فساد ادارى اعم از رشوه خوارى ، كم كارى ، ترجيح رابطه بر ضابطه و...از مواردى است كه مردم را رفته رفته نسبت به نظام اسلامى بدبين كرده و با ايجاد رشد جو بى اعتمادى نظام را از درون مى پوساند.
مقام معظم رهبرى در مورد رشوه كه يكى از مصاديق فساد ادارى و مخرب در نظام سياسى الهى محسوب مى گردد مى فرمايند:
((رشوه از بزرگترين گناهان و از عمده ترين عوامل تخريب نظام هاى سياسى اجتماعى است .))(136)
رهنمود ولايت
آنگاه با ارائه رهنمود خويش مى فرمايند:
((بايد با مظاهر فساد ادارى همچون كم كارى ، رشوه ، ملاحظه رابطه به جاى ضابطه ، اهانت به مراجعين ، عزل و نصب هاى خارج از ضابطه و برخورد نشدن با فساد، برخورد جدى صورت گيرد.))(137)
و نيز مى فرمايند:
((شوراهاى اسلامى بايد بدون ملاحظه با هرگونه سوءاستفاده و فساد مالى در هر شكل و تحت هر عنوان مقابله كند.))(138)
توصيه هاى راهبردى
1 - ايجاد تحول در ادارات با انجام انقلاب ادارى
2 - برخورد جدى با رشوه خوارى
3 - برخورد قاطع با كاركنان متخلف
4 - ايجاد فرهنگ كه مديران و كاركنان ادارات خادمين مردم هستند نه حاكمان آنها
2 - بروكراسى ادارى
بروكراسى ادارى خود در صورتى كه مانع حركت و پيشرفت امورات جارى و نيازهاى ادارى مردم گردد، تبديل به يكى از معظلات نظام خواهد شد كه مى تواند مشكلاتى جدى را براى كشور ايجاد نموده و اهداف مقدس جمهورى اسلامى را به خطر انداخته و موجب تخريب نظام گردد. به هر حال بروكراسى تا آن حد مفيد است كه موجب تسهيل ، تسريع و تنظيم امور گردد و بيشتر از آن باعث تخريب باورها و ارزشهاى اسلامى جامعه مى باشد.
رهنمود ولايت
((اين ماشين اجرايى (بروكراسى ) ضمن اينكه يك دستگاه اجتناب ناپذير است ، اگر از آن مراقبت نكنيد، چيز خطرناكى خواهد شد. اين مراقبت ، همان چيزى است كه مى تواند به سهولت و سرعت شما را به هدف برساند. اگر بر آن (بروكراسى ) نظارت كرديد در اختيار شما قرار خواهد گرفت . اگر از آن غفلت كرديد، شما در اختيار آن قرار خواهيد گرفت .))(139)
توصيه هاى راهبردى
راهكارهاى زير در راستاى تحقق رهنمود ولايت مؤثر است .
1 - اصلاح نظام ادارى و حذف قوانين و مقررات دست و پاگير و زائد
2 - از بين بردن كاغذ بازى هاى بى مورد در ادارات
3 - استفاده از تكنولوژى ادارى در انجام امور
3 - عدم امنيت و وجود بى نظمى در جامعه
نظم و انضباط در جامعه موجب افزايش راندمان كارى و موجب بهره گيرى بيشتر از نيروهاى بالفعل و بالقوه در نظام ادارى خواهد بود.
((امنيت مساءله اساسى و مهمى است ، نظم اجتماع ، يك مساءله درجه اول است . كارايى مطلوب هر جامعه در حد نظم مطلوب آن جامعه است ، اگر نظم نبود يا كم بود، از كارايى ها كاسته خواهد شد.))(140)
توصيه هاى راهبردى
1 - ايجاد فرهنگ نظام و انضباط در جامعه و نهادينه كردن آن
2 - از بين بردن زمينه هاى بى نظمى در جامعه و در امور ادارى
3 - برخورد قاطع و جدى با عوامل بى نظمى در سازمان ها
4 - شفاف كردن قوانين و مقررات
5 - تبيين تاءثير نظام در افزايش كارايى
4 - سلامت و كارائى دستگاههاى ادارى
كار آمدى دستگاههاى ادارى به سلامت آنها بستگى دارد با لطبع هر قدر سيستم ادارى سالم و بدور از فساد باشد كار كرد مثبت و راندمان آن بالا خواهد بود. در نظام مقدس جمهورى اسلامى كه در خدمت آحاد ملّت است سلامت دستگاهها از اهميت فراوان برخوردار است چه اينكه اين دستگاهها تجلى و تبلور نظام اسلامى است و عملكرد آنها مستقيم و غير مستقيم خواسته و ناخواسته بازگشت به قدرت نظام اسلامى داشته و آئينه حكومت اسلامى تلقى مى گردد.
مقام معظم رهبرى در اين مورد مى فرمايند:
((يك دستگاه ادارى سالم كارائى بيشترى مى تواند داشته باشد، چه وقت دستگاه ادارى ها مى تواند سالم باشد؟ وقتى كه عناصر مؤ من ، خالص و به معناى حقيقى كلمه حزب الهى در آن مدعى باشند. وقتى كه مديران ، مسئولين و متخصصين خوب سركار باشند.))(141)
مقام معظم رهبرى سلامت تمامى دستگاههاى كشور را در گرو سلامت قوه قضائيه دانسته و مى فرمايند:
((اگر دستگاه قضائى از سلامت برخوردار نباشد. دستگاههاى كشور اگر چه سالم هم باشند به تدريج به فساد خواهند گرائيد.))(142)
معظم له در ادامه مى فرمايند:
((اگر دستگاه قضائى سالم ، دقيق و دور از هرگونه عاملى به غير از عدل و انصاف و مقررات اسلامى باشد، تمامى دستگاههاى كشور و جامعه به مرور اصلاح خواهد شد.))(143)
مقام معظم رهبرى اين حقيقت را در بيانى رسا و شيوا چنين مى فرمايند:
((سلامت در استحكام و انصاف و دلسوزى و پشتكار و بالاخره آمادگى و انتظام اين دستگاه نشان دهنده و مستلزم وجود سلامت و امنيت عدل و داد و حسن جريان امور در كشور و در دستگاهاى اجرائى آن است و بالعكس ، ضعف ، فساد و اختلال و كم كارى و بى نظمى در اين دستگاه خبر دهنده از فساد و ناامنى و بى عدالتى در جامعه است .))(144)
رهبر فرزانه انقلاب عملكرد دستگاه قضائى را ضامن اجراى عدالت دانسته و مى فرمايد:
((سلامت هر دستگاهى وابسته به سلامت قوه قضائيه است و اين دستگاه تضمين كننده اقامه كامل به عدل مى باشد.))(145)
و در جاى ديگر مى فرمايند:
((اگر دستگاه قضائى در يك كشور سالم باشد مى توان نتيجه گرفت كه آن جامعه بخاطر برخوردارى از عدالت و دورى از تبعيض ، ستم ، اجحاف و تجاوز در يك وضع سالمى قرار دارد.))(146)
5 - عمل به قانون اساسى توسط دستگاههاى ادارى
قانون اسلامى ميثاق ملى هر كشور و پايه و اساس حركت ، ترقى و تعالى جامعه بحساب مى آيد لذا پايبندى دستگاههاى اجرائى كشور به آن ضامن ترقى و تعالى و دورى و پشت كردن به مواد آن موجب هرج و مرج در جامعه و عقب گرد اجتماعى مى شود.
