بیانیه ای جعلی را ترتیب می دهند با این موضوع که اگر سید حسن خمینی به گرگان بیاید حزب اللهی های گرگان مانع ورود او از هواپیما خواهند شد ، یک سایت خبری هم در کمال ناپختگی آن خبر را بدون استعلام از هیچ شخص حقیقی و حقوقی در سایتش درج می کند. موجی از مواضع عجیب و غریب برای یک بیانیه جعلی همه سایت های استانی ، ملی و حتی فراملی را در می نوردد. چند هفته بعد سید حسن خمینی برنامه سفر به گرگان ( فقط گرگان و نه استان گلستان) می چیند. با آن گافی که فلان سایت داد و با آن هیاهوی رسانه ای که درست شده بود قبلا، این بار تمام ظرفیت رسانه ای ، امنیتی و انتظامی گرگان پای کار می آیند تا یک استقبال خوب صورت پذیرد.
سطح شهر مملو است از پلاکاردها و بنرهایی مربوط به ورود سید حسن به گرگان.چهره شهر شبه انتخاباتی می شود . همه بسیج می شوند و همه ملزم می شوند تا با ظرفیت تمام از سراسر استان و از قومیتهای متفاوت و رنگارنگ برای جلوه بیشتر این استقبال هر کاری می توانند بکنند. سید حسن خمینی در یک استقبال خوب و برنامه ای درخور، سخنانی خوب را ایراد می کند و با چند مراسم ساده ای که طی دو روز در گرگان داشت ، شهر را ترک می کند.
بسیار خوب، سفر انجام شد. نتیجه این سفر چه بود و اصل سفر برای چه بود؟ این چندمین سفر این مدلی سید حسن بوده است؟! سید حسن خمینی این قبیل سفرها را چرا به شهرهای بزرگتری مثل مشهد و اصفهان و تبریز و اهواز انجام نداده است تاکنون؟! یعنی اگر یک بیانیه جعلی همین امروز در چابهار منتشر شود و سایتی هم آن را درج کند ، آیا سید حسن برای اثبات اینکه با (مثلا) افراط ، موضع دارد به چابهار سفری اینچنینی خواهد داشت. اگر در طبس چنین امری رخ دهد چه؟
حال که از هیاهوی این سفر و حواشی آن کمی دور می شویم و اخبار و تصاویر مرتبط با آن را مرور می کنیم متوجه برخی نکات می شویم. نکاتی مانند اینکه :
اگرچه در متن سخنان سید حسن خمینی نکته ای را نتوانستند اصحاب فتنه منطقه گرگان استخراج کنند تا از آن برای مقاصد خاص خود بهره برداری کنند ولی همان همراهی یک آقازاده در کنار سید حسن و عکس انداختنهای وی در کنار سید حسن در همه محل های سخنرانی و بازدید، خودش یک پیروزی برای آنان به حساب می آید. آقازاده ای که سابقه سیاه فتنه گری وی در سال 88 و بدتر از آن سابقه حضور فعالانه اش در خانه های تیمی مربوط به منافقین زبانزد خاص و عام است. آری، او در ابتدای پیروزی انقلاب کاملا با منافقین همراه بود و در تجمعاتشان علیه حزب الله حضوری فعال داشت که به هیچ وجه این سابقه را نمی شود کتمان نمود.
این گفتار شاید ادامه داشته باشد...شاید شاید شاید!!
و خاطره ای از سید حسن در گرگان:
سید حسن به صورت کاملا غیر برنامه ای و تفریحی به گرگان می آید. هوا گرم بود. به او می گویند خانه ای ویلایی در روستایی ییلاقی برایتان فراهم می کنیم. قرعه می افتد به نام منزل خواهرِ شهید کدایی. منزلی در دامنه کوه در روستای زیارت. برای رسیدن به این منزل حدود 40 الی 50 پله را باید پیمود تا به منزل رسید. این خانواده شهید برای مهیا کردنِ منزل و مقدمات کار، خود را به زحمت انداخته بودند. بالاخره شخص مهمی قرار بود به منزلشان بیاید. همه مقدمات فراهم شده بود و منزل آراسته و پیراسته برای مهمان عزیز. ماشین که ابتدای کوچه ی پر از پله می رسد و مهمان پیاده می شود نگاهی به دالان کوچه می اندازد و تعدد پله هایی که باید پیمود تا به منزل رسید. بی درنگ انصراف خویش از ورود به این منزل را اعلان می کند و می گوید که برویم اینجا نمانیم. پله های اینجا بسیار زیاد است. و این انصراف همانا و غم و غصه میزبانی که مهمانش فقط بخاطر چند پله انصراف می دهد همان.
