به گزارش پایگاه عدالت خواهان" نماز جمعه این هفته شهرستان عباس آباد همچون گذشته به امامت حجت الاسلام والمسلمین سیدمصطفی محمدی امام جمعه انقلابی این شهرستان برگزار گردید آنچه در زیر میخوانید بخش کامل خطبه های دوم میباشد :
خودم و همه نمازگزاران جمعه این هفته را به تقوای الهی به پرهیزکاری به خویشتنداری دعوت و سفارش می کنم .
که امام چهارم، سیدالساجدین، زین العابدین علی بن حسین(علیه السلام)در سفارش به تقوا می فرماید: لا حَسَبَ لِقُرَشِىٍّ وَلا عَرَبِىٍّ إِلّا بِتَواضُعٍ، وَلا كَرَمَ إِلّا بِتَقْوى هیچ افتخاری برای انسان از نظر قوم و قبیله و شکل و شمایل و زبان و نژاد نیست مگر به تواضع و فروتنی و هیچ کرامتی برای انسان نیست مگر به تقوای الهی این همان سخن خداست در سوره مبارکه حجرات آیه 13 آمده است : یا أیُّهَا النّاسُ إِنَّا خَلَقناکُم مَن ذَکَرٍ وَ أُنثَی وَ جَعَلناکُم شُعُوباً وقَبَائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَاکُم این خطاب قرانی به جامعه انسانی است که یا أیُّهَا النّاسُ ای مردم دنیا إِنَّا خَلَقناکُم مَن ذَکَرٍ وَ أُنثَی ما شما را از جنس زن و مرد یا از یک پدر و مادر به نام آدم و حوا خلق کردیم یعنی خلقت همه شما یکی است ،اما وجَعَلنَاکُم شُعُوباً وقَبَائِلَ اما شما را شعبه شعبه کردیم،قبیله قبیله کردیم بعضی را آسیایی و بعضی را آفریقایی و اروپایی و بعضی را آمریکایی نمودیم ،بعضی را عرب عربستانی و برخی را فارس ایرانی کردیم ،بعضی را خوزستانی و سیستانی و جنوبی و برخی را گیلانی و مازندرانی و گلستانی و شمالی را کردیم ،بعضی را ساروی و بابلی و برخی را عباس آبادی و برخی دیگر را تنکابنی کردیم چرا؟ چرا این کار را خدا انجام داد؟ می فرمایند: لِتَعارَفُوا تا همدیگر را بشناسید ،شعبه شعبه کردیم ،قبیله قبیله کردیم تا همدیگر را بشناسید ،نفرمود:لتفاخروا؛ نه اینکه به هم افتخار کنید ،این تفاوت ها برای فخر نیست آسیایی بودن،ایرانی بودن ،مازندرانی بودن یا عباس آبادی بودن برای فخر نیست اینها افتخار نیست ،اینها برای شناخت است ،اینها امتیاز نیست.امتیاز نزد خدا چیز دیگری است إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَاکُم این درس قران است ؛این تفکر قرآنی است که هرکسی با تقواتر است ارزش و عظمت و شکوه و جلال و مرتبت او نزد خدا برتر و بیشتر و بالاتر است.
پس ارزش انسان به گیلک و کرد و لر و مازنی و ترک و فارس بودن نیست ،ارزش انسان به طالقانی بودن و کجوری بودن و عباس آبادی بودن و شهری و یاروستایی بودن یا شرق استانی یا غرب استانی بودن نیست اینها اصلا معیار سنجش نیست ،ارزش فقط تقواست ،خداترسی،گناه نکردن ،عبادت خدا کردن ،معرفت الهی داشتن ارزش انسان است.
