حقوق دیپلماتیک مجموعه قواعدی است که نظام روابط سیاسی خارجی بین دولتها براساس آن استوار است. در در ازای تاریخ کشورها، دیپلماتها و سفارتخانهها همواره از جایگاه ویژهای برخوردار بودهاند. در این بین برای حسن انجام مأموریت دیپلماتها و سفارتخانهها، موافقتنامههای متعددی بین کشورها منعقد شده است. اما برخی از کشورهای قدرتمند با نادیده گرفتن اینگونه امتیازها و حسن نیتها با ادعای دنبال کردن منافع ملی و تلاش برای کسب اطلاعات تجاری، سیاسی و اقتصادی در چارچوب معاهدههای بینالمللی، بسیاری از کنوانسیونها در مورد روابط دیپلماتیک چون کنوانسیون وین (18 آوریل ۱۹۶۱ مطابق با ۲۹ فروردین ۱۳۴۰) را زیر پا میگذارند. در سالهای پس از پایان جنگ جهانی دوم بسیاری از ملتهای مظلوم جهان سوم بارها طعم تلخ دخالتهای پیدا و پنهان دیپلماتها و سفارتخانههای استعمارگران نو را چشیدهاند.
دو کشور ایران و شیلی تنها (1)دو نمونه از این مجموعه بیپایان به شمار میروند. تاریخ معاصر کشور ما هنوز هم اسرار ناگفته بیشماری از نقش مخرب دیپلماتهای انگلیس، آمریکا و شوروی در وقایع مربوط به جنبش مشروطه، کودتای سوم اسفند 1299 رضاخان، ملی شدن صنعت نفت و سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی برای نسل جوان این مرز و بوم دارد.
گرچه با اقدام هوشمندانه جوانان دانشجوی پیروی خط امام خمینی ( ره ) در 13 آبان 1358و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، بخشی از تاریکخانه سری این مراکز برای افکار عمومی روشن گردید اما گذشت زمان و بهویژه دخالتهای آشکار سفارتخانههایی چون انگلستان، فرانسه، ایتالیا، امارات، عربستان سعودی و استرالیا در حوادث پس از انتخابات شکوهمند 22 خرداد 1388، خبر از ادامه توطئهای سازماندهی شده از سوی سرویسهای امنیتی بیگانه علیه این مرز و بوم دارد.
حضور آشکار دیپلماتهای انگلیسی با نمادهای سبز در میان آشوبگران سبزپوش، نفوذ برخی از رابطین امنیتی سفارتخانههای اروپایی در ستاد کاندیداهای خاص و یا دیدارهای خصوصی و دوستانه سفرای غربی با برخی از سران فتنه اخیر تنها نمونهای کوچک از تلاشهای سرویسهای امنیتی بیگانه در جهت پیگیری اهداف شوم امنیتی خود در پوشش فریبنده کنوانسیونهای بینالمللی و مأموریتهای عادی دیپلماتیک است. گر چه هنوز هم برخی از به اصطلاح روشنفکران غربگرای جامعه ما نقش سفارتخانههای خارجی را در حوادث پس از انتخابات توهم میخوانند؛ اما بسیاری از اسناد گواه بر حق بودن این نظریه دارد(2). به هر تقدیر نوشتار پیشرو در آستانه سالگرد رفراندوم 40میلیونی ملت به نظام اسلامی در پی واکاوی نقش سفارتخانههای برخی از کشورهای غربی و حامیان منطقهای آنان در حوادث پس از انتخابات است. به این منظور در ابتدا به وظایف مأمورین دیپلماتیک بر اساس معاهدات بینالمللی خواهیم پرداخت.
وظایف مأموران دیپلماتیک بر اساس قواعد بین الملل
مأموران دیپلماتیک به نمایندگی از کشور فرستنده وظایف محوله را البته در چارچوب قوانین و مقررات بینالمللی انجام میدهند؛ اهم وظایف آنها بهویژه مسئولیت رئیس مأموریت (سفیر) به قرار ذیل میباشد.
الف- نمایندگی دولت فرستنده نزد دولت پذیرنده؛
ب- حفظ منافع دولت فرستنده و اتباع آن در دولت پذیرنده تا حدودی که درحقوق بین الملل موردقبول است؛
ج- مذاکره با حکومت دولت پذیرنده؛
د- استحضار از اوضاع و سیر وقایع در دولت پذیرنده با استفاده از تمام وسائل مشروع و گزارش آن به حکومت فرستنده؛
هـ- بسط روابط دوستانه و توسعه روابط اقتصادی و فرهنگی و علمی بین دولت فرستنده و پذیرنده (ذوالعین، تابستان 1384: 120 ).
