به گزارش پایگاه عدالت خواهان" ادبیات سخنان رئیس جمهور در ماههای اخیر به سمتی متمایل شده است که چالشهای بسیاری را در فضای رسانهای - سیاسی ایجاد کرده است. یک هفته پیش از حوادث آبانماه ایشان با حمله به قوه قضائیه عملکرد آن در برخورد با فساد را مورد انتقاد قرار دادند و آن را بیشتر یک تبلیغات رسانهای دانستند تا فعالیت واقعی؛ در یک هفته اخیر نیز رئیس جمهور با دو اظهار نظر خود همان خط قبلی را در پیش گرفته است. نخست که در سخنانی خواستار تشکیل دادگاه ویژه برای تمام مسببین سانحه هوایی شدند و در ادامه نیز به عنوان رئیس جمهور با متهم کردن شورای نگهبان به برخورد جناحی به رد صلاحیتها اعتراض کردند.
بحران سازی و ایجاد تنش برای انحراف افکار عمومی، فرار از پاسخگوی، مظلوم نمایی، بقا در قدرت، مشغول ساختن مخالفین و دیگر موارد این چنینی، از روندهای معمول در دنیای سیاست است که نمونههای فراوانی را در جهان میتوان یافت. اما سؤال این است که آقای روحانی در شرایط کنونی به کدام دلیل قصد تند کردن فضای سیاسی و ایجاد تنش را دارند؟ در ادامه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.
۱- بسته شدن راه مذاکره با آمریکا
ایده اصلی دولت آقای روحانی از ابتدای شکل گیری تا امروز مذاکره و گرفتن امتیاز از طرف مقابل در برابر دادن امتیاز بوده است تا به قول خودشان سرمایه خارجی جذب گردد و با رفع تحریمها اقتصاد رونق یابد. با خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۹۷ تا کنون اوضاع به حالت پیش از این مذاکرات بازگشت و رفته رفته تیم دولت و جناب رئیس جمهور به این نتیجه رسیدند که نیازمند مذاکره مستقیم با آمریکا هستند که در برهههای مختلف پالسهایی از روحانی و دیگران دیده میشود.
در ماههای پیش از آبان رئیس جمهور تلویحاً از مذاکره مستقیم با آمریکا استقبال کرده بود. رئیس جمهور در شهریورماه ۹۸ میگوید: «امروز در شرایطی که ما هستیم یعنی شرایط فشار دشمن بر ما؛ راهی جز توسعه کشور و رونق تولید و بالا بردن تولید و همکاری بیشتر نداریم البته دولت برای حل مشکلات از هیچ مسیر و طریقی کوتاهی و دریغ نمیکند بنده معتقدم برای منافع ملی کشورمان از هر ابزاری باید استفاده کنیم اگر بدانم به یک جلسهای بروم و با کسی ملاقات کنم که کشور من آباد میشود و مشکلات مردم حل میشود من دریغ نخواهم کرد اصل منافع ملی ملت ما است.»[۱]
رئیس جمهور در ۱۹ آبان ۹۸ نیز میگوید: «هر جا بتوانیم از طریق مذاکره مشکل شما مردم را حل کنیم یا آن را کاهش دهیم من به عنوان رئیس جمهور منتخب شما یک ثانیه صبر نخواهم کرد با اینکه میدانم کار بسیار سختی است.»[۲]
پس از اعتراضات آبانماه برآورد طرف مقابل از اوضاع داخلی ایران تغییر کرد و تمایل آنان برای مذاکره کاهش یافت و حتی سفر رئیس جمهور به ژاپن نیز چاره کار نبود. اما آمریکا اقدامی را انجام داد که دیگر هیچ راهی برای مذاکره به هیچ نحوی باقی نگذاشت. آمریکا با ترور شهید قاسم سلیمانی عملاً وارد رادیکالترین نوع برخورد با جمهوری اسلامی شد و تنشها به بالاترین سطح خود پس از انقلاب رسید. احتمالا در این شرایط است که آقای رئیس جمهور مواضع رادیکالی برای برون رفت از این بن بست سیاسی خود اتخاد کرده است.
۲- مکانیسم ماشه و کور شدن آخرین کورسوی امید
روز ۲۴ آبان «جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا فعال شدن مکانیسم ماشه را اعلام کرد [۳]. مکانیسم ماشه روندی است که طی آن اگر طرفین به نتیجهای برای حل اختلاف نرسند نهایتاً به بازگشت تحریمهای شورای امنیت منتهی خواهد شد. دولت دوازدهم پس از خروج آمریکا بارها و بارها به اروپا امید بست و این به دنبال ادامه برجام با اعضای باقی مانده بود و در یکسال و نیم پس از خروج آمریکا مذاکرات و طرحهای مختلفی پیشنهاد و اجرا شد که هیچ کدام به نتیجه دلخواه نرسید اما دولت هرگز حاضر به خروج از برجام نشد و همچنان مذاکرات خود با طرفهای اروپایی را ادامه داد. اما با اعلام رسمی فعال شدن مکانیسم ماشه این نقطه امید نیز برای دولت به خاموشی گرایید و دیگر راهی برای بازگشت به برجام و سود بردن احتمالی از آن وجود ندارد.