مقام معظم رهبرى در كلامى مشفقانه عمل به قانون اساسى را درمان اساسى دردهاى جامعه قلمداد كرده و مى فرمايند:
((عمل به قانون اساسى ، علاج اساس دردهاى اين كشور است و عمل هر متوقف براين است كه عناصر عمل كننده چه آنهائى كه مجارى اجرائى قانون اساسى را معين مى كنند مثل دستگاهاى قانونگذارى چه آن كسانى كه آن را اجرا مى كنند مثل قوه مجريه و چه آن كسانى كه عدالت و تخلفها را مورد ملاحظه قرار مى دهند مثل قوه قضائيه و همه دست ندركاران اين كشور در مقام عمل ، اخلاص و صفا و مسئوليت و انجام وظيفه را ملاك خودشان قرار بدهند، اين اساس قضيه است .))(147)
6 - پرهيز دستگاههاى ادارى نظام در تضعيف يكديگر
دستگاههاى ادارى يك نظام به مثابه اعضاء و جوارح آن نظام در كاركرد اجتماعى ، سياسى ، اقتصادى و فرهنگى هستند اعضاء و جوارح در صورتى موفق به انجام كار مى شوند كه هماهنگ با يكديگر و در تقويت هم قرار گيرند اما اگر نيروى خود را صرف خنثى سازى نيروى ديگرى نمايد بر آيند عملكرد آنان ناچيز و به مرور مقدمات آسيب پذيرى جامعه را فراهم مى سازند.
مقام معظم رهبرى در اين باره مى فرمايند:
((دستگاههاى مختلف و قواى سه گانه بايد حيثيت ، شخصيت و حدود قانونى هم را حفظ كنند و همديگر را تضعيف نكنند. كه متاءسفانه گاهى در گوشه و كنار چيزهائى در اين زمينه ديده مى شود. البته به گمان زياد از غفلت است . اما بايد توجه داشت كه اين غفلت ها خيلى ازاوقات در اختيار و مورد استفاده قرار مى گيرد.))(148)
7 - وظيفه اصلى دستگاههاى ادارى كشور
نظام اسلامى بايد در خدمت مسلمين و در جهت رفع نيازهاى آنان بكوشد، در بينش اسلامى تمام دستگاههاى ادارى و حتى مسئولان كشور خادمين مردم مسلمان بوده و بايد در جهت سعادت دنيائى واخروى آنان تلاش نمايند.
مقام معظم رهبرى در اين زمينه مى فرمايند:
((وظيفه اصلى مسئولان ، سازمانها و دستگاهاى نظام اسلامى خدمت به دين و تقويت تدين و معنويت جامعه است ، چرا كه تنها در اين صورت خدمت واقعى به مردم و تاءمين نيازهاى مردمى و اجتماعى آنها امكان پذير خواهد بود.))(149)
معظم له در جاى ديگر مى فرمايند:
((تكليف و وظيفه مسئولان در نظام جمهورى اسلامى ايران ، بكارگيرى تمام توان براى خدمت به مردم است .))(150)
8 - دخالت گرايشهاى سياسى در دستگاههاى دولتى
دستگاههاى ادارى دولتى بايد بدور از هرگونه جبهه گيرى در موضع گيرى سياسى بوده نبايد گرايشهاى سياسى مسئولان در جهت دادن به فعاليتهاى ادارى دستگاه اثرگذار باشد، و دستگاه ادارى بايد وظائف ذاتى خود را در قبال جامعه انجام انجام داده و گرايشهاى فكرى و سياسى مانع خدمات دهى آنان نشوند.
مقام معظم رهبرى در اين مورد مى فرمايند:
((گسترش و دخالت دادن مسائل و گرايشات سياسى در دستگاههاى دولتى اثرات بسيار منفى بر جاى خواهد گذاشت و مانع از صرف وقت براى پرداختن به مسائل و مشكلات مردم خواهد شد.))(151)
معظم له در جاى ديگر مى فرمايند:
((دخالت دادن جناح بندى ها، خط بازى ها و رفاقت در مسائل ادارى و اجرائى كشور پديده زشتى است كه بايد با آن مقابله شود.))(152)
فصل چهارم : تهديدات فرهنگى و عملكرد مسئولين
مطلع :
در يك جامعه انقلابى مسؤولين آن نظام نقش تعيين كننده اى در جهت دهى ، بالندگى و احيانا انحطاط آن جامعه ايفا مى كنند، زيرا مردم انقلابى توقع عملكرد انقلابى از مسؤ ولان خود را دارند و در صورتى كه خلاف آن را مشاهده كنند، تاءثير منفى مى پذيرند. اين امر اختصاص به جنبه خاصى ندارد، بلكه در تمامى زمينه ها و جنبه ها مدّنظر مى باشد. رفتارهاى فردى و سازمانى مسؤولين ، مطابقت حرف با عمل ، ميزان تعهد آن ها، ميزان فداكارى و ازخودگذشتگى در راه هدف و... تماما در رشد و ترقى يا انحطاط جامعه مؤثر است .