وظایف مذکور که در مقررات ماده 3 عهدنامه وین پیش بینی شده است مزایا و مصونیتهایی را برای حسن انجام مأموریت مأمورین دیپلماتیک دولت فرستنده در سرزمین دولت پذیرنده در نظر گرفته است. اما همین معاهده دیپلماتهای دولت فرستنده را ملزم به رعایت قوانین، مقررات و شعائر ملی و مذهبی کشور پذیرنده کرده است. علاوه بر این، معاهده وین مقرر داشته که اقدامهای دیپلماتهای کشور فرستنده نباید به عنوان عملیاتی برای مداخله در امور کشور پذیرنده بدل گردد (ضیایی بیگدلی، 1383: 382).
بر این اساس کارمندان دولت فرستنده میبایست مأموری که برخلاف مقررات بینالمللی عمل کند و فعالیت غیرقانونی انجام دهد، مثلاً اگر در امور داخلی دولت محل خدمت مداخله کند، از سوی کشور پذیرنده به عنوان عنصر نامطلوب تشخیص داده میشود.دراین صورت از دولت فرستنده خواسته میشود که مأمور خویش را فرا بخواند زیرا در غیر این صورت دولت پذیرنده میتواند او را اخراج نماید.
انگلیس
به گواه تاریخ روابط انگلیس با ایران قبل ازانقلاب و پس از پیروزی انقلاب اسلامی هیچگاه دوستانه و خیرخواهانه نبوده است. انگلیسیها هرگز صادقانه با ایران برخورد نکردهاند. رفتار آنها با ایران همواره رفتاری مغرضانه، خلاف و دون شأن دیپلماتیک بوده است. آنها برای دستیابی به اهداف خود تنها شکل و شیوه خود را با عصر استعمار تغییر دادهاند.
با گذر زمان و حرکت به سمت لحظههای سرنوشتساز انتخابات ریاست جمهوری دهم، مجموعاً 55 خبرنگار از رسانههای انگلیس تحت عنوان پوشش انتخابات به ایران سفر کردند. در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که سه هفته به 22 خرداد پروازهای ایرانایر با وجود جایگزین شدن پروازهای بزرگ بازهم با کمبود جا مواجه میشوند. در این زمان انگلیسیها سعی کردند با افزایش اعزام مسافرانی با اهداف خاص به ایران و با استفاده از آموزههای اطلاعاتی خود بر انتخابات تاثیرگذار باشند.
در این بین سفارت انگلستان در تهران به عنوان مرکز فرماندهی، هدایت و خطدهی اقدامهای مداخله گرانه دولت خود در پروژه طراحی شده توسط برخی از عوامل داخلی فتنه، بیبیسی فارسی و سرویس امنیتی این کشور را بر عهده داشت. سفارت انگلیس تحت پوشش نیروهای محلی،افرادی را بین اغتشاشگران فرستاده ومطالب مورد نظر خود را به آنها و به جامعه القا میکرد. آنها با استفاده از بعضی اغتشاشگران اخباری را در این زمینه جمع آوری و برای شبکههای خبری خود ارسال میکردند. درپی بروز دخالتهای افراد سفارت انگلیس درهمان روزها 8 تن از کارمندان سفارتخانه دستگیر شدند تا نقش مبهم آنها در حوادث انتخابات آشکار شود. عصبانیت وواکنش مقامهای انگلیسی پس از دستگیری کارمندان سفارت انگلیس در تهران خود بیان کننده ترس آنها ازفاش شدن مسائل پشت پرده در خصوص دخالتهای مخربشان در قضایای پس از انتخابات ایران بود( نادری، 10 مرداد 1388: 12).
