کاری به این ندارم که کسی چون دکتر ولایتی با آن سطح زندگی، نباید مردم را به تشویق به مقاومت حتی با ازای خوردن نان خشک کند. چون به قول آن ضرب المثل معروف، رطب خور که منع رطب نمی کند. این توصیه ها را باید کسی به مردم تجویز کند حداقل خودش همانطور که توصیه می کند زندگی کند.
به گزارش "پایگاه عدالت خواهان ایران"اما این اتفاق باعث شد دوباره سر و کله آنهایی که سالها از سفره انقلاب، ارتزاق غیرقانونی کرده بودند پیدا شود. منظورمان چند نفر معلوم الحال از فرزندان مرحوم هاشمی است که کمتر کسی است آنها را به واسطه اقدامات علیه مردم و نظام نشناسد. مانند فائزه هاشمی که در فتنه 88، نقش او بر اهل خبر پوشیده نیست.
البته دلیل این همه مخالفت برخی فرزندان مرحوم هاشمی با دکتر ولایتی چیز پیدا و غیرقابل فهمی نیست. از وقتی دکتر ولایتی به دانشگاه آزاد آمد، دست خیلی از سواستفاده گران از منابع مالی این دانشگاه را قطع کرد. دانشگاه آزادی که حیات خلوت عده ای برای چپاول شده بود، با این تصمیم از حالت حیات خلوت در آمد و نظام مندتر شد. و از آنهایی که در این تغییرات، دست شان از منابع مالی دانشگاه آزاد کوتاه شد همین برخی از فرزندان مرحوم هاشمی است.
طبیعی است در این شرایط، آنهایی که از چنان سفره لذیذی محروم شده اند، مترصد بهانه ای هستند تا عامل ایجاد این محرومیت را از میان بردارند. به عبارت دیگر، علت دعوای اینها جای دیگری است اما چون نمی توانند مستقیما سر آن موضوع به دعوا بپردازند، دنبال نقطه ضعفی می گردند تا ضربه شان را وارد کنند.
البته لازم است در تهاجم جدید بعضی فرزندان بدسابقه مرحوم هاشمی به دکتر ولایتی در فقره اخیر به این نکته دقت داشته باشیم که یک دلیل این تهاجم، کوتاه شدن دست آنها از پول دانشگاه آزاد است. یک دلیل بسیار مهم دیگر این تهاجم، اصل مخالفت ایشان با فلسفه وجودی مقاومت است.
به عبارت دیگر، درصد قابل توجهی از فحاشی این بچه های بد به دکتر ولایتی نیست بلکه به اصل مقاومت و هرکسی است که آنرا به زبان بیاورد. زیرا کیست که نداند این جماعت هیچ نسبتی با مقوله مقاومت نداشته و تجویزشان برای جامعه ایرانی چیزی جز تسلیم و غربی شدن از فرق سر تا نوک پا نیست.
انتهای پیام