پاسخ به یاداشت دفاع تمام قد شیخ عبدالله شاهینی حامی فتنه از فعالیت های اقتصادی آیت الله نورمفیدی امام جمعه گرگان!!
به گزارش "پایگاه عدالت خواهان ایران" پیرو یادداشت شیخ عبدالله شاهینی عضو برجسته ی جریان فتنه۸۸استان گلستان و استاد حوزه ی علمیه ی امام خمینی ره گرگان وابسته به سید کاظم نورمفیدی امام جمعه ی گرگان با عنوان«سیل و سنگ و آیت الله نورمفیدی» مواردی بشرح ذیل را مورد اشاره قرار می دهیم:
۱_هرگز بعید و دور از انتظار نبود که یکی از شاخص ترین فعالان فتنه در دفاع از امام جمعه ی گرگان به زعم خویش سنگ تمام گذاشته و متنی پر ایراد و البته پیچیده را به رشته ی تحریر در آورد.فردی که باید بواسطه ی حمایت معنوی امام جمعه ی گرگان از سران فتنه۸۸در قالب سکوتی طویل المدت از سوی یک شیخ فعال در فتنه ی آمریکایی_صهیونیستی ایشان را مستحق دفاعی تمام قد بداند.و از طرفی بر مبنای انگیزه ای شخصی که ناشی از دین به آیت الله و فرزندش سید مجتبی در رابطه با بازگشت وی به حوزه ی علمیه ی امام پس از اخراج مفتضحانه است از حقیقت ماجرا چشم پوشی نماید و از تضعیف عامل تقویت دوستان فتنه گر خود در مناصب متعدد اجرائی استان در سایه ی نقش آفرینی فرزند امام جمعه ی گرگان متاثر گردد و دست به نگارشی عوام فریبانه و دور از واقعیت و با رویکرد خلط حق و باطل بزند!
۲_نگارنده از حمله به امام جمعه ی گرگان اظهار شگفتی نموده حالیکه جای شگفتی بس بزرگتری نیز وجود دارد و آن اینکه چرا آیت الله نورمفیدی بعنوان نماینده ی ولی فقیه در منطقه تا به امروز با وجود مطالبات عمومی امت حزب الله در قبال سران خائن فتنه ۸۸و متابعین آنها در استان(امثال نگارنده)سکوت کرده و علاوه بر آن با دادن کرسی های سیاسی و یا علمی به آنها در استان و حفظ آنها،گلستان را به حیات خلوتی برای آنان بدل کرده است؟!
۳_به سراغ جنگل برویم...جنگل و جنگل و آهی بکشیم که چرا نماینده ی ولی فقیه در استان بر خلاف ندای رسای رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی در قبال جنگل تراشی تغییر رفتار نداده و پیشگام لبیک به فرمایشات موکد آن زعیم حکیم نگردیده است؟!
فعالیت های اقتصادی آیت الله سیدکاظم نورمفیدی امام جمعه کرگان و آقازاده ها سیدمجتبی و سیدمصطفی و افراد منتسب به ایشان برای مشاهده خبر اینجا را کلیک کنید
برای آیت الله / حمایت تمام قد شیخ عبدالله شاهینی حامی فتنه از فعالیت های اقتصادی آیت الله نورمفیدی برای مشاهده خبر اینجا را کلیک کنید
۴_نگارنده)پیرو سیره ی مکارانه ی خویش در فتنه۸۸به شکلی پرواضح و روشن تلاش کرده تا ضمن تبرئه ی امام جمعه ی گرگان از هرگونه جنگل تراشی از بیست سال قبل تا به امروز،از کلید واژه هایی چون نهاد های انقلابی و ارگان ها برای تخریب این نهاد های ولایی بهره ببرد.اگرچه وی نامی از این جریان ها نبرده و سندی نیز در رابطه با ادعاهای مزورانه ارائه نکرده لکن قابل پیش بینی است که با هدف مقدس ترین نهادی که بر چهره ی وی و اربابانش در فتنه سیلی نواخته به زعم خویش گامی بر داشته است!
۵_شیخ(نگارنده)همچنین در تبرئه ی آیت اله نورمفیدی و فرزندان، از ارتباط فعالیت های تولیدی انبوه و شبانه روزی کارخانه های زنجیره ای وابسته به آیت الله بواسطه ی مدیریت فرزندان،داماد و سایر نزدیکان و شرکای سیاسی با قلع و قمع انبوهی از درختان در شمال کشور و بویژه گلستان چشم پوشی کرده است و از تبیین این ارتباط خودداری نموده است.
۶_نگارنده که در چند سطر پیش از سپردن قضاوت به کارشناسان ذیربط دم زده بی توجه به هشدارهای متعدد کارشناسان برجسته ی ملی در رابطه با جنگل های شمال بالاخص گلستان طی اظهار نظری سست و غیر کارشناسی ادعا کرده جنگل ها در این مناطق بیشتر حفاظت شده است!!!و با این ادعا عملا وابستگی فکری خویش به جریان جنگل تراش را نشان داده است.