در تأیید نگرش بالا حسین رسام تحلیلگر ارشد سفارت انگلیس در دومین جلسه دادگاه متهمان براندازی نرم در مورد کیفیت اقدامهای سفارت انگلیس در تهران میگوید: سفارت انگلیس به دلیل سیاستهای خصمانهاش درایران وترس ازافشای ارتباطگیریاش بامنابع داخلی اقدام به ارتباطگیری از طریق کارکنان محلی میکند و به دستور مقامهای سفارت من نیز اقدام به ارتباطگیری میکردم. من حدود 130 مرتبط داشتم که متعهد شدم تعداد آنها را به 180 نفر برسانم و تماسهای من با آنها در اماکن عمومی، رستورانها و کافی شاپها با هزینه سفارت انگلیس بود که مطالب مورد گفت و گو در این جلسهها نیز به اطلاع مقامهای لندن میرسید(3). تحلیلگربخش سیاسی سفارت انگلیس در ادامه سخنان خود در مورد تلاشهای سفارت بهویژه در جلب روشنفکران و دگراندیشان ایرانی میگوید: منبع اصلی ما روشنفکرانی بودند که دارای زاویه با نظام هستند. وی به نقشآفرینی شورای فرهنگی بریتانیا دراین ارتباطگیریها اشاره دارد. رسام در این باره میگوید: دوبخش بورسها وپروژهها ازمهمترین بخشهای شورای فرهنگی بریتانیا بود. برای ایجاد مرتبطین جدید در هر دوره از امتحانهای آیلس که حدود 2 هزار نفر در آن شرکت میکردند استفاده میشد و اطلاعات این افراد در اختیار شورای فرهنگی بریتانیا قرار میگرفت.
رسام به اقدامهای این شورا برای تاثیرگزاری در ارکان حکومتی در جمهوری اسلامی ایران اشاره میکند و در ادامه اعترافهای خود میگوید:این شورا از طریق انعقاد پروژههایی مثلاً ازوزارت بهداشت هم اطلاعات راجمع آوری میکرد وهم تلاش میکرد این نهادها راتحت تأثیرخود قراردهد.
وی شناسایی وجذب نخبگان ازطریق بورسهای مختلف بهویژه بورس مخصوص وزارت خارجه انگلیس و نیز تلاش درجهت دستیابی به پیشرفتهای علمی کشوررا ازدیگراهداف شورای فرهنگی بریتانیاوسفارت انگلیس درتهران بر میشمارد.
حمید رسام با اشاره به ارتباط گیری سفارت انگلیس باNGOها،در مورد اهمیت راهبرد دیپلماسی عمومی برای سفارت انگلیس میگوید: راهبردوسیاست دیپلماسی عمومی ازاساسی ترین شیوه هادرکشورهای موردهدف بودوسفارت انگلیس درتهران ازطریق وزارت خارجه،سالانه 300 هزارپوند برای این منظوردریافت میکرد.
تحلیلگرارشدبخش سیاسی سفارت انگلیس و یکی از 9 کارمند محلی سفارت انگلستان در تهران در بخش دیگری از اعترافات خود به سفرهای مقامهای سفارت انگلیس به شهرهای مختلف ایران اشاره میکند و از آن با عنوان سفرهای استانی سفارت انگلیس یاد میکند. سفرهای استانی اعضای سفارت انگلیس تا 2 روزقبل ازانتخابات انجام میشد و در این سفرها راجع به گرایشهای سیاسی مردم شهرهای مختلف و میزان مشارکت آنها تحقیق میشد.
رسام در تأیید اظهارات خود دستورالعمل دوصفحهای را که به زبان انگلیس نوشته شده بود دربرابردوربینهای خبرنگاران وعکاساسان قرارمی دهد و میگوید: دراین دستورالعمل ارسالی ازسوی لندن خواسته شده بود که اظهارنظرهای ائمه جمعه و نمایندگان رهبری ایران پیگیری شود تا مشخص شودکه آیا این افرادجهت خاصی را دنبال میکنند. همچنین خواسته شده بودکه تکیه خاصی روی سپاه و بسیج انجام شودکه آیا دراین انتخابات گرایش خاصی دارند.
وی تصریح میکند: توماسبرن نفر دوم سفارت انگلیس درزمینه ارتباطگیری و تأمین بودجه نقش بسیار ویژهای داشت. رسام در مورد هماهنگی سفارت با بیبیسی فارسی برای القای تقلب در انتخابات ایران میگوید: گزارشهایی در تهران تهیه میشد که برای وزارت خارجه انگلیس ارسال میگردید که برخی از آنها تبدیل به سیاستها میشد و توسط شبکه بی بی سی اجرا میشد.