در نظام مقدس جمهورى اسلامى اين امر از تاءثير بسيار عميقى برخوردار است ، زيرا اين نظام مبتنى بر ارزش هاى اخلاقى و اجتماعى است و عدم رعايت آنها توسط مسؤولين اساس و پايه هاى نظام را مورد تهديد قرار مى دهد.
و اين همان امرى است كه مقام معظم رهبرى بارها و بارها به آن اشاره نموده و همواره الگو بودن رفتار مسؤولين براى مردم را گوشزد نموده اند. در اين نوشتار به برخى از اين موارد اشاره مى شود.
1- رفاه زدگى و عشرت طلبى مسؤولان
رفاه زدگى يكى از عوامل بسيار مخربى است كه هر نظامى را بويژه نظام مقدس جمهورى اسلامى ما را مورد تهديد قرار مى دهد، چرا كه رفاه زدگى زمينه هاى عافيت طلبى و سستى در انجام هرگونه فداكارى و جان فشانى در راه رسيدن به هدف را به مرور از انسان سلب مى كند و بنيان مستحكم نظام را از درون تهى مى سازد:
((مسؤولان نظام اعم از نمايندگان محترم مجلس و ماءموران اجرايى و قضايى بايد مراقب باشند كه از عوارضى كه در نظام هاى طاغوتى و غيرمردمى بيمارى همه گير، كارگزاران است ، خود را با دقت و وسواس دور نگهدارند. بيمارى رفاه زدگى و عشرت طلبى ... كه ابتلاى به آن مانند موريانه پايه هاى هر نظامى را سست و پوك مى كند.))(153)
آنگاه معظم له با توجه به ضرورت مطابقت گفتار با عمل خطاب به مسؤولين مى فرمايند:
((مگر مى شود خود ما دچار انواع و اقسام تشريفات و تجملات ممكن باشيم ، اما در عين حال مردم توقع داشته باشيم تجملاتى نباشند.))(154)
پيامد روى آورى مسؤولين به رفاه زدگى و تجملات
ايشان با بيان پيامد روى آوردن مسلمانان صدر اسلام به اين خصلت اخلاقى ناپسند كه به درون مسلمانان و كارگزاران حكومت نبوى سرايت كرده و جامعه پيامبر را از مسير خود منحرف نموده اشاره كرده و مى فرمايند:
((اميرالمؤ منين عليه السلام در چنين دورانى بود كه به حكومت رسيد و لذاست كه در نهج البلاغه سخن از زهد و بى اعتنايى به دنيا دارد و غمگينانه بايد گفت كه حتى عدل علوى و زهد علوى هم نتوانست موج مخرّب دنياطلبى را در آن دوران مهار كند و در نهايت شد، آنچه شد.))(155)
معظم له در ادامه ، اثرات رفاه زدگى و گرايش به دنيا را تهى شدن جامعه از ارزش ها و نهايتا سقوط آن دانسته و با اشاره به حوادث مهم پيش روى مى فرمايند:
((... آن وقت جامعه همين طور به تدريج از ارزش ها تهى دست مى شود و به نقطه اى مى رسد كه فقط يك پوسته ظاهرى باقى مى ماند. ناگهان يكى امتحان بزرگ پيش مى آيد امتحان قيام اباعبدالله عليه السلام آن وقت اين جامعه در آن امتحان مردود مى شود.))(156)
پيامد رفاه گريزى مسؤولين
در مقابل رفاه گريزى و دورى از تجملات در نظام اسلامى مايه سعادت و پيشرفت جامعه و موجب ترقى آن بوده و به مصونيّت آن منتهى خواهد شد:
((مصونيت نظام از توطئه هاى دشمنان در گرو تجمل گريزى مسؤولان است و تا وقتى كه نظام از مسؤولينى برخوردار باشد كه از لذّات دنيا بى بهره اند، الطاف خداوند شامل حال نظام و انقلاب خواهد شد و بلاشك قدرت هاى بزرگتر از مجموعه آمريكا و هم پيمانانش نمى توانند كمترين آسيبى به ايران اسلامى متعهد وارد كنند.))
و اين همان عاملى است كه استمرار الطاف الهى را به دنبال خواهد داشت :
((چنگ نزدن مسؤولان نظام به دنيا از عوامل استمرار الطاف الهى به انقلاب و نظام جمهورى اسلامى ايران است .))(157)
و در نهايت موجبات قوت و استحكام آن را فراهم خواهد نمود: ((... اعمال چنين عدلى و زهدى نظام اسلامى را نه تنها به خطر نمى اندازد بلكه آن را قوى تر و آسيب پذيرتر مى كند، زيرا انسان هايى كه دربرابر لذات و مطامع دنيا و شهوات از خودبى خود نمى شوند، در لحظه خطر درمقابل دشمنان مى مانند و جامعه و نظام و ملت خود را نجات مى دهند.))(158)
رهنمود ولايت
الف - مواظبت همگانى
((آن كسانى كه در راءسند، هم مواظب خودشان باشند، هم مواظب كل جامعه باشند كه به سمت دنياطلبى ، به سمت دل بستن به زخارف دنيا و به سمت خودخواهى نروند.))(159)
و نيز مى فرمايند:
((بايد مراقب باشيم ، همه بايد مراقب باشند اين طور نشود.))(160)
ب - مورد توجه قرار گرفتن زهد اميرالمؤ منين عليه السلام و نهادينه شدن آن
رهبر فرزانه انقلاب به دفعات تمسك به زهد اميرالمؤ منين عليه السلام را به مسؤولين نظام و مردم گوشزد نموده و ضمن توصيه به آن مى فرمايند:
((جامعه اسلامى ايران كه با انبوهى از خطرات و دشمن ها روبه روست بايد زهد اميرالمؤ منين عليه السلام را مورد توجه قرار دهد و آن را به صورت فرهنگ درآورد و همه آن را بدانند و بخواهند.))