اگر ما بومی بودن و هم شهری بودن را ملاک شایستگی و برتری بدانیم این تفکر غیر اسلامی و غیر مسلمانی است مگر مسلمان نیستند کسانی که مسئولین غیربومی را به جرم عباس آبادی نبودن زیر سئوال می برند ؟
چرا ملاک شما سلامت و خدمت نباشد؟
چرا فکر می کنید نباید غیرعباس آبادی در این شهر مدیر باشد؟ و مدیر بشود؟
مگر فرزندانی از همین شهرستان و نخبگان و مدیران عباس آبادی در جاهای دیگر مدیریت نمی کنند؟
مگر همین الان استاندار زنجان یکی از فرزندان این شهرستان نیست؟
آیا زنجانی ها مخالفت کنند که چرا استاندارشان عباس آبادی است؟ و زنجانی نیست باید برود؟
مگر نماینده شما مردم در 37 انقلاب مدیر بودند فقط در عباس آباد مدیریت داشتند؟
مگر ایشان در کردستان ،در گیلان ،در گلستان،در شهرهای مختلف مازندران ،در نکاء ،حتی در شرق استان مازندران مدیرت نکردند و مسئولیت نداشتند؟
آیا الان نخبگان عباس آبادی در جای دیگر مسئولیت دارند این کار غلطی است ؟
اگر بنا باشد هرکسی در شهر خودش مدیریت کند عباس آبادی ها در جای دیگر مدیر نباشند و برگردند آیا واقعا ما در این شهرستان به آن اندازه جایگاه برای این اشخاص داریم؟
یک مدیر بومی بیاوریم چند سال می خواهد در این شهرستان مدیریت کند و مدیریت داشته باشد و توانمندی هم داشته باشد و کارآمد باشد و آیا ،اگر تغییرات و جابجایی ها نباشد کارآمدی کم نمی شود ؟
مگر امیرالمومنین (علیه السلام)کارگزاران هر شهر یا استانداران و فرمانداران شهرهای مختلف را بومی همان شهر انتخاب می کرد یا اکثر کارگزاران امیرالمومنین (علیه السلام) از مدینه و از انصار انتخاب شدند ،به شامات و ایران و جای جای عربستان فرستادند.
این تفکر بچگانه است که همیشه شعار مدیر بومی را می دهند تا مردم را گول بزنند! وزیر صنعت می گوید مدیر باید از خارج وارد کنیم! همانطور که مربی ورزشی را وارد می کنیم برای توسعه اقتصادی نیز نیازمند واردات مدیران اقتصادی هستیم اما مدیران کشور خودمان ،حتی نخبگان استان خودمان را تحمل نمی کنیم .
مدیری می شناسم که در یکی از استان های شرق کشور مدیریت یکی از ادارات شهرستانی را داشتند ،مدیر نمونه استان بودند و در غرب استان مازندران ساکن هستند ،ایشان در ادارات یکی از همین شهرها مدیر شدند حالا مثلا اگر عباس آباد باشد چون عباس آبادی نیست ،تنکابنی هست گفتند چرا بر این شهرستان مدیر باشند یا مثلا برای نور هست ،یا مال محمودآباد هست چرا باید در این شهرستان مدیر باشد ؟ این طرز تفکر خیلی بد است.
این خیانت بارترین نوع استفاده از تفکر مردم است ،حس ناسيوناليستي شهرستانی و عصبیت بومی مردم را تحریک کردن همان کاری است که در زمان پیامبر انجام می شد،کافران و مشرکان زمان پیامبر اعراب را نسبت به پیامبر تحریک می کردند که چرا ایرانی یا حبشی یا آفریقایی در کنار پیامبر باشند دور و اطراف پیامبر باشند سلمان فارسی چرا باشد ؟ بلال حبشی چرا باشد؟ اینها باید برده ما باشند،که وجود نازنین پیامبر اسلام محمدعبدالله فرمودند:لافخر للعرب علی الا عجم وللابيض علی الاسود الابتقوی هیچ افتخاری برای عرب بر غیر عرب نیست.و هیچ امتیازی سفید پوست بر سیاه پوست ندارد اینها مایه برتری نیست بلکه تقوا و شایستگی مایه ارزش است.
