهران را از طریق عکسبرداری و تصویربرداری به وسیله تلفن ماهواره‌ای، ایمیل و سایت فیس بوک به خارج از کشور و به عناصر و عوامل سرویسهای جاسوسی آمریکا و امارات متحده عربی منتقل می‌کرد.

رضا رفیعی در کنار رئیس دولت اصلاحات
 
 

در کیفر خواست این متهم اقداماتی به شرح ذیل درج شده است:

۱- نفوذ در احزاب سیاسی و تاسیس NGO با هدف تاثیرگذاری و استحاله چهره‌های سیاسی، منتسبین و منصوبین آن‌ها در راستای براندازی نرم.

۲- عضویت و ارتباط گسترده با موسسات آمریکایی و نهایتا ادامه ارتباط به منظور فراهم کردن حضور مسئولین موسسه تایم درکشور با هدف تاثیرگذاری القایی بر روی مسئولین نظام و انجام تحقیقات در ماجرای ایران گیت برای آن موسسات.

۳- برقراری ارتباط با عناصر وابسته به سرویس اطلاعاتی آمریکا بنام خانم نورا و استمرار این ارتباط و نهایتا ارسال اخبار و اطلاعات کشور درجریان اغتشاشات بنابه درخواست خانم مذکور (توضیحا اینکه خانم نورا قبلا از وی برای ملاقات با افسران سیا دعوت به همکاری کرده بود)

۴- تلاش گسترده درجهت ایجاد شبکه غیر قانونی ماهواره‌ای خصوصی برای حزب اعتماد ملی (علیرغم مخالفت شورای امنیت ملی) با ایجاد چنین شبکه‌ای و انجام لابی ونشست با آقایان کروبی – فرزندان و نمایندگان ایشان درایران و امارات و هماهنگ نمودن این اقدامات با سرویس امارات و انجام ملاقات با خانم جلیان برنز از مسوولین پایگاه براندازی آمریکا علیه ایران در دبی.

۵- شرکت دربرنامه آموزشی و آزمون شبکه BBC درقبرس که با حضور ۲۰ نفر از ایرانیان برگزار شد.

۶- ارتباط با یکی از عناصر اطلاعاتی آمریکا بنام خانم می‌سی مبشر که درجریان اغتشاشات متهم موظف به انتقال اطلاعات لحظه‌ای به وی بوده است توضیح اینکه خانم می‌سی درجریان حمله آمریکا به عراق با حضور دربغداد و همچنین جنگ اسرائیل علیه لبنان با حضور درجنوب لبنان برای آمریکائی‌ها فعالیت نموده است.

۷- جاسوسی به مدت دوسال به عنوان منبع کد دار با اخذ حقوق ماهیانه برای سرویس امارات که مستقیما با سرویس اطلاعات آمریکا و انگلیس مبادلات اطلاعاتی دارند درهمین خصوص متهم نسخه‌ای ازکلیه اخبار و اطلاعات جمع آوری شده را دراختیار سرویس اطلاعاتی امارات قرار داده

۸- ارتباط و ارسال اخبار اغتشاشات برای خانم آزیتا اردلان از عناصر فعال سلطنت طلب مقیم آمریکا

۹- جمع آوری اطلاعات آثار اجتماعی و اقتصادی ناشی از تحریم های آمریکا درایران و انتخابات برای شبکه ماهواره‌ای V-O-A، و انجام ملاقات های متعدد با خانم نازی بیگلری از عوامل شبکه دردبی

این جاسوس به مدت دوسال به عنوان «منبع کد دار» با اخذ حقوق ماهیانه برای سرویس امارات که به طور مستقیم با سرویس اطلاعات آمریکا و انگلیس مبادلات اطلاعاتی دارند، فعالیت می‌کرد که دادگاه بدوی برای این اتهامات، او را به ۷ سال زندان محکوم کرد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به سه و نیم سال حبس قطعی تعزیری کاهش یافت. وی پس از حدود دو سال حبس در خرداد سال ۹۰ از زندان آزاد شد.

 

"کلوتیلد ریس" یک معلم ساده زبان بود یا جاسوس هسته‌ای؟

 

 

وارد ساختن ضربه به پیکره جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب اسلامی از جمله اهداف مهم کشورهایی بوده است که از استقلال طلبی و رفتارهای ضد استکباری ایران کینه به دل داشتند.

بر همین اساس کشورهای مختلفی چون انگلیس و فرانسه از جمله گزینه‌هایی بودند که همواره در صدد پیدا کردن راه نفوذی برای خروج اطلاعات کافی و وافی از ایران جهت پیاده ساختن اهداف خود بودند.

یکی از این نفوذی‌ها فرانسوی کلوتیلد ریس بود که در جریان فتنه ۸۸ اقدام به «جمع‌آوری اطلاعات» کرده بود.

کلوتیلد ریس استاد زبان یا جاسوس هسته‌ای

کلوتیلد ریس قبل از انتخابات سال ۸۸ به عنوان دانشجوی جغرافیای سیاسی و همچنین یک استاد زبان فرانسه برای یک فرصت ۶ ماهه مطالعاتی در دانشگاه اصفهان به ایران سفر کرده بود. اما یکی از اهداف سفر وی «جمع‌آوری اطلاعات» در رابطه با برنامه هسته‌ای ایران بود که در این رابطه در فواصل ماه‌های ژوئن تا سپتامبر ۲۰۰۷ یک دوره «کارورزی» را درباره فن‌آوری هسته‌ای در «کمیساریای انرژی اتمی» فرانسه ‌گذراند تا بابت ماموریتش با آشنایی بیشتری اقدام کند.

ریس از جمله مهره‌های سفارتخانه فرانسه بود که به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق حضور در تجمعات و اغتشاشات ۲۵ و ۲۷ خرداد ماه سال ۸۸ و همچنین جمع‌آوری اخبار، اطلاعات و تهیه تصاویر از این اغتشاشات و ارائه آن به وابسته علمی سفارت فرانسه توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. زمانی که وی بازداشت شد و در دادگاه تهران به جرایم خود اعتراف کرد، وزیر خارجه وقت فرانسه برنارد کوشنر، در مصاحبه‌ای گفت: «کشورش آنقدر احمق نیست که یک دختربچه را برای جاسوسی به ایران اعزام کند و او فقط یک معلم ساده زبان است.»

اقدام علیه امنیت ملی از طریق حضور در تجمعات و اغتشاشات مورخه ۲۵ و ۲۷ خرداد ماه و همچنین جمع‌آوری اخبار، اطلاعات و تهیه تصاویر از این اغتشاشات و ارائه آن به وابسته علمی سفارت فرانسه از اتهامات ریس است.

در کیفرخواست این متهمه اعلام شده بود که با توجه به گزارش معاونت ضد جاسوسی وزارت اطلاعات مبنی بر احراز مجرمیت این تبعه فرانسوی تقاضا شده که نامبرده عادلانه محاکمه شود.

سرانجام بر اساس حکم اولیه دادگاه ریس به تحمل ۱۰ سال حبس در ایران محکوم شد که در جلسات تجدیدنظر این حکم به پرداخت جریمه نقدی معادل ۲۸۵ هزار دلار کاهش یافت.

وی بعد از پرداخت جریمه نقدی و پس از قریب به ده ماه بازداشت در اواخر اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ ایران را به مقصد فرانسه ترک کرد و مورد استقبال سران و مقامات ارشد این کشور قرار گرفت.

چند روز پس از آزادی ریس، نشریه‌های فیگارو و لیبراسیون فرانسه اعلام کردند که کلوتیلد ریس دارای «کد امنیتی» و درخدمت دستگاه اطلاعاتی فرانسه بوده و به این دلیل تاکنون صحبتی از این مسئله نشده که نگران جان او در ایران بودند.

«پیر سیرامی» یکی از مقامات ارشد سابق «سرویس اطلاعات جاسوسی خارجی فرانسه») دی جی اس ایی) گفت، ‌ «کلوتیلد ریس» که به اتهام جاسوسی، ۱۰ ماه در ایران حبس بود و به تازگی آزاد شد، با فرانسه و «دی جی اس ایی» همکاری خوبی داشت.

