گول نخوردن ، خیلی سخت نیست وکافی است ، فقط به دو اصل ، توجه جدی ودقت مکفی داشت ؛
اول ؛ تجربه ها وسابقه ها ، که قبلی ها چه می گفتند در شعارهای خود و چه کردند بعد از نشستن بر تخت قدرت ؟!
به گزارش پایگاه عدالت خواهان" _خیلی سخت نیست درس عبرت گرفتن از تجربه ای که مثلا با رای دادن به فلان فرد یا بهمان جریانی که خود را منجی کشور می دانست ، اما بجای کار برای مردم ، فقط برای خود کار کرد و سَبک زندگی مرفه و اشرافی و همچنین سرمایه ودارایی های نجومی برای خود برگزید .
این واقعیت را نشان می دهد که ما ، نه یکبار و دو بار که چندین بار فریب شعارهای دروغین را خورده ایم وکماکان ، هنوز هم با صبر انقلابی ومتانت همیشگی ، چشم امید به شعارهای ظاهرا امیدوارانه ای داریم که خوب می دانیم از شعار تنور معیشت این مردم گرم نمی شود همانگونه که تا کنون نشده است.
دوم ؛ برنامه وکارنامه است ، که در انتخابات های گذشته کشور که الحق انتخاباتی سالم وآزاد بوده است ، مورد غفلت قرار گرفته است . یعنی بین نامزد ها ، بجای برنامه وکارنامه و سوابق موفق فرد ، وابستگی به جریان های سیاسی،اصل اولیه انتخاب قرار می گیرد ودر مرحله بعد ، جریانی پیروز انتخابات خواهد بود که بتواند خوب شعار ، دروغ و عملیات روانی در جامعه تولید کند که می توان به وضعیت موجود به عنوان ماحصل این ضعف انتخاباتی از سوی جامعه اشاره نمود.
حال با توجه به دو اصل فوق ؛ مادامی که تجربه وکارنامه افراد ، که تا کنون برای مردم چه کرده اند وکارنامه آنان حاکی از کدام برنامه وتوانایی است وتا چه حد به موفقیت رسیده اند؟! اگر به عنوان یک اصل ، در انتخاب یک فرد شایسته و اصلح مورد توجه و دقت نظر قرار بگیرد، بدون تردید شاهد تکرار انتخابات بدون نتیجه برای مردم نخواهیم بود.
به عنوان دو نمونه ازچندین مورد می توان به انتخاب حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در سال 92 و رای اعتماد 100 درصدی مردم تهران به لیست امید در مجلس دهم شورای اسلامی در سال 94 اشاره کرد.
آنجایی که خوش بینانه ترین پیش بینی ها هم به پیروزی حسن روحانی در انتخابات خوش بین نبود ، حسن روحانی که از سابقون انقلاب بود که بر خلاف حرکت روبه منفی معیشتی مردم در طول سنوات گذشته ، از یک زندگی مرفه و اشرافی برخوردار شده بود و از سویی برای به دست گرفتن سکان قوه مجریه کشور ، که نیازبه تجربه اجرایی وکارنامه قابل قبول می باشد ، قطع به یقین از این ویژگی مهم برخوردارنبود و صرفا با شعارهای عوام پسند و بهره بردن از موج هایی که در مناظرات به وجود اورد ، توانست اقبال جامعه را به سوی خود جلب نماید و امروز که 4 سال از ریاست جمهوری وی می گذرد و زمان پاسخگویی و گزارش به اذهان عمومی است ، جز با ارائه آمار وارقامی که برای مردم هیج معنی ومفهومی ندارد ، چیز دیگری برای گفتن به مردم ندارد واین همان خودکرده ای است که می گویند تدبیر نیست اما اینباراز سوی مردم ایران انشا الله تدبیر خواهد شد .
نمونه دوم از این قِسم انتخاب ها ، انتخاب جمیع لیست امید از سوی مردم تهران برای مجلس دهم شورای اسلامی بود.