حالا بعد از 1400سال این تفکر جاهلیت را در این شهرستان رواج دادن و سخن گزافه گفتن جای بسی تعجب است که با همین تفکر در سطح کلان کشور است که می خواهند این عصبیت و تفکر و حسی که در انسان وجود دارد از آن سوءاستفاده کنند و با احیای تفکر ناسيوناليستي ریشه دین را بزنند ،اسلام را زیر سئوال ببرند که اسلام عربی است ،پیامبر عربی است ،پیامبر را پیامبر عرب می خوانند با اینکار از جوانان ما دین زدایی می کنند مکتب ملی گرایی را ترویج می دهند آن وقت فاجعه 7 آبان پاسارگارد رقم می خورد عده ای ندانسته در مقابل یک قبری که معلوم نیست مال چه کسی است سجده می کنند تا آن تفکر وحدانی و وحیانی و توحیدی و سجده در مقابل خدای واحد را به شرک آلوده کنند.
آسیب امروز سطح کلان کشور به مقدار کمی که دیده می شود این است و در سطح شهرستان همین تفکر را مسئولین دارند می گویند ،که مسئول باید بومی باشد البته اینها دو هدف را دارند دنبال می کنند:
یکی اینکه حس ناسيوناليستي و عصبیت قومی و بومی مردم را تحریک کنند ،که ما می خواهیم مدیر از بین خودمان باشد البته این برای خدمت مردم که نیست بلکه می خواهند در انتخابات از این حس استفاده کنند که ما مدیران بومی آوردیم ،ما به فکر شما هستیم که این بسیار کار زشت و غیر اسلامی است و اینها به فکر میز و صندلی خودشان هستند و از آن مدیر هم به نفع خودشان در انتخابات به نفع خودشان استفاده می کنند و بعد می گویند قانون داریم ،بله قانون داریم که شورای روستا باید ساکن آن روستا باشد ،شوراهای شهر باید ساکنین آن شهر باشند اما قانون نگفته نماینده مجلس از بومی شهر یا از همان حوزه انتخابیه باشد ،یا یک مسئول شهرستان ،یا مسئول ادارات و فرماندار از همان شهرستان باشد قانون نگفته امامان جمعه از همان شهرستان باشد اینگونه نیست،که اگر همه این فکر را بکنند و اگر این باشد باید کل کشور را بهم ریخت جزیره ای فکر کرد این تفکر از ضعیف النفس های است که می خواهند از حسناسيوناليستي یک شهرستان به نفع خودشان بهره ببرند.
دوم اینکه می خواهند مسئولین را به عنوان بومی بیاورند بعد به آنها متذکر بشوند که ما شما را آوردیم تا بر آنها مسلط باشند که اگر آب هم می خواهند بخورند بدون اجازه آنها نخورند یعنی تمام شهرستان در دست یک نفر و باندش باشد ،همه ازشان حساب ببرند و بترسند و مسئولین بترسند تا جایگاهشان را ازدست ندهند مسئول نباید کاری بدون درنظر گرفتن فکر و سلیقه و علاقه آن انجام بدهد مثلا اگر مسئولی در مجلس ختم مادربزرگ امام جمعه شرکت کند آن مسئول مورد مواخذه قرار می گیرد که شما چرا رفتید در ختم مادربزرگ فلانی که غیر بومی هست شرکت کردید؟! برخی از مسئولین تا این حد فکر و اندیشه شان پایین است!