به نوشته نشریه انگلیسی «تلگراف»، «پیر سیرامی» ‌ گفت: «ریس به معنای کلاسیک کلمه،» جاسوس «نبود اما به سبک و سیاق انگلیسی کار می‌کرد، به عبارت دیگر، وی بر مبنای نیات خیرخواهانه برای کشور، اطلاعات را انتقال می‌داد. وی، رابط نماینده ما بود.»

سیرامی افزود: ریس درباره سیاست‌های داخلی ایران در آستانه برگزاری انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری و تاسیسات هسته‌ای در دست احداث در اصفهان - شهری که وی داستادیار دانشگاه آنجا بود- به ما اطاعات می‌داد.

سیرامی تصریح کرد، ریس استحقاق آن را دارد که از او به عنوان فردی فعال، بسیار همراه و همکار یاد شود.

کلوتیلد ریس نیز از جمله پرونده‌هایی جاسوسی بود که هرچند با پرداخت جریمه نقدی بسته شد اما شاید بهتر باشد رصد ورودی دانشجویان به کشور و استفاده از فرصت‌های مطالعاتی با جدیت بیشتری از سوی مسئولان صورت گیرد.

 

رکسانا صابری در مجمع تشخیص مصلحت چه می کرد؟

رکسانا صابری در مجمع تشخیص مصلحت چه می کرد؟

ایران از جمله کشورهای هدفی است که سرویس‌های جاسوسی سعی دارند افراد مختلفی را به استخدام خود درآورند تا با ورود به ایران مخفیانه‌تر و مطلوب‌تر به اطلاعات مهم مد نظر خود دست پیدا کنند.

بسیاری از افراد تصورات غیر متعارفی از جاسوسی دارند و اینگونه فکر می کنند که یک جاسوس باید اقدامات عجیب و غریبی انجام دهد اما این در حالی است که در عصر حاضر هر قدر طبیعی و معمولی تر جلوه کنند امکان موفقیت در جاسوسی بهتر خواهد بود.

بر همین اساس شخص جاسوس برای دستیابی به اهداف خود در پوشش های مختلف ظاهر می شود و تحت عناوین مختلف شغلی همچون توريست، ورزشکار، روزنامه‌نگار، هنرمند، دانشمند، محقق، پژوهشگر، بازرگان و...  به کشورهای هدف راه نفوذ پیدا می کنند و جاسوسی در قالب خبرنگاری از جمله همین مواردی است که در سال های اخیر به شدت افزایش یافته است.

بازداشت رکسانا صابری در بهمن ماه سال ۱۳۸۷ نیز یکی ار پر سر و صداترین پرونده‌های جاسوسی در ایران به شمار می‌رفت. صابری که تابعیت ایرانی- آمریکایی دارد، از پدری ایرانی و مادری ژاپنی در داکوتای شمالی متولد شده است و از سال 83 حدود شش سال قبل از دستگیری، در ایران و با مجوز دولت برای رسانه هایی چون "رادیوی عمومی آمریکا" (ان پی آر) و بی بی سی مشغول به کار بود. مجوز فعالیت وی از یک سال قبل از بازداشت توسط دولت تمدید نشده بود اما وی فعالیت خود را ادامه داد.

خبرنگاران جاسوس + عکس/// در حال ویرایش

"رکسانا صابری" به عنوان مترجم در مجمع تشخیص مصلحت، در پی جمع‌آوری "اسناد محرمانه" درباره حمله عراق به آمریکا بود

رسانه‌های غربی ادعا کردند که صابری در حال مطالعه برای تکمیل تحصیلات خود در رشته مطالعات ایران و روابط بین‌الملل در سطح فوق لیسانس و همچنین نوشتن کتابی در باره ایران بوده، اما این درحالی است که وی به عنوان "مترجم" در مجمع تشخیص مصلحت نظام کار می‌کرده و در پی جمع‌آوری "اسناد محرمانه" درباره حمله عراق به آمریکا بوده است.

خبرنگاران جاسوس + عکس/// در حال ویرایش

"رکسانا صابری" به عنوان مجری در کنسرت ضدانقلاب «امید برای ایران» در برلین ایفای نقش کرد

رکسانا صابری برای جاسوسی به نفع ایالات متحده، توسط دادگاه به هشت سال زندان و پنج سال تعلیق از فعالیت خبرنگاری محکوم شد اما این مجازات در دادگاه تجدید نظر به دو سال حبس تعلیقی تخفیف داده شد. وی پس از گذراندن چهار ماه در زندان به اتهام جاسوسی در اردیبهشت سال 88 از زندان آزاد و به همراه پدر و مادر خود ایران را به سمت آمریکا ترک کرد. رکسانا صابری بعد از آزادی همچنان فعالیت خود علیه جمهوری اسلامی ایران را ادامه می‌دهد و به عنوان نمونه در کنسرتی که در آستانه انتخابات سال 92 در برلین توسط سازمان‌ اطلاعاتی آلمان برای "حمایت از سران فتنه و اغتشاشات" برگزار شد، به عنوان مجری ایفای نقش کرده بود.

 

صادق قطب‌زاده، از همراهی با امام(ره) تا براندازی نظام! 

هویت قطب زاده

صادق قطب زاده (قطبی اصفهانی) فرزند حسین در تاریخ چهارم اسفند 1314 در تهران متولد شد. پدرش یک تاجر بازاری بود. آخرین سال‌های تحصیلات متوسطه وی مصادف با نهضت ملی شدن نفت بود که قطب زاده در جریان مبارزات ملی شدن صنعت نفت با جدیت شرکت می‌کرد. (1) پس از کودتای 28 مرداد، به عنوان نماینده دانش آموزان وارد نهضت مقاومت ملی شد و به فعالیت پرداخت. در سال 1337 برای ادامه تحصیل به امریکا رفت و در رشته زبان به تحصیل پرداخت.(2) اما پس از مدتی به دلیل بر هم زدن جلسه سخنرانی اردشیر زاهدی در واشنگتن، از آمریکا اخراج شد. پس از خروج از امریکا، قطب زاده پی درپی به کشورهای آسیایی، خاورمیانه و آفریقا مسافرت کرد. در سال 1343 به همراهی تنی چند از دوستانش به خاورمیانه عربی رفت و در آن جا مبارزه مسلحانه را علیه رژیم ایران فراهم کرد. در سال 1346 مجدداً به امریکا مراجعت کرد و برای بار دوم پس از چند ماهی از امریکا اخراج شد و به ناچار به کانادا رفت. در سال 1348 مجدداً به اروپا و خاورمیانه بازگشت که از این تاریخ به بعد تمامی فعالیت‌های او منحصر به انجمن اسلامی دانشجویان در اروپا و نهضت مقاومت ملی فلسطین بود.(3) پس از ورود امام به پاریس نیز قطب زاده از جمله کسانی بود که در کنار یاران امام فعالیت می‌کرد.

علی جنتی درباره فعالیت‌ها و شخصیت قطب زاده در این دوران می‌گوید: «صادق قطب زاده شخصیتی مشابه بنی صدر داشت، او مجرد بود و تا زمانی هم که به ایران آمد مجرد باقی ماند. به هر حال خیلی روحیات دینی نداشت، یعنی در همان زمان هم که درآن جا بود بسیاری از دانشجویان خارج از کشور پشت سر ایشان مسایلی از نظر اخلاقی مطرح می‌کردند. در هر صورت وی یک عنصر دینی شناخته نمی‌شد. من اختلاطش را با خانم‌ها می‌دیدم. با بسیاری از خبرنگاران به راحتی می‌نشست و صحبت می‌کرد. این دسته از مبارزان روحیات دینی خاصی داشتند؛ به ظاهر مسلمان بودند، نماز می‌خواندند و در اروپا سمبل نیروهای مبارز مسلمان بودند.»(4)
ساواک همواره به دنبال قطب زاده بود و حتی یک بار در 1353 برادر او را در ایران دستگیر کردند و به عنوان گروگان شش ماه در زندان نگه داشتند تا او خود را به ساواک معرفی کند، اما این کار بی نتیجه بود.

