احمد قلیشلی سرپرست معاونت فرهنگی هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان در جدید ترین اظهار نظر خود گفته که حمایت ما محدود به مطبوعات محلی است و اگر کمکی به خبرگزاری ها و رسانه های دیگر می شود اضافه بر وظیفه است .
این سخنان قلیشلی واکنش های مختلفی را در بین مسئولان استانی مخصوصا قشر خبرنگاران استانی ایجاد کرده است . این جملات در فضایی گفته شده که مطبوعات محلی استان تقریبا بیکار بوده و با 4 صفحه سیاه و سفید و مطالبی گاها تا 90 درصد کپی از خبرگزاری ها و سایتها به کار خود ادامه می دهند .
نکته ای که خبرنگاران فضای مجازی و خبرگزاری ها را زجر می دهد اینست که بار اصلی نشست های خبری و نوشتن سخنان مسئول مربوطه در آن جلسه و ارسال سریع آن به همراه پیاده کردن ، ویرایش و تصحیح با خبرنگار خبرگزاری ها و سایتها بوده و این در حالی است که خبرنگاران هفته نامه ها در جلسات می نشینند و بدون اینکه بنویسند با چند کلمه جابجایی و یا برخی اوقات بدون جابجا کردن در مطبوعات محلی چاپ می کنند .
اما نکته اساسی اینجاست که در مراسم خبرنگار امسال از همین هفته نامه ها و مطبوعات محلی که تقریبا بیکارند و با خاطراتشان زندگی می کنند بین دو تا سه نفر هدیه می گیرند ولی این خبرگزاری ها و سایتها که 24 ساعته مشغول تولید و تکثیر خبر هستند یک نفر تقدیر می شود ، که این مورد اعتراض فعالان فضای مجازی استان را بر انگیخت .
اما روی سخنم با دوست ارجمندمان احمد قلیشلی است که دوست دارد مطبوعات محلی را مجددا احیا کند و این تدبیر درستی است اما بنظرم دنیای امروز وارد تئوری مشت مجازی شده و در این تئوری مطبوعات محلی جایگاهی ندارند .
امروز اینترنت و گوشی های همراه بسرعت آخرین اخبار روز را در اختیار مخاطبین خود قرار می دهد ، همان مخاطبینی که تا دیروز به گیشه ها سر می زدند و برای دریافت اخبار مورد نظر خود مجبور بودند چند صد تومان بابت 4 تا برگه بپردازند اما امروز این افراد که نخبگان جامعه را تشکیل می دهند و عموما هم به فضای مجازی دسترسی دارند علاقه ای برای خرید مطبوعات محلی نشان نمی دهند.
مطبوعات محلی مانند درختانی پیر هستند که جوان کردن آنها ممکن نیست چون عمرشان را کرده اند ، آنها در یک بازه زمانی تاثیرگذار بوده اند و الان دوره شان تمام شده ، وانگهی زمانه فرق کرده و نگاه مردم به رسانه ها با موج رسانه های دیجیتال همراه شده و در این راه هر چقدر هم زور بزنیم بجایی نمی رسیم ، پس وقت خودمان را تلف نکنیم .
حالا در زمان دولت اصلاحات خاتمی به دلیل قلت مطبوعات محلی و عدم رشد رسانه های دیجیتال در فضای مجازی و عدم وجود تحریم ها در کشور و عواید مکفی حاصل از فروش نفت ، درآمد و وضع مطبوعات محلی خوب بود و همان خاطرات خوب است که برخی مدیران مسئول را به این امید زنده نگه می دارد که شاید ان روزها تکرار شود اما بعید می دانیم که آب رفته به جوی باز گردد و آن روزگار خوش برای مطبوعات محلی ایجاد شود .
به هر حال مطبوعات محلی اگر می خواهند با همین وضع ادامه طریق دهند قطعا راه بجایی نخواهند برد و این مشکل دولتها نیست چون ما شاهد دگرگونی در نگرش های انسانی در حوزه های مختلف اجتماعی هستیم و باید بپذیریم که در این مسیر بازگشتی برای مطبوعات محلی متصور نیست . عموزاد