کجا داریم می رویم؟ البته همه اینها بخاطر این است که انتخاب مسئولین از راه آن انجام نمی شود من اگر این مطالب را بیان می کنم می خواهم دفاع کنم از آن مسئول که نکند او را بخاطر این کار از مسئولیت بردارند این حرفها که بخاطر خودم نیست چون نمی خواهم ظلم در این شهرستان بشود اینها ظلم است.اینها همه بخاطر این است که انتخاب مسئولین از راهش انجام نمی شود راه انتخاب مسئولین این نیست که امام جمعه بگوید فلانی را اینجا بگذارید و فلانی را از انجا انتقال دهند راه انتخاب مسئولین این نیست که نماینده مجلس فلانی را اینجا بگذارد و فلانی را از انجا انتقال دهند،اینها در اختیار امام جمعه نیست! در اختیار نماینده مجلس نیست! راه انتخاب مسئولین این است که دولت باید استاندار و وزرا را انتخاب نماید ،وزرا و استانداران مدیران کل و فرمانداران را انتخاب کنند ،فرمانداران و مدیرکل ها باید بخشداران و مسئولین ادارات شهرستانی را انتخاب کنند تا همه مسئولین ادارات تحت فرمان دولت و وزیر و مدیرکل و فرمانداران باشند آن وقت فرماندار ما تشریفاتی نمی شود بلکه فرمانداری می کند ،آن وقت آن شهرستان پیشرفت می کند آن وقت مسئول ادارات با قدرت کار می کند با پشت گرمی خدمت می کند البته از مشاوره امام جمعه و نماینده محترم مردم در انتخاب مسئولین استفاده بشود مطلوب تر است نمی گویم مشاوره نباشد مشورت بکنند از امام جمعه سئوال کنند نظر شما در مورد فلانی در مورد فلان اداره چگونه است یا از نماینده مردم در مجلس سئوال کنند نظر شما در مورد فلانی در مورد فلان اداره چگونه است اینها خوبه البته بعضی وقتها شنیده شده می شود که دربان های فرمانداری ها در انتخاب مدیران دخالت دارند! یک کارشناش در فرمانداری در انتخاب مدیران این شهر دخالت دارد و همه کاره این شهر است این فاجعه است بدانید و بدانید که مخالف مدیران بومی نیستیم ،مدیران شایسته بومی بعنوان مسئولین ادارات انتخاب بشوند بسیار خوب است اما این اصل نیست ،این نباید اصل باشد خلاصه اینکه این تفکر ضد قرآنی و این حرف های غیر عقلانی موجب دلسری مدیران این شهرستان می شود موجب ضعف و عدم پیشرفت شهرستان خواهد شد.
باید دقت شود چون ملاک بومی بودن نیست ملاک خدمت به امت اسلامی ،گاهی ملاک فرامرزی می شود آنجایی که باید از مسلمانان بوسنی و یمن و سوریه و فلسطین و لبنان و عراق و افغان هم حمایت کرد که رهبر امت اسلامی گاهی در حمایت از آنها بپا می خیزد و جوان های ما برای حمایت از آنها جان خود را فدا می کنندچون دشمن ما امریکاست دشمن ما ،دشمن اسلام است جنایت های امریکا در حق تمام انسانها و در حق همه مردم ایران و کشور ما بیش از حد غیر قابل چشم پوشی است اما متأسفانه عده ای به دنبال بزک کردن چهره ناپاک دشمن و بزک کردن چهره منفور امریکا هستند اما بدانید خوی استکباری امریکا و دشمنی با اسلام تمام شدنی نیست.
چهره منفور امریکا و خوی جنایتکارانه امریکا و بدعهدی امریکا با تغییر دولت ها تغییر نمی کند (تکبیرحضار)
چون هردو جناح امریکا در بی صداقتی و عدم وفا به عهد در برابر ایران یکی هستند اسناد و مدارک جاسوسی امریکا را ببینید که هفتاد جلد است تاریخ قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران را بخوانید تا امریکا را بشناسید که مهمترین بدعهدی که ما از امریکا در این دو سه سال اخیر تجربه کردیم در همین مذاکرات هسته ای و در برجام یک مشاهده کردیم در زمان ملی شدن صنعت نفت مصدق به امریکا اعتماد کرد صدمات ملی و ضربات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی به ایران وارد شد امروز هم با اعتماد به امریکا تأسیسات هسته ای ما ازبین رفت فعالیت هسته ای ما متوقف شد و هم به وجهه استکبارستیزی ایران در افکار مردم جهان دچار خدشه شد که دوباره باید احیا شود که رهبری سه مطلب مهم را بیان فرمودند:
اول اینکه برخی از وادادگان داخلی تبلیغ می کنند ،که ایستادگی امام درمقابل امریکا به علت تعصب و لجاجت و غرور بوده .این غلط است چراکه ایستادگی در مقابل امریکا بر اساس ده ها دلیل و استدلال های کاملا منطقی است که در این خطبه فرصت توضیح ندارم ،که بیان کنم.
دوم اینکه رهبری فرمودند :غرب پرستان داخلی از سوی امریکا این فکر را تزریق می کنند که اگر با امریکا سازش کنیم مشکلات کشور حل خواهد شد این اشتباه خطرناکی است با همین اشتباه محاسباتی بود که الان قلب هسته ای ما را بتن ریزی کردند اما مشکلات ما حل نشد.حرف های زیادی در این زمینه باید گفت که وقت نداریم.