فعالیت‌های پس از پیروزی انقلاب

هنگام پیروزی انقلاب همراه امام به ایران آمد و در ابتدای پیروزی انقلاب از اعضای شورای انقلاب بود. علی جنتی درباره حضور لیبرال‌ها از جمله بنی صدر و قطب زاده در شورای انقلاب می‌گوید: «من با آقای قدوسی ارتباط نزدیک داشتم. یک روز به ایشان گفتم چرا بنی صدر و قطب زاده را در شورای انقلاب راه داده‌اند؟ اگر وضعیت اینها را نمی‌دانستند حداقل از کسانی که در خارج بودند سوال می‌کردند؛ آقای هاشمی رفسنجانی خبر دارد که این‌ها آدم‌های مذهبی و دینی و شایسته اطمینان نیستند. بعد هم مسایلی را که درباره بنی صدر می‌دانستم از نوع تفکر و نحوه زندگی خانوادگی برای ایشان توضیح دادم. ایشان گفت که آقایان هم دل خوشی از آن‌ها ندارند اما نظر امام این بود که باید در شورای انقلاب باشند که دیگران فکر نکنند آخوندها آمده‌اند تا همه مراکز قدرت را در اختیار خود بگیرند...»(5)
قطب‌زاده پس از روی کار آمدن دولت موقت عهده‌دار سرپرستی صداوسیما و سپس با حفظ سمت عهده دار وزارت امور خارجه دولت موقت گردید. پس از آن در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری شرکت کرد و در میان هفت کاندید نهایی انتخابات با کسب 48547 رأی، کمترین آرا را کسب کرد و هفتم شد.

از دست دادن مناصب و موضع‌گیری علیه نظام

به تدریج با از دست دادن مناصبش خط مشی سیاسی او هم تغییر کرد تا جایی که در برابر امام و نظام اسلامی به توطئه گری پرداخت. احمد عباسی، داماد سید کاظم شریعتمداری در این باره می‌گوید: «... پس از برکناری قطب زاده از سمت‌های رسمی اش در کشور و بعد از این که دیگر خانه نشین شد و دیگر اسمی از او مطرح نبود و فعالیت رسمی نداشت، گاهی شنیده می‌شد که ایشان می‌خواهد روزنامه‌ای دایر کند به نام والعصر مستقلاً. بعد می‌گفتند که نه پشیمان شده می‌خواهد دوستانی جمع آوری کند و در نهادها و سازمان‌های مختلف هم حتی رفقایی دارد و پیدا کرده است و آن موقع‌ها صحبت می‌کردند که می‌خواهد مثلاً یک تظاهراتی، اعتصاباتی راه بیندازد. یک جبهه گیری در برابر جمهوری اسلامی بکند و مخالفت‌هایی ابراز کند...»(6)

تدارک کودتا

قطب زاده پس از خانه نشین شدن به این نتیجه رسیده بود که جمهوری اسلامی از مسیر خود منحرف شده و برای بازگرداندن آن به مسیر اصلی راهی جز برخورد نظامی وجود ندارد. البته وی در بازجویی حرکت خود را براندازی نظام جمهوری اسلامی نمی‌داند و اعتقاد دارد اصلاً مسأله براندازی نظام جمهوری اسلامی مطرح نبود، بلکه نجات انقلاب و جمهوری اسلامی ایران از دست کسانی که به نظر وی صلاحیت حکومت کردن ندارند، مورد نظر بوده است. هدفی که قطب زاده برای حرکت خود ذکر کرده است، دقیقاً همان هدف کودتاگران نوژه بود که دو سال قبل از او با شکست مواجه شدند؛ این تفاوت که آنان تصریح می‌کردند که ما جهت نجات انقلاب از دست حضرت امام خمینی(ره) شروع به عملیات سیاسی کرده ایم.
صادق قطب زاده برای تحقق هدف خود حدود یک سال و نیم تلاش کرد. ارتباط با برخی از کشورهای منطقه، ارتباط با تنی چند از نظامیان و ارتباط با شماری از روحانیون مخالف، نمونه ایی از فعالیت-های خام و حساب نشده وی بود که قبل از آن که تعداد بیشتری را آلوده کند، دستگیر شد.

اعتراف به توطئه

قطب زاده شکل‌گیری توطئه برای براندازی نظام جمهوری اسلامی را این گونه بیان می‌کند: «از مدتی قبل، حدود سه ماه قبل، از یک سازمان افسری با من تماس گرفتند و بحث و گفتگویی پیرامون تحلیل ما از مسائلی که فعلاً در کشور ما می‌گذرد، شد. در این تحلیل من یک مقدار نقطه نظرهایی داشتم و آنها هم همچنین. بعد از قبول نقطه نظرهای من و چارچوبی که باید در آن باشیم، بحث و گفتگو راجع به قصد براندازی حکومت و نه نظام جمهوری شد که در اطراف بیت امام چه می‌توان کرد. بر این اساس، بحث اول آنها صحبت از محاصره بود و آنها درباره محاصره نقشه‌ای می‌خواستند. من این نقشه را توسط یکی از دوستان که تهیه شده بود به آنها دادم. یک نقشه عادی بود. آنها گفتند که این نقشه به نظر ما درست نمی‌آید و بنابراین لازم است که ما از نزدیک برویم و آن جا را ببینم. آنها رفتند و من یکی از دوستانی که در آنجا منزلی ـ بغل منزل امام ـ داشت معرفی کردم و اینها رفتند و آن منزل را دیدند. در مراجعت وقتی نشستیم صحبت کردیم، گفتند که این منزل محل بسیار مناسبی است برای انفجار، گفتند: خیلی خوب و بحث راجع به محل انفجار صورت گرفت که چگونه و به چه نوع. هفته بعد ـ که دو هفته قبل از دستگیری من بود ـ آمدند گفتند که سازمان ما تصمیم گرفته آنجا را از دو طریق بکوبد: یکی با توپخانه، یکی هم احیاناً با انفجار از داخل منزل ... هدف از بین بردن همه سران حکومت من جمله امام [بود]. من در بدو امر دو نوع حالت روانی در برخورد با قضیه داشتم، یکی مساله آری یا نه. منتها متاسفانه در وهله اول من گفتم خیلی خوب این مسأله را بررسی کنیم و ببینیم چه کار می‌شود کرد و «نه» نگفتم. آن‌ها رفتند و نقشه را بررسی کردند و هفته بعد آمدند و گفتند که ما فکر کردیم که هم نقشه کوبیدن آن جا باشد و هم به حالت خون خواهی امام، بقیه کارها را انجام بدهیم و مردم هم در این باره بیایند و در واقع گیج بشوند که به کدام سمت بروند. قرار شد که آن‌ها بروند و تمام این نقشه را مورد مطالعه قرار بدهند و چند روز قبل از اجرای نقشه، تصمیم نهایی در این زمینه گرفته شود. فی الواقع من از این که با این نقشه در اول آن مخالفت نکردم، از لحاظ روحی خودم ناراحت بودم و تصمیم داشتم که در جلسه نهایی که صحبت است، مطلقاً با کوبیدن جماران و منزل امام به - اعتبار عاطفی خودم نسبت به امام - جلوگیری بکنم؛ ولی البته [با] بقیه نقشه مثل گرفتن سپاه، کمیته، رادیو و تلویزیون، محاصره جماران، من کاملاً موافق بودم. این نقشه‌ای بود که در واقع انجام و عملی شد، یعنی تا آن مرحله؛ ولی همین طور که عرض کردم به تصویب نهایی نرسید و ما هم در واقع قبل از آن که اصلاً ماجرا به صورتی در بیاید، دستگیر شدیم.»(7)