۷_متذکر می شویم کسی که بناست بواسطه ی چوب های حاصل از جنگل تراشی به تامین منافع سیاسی و اقتصادی خویش بپردازد به اصطلاح همراه کردن فرضا۲کارشناس را نیز تدبیر می کند تا به استحصال های پر سود خویش مشروعیتی به ظاهر قانونی بخشد.
۸_در خصوص استناد نگارنده به نظریه های کارشناسی باید عنایت داشت که رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی قطعا بر مبنای استناد به نظرات کارشناسی به نقطه ای می رسند که در خصوص تبعات جنگل خواری و جنگل تراشی ولو با عنوان حوزه ی علمیه تذکر و هشداری قطعی می دهند.
۹_نگارنده در بخشی دیگر از افاضات خویش به شکلی هدف دار ادعا نموده از ۲۰سال پیش تا به امروز برخی نهاد ها و ارگان ها!متصدی طرح جنگل شده و به صرف چنین استدلالی غیر مستند ضمن تبرئه ی اقربا و حامیان فکری خویش در استان نهاد ها و ارگان های انقلابی را مورد هجمه قرار دهد و از این اصل کلیدی نیز چشم پوشی کرده که آیت الله نورمفیدی بعنوان نماینده ی ولی فقیه در زمان تصدی فرضی و متوهمانه ی این نهاد ها و ارگان ها بر جنگل های استان چه اقدام بازدارنده ای را در جهت تحقق منویات ولی امر مسلمین جهان در رابطه با قطع جنگل خواری انجام داده اند و بعنوان نماینده ی رهبری در استان چند سخنرانی و یا خطبه ی آتشین و انقلابی را در رابطه با تحقق منویات موکد رهبری صورت داده اند؟!
۱۰_نگارنده در بخش دوم اظهارات خویش تلاش شایانی داشته تا اصل ورود آیت الله نورمفیدی و فرزندان به فعالیت های اقتصادی مشروع و موجه نشان دهد!وی بی توجه و بی اعتنا به نهی آشکار امام خامنه ای مد ظله العالی در رابطه با ورود منسوبین و نزدیکان خویش به هرگونه فعالیت اقتصادی سعی کرده بر فعالیت هایی از مبنا غلط و دور از سیره ی عملی رهبر معظم انقلاب اسلامی مشروعیت بخشد.
۱۱_برای تبرئه ی سید کاظم نورمفیدی از اشرافی گری نیز دست و پایی زده بی آنکه به معماری لاکچری و اشرافی موسسه ی میرداماد توجهی کرده و یا کیفیت زندگی آقازاده های امام جمعه ی گرگان در قم و تهران را مورد بررسی عمیق و محتوایی قرار داده باشد و از سبک زندگی سایر دست اندرکاران مجموعه های اقتصادی وابسته به آنها اطلاعاتی مستند بروز داده باشد.
۱۲_و باز هم تکرار مکرراتی چون اشتغالزائی و کمک به محرومین و الخ...
آیا نگارنده از درآمد هنگفت مجموعه های اقتصادی وابسته به امام جمعه ی گرگان اطلاعی مستند دارند؟و در جریان تناسب این درآمد ها با حداقل حقوق کارگری می باشند؟ و بعد اینکه آیا سهم مردم استان و این همه جوان گرفتار از این سلسله فعالیت ها و درآمد های هنگفت در همین خلاصه می گردد که به بهای اشتغال قشری معدود و البته ذیحق انبوهی دیگر و بویژه آیندگان قربانی منافع عظیم معدودی شوند؟!درآمد هایی که پیش از آنکه که حاصل به اصطلاح تدبیر آیت الله باشد از کار سنگین و یدی کارگران و حمل بارهای سنگین نئوپان و ام دی اف بوده و صحیح نیست که برای وجاهت بخشی به این قبیل فعالیت ها مدام از تکه نانی بر سر سفره ی مظلوم ترین اقشار استان مایه گذاشته شود.نه اخلاقیست و نه انسانی!
۱۳_با عنایت به عباراتی عوام فریبانه و توجیه مدارانه نظیر کمک به محرومین و نان آوری برای خانواده ها،دست گیری از نیازمندان و...که در متن نگارنده به چشم می خورد باید توجه کرد اولا این عبارات به ظاهر زیبا نمی تواند مشروعیتی برای حضور امام جمعه ی گرگان در فعالیت های عریض و طویل اقتصادی باشد و ثانیا نمی تواند بهانه ای برای ایشان برای عدول و چشم پوشی از تواصی متعدد رهبر معزز انقلاب اسلامی باشد که به تصریح مخالف حضور منسوبین خویش در فعالیت های اقتصادی بوده و هستند.
