به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" سال نود پیش از اعزام به خارج از کشور به ابتکار وزارت علوم دولت دهم ،برای اولین بار یک دوره آموزشی فشرده برای دانشجویان بورسیه اعزام به خارج از کشور در تهران برگزار شد.
در بخش مهمی از این دوره آموزشی معاون ضد جاسوسی وزارت اطلاعات بعنوان میهمان ضمن باز کردن چندین کیس جاسوسی ،یک فیلم مستند دارای طبقه بندی از یک کیس جاسوسی هسته ای را پخش نمود.
یک مستند خوش ساخت ،بسیار فنی و حرفه ای و دارای یک روند کاملا منطقی از ابتدا تا انتها که نحوه جذب یک فرد در سازمان انرژی هسته ای از سوی یک سرویس خارجی ،ارتباط گیری در داخل و خارج ،انتقال اطلاعات ،پوشش ها و...را به خوبی تصویر کشیده و در واقع اشراف اطلاعاتی و پیشگیرانه وزارت اطلاعات را نشان می داد.
فضای کل سالن یک پارچه سکوت و توجه خاص بود.بنظر می رسید برای آن نخبگان علمی کشور این مستند خیلی جذاب و باور پذیر بود.در انتها یکی از نخبگان حاضر ضمن تشکر و تصدیق باور پذیری این مستند یک نکته ظریفی به زعم خودش مطرح کرد ! گفت که این مزد ۱۰۰ دلاری(دلار در آن مقطع حدودا ۸۰۰تومان بود ) داخل پاکت که به جاسوس پرداخت می شد کل این مستند را زیر سوال برد !
معاون وزیر اطلاعات با یک شوخ طبعی خاص با نقل خاطره ای پاسخ اقتضائی و جالب توجهی داد!
نقل کرد که این مستند را اولین بار برای یک وزیر با مجموعه معاونین و کارکنان آن اکران کردیم (اسم وزیر و وزارتخانه محفوظ نزد نگارنده ) ؛اتفاقا پس از پایان مستند ،وزیر یاد شده با اطمینان و قاطعیت تمام گفت که کاملا !مشخصه که این مستند خیالی است !و از سندیت لازم برخوردار نیست !
معاون وزیر اطلاعات نقل کرد که بهش گفتم چطور !؟ و آن وزیر گفت بخاطر اون پاکت ۱۰۰دلاری !آخه کی برای ۱۰۰دلار این کارها را می کند !
معاون وزیر اطلاعات در ادامه و در پاسخ به این نقد ، بهش گفتم که وزارت اطلاعات به عمد چنین موضوعی را در مستند گنجانده است !!!
وزیر با تعجب گفت به عمد !چرا به عمد !!؟
معاون وزیر اطلاعات گفت می خواستیم ببینم که مظنه بازار دست چه کسی است !
سالن از خنده منفجر شد ! در ادامه معاون وزیر اطلاعات خطاب به آن نخبه علمی به شوخی گفت که:ظاهرا مظنه بازار کاملا دستت هست [سالن یک بار دیگه با خنده های ممتدی به لرزه درآمد ]
معاون ضد جاسوسی با آن هاله اقتدار و کاریزمای خاص ،مهربانانه گفت که پسرم شوخی کردم!
توضیح داد که یکی از دلایل بمنظور عدم تشویق و یا ترغیب دیگران برای جاسوسی بخاطر پول و...بود.قانع کننده بود و همه هم پذیرفتند.
حتی یکی از دانشجویان به شوخی به معاون ضد جاسوسی گفت حالا بگو مظنه واقعی بازار چقدر است و اون جاسوس چقدر پول می گرفته که سالن از کنترل برای لحظه ای خارج شد(۱)
پیش خودم فکر می کردم که وزارت اطلاعات چطور در تولید و اکران این مستند حرفه ای و تخصصی آنهم با این طبقه بندی ،این ملاحظات ظریف را در نظر داشته است و اگر بخواهد برای عامه مردم چنین تولیداتی داشته باشد و اکران عمومی کند با توجه به دسترسی کشورهای معاند و رقیب چقدر می بایست ملاحظات بیشتری را در نگارش و تدوین و...در نظر بگیرد!