توصيه هاى راهبردى
راهكارهاى زير در راستاى تحقق رهنمود ولايت توصيه مى گردد:
1- ساده زيستى مسؤولين و دورى از تجملات
2- حضور مسؤولين در بين مردم بطور عادى و به دور از تشريفات
3- بهره مندى كم مسؤولين از بيت المال
4- كم كردن اختلاف طبقاتى مردم با مسؤولين
5- رعايت عدالت اجتماعى در تمامى زمينه ها
6- توجه بيشتر به محرومين و جهت دهى كليه برنامه ها در جهت محروميت زدايى
7- گوشزد كردن خطر اشرافى گرى و رفاه طلبى
8- رسيدگى جدى به اموال مسؤولين و درميان گذاشتن آن با مردم بدون ملاحظه و تعارفات
9- نهادينه كردن زهد علوى در تمامى مقررات هم سنخ
2- تكبّر و دورى از مردم
تكبر مسؤولين با مردم و دورى از آنها نيز از جمله عواملى است كه نظام را تهديد مى كند چرا كه نظام اسلامى مبتنى بر خواست و اراده مردم است و چنانچه عملكرد مسؤولين موجب جدايى مردم و عدم حمايت و پشتيبانى آنها از نظام گردد، بدون شك ، نظام ركن اساسى خود را از دست داده خواهد داد. از اين رو مسؤولين نظام اعم از مديران عالى و ميانى نظام مى بايست به اين نكته توجه نموده و در رفتار خود با مردم بدور از هرگونه تكبر و با ظرافت عمل نمايند.(161)
رهنمود ولايت
الف - تكيه بر مردم
((تكيه بر مردم و حاكميت اراده ، خواست و تشخيص آنان ، ركن مهم ديگرى است كه روزبه روز بايد تحكيم و تقويت شود.))(162)
ب - دورى از بيمارى تكبر
(( مسؤولان نظام اعم از نمايندگان محترم مجلس و ماءموران اجرايى و قضايى ، بايد مراقب باشند كه از عوارضى كه در نظام هاى طاغوتى و غيرمردمى بيمارى همه گير كارگزاران است با دقت و وسواس دور نگهدارند.... بيمارى تكبر و دورى از مردم و بى اهميتى به نياز و خواست و اراده و حضور آنان ....))(163)
ج - احساس خدمت به مردم براى مسؤولين
(( حرف من اين است كه بايد ترتيبى داده شود و مكانيزمى بوجود بيايد كه كارگزاران حكومتى ، خودشان را به معناى حقيقى كلمه خدّام و خدمتگزاران مردم بدانند.))(164)
د- حل مشكلات مردم
((امروز پرداختن به امورى غير از مشكلات مردم و درگير كردن ذهن دولتمردان و مردم با مسائل غيرحقيقى و جناحى خيانت به نظام و مردم است .))(165)
ه- جلب رضايت مردم
((مسؤولان ادارى بايد رضايت خدا و عموم مردم مسلمان را در انجام وظايف و مسؤ وليت ها مدّنظر داشته باشند نه آنكه رضايت خواص را بر سخط و خشم عامه مردم ترجيح دهند.))(166)
ر- برقرارى عدالت اجتماعى
اهميت فراهم آوردن عدالت اجتماعى براى مردم و ضرورت رسيدگى به اقشار محروم جامعه نيز نكته اى است كه به دفعات مورد عنايت مقام معظم رهبرى بوده است :
((فورى ترين هدف تشكيل نظام اسلامى ، استقرار عدالت اجتماعى و قسط اسلامى است .))(167)
ز- رسيدگى به گزارشات مردم
((به گزارشات ترتيب اثر بدهيد و روى آنها حساس باشيد، بايد انسان شامه اى پيدا كند كه تا يك گزارش مى آيد آن نكته حق را استشمام كند، يا لااقل در حد بالايى اين طور باشد، هر مديرى بايد زيرمجموعه خودش را در زير چتر حمايت خودش بگيرد والاّ نمى توانند كار كنند، ولى اين دفاع از همكار (كه سنت بسيار پسنديده و خوبى است ) مانع نشود كه اگر گزارش عليه آن همكار آمد شما به جدّ به آن برسيد.))(168)
توصيه هاى راهبردى
راهكارهاى زير در راستاى تحقق رهنمودهاى ولايت توصيه مى گردد:
1- ارتباط بيشتر مسؤولين با مردم در اجتماعات مختلف
2- نزديك كردن سطح زندگى مسؤولين با مردم
3- تفهيم ماهيت مسؤ وليت در نظام اسلامى براى مسؤولين و ايجاد حس خدمت در آنها
4- درميان گذاشتن مشكلات با مردم و اطلاع رسانى بموقع به آنها
5- در اولويت قرار دادن حل مشكلات مردم در تمامى زمينه ها
6- ايجاد امنيت ، اشتغال و انجام كارهاى عمرانى
7- جلب رضايت و اعتماد عمومى مردم
8- برقرارى عدالت اجتماعى
9- برخورد قاطع با مديران و عناصر اجرايى كه به كار مردم بى اهميتى مى كنند.
3- زدوبندهاى نامشروع و دسته بندى ناسالم و ترجيح مقاصد باندى بر مصالح عمومى
زدوبندهاى سياسى و اقتصادى مسؤولين و باندبازى آنها، كه اغلب به ترجيح مصالح باندى و گروهى بر مصالح عمومى كشور و انقلاب و مردم مى انجامد از عوامل مهمى است كه نظام اسلامى را تهديد مى كند. لذا اگر در كشور اين روند بر اعمال مسؤولين حاكم گردد، بدون ترديد شيرازه نظام فرومى پاشد. و قطعا اين امر در نظام مقدس جمهورى اسلامى كه تمامى مسؤولين بايد در خدمت مردم باشند و در جهت اجراى احكام الهى و جلب رضايت مردم بكوشند وجود چنين نقيصه اى قابل تحمل نخواهد بود:
((اگر در تعاملات و برنامه ريزى ها گرايش هاى گروهى و جناحى دخيل شود و يا ملاحظات فردى مورد توجه قرار گيرد، كارها به پيش نخواهد رفت و مشكلات مردم حل نخواهد شد.))(169)
معظم له وجود اين خصيصه در نظام حكومتى را مغاير با مردم سالارى واقعى دانسته و مى فرمايند:
((تسليم بودن بى چون و چرا دربرابر مواضع حزبى و جناحى هيچ نشانى از مردم سالارى واقعى ندارد و در عمل تحقق منافع ملى و مصالح عمومى جامعه و كشور را ناممكن مىسازد.))(170)
رهنمود ولايت
مقام معظم رهبرى مسؤولان نظام را به شدت از گرفتار شدن در بيمارى هاى مهلك نظام هاى طاغوتى برحذر داشته و بيمارى دسته بندى هاى ناسالم و ترجيح مقاصد باندى بر مصالح عمومى را موجب سستى و پوك شدن پايه هاى نظام قلمداد مى كنند.(171)
توصيه هاى راهبردى
راهكارهاى زير در جهت تحقق رهنمود ولايت توصيه مى گردد:
1- رعايت اصول ، پايه ها و شعارهاى اساسى نظام براى تمامى مسؤولين ، احزاب و گروهها
2- اولويت دادن به مصالح عمومى و حل مشكلات مردم براى تمامى احزاب و گروهها
3- برخورد قاطع با مسؤولينى كه در جناح هاى سياسى وارد شده و منافع ملى را ضايع مى سازند.