آری، آن میزبان می گوید امام خمینی منحصر به فرد بود و...
همسنگر - عدالت خواهان گلستان
حسن
عکس مهدی حسن زاده اون وسط چیکار میکنه ... بابا اون مشکل ویژه داره با حوصله باش ......... خدمت میرسیم .....
جواب مدیریت
برادر عزیزم اقای ایمان سلام علیکم
پیام حضرتعالی با[b] ای پی[/b] - [b]IP[/b] - [b]89.198.249.22[/b]0 ملاحظه شد اگر[b] مستند[/b] دارید آنرا برایمان ارسال کنید مطمئن باشید که در صورت ارسال اسناد و مورد تائید قرار گرفتن هویت اصل سند یعنی جعلی نبودن آن حتما اطلاع رسانی خواهیم کرد.
ایمان
میدانستم عدالت خواهی این سایت فقط شعار است. البته باید سایت شما هم یک جور بچرخد. کامنت قبلی مرا منتشر نکردی برادر. چون منافع سایت و اعتبارتون به خطر می افتد. حالا روباه صفت کیه؟
محمدعلی احمدی
متاسفم از اینکه که نام زیبای خمینی و سیادت پیامبر صلوات الله علیه بر نام این حسن آقای شما اصلاح طلبان و دوم خردادیها پیوند خورده است.
سعی در تغییر ارزشهای انقلاب- تلاش به منظور تحریف اندیشه های امام خمینی(ره)- همراهی با سران فتنه و فتنه گران- دنیاطلبی و اشرافی گری و مال اندوزی- رفاه زدگی و زندگی پرزرق و برق و سلطنتی- بی احترامی به مردم و خواست آنان و بسیاری هنرهای دیگر همه از هنرهای حسن آقای مصطفوی(خمینی) است.سید حسن خمینی را سران فتنه هندوانه زیر بغلش دادند که رهبری حق توست و این حق گرفتنی است و همین شد که این آقا را هوا برداشت و باورش شد که رهبری قبایی است موروثی که باید به ایشان برسد و همین هم سرآغاز انحراف و خیانت همراهی فتنه و ...
در تعجبم که هنوز هم کسی باشد که از جریان فتنه و فتنه گران حمایت کند. این همه رهبر داد زدند فتنه! باز بعضی احمق ها و کینه توزها و زخم خورده ها و فریب خورده ها میگویند کدام فتنه؟ از جمله ی این افراد همین سید حسن خمینی که برای شما عزیز و برای ما خفیف است. ما سید حسن نصرالله را فرزند خلف امام خمینی(ره) میدانیم و سیدحسن خمینی را فرزند خلف فتنه و فتنه گر. مردم فهیم ایران هم این موضوع را در مراسم سخنرانی مرقد امام در 14خرداد1389 به همه اعلام کردند.
ر- خ
آقای خادملو از روشنگری شما سپاسگزاریم اما بد نیست بدانید که آقای حسن زاده یکی از عدالت خواهان گلستان بودند و هستند و امروز در مشهد مقدس بزرگترین نقش حرکت عدالت طلبی را بعنوان سرباز گمنام امام زمان ع بردوش دارند . ایشان نه در زیارت گرگان ویلا دارند و نه در مشهد.
محمد
[img]http://www.edalatgolestan.ir/images/edalatgolestan.ir/1432382086edalatgolestan.ir.jpg[/img]
شیخ
مغز معیوب شما چقدر تلاش کرده که چنین اراجیفی را سر هم کند . با شرایط موجود در جامعه گویا دارید برای آقازاده مورد نظر تبلیغ میکنید . ولی وجود عکس مهدی حسن زاده که در حوزه علمیه چند سالی است که بعنوان انصار حزب اله تلاش میکند و در حال گذراندن دوران تبعید در مشهد بسر میبرد جای تعجب دارد .
