به گزارش پایگاه عدالت خواهان" محمودرضا رضایی:
۱- دولت، قراردادهایی با شرکت های فرانسوی ایرباس، پژو و توتال منعقد و همه آن قراردادها را محرمانه (محرمانه برای مردم ایران نه اجنبی!) اعلام و متن قرارداد ها را به نمایندگان مجلس نیز ارائه نداده است!
۲- بطور طبیعی قرارداد های پنهانی و محرمانه دلسوزان کشور، روشنفکران و منتقدان دلسوز را نگران میکند که در این مدت، رسانه های مستقل دیدگاه ها و سوالات منتقدان را تحت پوشش خبری خود قرار داده اند. لازم به ذکر وطبیعی است دلسوزان و منتقدان کشور نگران کرسنت دیگری باشند بخصوص اینکه قراردادهای محرمانه اخیر توسط همان کسانی امضا شده که کرسنت را بوجود و ضربات جبران ناپذیری به کشور و مردم وارد کردند
۳- در ادبیات سیاسی فاخر، صراحت زبان وجود دارد ولی بد زبانی و ادبیات زشت وجود ندارد.
۴- انتظار بود رئیسجمهور و دولت و مدیران مربوطه دولتی، با طمانینه و احترام، بطور دقیق پاسخ سوالات نمایندگان مردم و منتقدان را بدهند ولی آنها چون گذشته منتقدان و نمایندگان را با فحاشی بدرقه کردند!
ادبیات و اصطلاحاتی مانند حرف مفت، بروند به جهنم، بی سواد، بی شناسنامه، دنیا ندیده، مزدور، ترسو، حسود، افراطی، جیب بر، مستضعف فکری، متوهم، بزدل، فاسد، عقب مانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچی باز، کاسب تحریم، بی شعور و. .. انگار جزئی از سیاست دولتمردان شده است!
این ادبیات زیبنده ملت بزرگ و متمدن ایران نیست!
آیا خدای نکرده این افراد، با نزدیکان خود نیز اینچنین سخن میگویند!؟
۵- این نوع ادبیات و برخورد با منتقدان را میتوان به سیاست شرخرها تعبیر کرد!
شرخرها وقتی به سوژه مورد نظر میرسند با فحاشی و بد و بیراه سعی میکنند طرف مقابل را به واکنش ترغیب کنند و آنجاست که از واکنش طرف مقابل پیراهن عثمان می سازند...
نیروهای انقلابی و همه دلسوزان و منتقدان، مواظب و بهوش باشند و در زمین هتاکان بازی نکنند که در صورت واکنش هیجانی و خدای ناکرده عصبانیت، شرخرها را به مراد و مقصود خود رساندهاند و آنجاست که شرخرها شروع به مظلوم نمایی و سعی میکنند جای متهم و مدعی را عوض کنند!
۶- در کشورهای پیشرفته که دولت ها با قواعد دموکراتیک آشنا هستند، دولت ها اجازه ندارند در حوزه مسائل داخلی، رسانه داشته باشند. به این ترتیب دولت خودش را در معرض انتقاد رسانه ها قرار می دهد و نمیتواند رسانه رقیب، برای آنها داشته باشد. مثلا صدای آمریکا اگر چه یک بنگاه رسانه ای بزرگ وابسته به وزارت خارجه آمریکاست اما حق پخش در داخل آمریکا ندارد. از این رادیو تلویزیون، با رویکرد بینالمللی و با هدف تاثیر گذاری و مدیریت افکار عمومی جهان و دیپلماسی رسانه ای جهان استفاده می شود، اما در خود آمریکا اجازه پخش ندارد
۷- در ایران اما، دولت ها گاهی کمتر به قواعد و قانونی پایبند هستند و بواسطه پول و سرمایه و حوزه اختیاراتی که در دست دارند میتوانند روی موضوعاتی متمرکز شده، یک جریان را تقویت و یا یک جریان را تخریب و از پاسخگویی به مردم فرار کنند
۸- همزمان با قرارداد توتال، رسانه های بی شمار دولتی و وابسته به دولت با همراهی و همزبانی کامل اجنبی! ، مسئله اول کشور را به موضوعاتی مانند نوشته روی سنگ قبر همسر (مرحومه) آقای علم الهدی تبدیل کردند و در این رابطه، هزاران مقاله و .... در رسانه های داخلی و بیگانه پوشش داده شد
۹- مردم عزیز ایران بدانند این آزادی رسانه نیست! بلکه کلاهبرداری از مردم و همچنین جنگ روانی است که در اتاق های فکر باصطلاح اصلاح! طلبان! و رسانه های اجنبی تئوریزه و با شیوه های مختلف به مردم القا میشود
۱۰- این جماعت میخواهند مردم را بدنبال نخود سیاه بفرستند و درگیر مسائل حاشیهای کنند و متن را به حاشیه و حاشیه را به متن تبدیل کنند تا بتوانند به مراد و مقصود خود برسند!
۱۱- از جمله دیگر سیاست جنگ روانی باصطلاح اصلاح طلبان! که با همراهی و خوشحالی زاید الوصف رسانه های اجنبی و دشمنان تاریخی ملت ایران و داعش و داعشیان همراه بود، حمله و تخریب سپاه (بخوانید امنیت ملی ایران) بود...
به این مطلب نمی پردازم که در تمام کشورهای دنیا، تخریب نیروهای نظامی کشورها که حافظ امنیت کشور هستند خط قرمز محسوب میشود که تخریب آنها به هر صورتی، تضعیف امنیت ملی کشورها محسوب شده و بشدت با تخریب کنندگان برخورد می شود!
۱۲- و اما چرا تخریب و بزرگ نمایی و برجسته سازی تخریب!؟ و چرا تخریب و برجسته سازی و متلک به حافظان امنیت کشور، آنهم توسط مقامات دولتی! ؟
متخصصین رسانه تکنیک های جنگ روانی را می دانند و خوب می فهمند تکنیک برجسته سازی چیست و چه فوایدی برای جریان سیاسی دارد. آن دوستانی هم که آشنایی خاصی به مبحث رسانه ندارند، بدانند که تکنیک برجسته سازی یعنی بزرگ نمایی یک مسئله برای دیده نشدن مسئله یا مسائلی دیگر!!