ارتباط با خارج از کشور

کودتای قطب زاده ـ شریعتمداری نیز مانند دیگر کودتاهایی که در ایران صورت گرفته است، بی بهره از حمایت خارجیان نبود. شخصی به نام «ایل آلون» که از جامعه سوسیالیست‌ها بود، از نظر اقتصادی به قطب زاده قول پول و اطلاعات لازم برای انجام کودتا را داده بود. همچنین صورت اسلحه‌هایی که لازم داشتند، مقداری از آن‌ها را قطب زاده صورت کرده بود و قرار بود از طریق آقای ایل آلون تهیه بشود.(8) احمد عباسی داماد شریعتمداری در اعترافات خود درباره حمایت و تأیید خارجی‌ها از توطئه قطب زاده از زبان مهدی مهدوی، امام جماعت مسجد جامع قلهک که در توطئه قطب زاده مشارکت داشته است، می‌گوید: «این بنده [مهدوی] حدود یک ماهی بود در مسافرت بودم. از این جا ابتدا رفتم به سوریه و چند روزی در سوریه بودم. از آن جا سفری کردم به آلمان و در آلمان با بعضی از شخصیت‌ها و مقامات آلمانی ملاقات کردم و برای آن‌ها وضع ایران را تشریح کردم که در ایران اوضاع خیلی خراب است، مردم خیلی مخالف هستند و خفقان و فشار و این‌ها زیاد است و ناراحتی‌های مردم رو به شدت گذاشته. [است] مقامات آلمانی هم حرف من را تأیید کردند وگفتند: بله ما اطلاع داریم و این طور هست و ما هم با این وضع موجود ایران با آقایان نمی‌توانیم همکاری بکنیم و اگر یک نظام صحیحی، درستی و افراد صحیحی روی کار باشند، ما حاضریم با آن‌ها همکاری کنیم و رابطه داشته باشیم ... بعد از آلمان بنده سفری کردم به عربستان سعودی، هواپیما که نشست و خواستیم پیاده شویم آن جا از ما استقبال محرمانه‌ای کردند... برای ایشان هم بنده شروع کردم همان حرف‌ها که در آلمان زده بودم زدم که در ایران وضع اِلِه و بِلِه است، نارحتی زیاد است فشارها و مخالفت‌ها با رژیم زیاد است ... پس از صحبت‌های من [آن شخصی که به استقبال آمده بود] شروع کرد به صحبت کردن که او هم دل پری داشت از مقامات ایران و رژیم ایران می‌گفت: بله ایران منطقه را به آتش کشیده که ایران اِلِه و بِلِه کرده با این‌ها نمی‌شود کار کرد و ما هم آماده ایم اگر رژیم صحیحی در ایران باشد، همکاری کنیم و رابطه داشته باشیم. بعد با بعضی از مقامات دیگر در آن جا ملاقاتی دادند و ملاقات کردیم.»(9)

قطب‌زاده در اعترافات خود درباره همکاری با بعضی از افراد در خارج از کشور و کشورهای بیگانه می‌گوید: «من با آقایان نجفی و محمدحسینی و زارع و ریاضی [از عناصری که قرار بود با کودتا همکاری کنند] این بحث را بلا استثنا کردم که ما نباید به هیچ سیاستی و نیرویی در خارج ازکشور متکی باشیم. این بحث را نیز با آقایان حبیب زاده و کامبیزی در مدت طولانی نیز داشتم و مسوولیت سیاست خارجی به عهده من گذاشته شد. حتی یک مورد آمدند و گفتند که جلسه‌ای در استانبول یا آنکارا بوده است که رضا پهلوی و بختیار و آریانا و یکی دو نفر دیگر در این جلسه بوده‌اند. آقایان می‌خواستند ما سیاست خارجی خود را با این‌ها هماهنگ کنیم، اما من گفتم از لحاظ من هر کس هر کاری که می‌خواهد بکند، ولی من موافق این کار نیستم. قسمت دیگر مسأله ارتباط با یک سلسله افراد خارج از کشور بود. ارتباط من ارتباط امروز و دیروز نبوده و نیست، بلکه من این ارتباطات را در اثر 15، 16 سال زندگی در خارج از کشور پیدا کرده ام و با برخی از شخصیت‌های بین المللی سر و کار داشته ام و فعالیت‌های زیادی نیز در خارج داشته ام ... من می-خواستم از نظرات کلی کشورهای اروپایی و خاورمیانه و بلوک شرق راجع به اوضاع داخلی ایران مطلع شوم، زیرا من داشتم وارد کار تغییر حکومت می‌شدم و برای این کار نیاز به یک سلسله مسایل اطلاعاتی داشتم. به خاطر این مسأله بود که بر اساس آن یک سلسله تما س‌هایی با «ویل آلون» گرفته و ایشان هم با سوسیالیست‌های آلمان تماس گرفتند ... [سازمان سوسیالیست‌های آلمان] در10، 15 سال گذشته [سال 1361] شاید حدود یک هزار تلگراف به شاه سابق و دستگاه گذشته، راجع به زندانیان آن روز ایران زده بود. به همین دلیل با اعتقادی که به نقش عربستان سعودی در خاورمیانه داشتم، باید از نظرات آن کشور نیز مطلع می‌شدم. ولی در هیچ مورد ما به آن‌ها نگفتیم که می‌خواهیم چه بکنیم و در آینده قول دادن امتیازی به آنها بدهیم ... من در تمام عمرم تنها یک اسلحه کمری از برادر حافظ اسد گرفتم، آن هم هنگام مذاکرات با وی بود. بعدها نیز من این اسلحه را به برو بچه‌های مدرسه رفاه دادم.»(10)

شریعتمداری و کودتا

یکی از مسایل مهمی که در جریان کودتای قطب زاده مطرح شد، شرکت آیت الله شریعتمداری از مراجع تقلیدآن زمان در کودتا بود که منجر به سلب صلاحیت مرجعیت ایشان شد. آیت الله سیدکاظم شریعتمداری در سال 1282 ه.ش در تبریز به دنیا آمد، وی از شاگردان آیت الله عبدالکریم حائری بود که پس از وفات ایشان به تبریز رفت و در سال 1326 علیرغم تحریم دیدار با شاه از سوی علمای تبریز، ملاقاتی با شاه در مدرسه طالبیه تبریز داشت. همین امر ادامه کار وی را درآذربایجان دشوار ساخت و لذا در سال 1328 به دعوت تعدادی از طلاب و فضلا به قم رفت و به تدریج زمینه‌ای برای مرجعیت وی فراهم شد تا آن که پس از درگذشت آیت الله بروجردی در ردیف عده‌ای دیگر وارد میدان مرجعیت شد. از فعالیت‌های وی تأسیس مجله مکتب اسلام با همراهی شماری از فضلای حوزه علمیه قم در سال 1338 بود. شریعتمداری با مبارزه قهرآمیز با رژیم شاه موافقتی نداشت و تلاش می‌کرد راهی میانه سازش و مبارزه را دنبال کند و به همین دلیل حاضر نبود در روزهای پیش از انقلاب نامی از شاه به میان آورد.(11)

صادق قطب زاده در مصاحبه‌ای تلویزیونی پس از دستگیری رابطه آیت الله شریعتمداری را با جریان کودتا افشا کرد. وی در این باره گفت: «... در بین مراجع فقط با واسطه‌ای با شخص آیت الله شریعتمداری مسأله را درمیان گذاشته شده بود... من از طریق آن دو واسطه مطلع شده بودم که این مطالب - مسأله اصل براندازی - به نظر ایشان رسیده بود. در دو سه ماه قبل یک بار آقای حجت الاسلام مهدوی رفتند آن جا و صحبت کرده بودند با ایشان و در مجموع برخورد آیت الله شریعتمداری بسیار برخورد محتاطانه‌ای بود با کل مسأله. بعد وقتی که حجت الاسلام مهدوی تشریف برده بودند به خارج، من از حجت الاسلام آقای عبدالرضا حجازی خواستم مطلب را با حضرت آیت الله شریعتمداری در میان بگذارند و کلیات طرح را یعنی اصل کلیت طرح را با آقای حجازی در میان گذاشتم و آقای حجازی هم با آیت الله شریعتمداری - آن طوری که به من گفتند - مسأله را در میان گذاشته است. و نقل قول از آقای حجازی است که ایشان گفتند که من قبل از انجام برنامه کاری نمی‌توانم بکنم و بعد از انجام برنامه، بنده خود ایشان را تأیید می‌کنم و اقدام می‌کنم. این ماجرا گذشت... تا مجدداً آیت الله مهدوی آمدند. من مجدداً به آقای مهدوی گفتم و ایشان هم در مراجعت به من گفتند که نظر ایشان همان است و اگر براندازی انجام شد، ایشان تأیید خواهند کرد و اقدام خواهند کرد. البته یک دو روز بعدش آقای مهدوی پولی در حدود پانصد هزار تومان به من دادند و تنها پولی بود که به من رسید و گفتند من بابت خرید منزل از آیت الله شریعتمداری گرفتم.»(12)

