به گزارش عدالت خواهان گلستان" سرهنگ آرش مرادي از کارآگاهان پليس آگاهي جزئيات چگونگي کشف پرونده قتل يک پدر و پسر را با همراهي نوه 10 ساله خانواده تشريح کرده است.
اين کارآگاه پليس آگاهي در متني که پليس آگاهي ناجا در اختيار خبرنگار ايسنا، قرار داده، ماجرا را اين طور شرح داده است: يکي از روزهاي اوايل بهمن سال 86 بود هوا به تازگي تاريک شده بود و سرماي سوزناک زمستان هم فرا رسيده بود. به عنوان رئيس پليس آگاهي شهرستان بوئين زهرا در اتاق کارم نشسته و مشغول انجام کار بودم که از طريق مرکز پيام شهرستان مطلع شدم که واحد گشت پليس راه شهرستان حين گشتزني در يک کيلومتري محور بوئين زهرا، ساوه، جسد دو مرد را داخل صندوق عقب يک دستگاه خودروي ريو سفيد رنگ مشاهده کرده است.
بلافاصله به همراه اکيپ براي بررسي صحنه جرم در محل حاضر شدم. به نظر ميرسيد هردو جسد از ناحيه سر مورد جسم پرتابهاي قرار گرفته باشد. خونريزي از اجساد ادامه داشت و با وجود هواي بسيار سرد اجساد هنوز گرم بودند و به همين دليل به نظر ميرسيد که آنان به تازگي به قتل رسيدهاند. اقدامات اوليه براي شناسايي هويت مقتولان از طريق بررسي مدارک مکشوفه از جيبهاي لباسهاي آنان و استعلام مالک خودروي مکشوفه انجام و مشخص شد، مقتولين با يکديگر نسبت پدر و پسر دارند و خودرو نيز متعلق به آنان است.
از طريق تماس تلفني به صورت شبانه خانواده مقتولان احضار و پس از حضور در تحقيقات به عمل آمده اظهارداشتند که مقتولان در امر خريد و فروش دستگاههاي تراشکاري فعاليت داشتهاند و اخيرا هم قصد خريد يک دستگاه تراشکاري را داشتهاند. نوه 10 ساله مقتول اظهار داشت که سه روز قبل سه نفر مهمان در خانه پدربزرگش در تهران حضور داشته و به اتاقي رفته و در خصوص انجام معاملهاي با هم صحبت کردهاند و قراردادي در خانه منعقد کردهاند.
به سرعت کارگروه تخصصي براي کشف موضوع تشکيل شد با توجه به اينکه شهر اشتهارد از توابع استان البرز که در 25 کيلومتري شهرستان بوئين زهرا قرار دارد و کارخانجات متعدد در شهرک صنعتي شهر مشغول فعاليت هستند و با توجه به گرم بودن جسد مقتولان فرضيه وقوع قتلها در شهر اشتهارد و انتقال به حوزه انتظامي شهرستان بوئين زهرا قوت گرفت. به سرعت يک اکيپ به شهر اشتهارد اعزام شد تا تحقيقات لازم در اين خصوص در شهرک صنعتي اشتهارد انجام شود.
از طرفي اکيپي ديگر به خانه مقتول در تهران اعزام شدند تا شايد آثار يا بقاياي قولنامه تنظيم شده کشف شود. که در مراجعه ماموران به خانه مقتول در بررسي سطل زباله يک برگ کاربن مچاله شده کشف که در بازخواني توسط کارشناسان مشخصات مقتولان به عنوان خريدار يازده دستگاه تراشکاري ساخت کشور روسيه آمده بود و مشخصات فردي به عنوان فروشنده نيز درج شده بود؛ اما در بررسيهاي بعدي مشخص شد مشخصات فروشنده غير واقعي بوده است.
از طرفي اکيپي که به شهر اشتهارد اعزام شده بود اعلام کردکه در تحقيقات انجام شده مشخص شد که حدود دو ساعت قبل از کشف جسد يک دستگاه خودروي ريوي سفيد رنگ به همراه راننده و يک نفر سرنشين به همراه يک دستگاه پرايد مشگي رنگ وارد شهرک صنعتي شدهاند و پس از حدود نيم ساعت خودروي پرايد مشگي رنگ به همراه خودروي ريو سفيد رنگ در حالي که فقط راننده در خودرو حضور داشته از شهرک خارج شدهاند.