سوم اینکه رهبری می فرمایند: به مسئولین فرمودند: زمانه را ما می سازیم اگر گله داریم که زمانه بد است باید ببینیم چگونه عمل کردیم که اینگونه شد یعنی مسئولین توپ را به زمین دیگری نندازند شما زمانه را ساختید ،مسئولی که انقلاب و فداکاری مردم و رهبری امام و ایثارگری شهدا را نادیده می گیرد و می گوید صد رحمت به دوران شاه و فرهنگش، این جای تعجب دارد به قول رهبری شما زمانه را ساختید.
شما که در این 37سال انقلاب یک کشاورز زحمتکش نبودید که در زمین کشاورزی فقط کار می کردید و امروز نسبت به مسائل فرهنگی اعتراض دارید؟
شما یک باغبان پرتلاش نبودید ،شاید زمین های زیادی از باغات و شالیزارها و شرکت ها را هم داشته باشید اما همیشه در مدیریت کلان بودید اگر نقصانی هست باید به خودتان و عملکرد خودتان توجه کنید ، باید خودتان و عملکرد خودتان را زیر سئوال ببرید؟
پس چرا خودتان را تبرئه می کنید و همه مشکلات را به گردن دیگران و روحانیت معظم می اندازید و می گویید شما چه کردید !
در 37 سال انقلاب شما در رده های مدیرتی شهرستانی و استانی و حتی کشوری بودید بعد می گویید علما چه کردند ؟
چطور می گویید صد رحمت به دوران شاه با فرهنگش! اقلا یکی دو نمونه از فرهنگ های درست زمانه شاه را نام ببرید ما هم بدانیم کدام فرهنگ دوران شاه مورد رحمت شماست.
فرهنگ بدحجابی و بی حجابی
یا کشف حجاب رضاخانی
یا کاباره و مشروب خوری ها و فسادخانه ها مدنظر است.
اقلا بگویید کدام فرهنگ دوران ارزش رحمت فرستادن را دارد؟
درست است امروز معضلات فرهنگی زیادی داریم من خودم در خطبه های اول امروز هم بیان کردم رهبری معظم به دولت مردان به مسئولین فرهنگی کشور به وزیر ارشاد فرمودند که مسائل و معضلات فرهنگی خواب از چشمان ما ربوده است.
آیا تهاجمات فرهنگی امروز دشمن را در نظر نمی گیرید ؟
می گویید صد رحمت به دوران شاه و فرهنگش ! امروز ماهواره است ،امروز فضای مجازی هست ! امروز فضای سایبری و اینترنت میدان جنگ دشمن است ! دشمن در حال تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی و قتل عام فرهنگی است ! اینها را درنظر نمی گیرید ؟
دوران پهلوی با 25 میلیون جمعیت را با جمعیت 85 میلیونی امروز مقایسه می کنید؟
اگر امروز همان دوران پهلوی بود با این همه هجمه های فرهنگی از سوی ناتوی فرهنگی و با این همه پیشرفت آیا چیزی از اسلام و قرآن و ارزشها و فرهنگ عاشورا و منبر و محراب و مساجد باقی می ماند .
علما آنچه که در توان دارند در تمام دوران انقلاب در طبق اخلاص گذاشتند کار کردند و کار می کنند گرچه همفکران شما گفتند دیگر دوران منبر و محراب و تریبون های یکطرفه به سر آمده است اما علمای بدون توجه به این حرف ها و بدون بودجه فرهنگی و بدون دریافت حقوق از دولت با آن شهریه بخور و نمیرشان در این 37 سال انقلاب کار فرهنگی کردند عقب نشینی نکردند.
اگر کار فرهنگی نشده باشد چگونه جوانان ما اینگونه با فرهنگ دینی و منش اسلامی تربیت می شوند که رهبری جامعه ما به آنها افتخار می کند و می فرماید من اعتقاد جوان را باور دارم.
اگر کار فرهنگی نشد چگونه جوان امروز به جایی می رسد که رهبری معظم انقلاب آنها را از جوانان اول انقلاب و دفاع مقدس برابر و گاهی برتر می داند در صورتی که امروز تمام توان دشمن از بین بردن دین و فرهنگ دینی جوانان است .