کشف کودتا

حدود یک سال و نیم پیش از کشف کودتا که آقای قطب زاده پس از چند روز دستگیری آزاد شد، اخباری مستند و گاه غیر مستند که حکایت از فعالیت ایشان علیه جمهوری اسلامی ایران می‌نمود به دست می‌رسید. پس از دستگیری اعضای گروهک پارس (پاسداران رژیم سلطنت) یکی از کسانی که با این گروه همکاری می‌کرد و در همین رابطه اعدام شد به نام عسگر مهاجر، در بازجویی‌هایی که در تاریخ 27 /3 /1360 از وی انجام شد، معلوم گردید که با آقای قطب زاده ارتباط داشته و آقای قطب زاده مشغول جذب افراد ناراضی مانند اوست. پس از دستگیری گروهک سلطنت طلب رضازاده یکی از افراد این گروه به نام «سرهنگ صیرفی» که در همین رابطه اعدام شده، در بازجویی در تاریخ 5 /7 /1360 ضمن اعترافاتی از یکی از همکاران قطب زاده نقل می‌کند که قطب زاده به همراهی تعدادی نظامی می‌خواهند حکومتی تشکیل بدهند که او نخست وزیر باشد. نقل کننده این سخن یکی از محافظین قطب زاده بوده که در رژیم سابق هفده سال از شاه محافظت نموده و اکنون به جرم همکاری با گروه رضازاده، به حبس دائم محکوم شده است. به تدریج با پی گیری‌هایی که انجام می‌شد، فعالیت‌های قطب زاده علیه جمهوری اسلامی ایران قطعی تر می‌گردید تا این که تعدادی از عناصر نظامی و غیر نظامی که قطب زاده می‌خواست با آن‌ها همکاری کند و در این رابطه مبالغ زیادی پول جهت همکاری به آن‌ها داده بود، مسوولین را در جریان فعالیت گسترده وی در رابطه با براندازی جمهوری اسلامی ایران قرار دادند. اطلاعاتی که از این طریق می‌رسید حاکی از این بود که جریان آقای قطب زاده یک مسأله ساده نیست، زیرا از نظر خارجی به بعضی از رژیم‌های مرتجع منطقه و بعضی از کشورهای غربی و در رأس همه آن‌ها امریکا متصل می‌شود و در داخل نیز به تعدادی روحانی نما و در رأس آن‌ها آقای شریعتمداری ربط پیدا می‌کند و روابطی با بعضی از خان‌های ایلات دارد و با بعضی در حال ارتباط است. تا این جا جریان اهمیت فوق العاده‌ای نداشت زیرا از مرحله طرح و فرض و تصمیم کلی تجاوز نمی‌کرد و نیرویی هم که بخواهد با آن‌ها همکاری انجام دهند، هر چند بسیار محدود و کوچک در اختیار آقای قطب زاده نبود. قابل ذکر است که تا این مرحله تعدادی از مسوولین جمهوری اسلامی تصمیم داشتند وی را احضار نمایند و با اخذ اطلاعات وی در رابطه با همکاری داخلی و خارجی اش، او را از منجلاب نجات دهند.

این جریان از جایی اهمیت یافت که همزمان با شروع عملیات گسترده رزمندگان اسلام علیه رژیم صدام، آقای قطب زاده پیشنهادهای تندی از قبیل ترور فرمانده نیروی زمینی و اعضای شورای عالی دفاع را مطرح نمود و از همکاران خود به طور جدی می‌خواست که ترورها را به مرحله اجرا درآورند. مهم تر از موارد یاد شده، پیشنهاد ترور حضرت امام خمینی از سوی قطب زاده است. طبق نوارهایی که از جلسات آقای قطب زاده به دست آمد، مقارن با پیروزی‌های غرورآفرین رزمندگان اسلام نامبرده پیشنهاد ترور امام را مطرح و روی این مسأله سخت پافشاری می‌کند و امکاناتی از قبیل منزل و مبلغ 750 هزار تومان پول در این رابطه قرار می‌دهد. حجت الاسلام ری شهری در این باره می‌گوید: «... تعدادی از مسوولین کشور که در جریان این توطئه بودند، نظرشان این بود که قطب زاده را از این جهنم و از این آلودگی نجات بدهیم. نظر این بود که یک روز بخواهیمش و بگویم این جریان را می‌دانیم و افرادی با تو هستند و می‌دانیم افرادی که از خارج و داخل در ارتباط با تو هستند مشخص کن و بعد از این که همه مسایل را گفت، آزادش کنیم تا این که این جریان پیش آمد. مقارن عملیات فتح الفتوح قرار شد خانه شاه ویسی را با کمک مهندس فرزان در اختیار این گروه قرار بدهند تا از آن جا کار را انجام دهند. این مسأله که مشخص شد و وقتی فهمیدیم این مرد این قدر کثیف است و می‌خواهد یک چنین خیانتی(13)به امت بکند - خیانتی که شاه حاضر نشد انجام دهد - وقتی مسأله به این شکل شد، تصمیم گرفتیم ایشان را باز داشت کنیم... »(14)پس از دستگیری آقای قطب زاده تمامی اتهامات را مردود دانست ولی پس از اطلاع از این که مسوولین کشور در جریان بوده‌اند، به جرم خود اعتراف کرد و کودتای او و همدستانش علیه نظام جمهوری اسلامی با شکست مواجه شد.

اتهامات قطب زاده

با توجه به اطلاعاتی که از فعالیت‌های آقای قطب زاده پیش از دستگیری وی وجود داشت و اعترافات او پس از دستگیری، پروندۀ اتهامی او به سرعت تکمیل و به دادگاه ارسال شد. در تاریخ 23 مرداد1361 دادگاه انقلاب اسلامی ارتش برای رسیدگی به اتهامات وی تشکیل جلسه داد و اتهامات قطب زاده به شرح زیر اعلام شد:

1ـ رهبری کردن عده‌ای جهت براندزی نظام جمهوری اسلامی در زیر پوشش پیاده کردن جمهوری اسلامی واقعی.
2ـ همکاری با چند گروه نظامی به منظور تحقق بخشیدن به اهداف شوم خود.

3ـ تغذیه مالی گروه‌های نظامی همکار.
4ـ برقراری ارتباط و حتی همکاری و تهیه پوشاک جهت مفسدین جریانات شمال کشور.

5ـ اعزام رابط جهت تماس با قشقایی‌ها و درخواست کمک از آنها.
6ـ اعزام نمایندگانی به خارج از کشور جهت گرفتن پول و اطلاعات برای براندازی.

7ـ گرفتن مبلغ شصت هزار دلار از خارج از طریق «ویل آلون».
8ـ فرستادن سید مهدی مهدوی به عنوان نماینده به عربستان برای گرفتن پول.

9ـ برقراری ارتباط با جامعه سوسیالیست‌ها جهت براندازی و اعزام نمایندگانی نزد آنان.
10ـ اعزام نمایندگانی نزد شریعتمداری برای جلب همکاری و تایید وی.

11ـ درخواست اسلحه از خارج با فرستادن لیستی مرکب از اقلام مورد نیاز.
12ـ تهیه طرح و به عهده گرفتن رهبری عملیات تسخیر مراکز سپاه و کمیته‌ها و رادیو و تلویزیون.

