به گزارش پایگاه عدالت خواهان ایران" یک سال از انتصاب مدیریت بانوی سیاسی ای توسط مثلث امنیتی( هادی حسینی، اصغر طهماسبی و شوهر خانم مدیر یعنی دادور) در اداره ای که مسئول اول فرهنگ سازی در جامعه ی استان است گذشت.
اینکه یک شخص غیرارشادی به قول کارمندان دستگاه؛ غریبه و یک بانوی به ظاهر دانشگاهی و در باطن کاملا سیاسی در دستگاه فرهنگیِ مهمی چون فرهنگ و ارشاد منصوب میگردد در این نگارش محل بحث نیست.
آنچه که مهم است بررسی انگاره های مدیریت فرهنگی است که در زمان مدیریت اصغر فضیلت حاصل نشده و استاندار وقت را برآن داشت که مدیریت دستگاه فرهنگی باید تغییر یابد.
فضیلت با تمام کج سلیقگی های مدیریتی که کارکنان بدان اذعان داشته و دارند رفت و تمام شد اما حال و روزِ ارشادِ بعدِ فضیلت چُنان رونقی نیافت.
دراین متن سعی میشود بعداز ۴تیر۹۷(انتصاب ملکه ی فرهنگ)تاکنون رابهاتفاق مرورمیکنیم.
ملکه کشمیری در روز حضور در جلسه ی معارفه آنگاه که با خودروی تویوتای مشکی خود وارد حیاط اداره کل شد و بر صندلی صدارت فرهنگی استان جلوس کرد ، کارکنان و مراجعان ارشاد حسابِ کار دستشان آمد که فرهنگِ ساده زیستی ای که دائما در کلام رهبری برای مدیران تجویز میشود در این سیستم جایی نخواهد داشت اگرچه مدیری از خانواده متمولی باشد ولی ابراز و اظهار تمول برای جامعه ای که اکثرا از طبقه پایین هستند پذیرفته نخواهد بود.
ملکه کشمیری ارشاد در ماه اول ودر اولین اقدام فرهنگیِ تاثیر گذار خود که بر جامعه بسیار اثرگذار بود ، اقدام به نقاشی ساختمان اداره کل نمود تا ضمن دلخوشیِ کارکنان به زیبایی ساختمان ، ذهن کارکنان چند صباحی از اوضاع بی پولی و فلاکت اقتصادی دستگاه فرهنگی
فاصله بگیرد.
در ماههای سوم و چهارم و در حالیکه کارکنان در حال دست و پنجه نرم کردن با معیشت بودند ، ملکه در اقدام دوم فرهنگی خود و با مشورت دخترش که دکوراتورهست اقدام به گل آذین نمودنِ طبقات ساختمان و بالاپوش تزیینی گذاشتن رادیاتورهای شوفاژ ساختمان نمودند تا از مشکلات معیشتی کارکنان و معضلات فرهنگی جامعه اندکی کاسته شود.
اقدام فرهنگی وهنری سوم ملکه کشمیری صدور ابلاغ های بی پشتوانه تجربی برای برخی افراد بیرونی و غیر متخصص بود.
کشمیری در کمال ناباوری اصحاب فرهنگی و هنری و صرفا بخاطر روابط و عُلقه های سیاسی با شخص ( م.ص) اقدام به انتصاب محمدرضا ملک زاده بعنوان رییس انجمن سینمای استان نمود. ملک زاده که در بین اهالی هنری و سینمایی استان جایگاه و وجهه ای نداشته صرفا با سفارش خواهر زاده استاندار اسبق به جایگاه هنری منصوب شده و در جواب این ابلاغ کشمیری اقدام به خرید و نصب تعدادی کولر در قستمی از تالار فخرالدین اسعد نمود.
در ادامه به سبب رابطه ای که بین م.ص و ملک زاده و کشمیری وجود داشت و به مرور بیشترشد،بسیاری از کنسرت های شهر گرگان توسط نوچه ی م.ص یعنی ملک زاده برگزار میشد و تاکنون نیز برگزار میشود و بهمین خاطر ملک زاده ی تازه به دوران رسیده تبدیل به آقای کنسرت استان شده است.
