به گزارش پایگاه عدالت خواهان گلستان"اگر واقعبین باشیم انسانها دو راه پیش پا دارند؛ مواجهشدن با ناملایمات و نخواستنیها و ترسها و اموری که از آنها منزجر و متنفرند، یا تصمیم به روبرو نشدن با اینجور چیزها! اگر کسی تصمیم بگیرد با «نخواستنیها» مواجه نشود و با چیزی مبارزه نکند البته هنوز یک شانس دارد: هیچ هدفی در زندگی نداشته باشد! که برای رسیدن به آن هدف، مواجهه و مبارزهای ضروری باشد.
ملتهای بیهدفی که زندگی را «مجبورانه» ادامه میدهند این امکان را هم دارند که هرگز به مصاف ناملایماتشان نروند و چهبسا به خاطر همین «علاقه به مبارزه نکردن» است که کار بعضی جمعیتها به «بیهدفی» کشیده میشود! اما مردمانی که میدانند چرا زندگی میکنند و برای «رسیدن به یک جای مشخص در یکزمان مشخص» با هم قرار عمومی و وعده جمعی گذاشتهاند چارهای جز این نخواهند داشت که با تمام ناملایماتِ مسیر پیش رو مواجه شوند، با همه نخواستنیهایی که رخ میدهد دستوپنجه نرم کنند، با انبوه وقایع تنفرانگیز و انزجارآور روبرو شوند و از تمام امور ترسانندهای که به تورشان میافتد عبور کنند و خلاصه به هیچ دلیلی متوقف نشوند. همین جمعیتها هستند که دستآخر هم به چیزی که «به خودشان تعلق دارد» میرسند و از داشتن آن احساس غرور میکنند.
مردمی که «رنج دوران» بردهاند
مردم ایران 37 سال پیش هدفی را برگزیدند و از آن هدف مهمتر این بود که حاضر شدند برای هدفشان با ناملایمات و نخواستنیها روبرو شوند. آنها به خاطر انتخابی که کردند مجبور شدند به تماشای کشته و زخمی شدن صدها هزار نفر از جگرگوشههایشان بنشینند و این تماشای رنجآور را بر خود هموار کنند. این مردم سالها زیر سایه ترس بمباران و از میان رفتن جانها و اموال خود و عزیزانشان سپری کردند. جمعیتهایی که سالها بچههایشان را به مدرسه فرستادند حالآنکه مطمئن نبودند مدرسه بمباران نمیشود! تودههایی که با تهاجمات گوناگونِ سخت و نیمه سخت و نرم مواجه شدند اما نگریختند! شکوفههای زندگیشان را در معرض آفت سنگینِ مخدرهای جسمی و فکری - از مسکرات و مواد اعتیادآور تا اندیشههای انحرافی و التقاطی و سستی افکن و سبکهای خانمانسوز زندگی - دیدند اما از مقام باغبانی پدرانه و مادرانه و «مسئولانه» استعفا ندادند و باز ترجیح دادند پیش بروند. این مردم کم رنج نکشیدند.
یکی از ناملایماتی هم که در مسیر ملت ایران قرار گرفت و مسبب رنج فراوان شد همین پدیده انکارناپذیر و تلخ «فساد اقتصادی» بود. از آغاز انقلاب الهی در ایران هرازگاهی نام کسانی به گوش مردم میرسید که از موقعیتهای شخصیشان یا ارتباطاتی که با والامقامان داشتند سوءاستفاده کردند و با خیانت به آرمان جامعه، اموال و فرصتهای عمومی را طعمه منفعتجوییهای فردی و گروهی و باندی خود نمودند. دل مردم از این اخبار و شنیدهها بیتردید میشکست و به درد میآمد اما و صد اما که چون هرگز حاضر نبودند از جایگاه خود استعفا دهند و چون همواره ترجیح میدادند با واقعیتهای تلخ روبرو شوند، این «درد بیتردید» را نیز به حال خود و درماننشده رها نکردند.
ملت همه اختیارات لازم را دادهاند
کارگروهها، ساختارها، شوراهای عالی و ستادهای گوناگون و عریض و طویلِ ملی و منطقهای تشکیل شدند و انبوهی از قوانین به تصویب رسید تا ملت ایران ثابت کرده باشد که تصمیم دارد 1- با این پدیده انزجارآور با جدیت روبرو شود، 2- برنامهاش این است که این مواجهه، یک مواجهه قانونی، نظاممند، هدفدار، قابل ارزیابی، پیشرفته و کارآمد باشد که با کمترین هزینه بیشترین منفعت را به بار میآورد.