13ـ تهیه نقشه چگونگی انهدام بیت امام و شروع به اقدام.
14ـ قرار دادن دو منزل در اختیار بعضی از افراد گروه، یکی نزدیک بیت امام و دیگری خارج از جماران جهت دیده بانی و تخریب.

15ـ اقدام جهت آزادی اصغر مهاجر یکی از بمب گذاران گروه پارس با دادن مبلغ 500 هزار ریال به عنوان رشوه.
16ـ اقدام به آزادی یکی از منافقین و تلاش برای تهیه گذرنامه و خروج او از کشور.(15)

سرنوشت رهبران کودتا

پس از دستگیری صادق قطب زاده، دادگاه انقلاب ارتش با عنایت به اتهامات وی، او را به عنوان یاغی و یکی از مصادیق بسیار روشن مفسد، محکوم به اعدام کرد. قطب زاده درآخرین لحظات اجرای حکم اعدامش، در جمع زندانیان اوین سخنرانی کرد وضمن اعتراف به کودتا علیه جمهوری اسلامی، از اقدامات خود اظهار پشیمانی و ندامت نمود. همچنین در پی افشای ارتباط آیت الله شریعتمداری با جریان قطب زاده و با عنایت به سوابق حمایت ایشان از جریان‌های مخالف نظام اسلامی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در جلسه مورخ 31/ 1/ 1361 عدم صلاحیت وی را برای مرجعیت تصویب کرد.
قطب‌زاده که در تاریخ 17/ 1/ 61 بازداشت شده بود پس از سه جلسه محاکمه بر اساس رای دادگاه ارتش به اعدام محکوم شد و رای صادره در شب 24 شهریور 1361 اجرا شد.
--------------------------
پی‌نوشت‌ها:
1- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کدهای 18287، 20369 و 8611..
2- یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل محمدی و محمدابراهیم فتاحی، تهران: نشر نی، 1380، ص57؛ روزشمار انقلاب اسلامی، ج 6، ص260- 259.
3- روزشمار انقلاب اسلامی، ص60- 59.
4- خاطرات علی جنتی، به کوشش سعیدفخر زاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382، ص117.
5- همان، ص169.
6- روزنامه کیهان 8/ 2/ 1361.
7- همان 21/ 2/ 1361.
8- همان.
9- همان 8/ 2/ 61.
10-محمد محمدی ری شهری، خاطره ها، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383 جلد اول، ص237.
11- محسن صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تاکنون، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، ج دوم (فعالیت ها)، ص160- 159.
12- روزنامه جمهوری اسلامی 20/ 8/ 1368.
13- منظور ترور حضرت امام خمینی است.
14- ری شهری، پیشین، جلد اول، ص425
15- شش نفر از اعضای «اتحادیه کمونیست ها» در تاریخ 18/ 8/ 1360 با انگیزه اعلام حضور در جنگل و معرفی بیشتر اتحادیه به مدت یک ساعت جاده آمل ـ تهران، هراز را مسدود کرده پس از پخش اعلامیه و درگیری با نیروهای مدافع جمهوری اسلامی و شهادت یکی از نیروهای «کمیته انقلاب اسلامی» به جنگل پناه بردند. از آن تاریخ تا 15 / 11/ 1360 مکرر میان آن‌ها و نیروهای خودی درگیری‌های پراکنده وجود داشت. 5 بهمن 1360 نیروهای اتحادیه با استعداد حدود یکصد نفر به شهر آمل حمله کردند. در ساعت 23 و 45 دقیقه عملیات موسوم به 6 بهمن 1360 با حمله به بیمارستان 17 شهریور و فرمانداری آمل آغاز کردند. این عملیات با استمرار حمله به دادگاه انقلاب و سپاه و بسیج و دیگر اماکن اداری تا صبح ادامه یافت. صبح روز ششم بهمن ستاد عملیاتی مرکب از سپاه، اطلاعات و ژاندارمری تشکیل شد و با همکاری مردم ظرف چند ساعت تمامی اماکن تحت تصرف اتحادیه باز پس گرفته شد و تعداد تقریباً بیست تن از مهاجمین با به جای گذاشتن 61 کشته و اسیر و به شهادت رساندن 41 نفر از مردم که به رگبار بسته بودند، مجدداً به جنگل بازگشتند. عملیات‌های تغقیب مهاجمین ادامه یافت تا این که در تاریخ 12 /12 /61 جنگل به طور کامل تخلیه شد.

 

 

سید مهدی هاشمی در لباس روحانیت چگونه قدرت طلبی کرد؟

 

یکی از راه‌های حفظ و حراست از کیان نظام اسلامی، شناخت جریان‌های انحرافی و جلوگیری از ورود افراد نفوذی به ارکان مهم و کلیدی است.

بر همین اساس بررسی و بازخوانی پرونده‌های افرادی که بعد از انقلاب اسلامی در پوشش‌های مختلف تا بیخ گوش مسئولین نفوذ پیدا کردند راهی مناسب به منظور پیشگیری از تکرار چنین رخدادهایی است.

پرونده سیدمهدی هاشمی معدوم یکی از پرحاشیه‌ترین و مهم‌ترین پرونده‌های دهه ۶۰ است. رسیدگی به این پرونده از آن جهت مهم و حساس بود که در یک سو امام‌ خمینی (ره) بر لزوم رسیدگی به جرایم مهدی هاشمی و یارانش تأکید داشتند و در سوی دیگر آیت‌الله منتظری به عنوان قائم‌ مقام رهبری، بیشترین فشار‌ها را مبنی بر عدم رسیدگی به این پرونده وارد می‌کردند.

سید مهدی هاشمى، در اصفهان و در خانواه‏اى روحانى متولد شد تحصیلات ابتدایى خود را در مدرسه «جلالیه» به پایان رسانید و در مدرسه «جده بزرگ» به تحصیل علوم حوزوى مشغول شد. پس از ۶ سال به حوزه علمیه قم وارد شد و در «مدرسه حجتیه» به تحصیل خود در علوم دینیه ادامه داد.

با شروع نهضت امام (ره) در سال ۴۲ در حالی که از مبانى عقیدتى و مذهبى سستى برخوردار بود، به جرگه طلابى پیوست که در سیاست تندروى‏‌ها و کجراهه‏‌ها را برگزیده بودند. مطالعه منابع غیر اسلامى و غیر شیعى بتدریج وى را در انبوهى از برداشتهاى التقاطى و غیر اصولى گرفتار کرد، وى پس از مدتى به خدمت سربازى رفت و طى آن یکبار بعنوان نماینده سربازان در جشن سردوشى در سخنانى از شاه و انقلاب سفید وى به تعریف و تمجید پرداخت.

مهدى هاشمى با پایان گرفتن دوره سربازی‌‏اش از پوشیدن لباس روحانیت خوددارى کرد و بلافاصله با عناصر منافقین آشنا شد.

مطالعه منابع پلیسى و جاسوسى، نوعى روحیه مخفى کارى و ماجراجویى را در وى ایجاد نمود. وى سپس با مرورى در منابع گروه هاى الحادى چپ، گرایش شدیدى به دیدگاه هاى «مائو» پیدا کرد و در همین زمان تمام یادداشت‏ هاى خود را در باب فقه و اصول معدوم ساخت.

وى بمنظور ترویج افکار جدیدش، قهدریجان را به عنوان پایگاه خود درآورده و ضمن نفوذ در مراکز و مجموعه‏ هاى مسئولان محلى به مبارزه عملى با مفاهیم اصیل دینى و اصول تشیع پرداخت. در همین راستا همکارى تنى چند از افراد باند خود به قتل آیت اللّه شمس آبادى بخاطر روشنگری هاى وى درباره انحرافات گروه خود مبادرت ورزید.

مهدى هاشمى در سال ۱۳۵۵ به اتهام قتل دستگیر و به جرم آن به ۳ بار اعدام محکوم شد. وى در ایام بازداشت خود با نامه نگاری هایى که به علما و روحانیون منطقه کرد آن‌ها را متقاعد نمود که قتل شمس آبادى بدست عوامل رژیم و با هدف مخدوش کردن چهره مبارزاتى وى و گروهش صورت گرفت در نتیجه این پیگیری‌ها از اعدام نجات پیدا کرد.