4- دل سپردن به سنت هاى طاغوتى و بى اعتنايى به ارزش هاى انقلابى واسلامى
يكى ديگر از تهديدات جدى عليه نظام اسلامى اين است كه مسؤولين آن دل در گرو سنت هاى طاغوتى داشته و درصدد احياى آنها برآيند. و در مقابل نسبت به ارزش هاى اصيل اسلامى كه زير بناى اصلى جامعه انقلابى و محرك اساسى مردم در برپايى و استمرار نهضت امام ((ره )) مى باند، بى اعتنا و بى تفاوت شوند.
از اين رو است كه مقام معظم رهبرى دل سپردن به شعارهاى طاغوتى و رغبت به احياى آنها و بى تفاوتى يا بى اعتنايى به ارزش هاى اسلامى و انقلابى را موجب دل مرده شدن مسؤولان و ازبين رفتن نشاط و شوق خدمت به مردم و نااميد شدن و غمگين كردن آنان مى دانند و مى فرمايند.))(172)
توصيه هاى راهبردى
لذا در تحقق رهنمود ولايت توصيه مى گردد:
1- جابه جا كردن مسؤولان و سلب اطمينان از دائمى بودن منصب براى آنان
2- برخورد قاطع با مسؤولانى كه دل در گرو سنت هاى طاغوتى دارند.
3- نهادينه كردن اولويت ارزش هاى دينى و انقلابى در تمامى زمينه ها
4- ايجاد تناسب بين درآمدهاى مسؤولين و مردم
5- نظارت كامل و دقيق قانونى بر عملكرد و رفتار عملى مسؤولان
5- فرصت طلبى و طعمه جويى از مقام :
على عليه السلام در نهج البلاغه مى فرمايند:
((وَ اِنَّ عَمَلُكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لكِنَّهُ اَمانَة فى عُنُقِكِ))(173)
لذا مقام معظم رهبرى نيز ضمن تقبيح فرصت طلبى و طعمه جويى از مقام آنرا از جمله زمينه هائى مى دانند كه دشمن همواره سعى در برجسته كردن آن جهت بهره گيرى هرچه بيشتر در مطامع استكبارى خود دارد و آنگاه با هشدار به اين مى فرمايند:
((فرصت طلبى و طعمه جويى از مقام و مسؤ وليت و علم ... از جمله زمينه هايى است كه دشمن خارجى همواره تلاش دارد تا اين زمينه هاى داخلى را برجسته و از آنان بهره بردارى كند.))(174)
توصيه هاى راهبردى
راهكارهاى زير در مقابله با اين خصيصه ناپسند توصيه مى گردد:
1- تفهيم ماهيت پذيرش مسؤ وليت در نظام اسلامى از طرق مختلف
2- برخورد قاطع با مسؤولينى كه مسؤ وليت را براى خود طعمه مى دانند.
3- ازبين بردن و مسدود كردن زمينه هاى سوءاستفاده شغلى براى مسؤولين و مديران با تمهيدات قانونى و مراقبت هاى نظارتى
6- غفلت مسؤولان
غفلت مسؤولان از دشمن بيرونى و نقشه ها و توطئه هاى ايشان براى نظام اسلامى يك تهديد به شمار مى رود. لذا مسؤولين نظام بايد همواره با هوشيارى كامل مراقب دشمنان باشند و هيچ گاه كشور را در مقابل توطئه هاى آنها ايمن ندانند و به دشمن خود اعتماد نكنند. و آنرا هميشه به عنوان يك تهديد جدى به حساب آورند:
((... البته غفلت مسؤولان هم تهديد است .))(175)
رهنمود ولايت
الف - نبايد از دشمن غافل بود
((به هرحال طبيعت دشمن را بايد شناخت ، ما نبايد لحظه اى از كيد دشمن غافل باشيم ، اين نكته را بايد به مردم گفت .))(176)
ب - بصيرت
مقام معظم رهبرى با اشاره به دو صفت صبر و بصيرت در امام على عليه السلام مى فرمايند:
((اميرالمؤ منين عليه السلام از اوائل نوجوانى تا هنگام مرگ دو صفت بصيرت را با خود همراه داشت : بيدارى و پايدارى . او يك لحظه دچار غفلت و كج فهمى و انحراف فكرى و بد تشخيص دادن واقعيت ها نشد.))(177)
توصيه هاى راهبردى
راهكارهاى زير در راستاى تحقق رهنمودهاى ولايت توصيه مى گردد:
1- ترويج تفكر دشمن شناسى بين مردم و مسؤولين
2- آگاهى دادن به مردم و ايجاد هوشيارى بين مسؤولين و مردم
3- ايجاد تمهيدات لازم و كسب آمادگى دربرابر دشمن در تمامى زمينه ها
4- ايجاد بصيرت عمومى با انجام كارهاى فرهنگى و آموزشى
7- كوتاهى در انجام كار فرهنگى
مسؤولين دستگاه هاى فرهنگى كشور بايد نسبت به انجام كار فرهنگى چه در داخل كشور و چه خارج از آن ساعى و كوشا باشند، چه آنكه هرگونه كوتاهى و سهل انگارى باعث عقب ماندگى فرهنگى بوده و بدون ترديد آنچه كه تاكنون در اين زمينه انجام شده در شاءن انقلاب اسلامى ايران كه اساس آن بر تغيير فرهنگ استوار است ، بسيار ناچيز و پرداختن به آن با توانى مضاعف و شتابى فزاينده تر امرى است ضرورى و لازم :
((حقيقتا كار فرهنگى در كشور، متناسب با پيشرفت و ريشه دواندن انقلاب در جامعه نيست . ما امروز خيلى كارهاى فرهنگى بايد مى كرديم كه نكرديم . خيلى برنامه ها بايد مى ريختيم كه نريختيم . حقيقتا دستمان از خيلى كارها چه در داخل و چه در خارج كشور، خالى است .))(178)