وی در ادامه سخنان خود به صراحت به ملاقات دبیراول سفارت انگلیس با افراد وابسته به حزب اعتماد ملی و اعضای ستاد میرحسین موسوی اشاره دارد. او در این باره میگوید: بایکی ازمشاورین ستادموسوی ازطریق من ارتباط موثری برقراربود.
رسام با اعتراف به ناراحتی دولت انگلیس از پیروزی آقای احمدینژاد چنین میگوید: برای سفارت انگلیس بهتآور بود و در اولین گزارش ارسالی به لندن برروی ادعای یکی از کاندیداها مبنی بر تقلب در انتخابات تأکید شده بود.
این متهم در ادامه از دستور سفارت انگلستان به کارمندان محلی و غیرمحلی سفارت برای حضور در آشوبها خبر میدهد: طبق دستور،سفارت ازکارمندان محلی خواسته بود در اغتشاشها حضور یابند. پاتریک دیویس کاردار سفارت نیزدرراهپیمایی خیابان انقلاب تادانشگاه صنعتی شریف حضورداشت.(نقش گسترده سفارت انگلیس...، 17 مرداد 1388).
این مطالب و سخنان در حالی است که دبیرسوم سفارت انگلیس نیز بر خلاف تمامی معاهدات بینالمللی و بهویژه معاهده وین در مورد روابط دیپلماتیک در اقدامی کاملاً مداخله گرانه وخلاف عرف دیپلماتیک بالباس سبزبه میان تجمع کنندگان رفته وهمراه آنها درراهپیماییهای غیرقانونی حضورمی یابد.در مورد اقدامهای خارج از عرف دیپلماتیک سفارت انگلیس در تهران نکته مهم این است که این گونه حرکتها در هماهنگی کامل با برخی از دیپلماتها و سفارتخانههای سایر کشورهای غربی صورت میگرفته است. به طور مثال توماسبرن دبیردوم سفارت انگلیس وشون مورفی دبیرسفارت استرالیا درستادانتخاباتی میرحسین موسوی رفت وآمد داشته وباعلی ماهرازمشاورین ستاد مرکزی انتخابات میرحسین موسوی نیزتعاملهای مختلفی را برقرار کرده بودند (دیپلماتهای انگلیسی تماسهای مستمری...، 17 مرداد 1388 ).
جالب آنکه پس از آشکار شدن نیات ناصواب سفارت انگلستان در حوادث پس از انتخابات سخنگوی وزارت خارجه انگلیس به جای عذرخواهی از ملت و دولت ایران این گونه حرکات مداخلهگرانه را برای دیپلماتهای خود ضروری توصیف میکند!چرا که از منظر این دولت یک فرد میتواند ایرانی مفتخر و وطنپرست باشد و در این ظرفیت برای سفارتخانه خارجی نیز جاسوسی کند.
فرانسه و ایتالیا
مقامهای رسمی فرانسه از همان آغاز اغتشاشها در تهران با فراموش کردن رفتار سرکوبگرانه خود با جوانان حومههای شهرهای بزرگ این کشور بارها و بارها با انتقاد از برخورد حافظان جان، مال و ناموس مردم با آشوبگران از آنچه که تلاش مردم ایران برای دستیابی به دموکراسی و آزادی میخواندند حمایت کردند. در این بین حاکمیت نیکولا سارکوزی در فرانسه و مواضع آمریکاگرایانه وی بر خلاف مشی ملیگرایانه و اروپا محور پاریس در سالهای پیش از حاکمیت او، در عرصه بینالمللی بر عمق حمایت دستگاه دیپلماسی این کشور از اغتشاشگران و سران فتنه افزود. اینگونه سرویسدهیها به جریان فتنه تا جایی پیش رفت که برنارد کوشنر، وزیرخارجه یهودیالاصل فرانسه به صراحت تمام و برخلاف تمامی اصول دیپلماتیک از آماده بودن سفارت این کشور برای پناه دادن به آشوبطلبان در خیابانهای تهران خبر داد (در ناآرامیهای تهران به...، 19 خرداد 1388 ).به دنبال این دستور سفارت فرانسه درتهران هم نقش پررنگی درحمایت از آشوبهای پس ازانتخابات و جاسوسی علیه کشورمان ایفا کرد. نازک افشار، کارمند مرکز فرهنگی سفارت فرانسه که دربخش فرهنگی سفارت فرانسه به مدت 18 سال مشغول فعالیت بوده است،در این باره میگوید: مسئولان بخش فرهنگی این سفارتخانه ازشرکت من دربرخی تجمعهای پس از انتخابات خبر داشتند. وی در مورد دستور مقامهای فرانسوی برای گشودن درهای سفارت بر روی آشوبگران میگوید: براساس تصمیمهای اتخاذ شده که به ماهم ابلاغ میشد اگر در جریان درگیری که جلوی در بخش فرهنگی ایجادمیشد فردی به سفارت پناه میآوردماباید اورا به داخل بخش فرهنگی پناه میدادیم.