وى در سال ۵۷ و همزمان با پیروزى انقلاب اسلامى از زندان آزاد شد در پناه حمایت‏هاى آقاى منتظرى فعالیت خود را آغاز کرد.

مهدی هاشمی به شدت مورد عنایت آیت‌الله منتظری قرار داشت و تبعاً چنین نیرویی نه تنها از جایگاهی ویژه در بیت، دفتر و مدارس ایشان برخوردار بود، بلکه نقش کلیدی و محوری را در دفتر ایشان بر عهده داشت. حمایت‌های آیت‌الله منتظری از سید مهدی هاشمی طوری بود که در‌‌ همان ابتدای دستگیری وی، ایشان با نگارش نامه‌ای ۹ صفحه‌ای و بیان انواع و اقسام مطالب و توجیهات گوناگون، قصد منحرف ساختن حضرت امام از این اقدام را داشت.

مهدى هاشمى پس از اندک زمانى مسئولیت واحد نهضت‏هاى سپاه پاسداران را عهده دار شد و در آن جبهه به مبارزه عملى با سیاستهاى نظام در صحنه بین المللى پرداخت. وى شروع به جذب عناصر ساده و سرخورده کرد و توسط گروهى که تشکیل داد ضمن سوء استفاده از موقعیت آقاى منتظرى به شایعه پراکنى علیه برخى از چهره‏هاى خدوم نظام و ایجاد تفرقه و جناح بندى‏هاى موهوم در میان گروه هاى فعال سیاسى کشور دست زد.

وى با ایجاد یک پایگاه نظامى در لنجان سفلى (قهدریجان) جهت ارضاى شهوت قدرت‏طلبى‌اش سپاه و کمیته منطقه را در برابر هم قرار داده و با ایجاد درگیرى مسلحانه تنى چند از نیروهاى مخلص را به دست مرگ سپرد. با آشکار شدن خودکامگى و تضاد عملکرد وى با سیاستهاى نظام واحد نهضتهاى سپاه منحل و او از سپاه خارج شد. وى در طول مدت تصدى‌اش در واحد نهضتهاى سپاه پاسداران اقدام به خروج و جمع آورى مقادیر قابل توجهى از سلاحهاى کشنده و مواد منفجره کرد.

در واقع مهدی هاشمی معدوم با حمایت ویژهٔ آیت‌الله منتظری توانست ابتدا به عضویت در شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآید و پس از چندی از رهبران نهضت‌های آزادی‌بخش سپاه شود، فعالیت خود را در لوای دین، برای رسیدن به قدرت آغاز کرد.

وی می‌خواست با نفوذ در ارکان نظام زمینه را برای تصاحب نظام و به دست گرفتن قدرت به وجود آورد. در نتیجه در صدد بود عواملی را که مانع رسیدن او به اهدافش در استان اصفهان و موقع حضورش در نهضت‌های آزادی‌بخش بودند حذف فیزیکی کند.

یکی از قتل‌های مهم باند مهدی هاشمی، که به خاطر این عامل به وقوع پیوست، به شهادت رساندن مهندس بحرینیان، مسئول کمیته‌های انقلاب اصفهان، بود. مهندس بحرینیان از جمله کسانی بود که به دلیل شناخت ماهیت باند مهدی هاشمی و مخالفت با دیدگاه‌های حاکم بر باند مهدی هاشمی به دستور او به قتل رسید.

گره خوردن سید مهدی هاشمی معدوم با جریان روشنفکرى بیمار و عناصر ضد انقلاب به صورت توأمان امکان تغییر برخى معادلات سیاسى و اجتماعى کشور را بنفع وى فراهم آورد. تلاش عوامفریبانه وى جهت نفوذ فکرى در عده‏اى از طلاب جوان حوزه علمیه قم و ترویج و انتشار کتب التقاطى و انحرافى در همین راستا ارزیابى مى‏شود. جعل سند، نشر اکاذیب و هتک حرمت مسئولان کشور از دیگر اقدامات شرارت‏آمیز مهدى هاشمى و همدستانش بود که در این جهت جمع آورى اخبار و اسناد طبقه بندى شده و انتقال آن به خارج از کشور و مزدورى این گروه براى بیگانگان در مسیر به مخاطره انداختن امنیت ملى قابل توجه است.

وى بدون توجه به تذکرات و نصایح مکرر امام (ره) و مسئولان کشور به جنایات و خیانتهاى خود ادامه داد تا اینکه با شناسایى خانه تیمى آنان در یوسف آباد تهران و کشف مقدار زیادى اسلحه، مواد منفجره، پودر سرطان زا و وسایل جعل اسناد از آن، حضرت امام (ره) دستور دستگیرى وى و ایادى‌اش را در تاریخ ۲۰/۶/۱۳۶۵ صادر کرد. در چنین شرایطی آیت الله منتظری علی رغم اثبات جنایت‌ها و خیانت‌های نامبرده و حتی اعترافات وی، به دلایل متعددی خصوصاً ساده اندیشی و تاثیری که مهدی هاشمی و منافقین بر وی داشتند و هم چنین رابطه خانوادگی (مهدی هاشمی برادر هادی هاشمی) داماد آیت الله منتظری بود. ‌‌نهایت تلاش خویش را برای جلوگیری از مجازات نامبرده به کار برد. اما امام (ره) در مقابل فشارهاى منتظرى و عناصر پراکنده باند مهدى هاشمى در مراکز مختلف قدرت همواره بر روى اجراى عدالت پاى فشرد.

مهدى هاشمى معدوم پس از مدتى که در بازداشت به سر مى‏برد با واقف شدن نسبت به انحرافات خود و همفکرانش، نسبت به همه جرایم خود در قبل و بعد از انقلاب زبان به اعتراف گشود و در مردادماه ۱۳۶۶ به اتهام محاربه، فساد، ایجاد فتنه، رعب و وحشت در بین مردم به اعدام محکوم شد و حکم صادره نیز در تاریخ ۶/۷/۶۶ به اجرا در آمد.

مروری بر چنین پرونده‌های نفوذی که در سایه حمایت‌های برخی مسئولین وقت صورت گرفته است، ضرورت عبرت‌گیری از وقایع تاریخی را در راستای رصد دقیق‌تر افراد برای حضور در پست‌های کلیدی گوشزد می‌کند.

 

 

کلیدواژه - پرونده نفوذ ن,نفوذ ,سید مهدی هاشمی ,امام خمینی ,منتظری ,رهبری ,رهبر ,معظم انقلاب ,انقلاب اسلامی ,روحانیت ,آیت الله منتظری ,پرونده نفوذ ,صادق قطب زاده ,امام خمینی ,امام خمینی (ره) ,مسئولین نظام ,ملی شدن صنعت نفت, نفت ,صدا و سیما ,صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ,وزارت خارجه ,کودتای 28 مرداد ,ساواک ,پیروزی انقلاب ,دولت موقت ,ملی گرا ,پرونده نفوذ رکسانا صابری ,مجمع تشخیص ,خبرنگار آمریکا ,جاسوس ,مجمع تشخیص مصلحت نظام ,عدالت خواهان گلستان ،عدالت خواهی , گلستان ما ,گلستان ما ،آخرین اخبار,دانشجوایان عدالت خواه ،عدالتخواهان ،عدالتخواه ،عدالت طلبان ،عدالت محوری ، گلستان ما ،مطالبه گر،پربیننده‌ترین خبر امروز،داغ ترین خبر امروز، خون دل ،بسته خبری ،پرونده ,نفوذ رکسانا صابری ,ریس قطب زاده ,سید مهدی هاشمی ,جاسوس کلوتیلد ریس ,پرونده نفوذ ,نفوذ جاسوس ,فتنه ,سرویس امارات ,آمریکا ,جاسوسی ,رضا رفیعی رضا ,رفیعی فروشانی ,روزنامه نگار ,مجله تایم ,کلیدواژه: پرونده نفوذ