و نيز مى فرمايند:
((اگر امروز را با قبل از انقلاب مقايسه كنيم ، ما خيلى وضعمان خوب است ؛ برجستگى هم داريم . اما اگر با آنچه كه بايد باشيم مقايسه كنيم ، نه ، عقبيم . من صريحا اعتقاد دارم كه عقبيم .))(179)
رهنمود ولايت
الف - رسيدگى به مسائل فرهنگى
((مسائل فرهنگى حقيقتا در خور اين است كه با آن ، با سعه صدر و اهتمام و دلسوزى عميق و همراه با خبرگى و كارشناسى رسيدگى شود.))(180)
ب - جديّت و پُركارى
((بيكار بودن و كم كارى دستگاه امور فرهنگى كشور درمقابل طرح نظرات غلط و ناحق ، خطرناك است و اين امر موجب نگرانى است .))(181)
ج - هوشيارى مجموعه فرهنگى كشور
((خطر بزرگ آنجا است كه ناگهان خود را درميان يك جريان و فكر غلط احساس كنيم و با تصور خودى بودن آن ، از جبهه بندى و مواجهه صحيح غافل شويم .))(182)
د - صف آرايى فكرى و منطقى در برابر جريان غلط فكرى
((ما با قلع و قمع فكر و جريان غلط موافق نيستم ، اما ضرورى است كه صف آرايى فكرى و منطقى درمقابل آن وجود داشته باشد.))(183)
توصيه هاى راهبردى
پيشنهادات زير به عنوان توصيه هاى راهبردى ارائه مى گردد.
1- پرداختن به كار فرهنگى با بهره گيرى از روش هاى علمى و تمامى ابزار و امكانات موجود.
2- جهت گيرى دستگاه هاى توليدى فرهنگى نظير صدا و سيما و مؤ سسات ساخت فيلم و... بر اساس منويات مقام معظم رهبرى
3- استفاده از افراد كاردان ، متخصص و كارشناس در امور فرهنگى
4- سرمايه گذارى هر چه بيشتر در اجراى برنامه فرهنگى در مدارس مختلف
5- اطلاع رسانى بموقع و صحيح به مردم در شناساندن خطوط فكرى سالم و ناسالم و ضرورت مرزبندى
6- تقويت بنيه علمى و فرهنگى و اعتقادى كاركنان ادارات و دانش آموزان و دانش جويان با برنامه ريزى صحيح
7- مقابله با تهاجم فرهنگى بيگانگان
8- بى توجهى مسؤولين نسبت به سرنوشت انقلاب
از جمله موارد ديگرى كه بايد به آن توجه جدى نمود آن است كه اگر خداى ناكرده مسؤ ولين نظام نسبت به سرنوشت انقلاب بى تفاوت شده و به آن بى توجهى نمايند، بدون ترديد نظام در معرض نابودى قرار خواهد گرفت و دشمنان ديرينه با طرح نقشه هاى حساب شده خود، آن را از پاى درخواهند آورد.
مقام معظم رهبرى با اشاره به عواملى كه باعث بوجود آمدن ((حادثه كربلا)) گرديد، مى فرمايند:
((از ديگر عوامل مؤثر در بوجود آمدن ماجراى امام حسين عليه السلام اين بود كه پيروان حق كه ستون هاى بناى ولايت و تشيّع محسوب مى شدند از توجه به سرنوشت دنياى اسلام اعراض كردند و به آن اهميتى ندادند و نتيجه آن شد كه دشمن بى رحمانه تاخت و اينها همان قدم اول عقب نشستند.))
توصيه هاى راهبردى
1- زنده نگه داشتن نهضت اسلامى و حفظ پويايى و حركت تكاملى آن
2- بيان دستاوردهاى انقلاب و ضرورت حفظ اصول و پايه هاى اساسى آن در تمامى مناسبات داخلى و خارجى
3- تربيت انسان هاى مستعد براى تصدى مشاغل دولتى در سطوح بالاى نظام
4- نظارت دقيق بر عملكرد مسؤولين
9- خروج روحانيّت از زىّ طلبگى
از جمله شاخصه هاى برجسته و غير قابل انكار در نظام مقدس اسلامى اين مسئله مى باشد كه همواره روحانيون در پيشبرد اهداف و به ثمر رسيدن حركتهاى اصلاح طلبانه و ارشاد به صراط مستقيم اسلامى در امر اداره جامعه نقش اول و اساسى ايفا كرده و در اين زمينه همواره براى مردم الگو بوده اند، لذا خواسته يا ناخواسته رفتار اجتماعى و سيره عملى آنها بطور قطع و يقين با اهداف نظام و مردم مرتبط مى باشد، و عملكرد آنها به پاى عملكرد نظام و اسلام گذاشته مى شود. به همين خاطر اگر خداى ناكرده رفتار علمى آنها منطبق بر سجايا و خصائص اسلامى و سيره نبوى (صل ) نباشد، قطعا ضربات جبران ناپذيرى به نظام و اسلام وارد خواهد آمد.
و اين همان مطلبى است كه به دفعات مورد توجه و عنايت حضرت امام و مقام معظم رهبرى بوده و متذكر آن گرديده اند كه :
((امروز اگر روحانيت از زىّ خود خارج بشود و قدرت طلبى و قدرت نمايى و سوءاستفاده بكند و اگر عملى از او سر بزند كه حاكى از ضعف تقوا و ورعى باشد كه مردم در او سراغ كردند و به او اعتماد دارند، هر كدام از اينها لطمه اش غيرقابل جبران است . از اين جهت هم ، امروز وضع ما روحانيون استثنايى است يعنى با دوره قبل از انقلاب فرق مى كند.))(184)
رهنمود ولايت
روحانيت بايد زىّ خود را حفظ كند و بيش از گذشته مراقب رفتار و عملكرد خود باشد.