نکته عجیبتر آنکه فرانکو فراتینی وزیر امور خارجه ایتالیا در این زمینه در اقدامی هماهنگ با سفارت فرانسه اعلام کرد که درهای سفارت کشورش در تهران برای افرادی که نیاز به روادید داشته باشند، باز است و ایتالیا تنها کشوری است که 70 ویزا برای شرکتکنندگان در تظاهرات اخیر تهران صادر کرده است(ایتالیا 70 روادید برای اغتشاشگران...، 14 تیر 1388).
کلوتیدریس(4)،تبعه کشورفرانسه که مدتی دردانشگاه اصفهان تدریس میکرد به دستور سفارت فرانسه به میان تجمعکنندگان میرود و با تهیه اخبار و فرستادن تصاویر از حامیان فتنه سبز به وابسته علمی سفارت فرانسه سعی در انجام تحریک و حمایت بیشتر از فتنهگران در نزد افکار عمومی و رسانههای غربی میکند. مسئولان سفارت فرانسه همچنین درجریان اغتشاشاتی که بعد از انتخابات در تهران و حوالی این سفارتخانه روی داد، در این سفارتخانه را به روی اغتشاشگران گشوده و برای جلوگیری از دستگیری این افراد توسط نیروی انتظامی، آشوبگران را در پناه خود نگهداری میکردند (سفارتخانههای غربی دوربین جاسوسی...، 4 دی 1388).
امارات و عربستان سعودی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و رشد بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه بسیاری از سران محافظه کار جهان عرب خود را در محاصره خواستههای رو به افزایش ملتهای مسلمان احساس کردند. ناکامی راهکارهای ملیگرانه، غیردینی و سازشکارانه در برابر اسراییل و در نهایت پیروزیهای مکرر ایران و جریانهای اسلامگرای متاثر از انقلاب اسلامی در سطح خاورمیانه بر عمق ناکامی آنان افزود.
لذا برخی از رهبران این کشورها به علت گرایش ذاتی خود به غرب و گرایشهای وهابی تنها راه نجات خود از این وضعیت را تلاش و همکاری پیدا و پنهان با دنیای غرب به منظور تضعیف نفوذ ایدئولوژیک ایران در خاورمیانه دیدند. پس بر این اساس هرگونه ناآرامی داخلی در ایران را در جهت منافع خود لحاظ کردند. در بین کشورهای محافظهکار عرب، امارات به دلیل ادعاهای غیر واقعی در مورد جزایر ایرانی خلیج فارس و عربستان سعودی نیز به علت رقابت سنتیاش با ایران برای رهبری جهان اسلام و خاورمیانه، آشوبهای فتنهگرایانه اخیر را مکانی مناسب برای دنبال کردن منافع خود دیدند. حرکتهای منافی عرف دیپلماتیک سفارتخانههای این دو کشور بهویژه در حوادث روز عاشورا به اوج خود رسید. رضا رفیعی یکی از رابطان سفارت امارات درباره همکاری خود با عوامل امنیتی سفارت امارات به نکات جالبی اشاره میکند:
من درتله سرویسهای اطلاعاتی امارات گرفتارشدم ومجبوربه همکاری و اطلاعرسانی فعالیتهای خود به آنان بودم. مدت همکاری من حدود 2 سال به طول انجامید در این مدت برای اطلاعات ارایه شده به این سرویسها ماهانه 5 هزاردرهم امارات دریافت میکردم (اعترافات تکان دهنده اعضای اصلی...، 17 مرداد 1388).
هرچند نقش عوامل بیگانه در ایجاد آشوب در برخی مسیرهای عزاداری روز عاشورا در تهران از سوی مقامهای کشورمان انکارناپذیر اعلام شد اما در این میان به نظر میرسد در مقایسه با توجه به نقش برخی قدرتهای غربی، آنچنان که باید به نقش عربستان سعودی و افراد مرتبط با این کشور توجه نشده است. چرا که برخی از سرنخ اتفاقهای غیرمترقبه و موضوعاتی که در روز عاشورا در تهران اتفاق افتاده است به کشور عربستان سعودی برمیگردد.