البته طبیعی است چراکه در اصل هیچ سازمان اطلاعاتی در هیچ کجای دنیا از جمله در ایران ، روش ها و شیوه های بومی شده خود را برای خوشایندی این یا آن فاش نمی کند و برایش هم مهم نیست که چطور قضاوت می شوند.بلکه در کلیت امر برای آنها مهم انتقال پیام برای مخاطب اصلی آن است.
در مستند شکار جاسوسان اگر مخاطب اصلی آن با توجه به مقدمه و موخره مستند ،جامعه اطلاعاتی آمریکا و بالاخص سازمان سیا و رئیس جمهور آمریکا است؛با توجه به واکنش مخاطبین یاد شده بنظر شخصی ام تهیه کنندگان این مستند به اهداف شان دست یافته اند.
و اگر این مستند مخاطب داخلی خاص داشته است و بخش های خاصی از مستند عمدا با هدفگذازی خاص تدوین شده است تا بقولی بدانند که مظنه بازار دست چه کسانی است ؟ آنهم در شرایطی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب ،دشمنان آرایش جنگی از جمله در حوزه اطلاعات گرفته اند و کشور نیاز به آرایش مناسب در این ماه های منتهی به انتخابات اسفند دارد، دعا می کنیم که به اهداف مد نظرشان برسند ان شاالله
اما اگر مخاطب داخلی این مستند نظام و مردم هستند تا عملکرد قابل دفاع وزارت اطلاعات دولت دوازدهم را مشاهده کنند ؛بعنوان یک کارشناس رسانه می گویم که با توجه به اختلالات ادراکی موجود بالاخص در بعد عملکردی مقابله با نفوذ فردی که حوزه های مختلف کشور را با چالش مواجه نموده و اقتصاد و معیشت مردم را گروگان گرفته اند قطعا این مستند نمی تواند این مخاطبین را اقناع کند.
امام خامنه ای در ارتباط با نفوذ فردی و اهمیت مقابله با آن می گویند: " نفوذ موردی، معنایش این است که شما یک دم‌ودستگاهی دارید، یک مسئولی هستید؛ یک نفر را با چهره‌ی آرایش‌شده، بزک‌شده، با ماسک در مجموعه‌ی شما بفرستند؛ شما خیال کنید دوست است درحالی‌که او دوست نیست، تا او بتواند کار خودش را انجام بدهد؛ گاهی جاسوسی است.. گاهی کارش بالاتر از جاسوسی است، تصمیم شما را عوض میکند. شما یک مدیری هستید، یک مسئولی هستید، تصمیم‌گیر هستید، میتوانید یک حرکت بزرگ یا مؤثّری انجام بدهید، اگرچنانچه این حرکت را این‌جور انجام بدهید این به نفع دشمن است، او می‌آید کاری می کند که شما حرکت را این‌جور انجام بدهید؛ یعنی تصمیم‌سازی"
قطعا اقدام پیشگیرانه و مقابله ای با جاسوس ها و شکار آنها لازم و قابل تقدیر و تشکر است اما وزیر اطلاعات باید بداند که بالاتر از جاسوسی ،نفوذ فردی است که نظام و مردم ،شرایط کنونی کشور را نتیجه آن می دانند و معتقدند تا با این عوامل نفوذی مقابله نشود در اقتصاد و معیشت مردم و همچنین رضایتمندی مردم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
حسن بیارجمندی فارغ التحصیل دانشگاه وزارت خارجه روسیه
۱ بخشی از رمان قفس خرسها، نویسنده حسن بیارجمندی،آماده چاپ و انتشار
انتهاي پيام/
