به گزارش پایگاه عدالت خواهان"به نقل از ساحل گمیشان، عبا آخوند محمد نژاد امام جماعت مسجدالنبي گميشان در مورد قيام امام حسين (ع) در یادداشتی ارسالی به این پایگاه خبری نوشت: هرسال که دهم محرم می شود ؛ گذشته بر فضیلت خاص روز عاشوراء ، یادها و ذهن ها بسوی واقعه جانسوز شهادت سیدنا حسین – رضی الله عنه – و تنی چند از یاران فداکار و باوفایش در سال ۶۱ هجری تداعی می شوند و باگذشت حدود ۱۳۷۴ سال از زمان وقوع آن هنگامه سوزناک ، باز هم همچنان (آن واقعه) برای مسلمانان تازگی دارد و شهادت مظلومانه سیدنا حسین و جمعی از پاکان اهلبیت – رضی الله عنهم – دل بسیاری از شیفتگان را غمگین ، و چشم بسیاری از دلسوختگان را پر از اشک می گرداند ؛
واقعا آنچه که بر حسین – رضی الله عنه – و اصحاب وی در کربلا رفت در تاریخ اسلام نظیر ندارد و حرکتی که سیدنا حسین – رضی الله عنه – برای احقاق حق و ابطال باطل ابداع نمود بی بدیل بوده و نمونه بارز از پیروزی حق علیه باطل است.
حسین رضی الله عنه مظهر عشق است و صفاء ، الگوی راه حق است و ایستادگی ، معلم عزت است و آزادگی نسیم حماسه است و بیداری ، پیشوای عدالت است و حق طلبی ، نمونه اخلاق است و نجابت ، رمز پیروزی حق است بر باطل ، سردار شجاعت است و رزمندگی ، مصدر ایثار است و فداکاری.
بعد از پنجاه سال از رحلت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم حضرت سیدنا حسین رضی الله عنه شهر جد خود مدینه منوره را به قصد عراق و کوفه برای انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر ترک می کند،
بعد از این که اهل کوفه با نامهها، طومارها از وی دعوت کردند حضرت حسین قبل از این که به کوفه برود حضرت مسلم بن عقیل رضی الله عنه را برای بررسی وضعیت به آن جا میفرستد
حضرت مسلم با استقبال کم نظیر مردم مواجه میشود و برای حضرت امام حسین پیغام میفرستد تشریف بیاورد که مردم کوفه در انتظارند؛
سیدنا حسین رضی الله عنه به همراه اهل بیت نبوت فرزندان خود به سوی عراق برای اقامه امر به معروف و نهی از منکر در مقابل طاغوت و ظلم یزید و ابن زیاد روانه میشوند؛
با توجه به این که بسیاری از صحابه و دوستان مخالف این سفر بودند زیرا از اهل کوفه عهد و وفایی ندیده بودند اما تقدیر الهی همین بود( لا یعلم الغیب الا هو)، (والله غالب علی امره)کسی نمیداند که آینده چه میشود نه امام عالی مقام و نه دیگران.
هنگامی که به سرزمین کرب و بلا نزدیکی نهر فرات میرسد چهار هزار نفر مسلح را برای استقبال خود میبیند،
حضرت حسین رضی الله عنه به مردم اهل کوفه خطاب میکند میفرماید: ای مردم من حسین ابن علی ابن بنت رسول الله هستم شما از منخواستید نامه نوشتید از من دعوت کردید ، من برای شرارت و فساد نیامدهام برای جنگ و خونریزی نیامده ام من برای اصلاح دین امت جدم برای امر به معروف و از بین بردن منکرات این حکومت ظالم آمدهام.