با کسب اين اطلاعات فرضيه قتل در شهرک صنعتي اشتهارد و اينکه قاتل يا قاتلان به بهانه معامله دستگاههاي تراشکاري مقتولان را به داخل شهرک کشانده و سپس به قتل رساندهاند، قوت گرفت. لذا با توجه به اينکه در شهرک صنعتي اشتهارد حدود 1500 واحد صنفي مشغول فعاليت بودند که از اين تعداد حدود 200 واحد صنعتي در امر تراشکاري فعال بودند و بررسي کليه واحدهاي موصوف نياز به صرف زمان زيادي داشت، به سرعت جستجو براي يافتن واحد صنعتي که به امر تراشکاري فعاليت داشته و از طرفي در آن واحد حداقل 11 دستگاه تراشکاري ساخت کشور روسيه نيز موجود باشد، آغاز شد که از طريق منابع و مخبرين مشخص شد که تنها يک واحد صنعتي در شهرک وجود دارد که داراي دستگاههاي تراشکاري ساخت کشور روسيه است و مالک آن در خارج از کشور است.
در جريان تحقيقات مشخص شد که واحد صنعتي مذکور مشغول به کار نيست و تنها فردي به عنوان نگهبان در شرکت حضور دارد. با هماهنگي قضايي از شرکت بازديد و مورد خاصي مشاهده نشد. اما نگهبان شرکت دستگير و طي انجام بازجوييهاي فني و پليسي سرانجام اقرار کرد که به اتفاق سه نفر از دوستانش که يکي از آنها را به دروغ مالک شرکت معرفي کرده، به خانه مقتولين رفته و پس از انعقاد قرارداد طي قرار قبلي آنها را براي رويت دستگاههاي تراشکاري و انجام معامله به شهرک صنعتي اشتهارد کشاندهاند و سپس در داخل شرکت با شليک گلوله اسلحه کمري به ناحيه سر، خريداران را به قتل رسانده و مبلغ 35 ميليون تومان چک مسافرتي مقتولان را به سرقت بردهاند و پس از انتقال اجساد به شهرستان بوئين زهرا، با خودروي پرايد مشگي رنگ متواري شدهاند.
با راهنمايي متهم دستگير شده، ساير متهمين نيز در شهرستانهاي استان البرز شناسايي و دستگير شدند و به بزه منتسبه اقرار کردند و کليه وجوه نقد مسروقه نيز از متهمان کشف و ضبط شد.
سپس توسط متهمان صحنه قتل مورد بازسازي قرار گرفت. با توجه به اينکه محل وقوع قتل شهر اشتهارد بود، پرونده به همراه متهمين با صدور قرار عدم صلاحيت تحويل حوزه قضايي شهرستان اشتهارد شد.
تمامي اقدامات از قبيل فرضيهسازي، سرنخ يابي، شناسايي و دستگيري قاتلان و در نهايت کشف پرونده در فاصله زماني 48 ساعت پس از وقوع قتلها صورت پذيرفت که نشان از سرعت عمل توام با دقت ماموران داشت. از نکات قابل توجه اينکه در چهرهنگاري ترسيم شده يکي از قاتلين که توسط نوه 10 ساله مقتول صورت پذيرفت که قاتل دستگير شده با تصوير چهرهنگاري بسيار شباهت داشت (بيشتر از 95 درصد) که اين قضيه دقت کودکان در انجام چهرهنگاري و توصيف افراد را تائيد ميکند.
در مصاحبه از قاتلين، آنچه به دست آمد اينکه آنان به خاطر آرزوهاي دور و دراز، عليرغم وضع مالي و درآمد متوسط، با حرص و آز و با انگيزه سرقت وجوه مقتولين، با نقشه قبلي اقدام به ارتکاب قتل کرده بودند از طرفي اعتماد بيجا به افراد ناشناس و بياحتياطي در انجام معامله و حمل وجوه نقد به محل قرار را ميتوان از جمله سهلانگاريهاي مقتولين برشمرد.