واقعیت این است که اکنون سالها از این دو تصمیم مهم مردم گذشته است. آنها سالهاست همه اختیارات قانونی را به نمایندگان و خدمتگزاران و صاحبمنصبان دادهاند. مدتهاست اعلام رضایت کردهاند که بخشی از اموال عمومی صرف مبارزه با این واقعیت نخواستنی شود. دیرزمانی است به هزار زبان گفتهاند که با فساد اقتصادی 1- کنار نمیآیند 2- مبارزه میکنند 3- ترجیح میدهند این مبارزه قانونی و مدنی باشد 4- حاضرند برای این مواجهه و مبارزه هزینه کنند.
اما همانطور که رهبر انقلاب بارها - و اخیراً بیشتر - تأکید کردهاند شکلگیری گفتمان مبارزه با فساد تنها «یکی از» مراحل درمان این درد است و ماندن در این مرحله و نرفتن به سمت مراحل بعدی مبارزه، همان ناقص گذاردن درمان و به نتیجه نرساندن آن است. اگر رهبری با صدای بلند تأکید میکنند که « با دزد دزد گفتن، دزد از دزدی دست برنمیدارد»[1] این صدای مردم است که از حنجره ایشان برمیخیزد: ما همهی اختیارات قانونی و مجوزهای هزینه کردن را به نهادها و ستادها و شوراهای عالی و کارگروهها دادیم تا مبارزه با فساد «بهطور کامل» و در شکل قانونی و رسمی اتفاق بیفتد.
مردم اگر مأیوس بودند طور دیگری رفتار میکردند!
اینکه آقای دکتر احمد توکلی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در توجیه تشکیل یک ستاد فراقوّهای جدید برای مبارزه با فساد میگویند «اگر تعدادی برخورد قوی صورت بگیرد مردم هم امید پیدا میکنند و یأسها از میان میرود و همه به کمک میآیند و نهی از منکر میکنند»[2] متأسفانه بههیچوجه در شأن مردم نیست. مردم اگر مأیوس بودند تا امروز خودشان وارد عمل شده بودند و تکلیف مفسدین اقتصادی را روشن کرده بودند. ملت ایران اتفاقاً چون هنوز مأیوس نیست منتظر نهادهای قانونی مانده است! «مردمی که از اهالی پست و مقام مأیوس شده باشند» به وصیت حضرت روحالله ره مستقیماً وارد امر میشوند و با اجرای تکالیف شرعی خود جلوی مفسدان را میگیرند.[3] اما این اتفاق خدایناکرده تنها زمانی رخ میدهد که یاسِ موردنظر آقای توکلی واقعیت پیدا کند. مردم هنوز متوقع و امیدوارند که نمایندگانشان با ابزارهای کاملی که در اختیار دارند با قدرت به جان مفسدین بیفتند و فضای زندگی آنها را غیرقابلتحمل کنند. مفسد اقتصادی نباید خواب راحت داشته باشد.
واقعیت دیگر این است که مردم چندان در این آرزو نیستند که ستاد جدیدی شکل بگیرد.[4] البته با تشکیل شدن آن هم مخالفتی ندارند! وجود یا عدم وجود این ستاد صرفاً بر اساس عملکرد اعضای آن مهم یا غیر مهم ارزیابی میشود. به تعبیر قاضی سراج «کادرهای ستاد و سازمان جدید هم همین نیروهای ضابط و همین قضات و همین بازرسها و همین کادرهای موجود در دستگاههای انتظامی و امنیتی و قضایی خواهند بود»[5] و کسی از آسمان به این جمع ملحق نخواهد شد!
مردم ایران با تشکیل ستادها و سازمانها نه مخالفاند نه موافق! چیزی که مردم با آن موافقاند استفاده فوری مسئولین از اقتداری است که امیدوارانه به آنها بخشیدهاند. و چیزی که مردم با آن مخالفاند واردکردن مسئله مبارزه با فساد به هر چیزی است جز «مبارزه با فساد!» از بسنده به سخنرانی و برگزاری سمینار[6] و نوشتن مقاله توسط کسانی که وظیفهشان چیز دیگری است بگیرید تا تعریف سازمانها و سامانههای جدیدی که الزاماً روشن نیست به چه دلیل کارآمد خواهند بود و سودمندیشان را چه کسی تأیید خواهد کرد که خودش امروز کارنامهای برای نقد و بررسی نداشته باشد!
گام نخست، بازخواست «مقصرین وضع کنونی» است!