عربستان با ارتباطگیری با برخی عوامل اوباشگر و تغذیه مالی آنها، با صرف هزینههای هنگفت برای انجام اقدامهای تحریککننده و آنهم بهطور مشخص در موضوع ساختارشکنی مذهبی اجیر کرده بود.سعودیها با توجه به نگاه منفی ایرانیان به آنها برای این منظور از عوامل مستقیم خود استفاده نکرده و سعی کردهاند با واسطههای خود به این اقدام مبادرت ورزند. این گونه حرکتهای مداخلهگرانه در حالی است که دولت عربستان همزمان دولت ایران را به دخالت در یمن و منطقه شیعهنشین خود متهم میکردند(تابناک: سفارت عربستان و...، 10 دی 1388).
نتیجه گیری
عدم رعایت معاهدات بینالمللی در مورد احترام به حق حاکمیت کشورها توسط دیپلماتها و سفارتخانههای ایران همواره به عنوان یکی از ادعاهای رسمی و غیر رسمی دولتهای غربی و حامیان منطقهای آنان مطرح بوده است، بهگونهای که رسانههای این کشورها به طور مداوم اخبار جهتداری را علیه کشور و دیپلماتهای ایرانی انتشار میدهند. اما بررسی عملکرد برخی از سفارتخانهها و دیپلماتهای همین کشورها در حوادث پس از انتخابات واقعیتهای دیگری را آشکار میکند.
به دنبال اغتشاشهای پس از انتخابات، برخی از سفارتخانهها و دیپلماتهای مقیم تهران بهویژه سفارتخانههای کشورهای انگلستان، فرانسه، ایتالیا، عربستان سعودی و امارات با پشت پا زدن به تمامی اصول و معاهدههای بین المللی بهویژه معاهده وین نقش مخربی در تشدید آشوبها و تحریک رسانههای غربی و مخالف نظام در حمایت از فتنهگران ایفا کردند. این کشورها با سوء استفاده از کارمندان محلی و در برخی از موارد حضور علنی دیپلماتهای خود با نمادهای سبز در میان آشوبگران به دخالت آشکار در امور کشور پرداختند.
جالب آنکه در این بین نوعی از همکاری، هماهنگی و تقسیم کار میان سفارتخانههای این کشورها قابل ردیابی است. گرچه هوشیاری نیروهای امنیتی کشور مانع از آسیب رساندن بیشتر به منافع ملی شد، ولی پنهان ماندن زوایای مهمی از اقدامهای خلاف عرف دیپلماتیک این کشورها بهویژه ارتباطهای پنهان مقامهای امنیتی این کشورها در پوشش مراودههای عادی دیپلماتیک با برخی از نقش آفرینان و نخبگان مردود در نزد ملت، نیازمند واکاوی و اطلاعرسانی بیشتر به افکار عمومی است.
پی نوشتها
1- در 11 سپتامبر 1973 در کشور شیلی حکومت قانونی سالوادور آلنده بهوسیله کودتایی که طراحی آن را سیا و سفارتخانه آمریکا در این کشور بر عهده داشتند سرنگون شد. به دنبال این اقدام مداخلهجویانه 18 سال دیکتاتوری بر شیلی سایه افکند.
2- یکی از افرادی که موضع گیری علنی درباره این ماجرا داشت و رسماً مسئولان قضایی را به توهم توطئه متهم کرد، صادق زیبا کلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران بود. زیباکلام، دیدار رسام تحلیلگر سیاسی سفارت انگلستان در تهران را با برخی از کاندیداهای انتخابات و ارتباط گسترده او با فعالان سیاسی اصلاحطلب وظیفه عادی دیپلماتیک خواند و این اقدام قوه قضائیه را تلاشی برای پر رنگ جلوه دادن نقش سفارتهای خارجی در حوادث بعد از انتخابات خواند.
پس از زیباکلام، تعداد دیگری از فعالین سیاسی اصلاح طلب هم از اساس نقش سفارتخانههای خارجی را منکر شدند. به طور مثال، فائزه هاشمی رفسنجانی در مصاحبهای، اعترافهای حسین رسام را مورد اشاره قرار داد و انجام این اقدامها را صرفا انجام وظیفه از سوی او دانست.
