به گزارش پایگاه عدالت خواهان"تحقیقات برای رازگشایی از مرگ اسرار آمیز دختر نوجوان که جسدش در منطقه سوهانک پیدا شده، از سوی تیم جنایی آغاز شده است.هفته پيش قاضي جنايي پايتخت با تماس پليس در جريان كشف جسد دخترنوجواني در منطقه سوهانك قرار گرفت و به همراه تيم تجسس پليس آگاهي پايتخت راهي محل حادثه شد. قرباني جسدش زير خاك دفن شده بود و پسري جوان كه در آن منطقه در حال عبور بود، با ديدن جسد پليس را خبر كرده بود. او در تحقيقات گفت: در حال گذر از منطقه بودم كه ناگهان چشمم به‌دست انساني كه از زير خاك بيرون زده بود افتاد. نزديك‌تر كه شدم ديدم جسدي زيرخاك است و وحشت زده با پليس تماس گرفتم. با حضور كارآگاهان، جسد از زير خاك بيرون كشيده و مشخص شد كه متعلق به دختر كم سن و سالي است اما هيچ مدركي كنار آن نبود تا هويت قرباني شناسايي شود.
به گزارش همشهری،از سوي ديگر چون چند ساعت از مرگ دختر مي‌گذشت علت آن مشخص نبود. به اين ترتيب جسد براي مشخص شدن علت مرگ به پزشكي قانوني منتقل شد و همزمان تيمي از مأموران دست به‌كار شدند تا راز اين حادثه مرموز را فاش كنند.
شروع تحقيقات
كارآگاهان در نخستين گام به بررسي پرونده‌هاي مربوط به افراد گمشده پرداختند و با شكايت خانواده‌اي روبه‌رو شدند كه 24ساعت قبل‌تر گزارش ناپديد شدن دخترنوجوانشان به نام مريم را به پليس اعلام كرده بودند. مشخصات مريم با جسد كشف شده مطابقت داشت. براي همين خانواده مريم راهي پزشكي قانوني شدند و با ديدن جسد آن را شناسايي كردند.
آنها كه شوكه شده بودند عنوان كردند كه مريم شب حادثه قرار بوده كه همراه دوستش به نام ياسمن به مهماني بروند. همين كافي بود تا ياسمن به پليس آگاهي احضار شود و تحت بازجويي قرار بگيرد. او عنوان كرد كه شب حادثه به خانه پسري به نام فرزاد رفته و مهمان او بودند. وي گفت: در آنجا ناگهان حال مريم خراب شد و فرزاد مرا از خانه بيرون كرد. ديگر خبري از او نداشتم تا اينكه شنيدم مريم جان باخته است.
اظهارات مرموز
در ادامه، كارآگاهان فرزاد را بازداشت كردند. او منكر قتل شد و چنين گفت: شب حادثه مهماني كوچكي گرفته بودم و ياسمن را هم دعوت كردم. آن شب ياسمن به همراه مريم به خانه‌ام آمدند اما ناگهان حال مريم خراب شد. فكر مي‌كنم متادون مصرف كرده بود كه حالش خراب شد. من هم خيلي ترسيدم و ياسمن را از خانه‌ام بيرون كردم. با اورژانس تماس گرفتم اما پيش از رسيدن اورژانس مريم جانش را از دست داد.
وحشتم بيشتر شد چون اگر اورژانس مي‌رسيد و مي‌ديد كه مريم در خانه من جان باخته قطعا مرگ او به گردن من مي‌افتاد. وي ادامه داد: چندساعتي با جسد بودم تا اينكه تصميم گرفتم آن را از خانه‌ام خارج كنم تا جنايت گردن من نيفتد. وي ادامه داد: اورژانس هم وقتي رسيد هرچه زنگ زد در را باز نكردم. منتظر ماندم تا هوا تاريك شود بعد جسد را داخل ماشينم گذاشتم و به سمت سوهانك رفتم. در آنجا جسد را دفن كردم و به خانه برگشتم. اما تا صبح كابوس ديدم و عذاب وجدان رهايم نمي‌كرد. همين شد كه فرداي آن روز دوباره به محل دفن جسد برگشتم و با پليس تماس گرفتم و شروع به صحنه‌سازي كردم.
هم‌اكنون اين دخترو پسر با دستور قاضي جنايي بازداشت شده‌اند و تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد تا معماي اين مرگ اسرار‌آميز رازگشايي شود.