اگر این آقای جمشیدی رئیس جدید سازمان تعزیرات حکومتی است که در برنامه زنده و در برابر میلیونها بیننده میگوید «بین 3 تا 4 درصد قاچاق در کشور کشف میشود»[7]، پس مثل آفتاب روشن است که پیش از تشکیل هر ستاد جدید باید با مقصرین وضع فعلی با فوریت برخورد شود. مقصران عدم کشف 96 درصد از قاچاق کشور در صورت عدم مجازات، به سازمان جدید هم وارد خواهند شد و آن را نیز ناکارآمد میکنند. عقل اقتضا میکند ابتدا با این خائنین تصفیهحساب قانونی صورت گیرد و مردم نیز تمام اختیارات لازم برای این دست تصفیهحسابها را به دستگاهها دادهاند.
ملت ایران 1- از قانون مأیوس نیست 2- دوست میدارد که از مسئولان کار نیک ببیند [8] و 3- هرگز حاضر نیست از مواجهشدن با پدیده فساد صرفنظر کند. اگر چنین کند یعنی برای آینده بچههایش دغدغه ندارد! یعنی برای انقلاب و آرمانش دیگر دل نمیسوزاند! یعنی دیگر آن اهداف بلند را در نظر ندارد.
مسئولین وظایف خود را انجام دهند یا ندهند، بیتردید مردم اجازه مسلط شدن عدهای فاسد اقتصادی را بر مقدرات و آینده خود نخواهند داد. این افراد نهفقط با بهرهمندی از چنین تسلطی «آزادیِ داشتنِ یک زندگی سالم» را از جامعه سلب میکنند، بلکه بیشک دیر یا زود در دامن بیگانه هم خواهند افتاد و به وقتش «استقلال کشور» را نیز به بازی خواهند گرفت. مقامات باید قدر فرصتها را بدانند. خدا پست و مقام را قسمت مسئولین نظام جمهوری اسلامی میکند تا عملکردهایشان را بسنجد.[9] و مردم بهمثابه کارفرمایی که کار مبارزه با این ناملایمات را به مسئولان سپرده است اولاً کسی را مجبور به پذیرش مسئولیت نکردهاند! ثانیاً هنوز فکر سپردن کار به پیمانکاری دیگر را در سر نمیپروراند، و ثالثاً به هیچ پیمانکاری آنقدر فرصت نخواهد داد که آرمانهای بلند «استقلال و آزادی» به خاطر تعللهای او به خطر بیفتند.
پانوشت:
[1] - «متولیان مبارزهی با فساد هم در این زمینه نقش دارند. حالا اسم فساد زیاد آورده میشود. حرف زدن راجع به فساد که فایدهای ندارد؛ با دزد دزد گفتن، دزد از دزدی دست برنمیدارد؛ باید رفت، وارد شد. مسئولان کشور، روزنامه که نیستند که راجع به فساد حرف میزنند. بله، روزنامه راجع به فساد ممکن است حرف بزند، من و شما که مسئول هستیم باید اقدام کنیم؛ حرف دیگر چیست؟ وارد بشوید؛ [اگر] بلدیم اقدام کنیم، جلوی فساد را به معنای واقعی کلمه بگیریم.»؛ از بیانات رهبر فرزانه انقلاب در دیدار جمعى از کارگران سراسر کشور، 9 اردیبهشت 1394، اینجا
[2] - «اگر یاسی که الآن وجود دارد - که با حرکتهای جدید کمی بهبود پیدا کرده - از بین برود، مردم خودشان وارد صحنه میشوند! اطلاعات درست میدهند، کمک میکنند، نهی از منکر میکنند، مقابله میکنند... الآن آدمهای پاکِ خوب کم نیستند اما مأیوساند از فعالیت! من خودم مکرر برخورد کردم. بهمحض اینکه شما دوتا برخورد محکم بکنید شرایط عوض میشود. افراد جان میگیرند. اگر پشتیبانی حس کنند روحیه میگیرند. خوبها تکثیر میشوند. الآن بدها همدیگر را تکثیر میکنند! برای اینکه آنها روحیه دارند! حالت تهاجمی دارند. حالت شبکهای دارند.» دکتر احمد توکلی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، برنامه تلویزیونی مناظره، 18 اردیبهشت 1394، شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران
[3] - «...ازآنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف باحیثیت جمهوری اسلامی است، بهطور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول میباشند. و مردم و جوانان حزباللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند . خداوند تعالی مددکار همه باشد.»؛ از وصیتنامه الهی سیاسی امام خمینی(ره)، اینجا