برچسب ها:

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه
1
دیدگاه شما :
پای میلیاردها تخلف درمیان است/چرا برای قطع رانت و تبانی عده ای در سازمان نظام مهندسی استان گلستان اقدام قاطع صورت نمی گیرد؟واقعا چرا؟ اعتبار کالابرگ بر اساس کدملی سرپرستان خانوار شارژ می‌شود/خرید با کالابرگ، جدای از اعتبار تخصیصی و پرداختی بابت یارانه ماهانه آیت الله خامنه ای تنها مسئول در جمهوری اسلامی بخش دوم/سخنی با مسولین ارشد استان سیاست زده گلستان/ 48 درصد مردم استان سیاست زده گلستان زیر خط فقر زندگی می کنند شما آقایان چه راحت شب را با خیالی آسوده به صبح میرسانید!! بخش اول/سخنی با مسولین ارشد گلستان/ 48 درصد مردم استان سیاست زده گلستان زیر خط فقر زندگی می کنند شما آقایان چه راحت شب را با خیالی آسوده به صبح میرسانید!! عکس/داشتن دو مسولیت همزمان جناب شهردار /کدامیک قانون را نادیده می گیرند ، نظام مهندسی گلستان یا شهردار؟ یا هردو؟+سند پیشنهاد عجیب یک گروهک پس از استعفای ظریف! روحانی و جهانگیری هم محاکمه خواهند شد؟/ اتلاف ۱۸ میلیارد دلار از منابع ارزی/همتی هم محاکمه خواهد شد؟ ضعف فضاسازی استان گلستان در ماه مبارک رمضان؛ مسئولان پیگیری نمی‌کنن سوءاستفاده از بیت‌المال محاربه با خدا عدو شود سبب خیر/ ترامپ جیره کدام معارضان ضدانقلاب را قطع کرد؟ تجمع دانشجویان در اعتراض به کشته‌شدن قتل امیرمحمد خالقی دانشجوی دانشگاه تهران +فیلم آقای بی وجدان فرصت طلب بفکر آبروی انقلاب باشید عکس/آیا رئیس‌جمهور این فرد را که برای عکس گرفتن در کنارش قرار دارد را می‌شناسد؟/ آیا پزشکیان از هویت او مطلع بود یا نبود؟ عکس/انتصاب با سوابق هتاکی و فحاشی به شهدای جان فدای مردم ایران؛ به مدیرعاملی ابر پالایشگاه نفت و بزرگترین شرکت قیرسازی در ایران و خاورمیانه اصرار رسانه‌های اصلاح‌طلب بر مذاکره با امریکا/ اگر می‌توانی بزن، اگر نمی‌توانی، صبر و پایداری کن؛ و اسیر هیجان مشو فیلم، جزئیات و تصاویر/ سوال از رئیس جمهور؛ عناصر بدسابقه در دولت روز به روز بیشتر می‌شوند؟! خوابگاه دانشجویی دختران مجدد دچار آتش سوزی شد +بسته عزاداری به مناسبت رحلت جانسوز پیامبر مهربانی و شهادت امام مجتبی(ع)/ چرا امام‌ حسن(ع) شجاع‌ترین چهره تاریخ اسلام است؟ افشای بازدید مالک تلگرام از مرکز صهیونیستی در باکو چگونه موساد در لبنان با تلفن همراه جاسوس جذب می‌کند؟ جزئیات دستگیری یکی از عوامل گروهک جیش‌الظلم شماره موبایل محسنی اژه‌ای شماره موبایل آقای اژه ای شماره موبایل شخصی آقای اژه ای شماره تماس مستقیم آقای اژه ای شماره موبایل آقای محسنی اژه‌ای تماس مستفیم با اژه ای ارتباط و تماس واکنش حجت الاسلام مصطفی رستمی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها به اظهارات اخیرپزشکیان جزئیات تازه از ماجرای مرگ مرحوم میرموسوی متهم فوت شده در لاهیجان اقدام اسپانلو دادستان انقلابی و تلاشگر استان گلستان در راستای حفظ چند صد میلیارد پول بیت المال در شهرداری گرگان طرز درست کردن عصاره لیمو سیر و جعفری برای درمان پاکسازی و سم زدایی کبد و گرفتگی عروق قلب/طب سنتی, نحوه تهیه عصاره سیر لیمو جعفری, نحوه تهیه عصاره لیمو سیر و جعفری, طرز تهیه عصاره لیمو سیر و جعفری, طرز تهیه عصاره سیر لیمو جعفری عکس اسناد/ درخواست مطالبه گران انقلابی گلستان از وزیر راه و شهرسازی در راستای دهمین دوره انتخابات هیئت مدیره سازمان نظام مهندسی استان گلستان انتصابات افراد مسئله دار مسعود پزشکیان نهمین رئیس‌جمهور و رئیس چهاردمین دولت جمهوری خانم ترک فرماندار کردکوی! مگر بیت المال شهرداری ارث پدرتان است؟ ظریف را بیشتر بشناسید/ از شانتاژ و جنجال تا ژست استعفا محمد جواد ظریف رئیس شورای موسوم به «شورای راهبری کابینه» پیدا و پنهان رای اعتماد نمایندگان به لیست رئیس جمهور عکس/بازگشت تیم زنگنه به وزرات نفت فیلم و عکس/سخنان کامل رهبرانقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در اولین دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت چهاردهم قرار است، تیم اقتصادی مسعود پزشکیان چگونه مشکلات اقتصادی را حل کند؟ مداحی و فیلم/به مناسبت اربعین/ ابا عبدالله الحسین؛ این راه، راه عشق است فیلم و عکس/ انتقاد خادملو مطالبه گر گلستانی به ایجاد کانال اتصال خلیج گرگان به دریای خزر در بستر شن روان/ پیش بینی خشک شدن کانال ایچاد شده تا 4 سال دیگر در شهرداری شهرستان کردکوی چه خبر است ؟ _ ۱ اسناد/آزمون بزرگ برای مدیرکل راه و شهرسازی و نهادهای نظارتی در تایید صلاحیت کاندیداهای انتخابات نظام مهندسی استان گلستان عکس/صدور مجوزهای کیلویی و بدون حساب و کتاب برای استخراج ید از اراضی شمال گلستان فیلم/این موشک ضد موشک ندارد آسیب شناسی مدیریت / مدیران استان گلستان برخلاف دولت انقلابی , مردمی ,سخت کشی و فسادستیزی شهید رئیسی , انتصاب باندی و ناکارآمد , کار نمایشی , صددرصد انتقادپذرنبودن , عدم مبارزه با فساد, برکناری کارکنان جریان انقلابی و مطالبه گر,, ریخت پاش بیت المال و ... از جمله عملکرد آنان میباشد مطالبه گری/مطالبه گری از دیدگاه اسلام و در کلام رهبران انقلاب/مطالبه گری چیست؟/هدف مطالبه گری/ مطالبه گری در کلام رهبری مطالبه گری در نهج البلاغه مطالبه‌گری‌ها منطقی دلیل ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس مشخص شد +جزئیات ترور اسماعیل هنیه در تهران/ علت و ابعاد این حادثه در حال بررسی و نتایج آن متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد. كساني كه كار را نمي‌شناسند ولي مسئوليت قبول مي‌كنند، خائن هستند. پرونده پولشویی موسسه نور روی میز حجت الاسلام محمدرضا مزیدی رئیس پاک دست و عدالت محور دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلالگران در نظام اقتصادی کشور در استان گلستان فیلم/دلیل شهادت مصطفی نوروزی و مهدی جهانتیغ و محسن جعفری/لحظه پیدا شدن پیکر شهیدان وزارت اطلاعات(مصطفی نوروزی،مهدی جهانتیغ،محسن جعفری) از آب های دریای عمان انتشار لیست ثبت نام کنندگان انتخابات هیت مدیره نظام مهندسی استان گلستان قبل از تایید صلاحیت+اخبار نظام مهندسی ساختمان استان گلستان