با بیان این خاطره از سید حسن هم هدفتان تضعیف و شماتت نوه حضرت امام خمینی است که منافقانه دم از ولایت می زنید ولی در صدد تضعیف ولایت هستید. مگر مقام معظم رهبری سال را سال همدلی ننامیده که یکی از سرآمدان حوزه علمیه قم را منافق مینامید . البته حق دارید شدت سر خوردگی شما از سفر با شکوه سید حسن و بی عرضگی در تخریب ایشان و عدم ایجاد حاشیه در شش برنامه با شکوه که کمتر از دوازده ساعت کاری برگزار شد عملکرد شما مواجب بگیر معاندین نظام مقدس جمهورس اسلامی را زیر سئوال برده است و ........ تا بعد َ
محمد
منظور شما کدام آقازاده است؟ لظفا مسئله را بیشتر باز کنید
ثارالله
خیلی زور زدین..............ولی نمی تونین روی خورشید را با گل اندود کنید..........نمی تونید...روی ماه را رنگ بپاشید........بس است دیگه........ملال آور شدین.............
محمد
[b]حسین خمینی را با سیلی زدن او به شهید چمران در قضیه اقدام انقلابی این شهید در بازگرداندن نخست وزیر لیبی و آن سخنانش در چرایی این اقدام می شناسند: « اینجا مملکت بابای منه !!! شما اگه ناراحتی می تونی بری همون لبنان زندگی کنی » ( کتاب روایت صدر) همین اقدام کودکانه کافی بود که در آن شرایط بسیار حساس کشور در ابتدای انقلاب مورد بهره برداری رسانه ای معاندین داخلی و خارجی قرار بگیرد و این شبهه فریبکارانه مطرح بشود که «خمینی» کیست ؟ و خمینی کدام است ؟
بررسی همین سئوالات نشان می دهد که در پس این سئوالات جریانی داخلی و خارجی بدنبال اختلال در شناخت «خمینی» و انگاره سازی شناسنامه ای تصویری انحرافی از «خمینی» با بهره گیری از همین جوان جویای نام است.
نقش عمده داخلی در این طراحی و بهره برداری از این جوان جویای نام و فریب خورده را سازمان مجاهدین خلق و جریان بنی صدر ایفا می کنند ؛ آنهم در برهه ای که اختلاف این دو جریان با امام و یاران واقعی ایشان شدت گرفته و علنی شده بود و کمتر کسی بود که نسبت به موضع امام «خمینی» به این جریانات بی اطلاع نباشد.[/b]
[img]http://www.golestanema.com/images/1394/2/29/2-1.jpg[/img]
[b]اما همین جوان جویای نام که جز پسوند خانودگی «خمینی» از خود چیزی نداشت در مشهد به نفع بنی صدر سخنرانی می کند تا جایی که مردم وفادار و مطلع از مواضع و نظر امام «خمینی» نسبت به او اعتراض و خواستار برائت از این جریانات منحرف می شوند و ... اما ایشان با تکیه بر پسوند خانوداگی «خمینی» و حمایت دولتمردان بنی صدر ، زبان به تهدید و ارعاب گشوده و دست به سلاح می گردد !!؟
با کنترل این جوان جویای نام - که حاضر شده است بر خلاف نظر امام «خمینی» به دامن و حمایت از جریان منافقین فتنه گر بپردازد - از سوی انتظامات ؛ مسئولین نظامی برای کسب تکلیف با دفتر امام «خمینی» تماس می گیرند و بصورت غیر مستقیم پیغام به داده می شود که آقای سید حسین خمینی نوه امام در مشهد از بنی صدر دفاع کرده و... ما چه کار کنیم.!!؟
امام به مرحوم آیت الله اشراقی می فرمایند که به مسئولین کمیته مشهد پیغام دهید که سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود و اگر دست به سلاحش برد او را با تیر بزنند!!؟ آقای اشراقی به دفتر می آید و از طریق آقای رحمانی که بعدها نماینده امام در نیروی انتظامی شدند ، از طریق ایشان به بچه های کمیته پیغام می دهند.
ولی بخش دوم پیام امام را آقای اشراقی نمی دهد و فقط می گوید امام گفته آقای سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود. وقتی ایشان پیش امام بر می گردد امام می پرسد شما دستور من را ابلاغ کردی . ایشان می گوید بله . امام گفت آقای اشراقی کامل ابلاغ کردی ؟ آقای اشراقی که نمی توانسته دروغ بگوید می گوید نه من قسمت دومش را نگفتم. امام به آقای اشراقی می فرمایند بر می گردی مجدد تلفن می زنی و هر دو قسمت پیام من را می دهید. سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود و اگر دست به سلاحش زد با تیر او را بزنید.!!؟[/b]