[4] - نظرخواهی برنامه تلویزیونی مناظره در 18 اردیبهشت 1394 از بینندگان آن برنامه نشان داد که 72 درصد مخاطبان به «ضرورت وجود عزم و اراده در مسئولان» باور دارند و 28 درصد آنها به «ضرورت تشکیل سازمان جدید مبارزه با فساد»
[5] - «...شما قاضی میخواهید ایجاد کنید یا از همین قاضیهای موجود میخواهید استفاده کنید؟!... نیروی انتظامیاش را از کجا میخواهید بیاورید؟ واجا را از کجا؟ سپاهش را از کجا؟ پس همین نیروهایی هستند که الآن دارند کار میکنند. خارج از این نیروها اگر در نظر دارید ما اطلاع نداریم! ما حرفی نداریم! ولی من اعتقادم این است که سازمان [جدید] متوقف خواهد کرد همین کاری را که الآن دستگاهها انجام میدهند را... این سازمان جدید را تشکیل میدهید، این قضات از کجا میآیند؟ همین قضاتی هستند که الآن دارند رسیدگی میکنند! چهکار میکنید؟ کارشان را متوقف میکنید؟ یا از این ساختمان میبرید آن ساختمان؟!...»؛ ناصر سراج رئیس سازمان بازرسی کل کشور، برنامه تلویزیونی مناظره، 18 اردیبهشت 1394، شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران
[6] - «بسم الله الرّحمن الرّحیم. نفس اهتمام آقایان به امر مبارزه با فساد را تحسین میکنم، لکن این سمینار و امثال آن بناست چه معجزهای بکند؟ مگر وضعیت برای شما مسئولان سه قوه روشن نیست؟ با توجه به شرایط مناسب و امیدبخشی که ازلحاظ همدلی و هماهنگی و همفکری بین مسئولان امر وجود دارد، چرا اقدام قاطع و اساسی انجام نمیگیرد که نتیجه را همه بهطور ملموس مشاهده کنند. توقع من از آقایان محترم این است که چه با سمینار و چه بدون آن، تصمیمات قاطع و عملی بدون هرگونه ملاحظهای بگیرند و اجرا کنند. موفق باشید.»؛ متن مرقومه رهبر انقلاب برای همایش ملی ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد، 17 آذر 1393، اینجا
[7] - «من که الآن یک هفته است بهعنوان رئیس سازمان تعزیرات در خدمت هستم عرض میکنم که 3 درصد از قاچاق کشف میشود! بر اساس گزارشهای رسمی 3 الی 4 درصد قاچاق کشف میشود. یعنی 96 درصد قاچاق کشف نمیشود! قوه قضاییه بهترین قاضی را هم بگذارد با 4 درصد مبارزه خواهد کرد. بیشتر از 4 درصد میتواند؟ اتفاقاً ظرفیت همین قانون فعلی طوری است که اگر خوب آن را اجرا کنیم قول میدهم به شما که ظرف کمتر از یک سال بحث قاچاق را به80 درصد موفقیت برسانیم! قانونی که در مجلس تصویبشده قانون بسیار خوبی است. قضات قوی آمدهاند و در سازمان تعزیرات یک تشکیلات وسیع درستشده برای این کار. ما نیاییم مدام تشکیلات درست کنیم. هنوز این قانون کمتر از یک سال است دارد اجرا میشود داریم یک ساختار جدید درست میکنیم!...»؛ علیرضا جمشیدی معاون وزیر دادگستری و رییس سازمان تعزیرات حکومتی، برنامه تلویزیونی مناظره، 18 اردیبهشت 1394، شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران
[8] - «مردم، نظام و مسئولان نظام را دوست دارند. شما نشانههای دوست داشتن مردم را میبینید. کسی نمیتواند چشمش را رویهم بگذارد و اینها را نبیند. مردم دوست میدارند که از مسئولان کار نیک ببینند تا حُسن ظن و محبت خودشان را به آنها حفظ کنند و در تناقض قرار نگیرند. مردم تشنه خدمتاند؛ واقعاً هم احتیاج دارند؛ بنابراین دولت باید کارآمدی خودش را نشان دهد.»؛ از بیانات رهبر فرزانه انقلاب در دیدار رئیسجمهوری و اعضای هیئت دولت، 5 شهریور 1380، اینجا
[9] - «ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلاَئِفَ فِي الأَرْضِ مِن بَعْدِهِم لِنَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ» «آنگاه شما را پس از آنان در زمين جانشين قرار داديم تا بنگريم چگونه رفتار مىكنيد.» سوره مبارکه یونس، آیه 14