حفظ دین امروز مانند نگه داشتن آتش گداخته در کف دست است اما جوانان دینی و مذهبی و حزب اللهی و انقلابی داریم که رهبری به انها افتخار می کند در صورتی که تمام دنیا علیه اسلام جبهه گرفتند هجمه دارند حتی عربستان وهابی و کشورهای همسویش تیشه به ریشه دین می زنند و می خواهند ریشه دین را ازبین ببرند اما در کشور ما دیروز جوانانی از پای منبرها و مساجد رفتند و در 8سال دفاع مقدس جان خود را فدا کردند و امروز در همین نظام فرزندانی تربیت می شوند که در سوریه و عراق جان خود را فدا می کنند و از حریم مکتب اهلبیت و اسلام شیعی و انقلاب اسلامی دفاع کنند این کم سرمایه ای نیست.
چرا برخی می خواهند سیاه نمایی کنند؟
این جوانان عاشق مکتب الهی از پای منبر ها و مساجد و مصلاها راهی میدان های جانبازی شدند نه از پای ماهواره ها .
البته ما فراموش نمی کنیم بیشترین انحرافات فرهنگی بعد از دوم خرداد76 ،در این کشور رسوخ پیدا کرده است که اگر بخواهیم هجمه های فرهنگی ضد دینی آن روزها را بیان کنیم مثنوی هفتاد من می شود که در این مقال نمی گنجد .
ببینید کدام تفکر و کدام جناح در کدام دولت به تمام ارزش ها حمله شده است و زحمات روحانیت و خون شهدا را پایمال کردند.
فساد و فحشا در کدام دوران در کشور رواج پیدا کرده است؟
آزادی بی قید و بند شعار کدام تفکر و دولت در کشور بوده است؟ این شعار همان تفکری است که امروز شما سینه چاکش هستید.این که خواست و برنامه همفکران شماست .
کدام تفکر بر ارزش ها تاختند ؟ و بر نظام و ولایت را چوب حراج زدند ؟ به مسجد و منبر و محراب و عاشورا را هیئت های مذهبی در فتنه88 حمله کردند ما که فراموش نمی کنیم.اما سیاه نمایی هم نکنید .
فرهنگ اسلام و قرآن هنوز زنده است .
شما توجه کنید دوران قبل از انقلاب اعتکاف را کجا می شناختند؟
روزه های رجبیه و شعبانیه را کجا می شناختند؟
قبل از انقلاب پیاده روی اربعین را کجا می دانستند؟
اعتکاف جوانان و دانشگاهیان را ببینید!
هیئت های عزاداری عاشورا را بنگرید!
فاطمیه ها و صفر ها را ببینید!
روزه های مستحبی رجبیه و شعبانیه مردم را بررسی کنید!
یادواره های شهدا را ببنید!
همین مانور سیاسی شیعه ،پیاده روی بزرگ اربعین را بنگرید که از همین شهرستان حدود هزار جوان به سوی کربلا حرکت کردند اینها را ببنید و بدانید که اینها به حرمت خون شهدا و برنامه فرهنگی است که زنده است.
کار فرهنگی چیزی نیست که به تصویر و یا به تابلو بکشیم که بگوییم ما این کار فرهنگی را کردیم کار فرهنگی اثرش را در جامعه می بینیم .
اگر کسانی با آن تفکر نیایند و کارهای فرهنگی ما را ضایع نکنند خیلی پیشرفت کرده بودیم اما ضایع کردید و هنوز هم دارید با برنامه های خودتان کارهای فرهنگی را ضایع می کنید و هنوز هم دارید ضایع می کنید.
و بدانید و بدانید تا فرزندان حزب اللهی و جوانان انقلابی و بسیجیان تازه نفس و رزمندگان و یادگاران 8سال دفاع مقدس و خانواده های معظم شهدا و جانبازان ما تا زنده اند نخواهند گذاشت فرهنگ اسلامی و قرآنی و ارزش های اسلامی ازبین بروند تا شما بگویید صد رحمت به دوران شاه(تکبیرحضار)