قصه ی م.ص و ملک زاده تا اینجا ختم نمیشود.
ملک زاده علاوه بر اینکه پای ثابت بسیاری از کنسرتها شده که صدای اهالی و اساتید موسیقی را درآورده است سعی میکند مجری برگزاری بسیاری از برنامه های فرهنگی و هنری نیز باشد.
از سویی م.ص بعد از برکناری مدیر کل کتابخانه ها ، سودای مدیرکلی کتابخانه ها در سر می پروراند که برای این منظور نیاز به سوابقی پیدا کرد و در این زمان ملکه کشمیری با صدور ابلاغ مشاوره فرهنگی برای م.ص سعی کرد تا ضمن رزومه سازی برای وی ، یکی دیگر از دغدغه های فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی استان را مرتفع سازد.
کشمیری در اقدام بعدی وارد فاز تحول در حوزه رسانه ها شد ودر اولین اقدام سازنده ، رییس اداره مطبوعات را با این نگاه کاملا فرهنگی و مدیریتی که شخص مذکور تفکر اصولگرایی دارد برکنار کرد و با این نگاه فرهنگی معضلات جامعه رسانه را برطرف نمود. تا جاییکه بعد از گذشت یک سال هنوز مطبوعات استان موفق به ثبت اعضا جدید خانه مطبوعات ، پس از انتخابات رسمی نشدند که البته به ظاهر کشمیری تلاش زیادی کرد که هنوز منتج به نتیجه نشد.
کشمیری در اقدام بعدی و با نگاهی تحول آفرین در حوزه فرهنگ استان، شخصی که به ظاهر از بستگان دور ایشان است را به عنوان خدمه در اداره کل مشغول بکار نمود تا هم اشتغال زایی فرهنگی نموده باشد و هم از سرانه ی بودجه ای ارشاد بذل و بخششی کرده باشد.
کشمیری در اقدام موثرِ فرهنگی دیگر که البته هزینه های گزافی بهمراه داشته ساختمان اداره کل را به سیستم فرهنگی و هنری آسانسور تجهیز نمود تا هم کارکنا ن و هم اصحاب فرهنگ و هنر به سرعت مقدمات ارتقای فرهنگی جامعه را فراهم نمایند. توجه داشته باشید که آسانسور صرفا برای سرعت بخشیدن به روند ارتقای فرهنگ نصب شده نه برای شخص خاصی....( کشمیری که از دردِ پا
رنج میبرد و توانایی آن را نداشت که پله های ترقی فرهنگ و هنر را بالا برود از روز اول حضور دغدغه نصب این آسانسور فرهنگی را داشته است )
در آخرین اقدامِ فرهنگی و هنری ،
کشمیری در یک ماراتُن موازی کارانه سازمانی اقدام به برگزاری جشنواره فرهنگی و هنری روستا و عشایر مینماید. جشنواره ای که علاوه برآنکه حوزه تخصصی و جز وظایف میراث فرهنگی است ، نشانگر
فاقد برنامه بودن و روزمرگی فرهنگی مدیریت فرهنگ و ارشاد نیز هست.
جشنواره ای که سالانه توسط میراث برگزار میگردد در یک اقدام تعجب برانگیز توسط ارشاد برگزار گشته تا هم تقویم کاری ارشاد خالی نماند و هم موجب دلخوری مدیرکل و کارکنان میراث فرهنگی استان را فراهم آورد تا جایی که جشنواره بدون حضور مدیر و کارکنان میراثی برگزارشد.
موارد فوق گوشه ای از فعالیت یکساله کشمیری در ارشاد گلستان بوده که در روزهای آتی نیز ابعاد دیگری از مدیریت استیلاء روابط بر ضوابط به اطلاع ِ ملت خواهد رسید.
نگارنده: فرهنگ سنجِ گلستان