((روحانيت در سايه پارسايى بود كه اين حيثيت و آبرو را پيدا كرد، اين پارسايى و بى اعتنايى به دنيا و به زخارف بايد حفظ شود.))(185)
توصيه هاى راهبردى
1- حفظ سبك ساده زيستى روحانيت و تبليغ و بيان آن براى مردم
2- حفظ و تقويت ارتباط روحانيت با مردم بخصوص روحانيونى كه مسؤ وليت دارند.
3- روحانيت همچنان مرجع و ماءواى مراجعين باقى مانده و به عنوان بالاترين معتمد مدّنظر مردم باشند.
4- نظارت دقيق بر عملكرد اجتماعى و زىّ روحانيت توسط مراجع ذى صلاح
5- الگوسازى از زندگى و رفتار عملى روحانيون براى مردم
10- نرمش دربرابر دشمن
چنانچه مسؤولين بخواهند دربرابر دشمن از خود نرمش نشان دهند، با اين تصور كه با نرمش دشمن را در مقابله و تهديدات خود متوقف كنند، خطاى بزرگ و نابخشودنى را مرتكب شده اند، زيرا دشمن كسى نيست كه با نرمش طرف مقابل خود عقب بنشيند، بلكه برعكس اگر ما يك قدم عقب نشستيم دشمن صد قدم جلوتر خواهد آمد، او دنبال استعمار مجدد ايران است و بس .
مقام معظم رهبرى در اين زمينه مى فرمايند:
((خطاى بزرگى است اگر كسى گمان كند كه با نرمش و عقب نشينى مى توان دشمن را از پيشروى بازداشت . دشمن يعنى استكبار جهانى و بطور ويژه آمريكا و صهيونيستم به چيزى كمتر از بازگرداندن وضع پيش از انقلاب يعنى سلطه كامل سياسى ، اقتصادى و قبضه كردن ايران و بر سرِ كار آمدن دست نشانده اى همچون محمدرضا پهلوى راضى نخواهد شد.))(186)
توصيه هاى راهبردى
1-ترويج روحيه دشمن شناسى و دشمن ستيزى درميان آحادملت ايران
2- گوشزد كردن خطر نفوذ و سيطره دشمن
3- اطلاع رسانى از عملكرد منفى كشورهاى استعمارگر در اقصى نقاط جهان
4- مقابله منطقى با تفكرات تساهل و تسامح در برابر دشمن
5- برخورد جدى با غرب زدگان و شرق زدگان در دستگاه هاى اجرايى
فصل پنجم : تهديدات فرهنگى و دانشگاهها
مطلع :
حضرت امام قدس سره از همان ابتداى پيروزى انقلاب به اين مهم اشاره داشته اند كه دانشگاها در صلاح و فساد جامعه از جايگاه ويژه اى برخوردار بوده و همواره مقدرات يك كشور در دانشگاه هاى آن كشور رقم مى خورد. و دانشجويان امروز، متصديان و آينده سازان امور فرداى كشورند. به همين جهت نيز همواره دانشگاه ها مورد توجه و طمع كشورهاى استكبارى بوده اند، هم از آن جهت كه با نفوذ مهره هاى خود دردانشگاه ها مى توانند در سطوح بالاى مديريت كشورها نفوذ كنند و عوامل خود را براى احراز پست هاى كليدى و جاهاى حساس آن كشور آماده نمايند. و از جهت ديگر با ترويج افكار و انديشه هاى منحط و غربى خويش با ترويج فساد فكرى و اخلاقى مورد نظر خود در محيط دانشگاه ، غيرت ملى و مذهبى و هويت كشور را نشانه گرفته و آن را نابود كنند و در نهايت ، فارغ التحصيلان دانشگاه به نحوى تربيت يافتگان استكبار خواهند بود.
((دانشگاه نقطه اساسى هر جامعه و كشورى است ، اگر دانشگاه اصلاح شود آينده آن جامعه اصلاح خواهد شد. اگر دانشگاه فاسد شود سرنوشت آن جامعه فاسد است .))(187)
بنابراين بر مسؤولان و دلسوزان كشور لازم است كه نه تنها دانشگاه را از تعرض بيگانگان حفظ نمايند بلكه آن را محل تربيت افراد مكتبى و متدين ، داراى غيرت ملى و متعهد و متخصصينى كار آمد و دلسوز براى كشور قرار دهند.
لذا مقام معظم رهبرى همواره اين مهم را مدّنظر قرار داده و رهنمودهاى حكيمانه اى به متصديان امر تعليم و تربيت داشته اند كه در اين نوشتار به پاره اى از آنها كه مى تواند در زمره تهديدات مهم فرهنگى محسوب گردد و اشاره خواهيم نمود.
1- شيوع افكار فلاسفه ، نويسندگان و متفكران مادى در دانشگاه ها
يكى از موارد مهمى كه مى تواند آينده نظام اسلامى ، را مورد تهديد قرار دهد نفوذ افكار سكولاريستى فلاسفه مادى و ضدّ اسلامى و دين پوچ گرا در دانشگاه ها و مراكز آموزشى كشور مى باشد:
((افكار فلاسفه و نويسندگان و متفكران مادى غرب ، امروز در سطح دانشگاه هاى ما به صورت كتاب و ترجمه وجود دارد.))(188)
رهنمود ولايت :
((بايد مطالبى از مسائل اسلامى انتخاب شود كه پاسخ به شبهه هاى تقديرى و فرضى اى باشد كه مى دانيم امروز با وسائل مختلف در بين خواص مردم پراكنده مى شود. افكار فلاسفه و نويسندگان و متفكران مادى غرب ، امروز در سطح دانشگاه هاى ما به صورت كتاب و ترجمه وجود دارد، نمى شود سدى درست كرد كه اينها وارد نشوند؛ اين امكان ندارد و مصلحت نيست . افكار بايد بيايند و حضور داشته باشند، در مقابل آن افكار بايد پادزهر ايجاد كرد. روحانيت اين كشور، جوانان را درمقابل تفكرات پرجاذبه ماركسيسم واكسينه كرد و به آن پادزهر زد.))(189)
همچنين مى فرمايند:
((ما بايد مطالبى را آماده كنيم كه در رد انحرافات و تحريفات و اشتباهاتى باشد كه به شكل خوراك فكرى ، در كتاب ها و جزوه هاى مختلف ، ميان جوانان ما تقسيم شود.))(190)
توصيه هاى راهبردى
1- تقويت مبانى فكرى و اعتقادى دانشجويان
2- بكارگيرى اساتيد متعهد و معتقد و مسلط بر مباحث اسلامى در دانشگاه ها
3- تهيه جزوات و كتب مختلف در نقد نظريات مادى گراها و رفع شبهات حاصله
4- ايجاد فضاى اسلامى در دانشگاه ها و ايجاد زمينه رشد مباحث اسلامى
2- ركود سطح علمى دانشگاه ها و بى رونق شدن تحصيل دانش
از جمله مواردى كه مى تواند آينده نظام را از نظر توانمندى هاى علمى و توسعه تكنولوژى و پيشرفتهاى صنعتى و اقتصادى ، مورد تهديد قرار دهد پايين آمدن سطح تحصيل در دانشگاه ها و بى اعتنايى و بى توجهى نسبت به رشد توانمنديهاى علمى آن است .