3- رسام از افرادی همچون عطریانفر، سعیدلیلاز و شمسالواعظین به عنوان مرتبطین مهم خود نام برد و افزود: سفارت انگلیس از طریق بخش صدور ویزا نیز اقدام به جمعآوری اطلاعات و ارتباطگیری با افراد مستعد میکرد. در برابر این اسناد غیرقابلانکار و بهویژه پس از اعترافات ابطحی و عطریانفر، میرحسین موسوی در واکنش بلافاصله با سایت خود مصاحبه کرد و با اشاره به آنچه که آنرا دروغپراکنیهای رسانه غیرملی و برخی افراد و تریبونها مینامید، گفت: بهرغم ادعای مخالفان، این جنبش حقطلبانه و معنوی کوچکترین ارتباطی با خارج ندارد.
4-کلوتید ریس دانشجوی فرانسوی موسسه علوم سیاسی لیل به منظور پیگیری موضوع پایاننامه دکترایش باعنوان «تاریخ وجغرافی درمدارس و کتابهای آموزشی ایران پس از انقلاب ۱۹۷۹» به اصفهان سفرکرده بودودراین مدت به تدریس زبان فرانسه در دانشگاه اصفهان مشغول بود. این تبعه فرانسوی بعدها با هوشیاری نیروهای امنیتی کشور شناسایی و بازداشت گردید. دادگاه ریس را جمعاً به 10 سال زندان محکوم کرد اما با توجه به شرایط خاص او مورد رأفت اسلامی و ترحم نظامی جمهوری اسلامی قرارگرفت و حبس وی به پرداخت جزای نقدی به میزان 3 میلیارد ریال تبدیل شد.
روز پس از آزادی ریس، «پیرسرمی»یکی از مقامهای ارشد سابق امنیتی فرانسه، با تأیید همکاری امنیتی و جاسوسی این شهروند فرانسوی با سفارت فرانسه در تهران وظیفه ریس را اقدامهای اطلاعاتی ازسیاست داخلی ایران و موضوعهای هستهای این کشور به سیستم اطلاعاتی فرانسه توصیف میکند. هرچند این اظهارات باتکذیب دولت فرانسه روبهروشده است، اندیشیدن در آن و توجه به تیزهوشی مأموران اطلاعاتی ایران در حراست از محیط فیزیکی و مجازی کشور، جای تقدیر و قدردانی دارد (کلوتیدریس، واقعاً جاسوس فرانسویها بود، 28 اردیبهشت 1389 ).
فهرست منابع
1- ذوالعین، پرویز(1384) حقوق دیپلماتیک. تهران: دفترمطالعات سیاسی وبینالمللی تهران، چاپ دوم.
2-ضیایی بیگدلی، محمدرضا(1382) حقوق بینالملل. تهران: کنج دانش، چاپ نوزدهم.
3-نادری، شبنم( 10 مرداد 1388 ) بررسی نقش انگلیس در وقایع اخیر ایران موجسواران انگلیسی. کیهان. ص 12.
سایتها
1- اعترافات تکاندهنده اعضای اصلی ستادمیرحسین( 17 مرداد 1388)
http://www.bushehrnews.com/fa/pages/?cid=10949
2- ایتالیا 70 روادید برای اغتشاشگران ایرانی صادر کرد (18 تیر 1388)
http://www.irandiplomacy.ir/modules/news/article.php?storyid=3595
3-در ناآرامیهای تهران به شرکتکنندگان در اغتشاشات پناه میدادیم( 19 مرداد 1388 )
http://www.seemorgh.com/news/default.aspx?tabid=2075&conid=38254
3-دیپلماتهای انگلیسی تماسهای مستمری با ستاد موسوی داشتند(17 مرداد 1388 )
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8805170931
4-سفارتخانههای غربی، دوربین جاسوسی سیا در تهران( 4 دی 1388 )
http://www.inn.ir/newsdetail.aspx?id=34255
5-سفارت عربستان و وهابیون در حوادث روز عاشورای تهران نقش داشتند( 10 دی 1388 )
http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=95536
6- کلوتیدریس، واقعاً جاسوس فرانسویها بود
(28 اردیبهشت 1389)
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=99134
7- نقش گسترده سفارت انگلیس در آشوبهای تهران( 17 مرداد 1388)
http://www.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=624517