لیست امیدی که به گفته روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد ؛ جامه وکالت مردم تهران را به تن کرده و بر کرسیهای سبزرنگ بهارستان نشسته اند که همچنان در لاک مهجوریت خود فرو رفته و به گونهای در صحن خانه ملت حضور یافتهاند که بود و نبودشان تفاوتی در روال یک روز کاری مجلس ایجاد نکرده است ، افرادی چون «داود محمدی»،«عبدالرضاهاشم زائی»، «غلامرضا حیدری»، «علی نوبخت»، «سیده فاطمه حسینی» و «محمدرضا بادامچی».
اغلب لیست امید به گفته روزنامه آفتاب یزد ، چهرههایی کم ترشناخته شده یا به کل ناشناخته بودند که حتی با بهره گیری از سرویسهای جستجوگر در فضای مجازی نیز نام و نشانی از آنها یافت نمیشد.
منتخبین 30 نفره لیست امید در مجلس دهم ، در سه ماه نخست تشکیل مجلس تنها 7 نفر به ایراد نطق میان دستور پرداختند و 23 نفر به کل پشت تریبون قرار نگرفته و 6 نماینده از این وکلای ملت به کل میکروفن نمایندگی شان روشن نشده است.
بدون شک در خبرها شنیده شده است که فراکسیون امید 2 بارجلسه اضطراری و فوقالعاده برگزار کرده است؛ که اولین بار پس از لغو سخنرانی علی مطهری در مشهد با اعتراض به وزیر کشور صورت گرفت واعضای این فراکسیون خواهان پاسخگویی رحمانی فضلی در صحن بهارستان شدند و جلسه اضطراری دوم پس از تلاش مأموران انتظامی طبق دستور دادستانی برای بازداشت محمود صادقی اعلام شد.این جلسات «اضطراری» و«فوری» هیچگاه برای مشکلات معیشتی مردمی و حتی پیگیری عامل مقصر جانباختگان قطار مرگ تبریز-مشهد صورت نگرفت!
لازم به ذکر است که محمود صادقی شاخص ترین عضو این لیست ، تنها دغدغه ومطالبه ای که دارد ، صرفا سیاسی وبه منظور تشویش اذهان عمومی بوده است. ایشان علی رغم اینکه از ماهیت حساب های قوه قضائیه ، درست مثل سایر مسئولان بلند رتبه کشور مطلع بود ، اما پرداختن به ان ودامن زدن در رسانه های معاند وضد انقلاب را نمی توان در مسیروظائف نمایندگی وپیگیری حقوق مردم ارزیابی نمود ، چرا که اگر واقعا قصد پرداختن به حقوق مردم را دارند ، ابتدا باید با منشاء حقوق های نجومی که برای ملت ایران واضح آشکار شده بود ، موضع گیری می کردند وتمام زمان خود را در پیگیری معیشت جامعه صرف می کردند.
به هر حال انتخاباتی که با راهبردهای فتح سنگر به سنگر و فشار از پایین؛ چانهزنی از بالا و خروج از حاکمیت دنبال شود وبا شعارهای فاقد برنامه عملیاتی و ضمانت اجرایی ، با فریب جامعه ، منتج به برگزیدن افردی فاقد تجربه و کارنامه مدیریت های کلان شود ، باید مطالبات معیشتی واقتصادی مردم در سر و صدا های سیاسی و رانت ها وزدو بند پشت صحنه و فسادهای نجومی گم شود وبه قول دکتر قالیباف شهردار تهران ، کشوری که یک درصد جمعیت دنیا را دارد ، صاحب 7 درصد ذخایر ومنابع دنیاست ، چرا باید وضعیت رفاه اجتماعی و اقتصادی اش اینگونه باشد. در حالی که با عکس همین شرایط کشورهایی هستند که با مدیریت بهینه ودرست وکارآمد ،یعنی با 7 درصد جمعیت و 1 درصد ذخایردنیا از رفاه اجتماعی واقتصادی بسیار قابل قبولی برخوردارند.هشدار