۳- حوادث آبانماه و مطالبات بی پاسخ
پس از اعلام گران شدن بنزین در آبانماه ۹۸ اعتراضاتی به وجود آمد که از نظر خشونت بی سابقه بود و علاوه بر تعداد کشتههای بالا، خسارات مالی زیادی را به اموال عمومی وارد کرد. طرحی که مسئولیت مستقیم آن با دولت بود و تمام مسائل پیرامون آن را رئیس جمهور و اعضای دولت باید پاسخ دهند. مطالبهای که قریب دو ماه است هیچ تلاشی در جهت برآورده سازی آن صورت نگرفته است. با توجه به اتفاقات اخیر (ترور حاج قاسم) کمی از فشار افکار عمومی به دولت در این مسئله کم شد اما؛ به نظر میرسد این مسئلهای است که نمیتوان از زیر بار آن به راحتی گذشت. با فروکاسته شدن موجهای خبری این روزها، طبیعتاً دوباره این مطالبه برای پاسخ گویی به وجود خواهد آمد. دولت و در رأس آن شخص رئیس جمهور به نظر متوجه این امر هستند که برای گریز از این گردباد باید مطالبات و امواج جدید خبری ایجاد گردد.
۴- اوضاع نابه سامان اقتصادی و کاهش محبوبیت دولت
بر همه آشکار است که اوضاع اقتصادی کشور در شرایط نامناسبی قرار دارد و دولت ایده روشنی جز مذاکره برای بهبود این شرایط ندارد. ایدهای که در طول شش سال گذشته پیگیری شده است و اکنون به بن بست رسیده است. مروری بر چند شاخص مهم اقتصادی در دولت دوازدهم. [۴]
محبوبیت دولت در یک سال گذشته به شدت کاهش یافته است. برای رهایی از این وضع، به نظر انحراف افکار عمومی به مسائل داغ و جنجالی بهترین راهکار است که دولتمردان و آقای رئیس جمهور در برهههای مختلفی به این حربه دست زدهاند.
۵- جنجال آفرینی؛ راه پیروزی انتخابات
فضای کشور رفته رفته وارد فضای انتخابات میشود. تجربه نشان داده است در انتخاباتها راه پیروزی تند کردن فضای سیاسی و سپس ساختن دوقطبیهاست. از دو قطبی آزادی-اسارت گرفته تا دو قطبی مذاکره-انزوا طلبی، به نظر میرسد تند کردن فضای سیاسی و جنجال آفرینی، راهبرد دولتمردان و حامیان اصلاحطلبش در ماههای منتهی به انتخابات خواهد بود.
فرجام سخن
دولت و آقای رئیس جمهور در نقطه حساسی از حیات سیاسی خود قرار دارند. از طرفی برجام که رئیس جمهور آن را چون کوهی که برسر منتقدان آوار شده است تعبیر کردند [۵]، آخرین تیر خلاص نیز به سمتش شلیک شده است و از طرفی دیگر سیاستهای اقتصادی دولت مانند دلار ۴۲۰۰ تومانی، گران کردن بنزین نیز به جای تعدیل وضعیت موجود باعث تشدید تورم و تلاطم اقتصاد شده است؛ در حوزه سیاسی نیز مطالبات برای پاسخگویی در قضایای مختلف بالا رفته است. در این چنین شرایطی به نظر "جنجال درمانی" بهترین گزینه برای گریز از مسئولیت است و رادیکال شدن سخنان رئیس جمهور در این چارچوب قابل تحلیل است. علاوه بر این، به نظر نمیرسد که این آخرین باری باشد که رئیس جمهور اینطور سخنان را بگویند و انتظار میرود در یک سال آینده نیز این راهبرد کلان پیگری شود و صحبتهایی حتی رادیکالتر از آن نیز خواهیم شنید.
۱- http://fna.ir/dbw۸lh
۲- khabaronline.ir/news/۱۳۱۹۷۰۶
۳- https://www.yjc.ir/۰۰UFOy
۴- http://farhikhtegandaily.com/news/۳۳۴۹۰/
۵- https://www.farsnews.com/news/۱۳۹۸۰۷۲۴۰۰۰۱۱۲/