۱۴_برداشت قابل نقد نگارنده از دین و سیره ی زندگی اولیاء الهی نیز در مشروعیت بخشی به فعالیت های اقتصادی زنجیره ای امام جمعه ی گرگان بسی قابل تامل است و چه برآمده از عین افاضات امام جمعه ی گرگان در تفاسیر قرآن کریم در مسجد گلشن می باشد و براستی که شاگرد حق استادی را در حق آیت الله خوب اجابت کرده و به نحو احسن درس پس می دهد!غفلت اساسی در جایگاه امامان حاکم نظیر امام علی علیه السلام و امامان غیر حاکم صورت گرفته و غفلت اساسی که امامان با کار یدی و پیله ی دست سرمایه ای پیدا کرده و با آن سرمایه فقیران را بی نیاز می نمودند!آیا امام جمعه ی گرگان سرمایه های عظیم اقتصادی را از لطف نفوذ و جایگاه کسب کرده و یا شخصا با کار یدی و پیله ی دست به همراه فرزندان و شاید زیر آفتاب سوزان چنین دستاوردهایی را برای کمک به محرومین کسب نموده اند!؟
۱۵_فعالیت های فرهنگی و به اصطلاح خدمات فرهنگی آیت الله نورمفیدی در قالب موسسه ی فرهنگی و هنری میرداماد نیز از جمله دلایل دیگر نگارنده برای وجاهت بخشی به فعالیت های امام جمعه ی گرگان بشمار می رود.حالیکه آیا می شود از فعالیت های وابسته به میرداماد در قم و به نفع سید مجتبی نور مفیدی غفلت کرد؟آیا نباید پرسید که چرا فعالیت های آقازاده ی قم نشین برای مطرح شدن و جایگاه و پایگاهی در حوزه پیدا کردن چرا باید بواسطه ی فعالیت های اقتصادی امام جمعه ی گرگان تامین شود؟!چرا باید از برکت چنین فعالیت هایی مأمنی برای عضو شورای مرکزی تشکل حامی فتنه و رفقای دیرینه اش در گلستان بعنوان اتاق انتصاب و بازی سیاسی در قم ایجاد گردد؟!این روی سکه بیشتر مورد توجه مردم شریف استان و امت حزب الله ایران قرار می گیرد تا اصل مثلا خدمات فرهنگی آیت الله.آیا امکان این حجم از فعالیت فرهنگی بدون تمتع آقازاده از منابع مالی پدر وجود دارد؟!آیا سایر جوانان و علاقمندان بیکار به حوزه های فرهنگی قادر به ایفای تنها چند درصد از این فعالیت ها در شرایط عادی می باشند؟!آیا این رفتار همان ترویج تفکر آقازادگی و اشرافی گری و ژن خاص بشمار نمی رود؟!آیا چنین رفتاری عملا پشت پا به سایر استعداد های بی شمار فرهنگی و نخبگان نیست؟!خدمت کامل امکانات میرداماد برای ترویج اسلام رحمانی قابل انکار و اغماض می باشد؟!و آیا این به معنای تحقق میل سیاسی شوم بواسطه ی فعالیت های اقتصادی نیست؟!
۱۶_از دیگر موارد قابل نقد در رابطه با فعالیت های اقتصادی امام جمعه ی گرگان و فرزندان آسیب فعالیت ایشان بعنوان یک مسئول درجه یک برای اقتصاد استان می باشد هر چند محاسن و فوایدی ظاهری نیز بر این فعالیت ها مترتب باشد!آیا می شود از آسیب های فعالیت های اقتصادی ایشان در گلستان چشم پوشی کرد؟!تبدیل ایشان به یک قطب در فعالیت های اقتصادی آیا عملا مجالی برای رقیب اقتصادی دیگری فراهم می کند؟!آیا می شود در رد این استدلال خصوصا مصداقی آورد؟!آیا جریان و باندی که بر اساس ملاحظه ی منافع اقتصادی در تحقق و عمل به منویات رهبر حکیم انقلاب اسلامی کارشکنی می کند از برخورد حذفی با رقیب اقتصادی خودداری می کند؟!
در پایان تاکید می نمائیم انتظاری بر پذیرش این استدلال ها توسط اصحاب سفره و خاطیان فتنه نداریم لکن برای روشن شدن حقیقت اقدام به نگارش چنین متنی نمودیم
و اما از اینکه نگارنده جدیداً ملقب به "آیتالله" شدهاید، شگفتزده شدم؛ به قول یکی از دوستان، خوب است طلاب قم به گرگان بیایند تا هرچه زودتر "آیتالله" شوند!!
علمای قدیم حتی اگر مجتهد هم میشدند، از عناوین اینچنینی پرهیز میکردند.
.به امید رضا و خشنودی امام زمان عج و نائب بر حقش امام خامنه ای
ناشناس
واقعا چرا امام راحل و فرزند عزیزش مرحوم حاجسیداحمد و امام خامنهای و فرزندانش در این مسیر گام برنداشتهاند؟! اگر این بزرگواران فعالیتهای اقتصادی میداشتند به مراتب، برکات بیشتر از آیت الله نورمفیدی میتوانست داشته باشد.
محمد
جدیداً افراد رفاهطلب یاد گرفتهاند که دنیاطلبی خود را با شعار "پرهیز از زهدفروشی و ریاکاری" توجیه کنند