به گزارش پایگاه عدالت خواهان"پس از آنکه دکتر حسامالدین آشنا با سوابق متعدد اطلاعاتی و امنیتی، در سال 1386 بهعنوان سخنگوی شورای عالی امنیت ملی انتخاب شد؛ شاید گمان نمی شد که همکاری نزدیک او با دکتر حسن روحانی در شورا؛ به مشاورت فرهنگی و ریاست مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری؛ در سالهای اخیر ختم شود.
او که در شورای عالی امنیت ملی به مدلسازی قدرت هوشمند و چگونگی تنظیم قدرت سخت و قدرت نرم پرداخته بود و در سال 1388تز راهبردی خود را در کتاب "درآمدی بر قدرت هوشمند" منتشر کرده بود؛ چالش اصلی باز تنظیم قدرت نرم و قدرت سخت را در رفتار سپاه پاسداران و خصوصا نیروی قدس میانگارد و مینویسد:
«اضافه کردن دیپلماسی به شرح وظایف سپاه، حتماً از میزان تأثیرگذاري ما در امور بینالمللی خواهد کاست. جنگیدن و برقراري ارتباط، دو چیز متفاوت هستند. توانایی انجام یکی بر دیگري مؤثر خواهد بود. یک نیروي نظامی که به ایجاد اعتماد، نشان دادن حسن نیت و کمک به نهادهاي اجتماعی مشغول است و در همین حال، وظیفه جنگیدن را بر عهده دارد بهزودی با تناقض روبهرو خواهد شد. ما نباید سربازان خود را درگیر چنین مشکلی کنیم... واقعیت آن است که از ستاد کل نیروهاي مسلح تا سپاه قدس،همگی دستاندرکار فعالیتهای گستردهای در زمینههای فرهنگی و رسانهای خارج از کشور هستند و این فعالیتها لازم است در نهادي عالی، با دیگر فعالیتهای غیرنظامی هماهنگ شود.»
بازخوانی این سطور،شاید بخشی از راز و رمز مواجهه اخیر دکتر آشنا با سردار قاسم سلیمانی را هویدا سازد. آنجا که دکتر آشنا در جریان تودیع معاون عربی و افریقایی وزارت امور خارجه به عنوان یکی از چهره های نزدیک به قاسم سلیمانی و همزمانی آن با انتشار نامه سرگشاده قاسم سلیمانی در خصوص حوادث بحرین، زیرکانه در فضای مجازی نوشت:
«اولین چالش جدید برای معاونت جدید وزارت امور خارجه خلق شد؛ دو بیانیه: یکی سلب تابعیت و دومی سلب مشروعیت، معاون به قلب خسته تدبیر خوشآمدی!»
البته او پیشازاین هم نوشته بود:
«بگذاریم حاج قاسم در قله اسطورهای دفاع از حریم و حرم بماند؛ نگذاریم او را چون محسن و باقر به کارزار کلید و گازانبر بکشانند».
دکتر آشنا در کتاب خود، این نوع از رفتار انقلابی را اینگونه تعبیر کرده بود:
«جالب است که در ایران امروز در مباحثات امنیتی اگرچه تأکید اصلی بر تهدیدات نرم است اما در عمل پشتیبانان اعمال قدرت سخت، حامیان اعمال قدرت نرم را با استفاده مؤثر از روشهای قدرت نرم مغلوب کردهاند!»
آشنا در همین راستا در سال 1388 برای کنترل رفتارهای انقلابی در حوزه سخت و نرم و تمرکز دولتی آن در پوشش شورای عالی امنیت ملی، طرح تشکیل"ستاد ارتباطات راهبردي ایران" را بانام اختصاری "سارا" مطرح نمود و نوشت:
«براي برونرفت از این وضعیت باید تدابیر مناسبی اندیشید . مهمترین تدبیر... تشکیل ستادي در بالاترین سطح کارآمدی براي هدایت و هماهنگی ارتباطات راهبردي در کشور است. ستاد ارتباطات راهبردي ایران "سارا"وظیفه دارد زمینه و روابط مناسب را براي پیشبرد موفقیت اهداف سیاسی، اقتصادي و نظامی کشور فراهم کند... هماهنگی سیاست داخلی، دیپلماسی رسمی، عمومی و پنهان در قالب ارتباطات راهبردي میتواند موفقیت در وصول به اهداف نظام را تضمین کند».
در طرح عملیاتی "سارا" چهار مأموریت راهبردی پیشنهاد شده بود که مدیریت افکار عمومی داخلی در راستای سیاستهای دولت؛ از مهمترین آنها بود. ماموریت این بخش از ستاد سارا عبارت بود از:
"شکل دهی به نگرشهای مردم ایران در مورد مسائل جاري داخلی و خارجی باهدف کسب حمایت مردمی از سیاستهای دولت و حفاظت آنان از عملیات روانی تخریبی دیگران، از طریق تأثیرگذاری بر رسانههای داخلی"
بازوان عملیاتی سارا در این ماموریت نیز؛ اداره کل مطبوعات و رسانههای داخلی وزارت ارشاد، معاونت سیاسی صداوسیما، شوراي اطلاعرسانی دولت، سخنگویان رسمی دستگاهها و معاونت سیاسی و فرهنگی وزارت اطلاعات طراحی شد.
اکنون به نظر میرسد عملیات هوشمند دولت اعتدال برای کنترل رفتارهای انقلابی برخی نهادها، صداوسیما، مطبوعات و رسانههای منتقد با قرائت حسام الدین آشنا و درقالب ستادی از جنس سارا و به منظور کنترل افکار عمومی در پسابرجام فعال وعملیاتی شده است.
اکنون در سایه سنگین مکتب"سارای آشنا" بهعنوان بازوی اعمال قدرت بر رسانهها و پیش برندگان قدرت نرم در منطقه؛ سرودن این غزل حافظ خالی از لطف نیست:
من از بیگانگان دیگر ننالم /// که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
من از "بیگانگان" دیگر ننالم /// که بامن هر چه کرد آن "آشنا" کرد
من از "بیگانگان" دیگر ننالم /// که بامن هر چه کرد آن "آشنا" کرد