((من مى گويم هر چيزى كه به سلامت و ايمان و عزم و نشاط لطمه بزند و كار و كوشش و تحصيل جوانان را معوّق بگذارد تهديد است .))(191)
همچنين مى فرمايند:
((امروز عمده ترين چالشى كه در مقابل دانشجويان ، همه اقشار دانشجويى و گروه هاى دانشجويى قرار دارد، مواجهه و مقابله با آن كسانى است كه اينها سعى مى كنند محيط مناسب رشد را در جامعه ما ازبين ببرند، نااميد كنند، سطح دروس و علم را در مراكز دانشگاهى پايين بياورند، علم را بى رونق كنند، كلاس ها را بى رونق كنند.))(192)
آنگاه فساد علمى در دانشگاه ها را اينگونه معنا مى فرمايند كه :
((فساد علمى معنايش اين است كه در دانشگاه نه معلم براى درس دادن و ياد دادن دلسوزى كند و نه دانشجو براى يادگرفتن دلسوزى كند، نتيجه بى سواد بارآمدن ، بد فهميدن و عدم رشد استعدادهاست .))(193)
رهنمود ولايت
در مقابله با اين تهديد مقام معظم رهبرى مى فرمايند:
((به درس خواندن در محيط دانشگاه ، كار علمى و تحقيقى و شكوفا كردن و رشد دادن استعدادها اهميت بدهيد.))(194)
همچنين مى فرمايند:
((جوانان دانشجو در محيطهاى دانشگاه به درس و علم و روحيه انقلابى و اسلامى حداكثر اهميت را بدهند.))(195)
توصيه هاى راهبردى
در تحقق رهنمود ولايت توصيه هاى رهبردى مى توان :
1- اولويت دادن به درس و رشد پيشرفت علمى در دانشگاه با تلاش تمامى متصديان امر تعليم و تربيت دانشجويان .
2- ايجاد حس مسؤ وليت درمقابل كشور و مردم در ميان دانشجويان و اساتيد.
3- تقويت غيرت دينى ، ملى و ميهنى درمقابل دانشجويان به منظور احساس مسؤ وليت بيشتر.
4- مقابله با جريانات و گروه هاى سياسى كه مانع تحصيل دانشجويان هستند.
5- برخورد جدى با اساتيد غيرمتعهد و بى مسؤ وليت .
3- جدا ماندن علما و دانشمندان علوم طبيعى و اساتيد دانشگاه از حوزه علوم دينى
اگر دانشمندان و اساتيد و متخصصان علوم تجربى ايران اسلامى از مسائل دينى و تعهدات اخلاقى و باورهاى اعتقادى خود دور بمانند و جهان بينى اسلامى آنها خدشه دار شود، انقلاب و نظام اسلامى در معرض تهديد قرار مى گيرد زيرا تخصص بدون تعهد هميشه براى اين كشور مشكل آفرين بوده است و تا كنون نيز بيشترين ضربات از ناحيه قشر متخصصِ بى تعهد متوجه انقلاب بوده است . اين قشر معمولا يا غرب زده و يا شرق زده بوده و كشور را يا به سمت غرب و يا به سمت شرق مى كشانند و قادر نخواهند بود تا هويت و مليت اسلامى آن را حفظ كنند.
((در گذشته سعى مى شد كه محيط دانشگاه از دين و تقوا و تعبد فاصله بگيرد، هدف از اين ترفند كه از سوى دشمنان ملت ايران برنامه ريزى مى شد، اين بود كه نسل تحصيل كرده و روشنفكر، دچار لاقيدى و بى مبالاتى شده ، حساسيت و علاقه خود را به آرمان هاى بزرگ از دست بدهد.))(196)
و در جاى ديگر مى فرمايند:
((ملتى با اين سابقه درخشان تاريخ ، در دوران ستم فراگير حكومت پادشاهى در اين كشور و بدتر از همه در اين دويست يا صدوپنجاه سال اخير، يعنى اواخر قاجاريه و همه دوران پهلوى از لحاظ پيشرفت علمى در اين حد از تنزل قرار گرفت . اين ، كارى است كه انجام دادند، و علت عمده اين مسئله جدايى دين از علم در كشور ما بود، علما و دانشمندان و محققان علوم طبيعى در كشور ما، از دين جدا ماندند و درنتيجه به درد مردم و كشور و ملتشان نخوردند.))(197)
توصيه هاى راهبردى
1- بكارگيرى اساتيد مسلط به علوم اسلامى در دانشگاه ها
2- فعال كردن مراكز فرهنگى و تاءثيرگذار بدهى در دانشگاه ها
3- جذب اساتيد و دانشجويان به كانون هاى مذهبى و دينى
4- تقويت متون معارف اسلامى در دانشگاه ها
5- ايجاد فضاى دينى و مذهبى
6- مقابله با اساتيد بى تعهد و مادى گرا و تصفيه دانشگاه ها از اينگونه افراد
7- جلوگيرى از رشد فساد و بى بندوبارى در محيطهاى دانشگاهى