خودکامگی قدرت طلبی و زور خواهی تشخیص نمیدهد که این فرزند رسول الله صلی الله علیه وسلم است گوشها کر و چشمها را پردههای دنیا تاریک کرده خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ ، بر وی حلقه محاصره را تنگ میکنند
امام عالی مقام پیشنهاد میدهد اگر شما نمیپذیرید من به شهر جدم مدینه بر میگردم یا به یکی از مرزهای کشور میروم یا با اراده خودم مستقیم با یزید صحبت و گفتگو کنم اما سلطه طلبان و قدرت طلبان فاجر نمیپذیرند،
ي افزود: قیام حضرت حسین رضی الله عنه بر ضد نظام استبدادی یزید ، نشانگر قوت ایمان و شجاعت حق گویی آن راد مرد تاریخ اسلام است و در کُلّ ، با شهادت مظلومانه خود در روز عاشوراء ، هم نامش و هم هدف والایش را جاویدانه کرد ،
او برای خدا قیام کرد و برای خدا جنگید و در راه خدا ماندگار شد ؛ او نه برای قدرت طلبی و ریاست دنیا ، بلکه برای دادرسی به فریاد ستمدیدگان زمان ، حرکتش را از مدینه منوره تا کربلای عراق امتداد بخشید ؛
او حق را می خواست و برای حق ایستاد و به نام حق صادقانه عمل نمود ؛ او برای اصلاح و نه اِفساد قیام کرد و تا مرز جاویدانگی ، جانانه به پیش رفت ؛
او به امت رسول الله صلی الله علیه و سلم درس عزت و آزادگی داد که هرگز و تحت هیچ شرایطی عزت آزادی و اسلام را با هیچ چیز معاوضه نکنند و با جمله تاریخی ” هیهات منّاالذله” خود ، تا ابد عزت اسلام و مومن واقعی را ثبت کرد ؛ و دنیای پر زرق و برق باطلِ عاطل و ذلت بردگی را با ریختن خون سرخش تار و مار ساخت ؛
او تنها دُردانه و جگر گوشه و محبوب رسول الله صلی الله علیه و سلم بود که در پیش چشم امت گمراه جدّ بزرگوارش ، پیکر نازنین وی در خاک و خون غلتید و با آخرین نفسهایش فریاد عزت سر داد ؛ حسین رضی الله عنه با شهادت افتخار آمیزش برتری حق بر باطل و پیروزی خون بر شمشیر را در تاریخ درخشان اسلام تسجیل کرد ،
او در حالی در دشت کربلا و در هوای گرم وسوزناک آن سرزمین شهید شد که تا پیش از شهادتش پرپرشدن نوجوانان و نزدیکانش را از نزدیک مشاهده می نمود و در حالیکه از فرط تشنگی زبانش به کام می چسبید نه برای خود بلکه برای یاران فداکارش آرزوی آب می کرد و در همان حالت مظلومانه و رقت انگیز به تیغ دشمن خودی و نه بیگانه به لقای الله جل جلاله رفت.
برترین آموزه از زندگی انقلابی حضرت حسین رضی الله عنه که در طول تاریخ قلب و روح مومنین را نوازش داده و می دهد ؛ آنست که فرزندان واقعی اسلام در راه تحقق حق و بطلان باطل از هیچ چیز برای اسلام ؛ حتی جان های گرانبهای شان دریغ نکرده و بقای شان را تنها در تداوم راهی که برایش جان می دهند ببینند و نه در نفس کشیدن های ظاهری ؛ و گاهی خود را در زنجیر بردگی و بندگی ، بند ننموده و جز حق به احدی سرخم نکرده و در مقابل هیچکس کُرنش ننمایند.
آری ! و اینست که اگر حسین رضی الله عنه را قلبا و واقعا دوست داریم و ذرّه ای دل ما بخاطر اسلام و حُرمت قرآن و وطن می تپد ؛
مردانه وار بر راه حسینی قدم گذاشته و در مقابل خواسته های شیطانی یزیدیان زمان ، همواره با افتخار و اقتدار تمام ، جمله معروف آن بزرگوار “هیهات منّالذله” را به تکرار گرفته و تا می توانیم مراقب حال خویش و امت رسول الله صلی الله علیه و سلم باشیم ، بی تردید در هر زمانی حسینیانی پیدا خواهند شد که پوزه استکباری یزیدیان را به خاک ذلت بمالند.
( گوهر در خاک هم باشد با ارزش است و شیر در قفس باشد باز هم شیر است و دختران ابن زیاد فاسق و فاجر در قصرها سکونت دارند و اما بنت رسول الله در صحرای بی آب و گیاه سکونت دارد ؛ یزید و ابن زیاد در همین دنیا هم به انجام اعمال جنایتکارانه خود رسیدند و مواخذه الله تعالی درباره چنین ظالمان شدید خواهد بود.
ابن زیاد دیوانه شد و در صحرا و بیابان مرد و طعمه سگها گردید و یزید دیوانه شد و بعد از واقعه کربلا حکومت ناجایزش به پایان رسید اما امام حسین رضی الله عنه در جنات فردوس اعلی آرام گرفت و با قیام خود در مقابل طاغوت با امر به معروف ونهی از منکر و دادن جان و اولاد و اصحاب خود درس استقامت در مقابل سختیها و در مقابل نا ملایمات و زورگوییها را میدهد که نباید در مقابل باطل و استکبار تسلیم شد.
یزید نظام حاکمیت اسلامی و شریعت را زیر پا گذاشته بود نظامی که در عهد رسالت و خلافت خلفاء راشدین بود تحریف کرد بدعات در دین ایجاد نمود از این جهت فرزند رسول الله صلی الله علیه وسلم حضرت حسین نمیتواند وظیفه مهم امر به معروف و نهی از منکر را در چنین شرایط نادیده بگیرد و سکوت کند، اسوه و سیرت آن امام عالی مقام امروز برای مسلمانان الگوی پایداری و مقاومت است که هر کسی در حد توان خود در مقابل منکرات بی تفاوت نباشد و از کفر و باطل و استکبار هراسی نداشته و مشکلات و تهدیدهای ظالمانه و زورگوییهای مستکبران را حسین گونه مقابله کند.