به گزارش پایگاه عدالت خواهان"ایالات متحده و کشورهای غربی به دنبال «مصون سازی شبکه جاسوسی» خود در ایران هستند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس»، بر اساس برنامه ریزی سرویس اطلاعاتی ایالات متحده و اینتیلیجنت سرویس و همچنین همراهی موساد، از سال 92 طراحی جدی صورت گرفته تا شبکه جاسوسی غرب در ایران از مصونیت آهنینی برخوردار شود و جمهوری اسلامی ایران حتی در صورت اطلاع نتواند با این شبکه برخورد کند.
اینکه چگونه در دستگاههای مختلف مرتبط با این موضوع، توانسته اند کاری از پیش ببرند دستگاههای اطلاعاتی ایران از آن مطلع است که «پارس» برای جلوگیری از هرگونه درز شناسایی ابعاد طرح «مصون سازی شبکه جاسوسی غرب» از آن خودداری می کند.
با این همه گمانه زنی های بسیاری در مورد چگونگی و چرایی آزادی جاسوسانی چون «جیسیون رضاییان»، «امیر میرزایی حکمتی»، «خسروی آزاد» و... وجود دارد که بایستی نهادهای ذیربط در این مورد اظهار نظر کنند اما یکی از تحرکات جدید شکایت «جیسیون رضاییان» علیه ایران در دادگاه فدرال آمریکا بوده است. این جاسوس آمریکایی با ادعای آزار جسمی و روحی در دوران محکومیتش در زندان علیه ایران به دادگاه فدرال آمریکا شکایت کرد. رضاییان مدعی شده است که بازداشت او برای تاثیرگذاری بر روند مذاکرات هستهای تهران با گروه 1+5 بوده است.
برخی معتقدند این شکایت یک نوع شلوغ بازی علیه ایران و ابزار جدیدی برای باج خواهی از ایران، و شاید هم اعمال تحریم های بیشتر است.
در عین حال برخی محافل داخل ایرانی نیز با ارایه قرائنی معتقدند شکایت این جاسوس آمریکایی در جهت جنجال برای نجات و آزادی دو جاسوس دیگر به نامهای «سیامک و باقر نمازی» است به طوری که برجسته ترین این قرائن راه اندازی «کمپین آزادی سیامک نمازی» را «جیسون» راه اندازی کرده است.
لازم به یاد آوری است چند ماه پیش هدف اصلی بازداشت دستگیری احمد شیخزاده مشاور نمایندگی ایران در سازمان ملل توسط پلیس آمریکا، تلاش برای آزادسازی نمازیها(سیامک و باقر) بود. نکته جالب توجه اینکه دستیار دادستان آمریکا در پرونده شیخزاده یک ایرانی با نام تالی فرهادیان است. از آنجا که مادر همسر فرهادیان اسرائیلی است، محمدی به این نتیجه رسیده است که صهیونیستها با بازداشت شیخزاده در ارتباط بودهاند.
یک افسر ارشد اطلاعاتی ایران در جلسه ای گفته است: «نمازیها(سیامک و باقر) افرادی هستند که آمریکاییان آنها را بزرگترین منبع اطلاعات درباره ایران در یک دهه گذشته خواندهاند. امریکایی ها آنها را بزرگترین صید اطلاعاتی ایران در یک دهه گذشته خوانده اند.»
روزی که رضاییان دستگیر شد، بسیاری، از جمله برخی از مقام های دولتی، معترض بودند که او یک روزنامه نگار ساده است و نباید چنین بی محابا اتهام های امنیتی به او وارد شود. امروز اما، بی آنکه ضرورتی به انتشار جزئیات فعالیت رضاییان در ایران باشد، از رفتار امریکا می توان فهمید که رضاییان هر چه بوده، یک روزنامه نگار ساده نبوده است. منطقی نیست که دولت امریکا صرفا برای آزادی یک روزنامه نگار، اعطای «پکیجی از امتیازها» به ایران را پذیرفته باشد و حدود سه میلیارد دلار از دارایی های ایران را برای آزادی وی رها کرده باشد.
«سیامک نمازی» کیست؟
دستگیری «سیامک نمازی»، عضو مهم خاندان نمازی حقیقتا شاهکار دستگاه اطلاعاتی کشور به شمار میرود، چرا که این خانواده مهم را بدون کمترین ارفاقی میتوان مروج «لیبرالیسم» و «فساد اداری» متعاقب آن در ارکان حاکمیت با سرفصل «نیاز متقابل ایران و سرمایهداری» نامید.
راز موفقیت «شبکه نخبگان فراملی» که سیامک نمازی نیز عضو عالیرتبه آن است، در هوش و استعداد ویژه آنها نسبت به «نخبگان ملی ایرانی» نیست، بلکه دیپلماسی حامی شبکه آنهاست که به رشد و پیشرفت سریعشان میانجامد. پس شکست «شبکه نفوذ»، نه تنها هیچ عارضه جانبی برای دولتها و سیاسیون داخلی ندارد بلکه با توهم «شکست بدون حمایت شبکه خارجی» نیز مقابله میکند کما اینکه واشنگتنپست، سیامک نمازی را حافظ منافع ملی آمریکا در ایران نامیده است و یک فعالیت سایبری کوچک بر ایمیلهای سیامک به لو رفتن شبکه وسیعی از نفوذیها در داخل انجامید و حتی تا دفتر اوباما نیز صعود کرد!
فساد حاکم بر روابط شبکه نمازیها به واسطه اجرای نسخههای لیبرالیستی اقتصادی در ایران، میتواند به واسطه تغییر اجباری مسیر حاکمیت از «نقشههای دشمن» به سمت «راهکارهای بومی» با حمایت نخبگان ملی، به کاهش فساد، بروکراسی اداری و رشد و پیشرفت جوانان تحصیلکرده و مخلص حامی نظام و حاکمیت ملی بینجامد. به همین دلیل است که شبکه رسانهای راکفلرها تا این اندازه نسبت به دستگیری سیامک حساس است و در حرکتی بامزه وی را «سرمایهگذار آمریکایی» جا زده است! در پاسخ به چنین گمانه طنزی میتوان طنازانه نوشت: «سیامک جیب ملت را نزند، سرمایهگذاری با پول نداشته پیشکش»!
چرا نمازی به تهران آمد؟!
سیامک نمازی چند سال پیش از فتنه ۸۸ راهی آمریکا شد و مستقیم در ساختار تشکیلات ضد امنیتی نایاک وابسته به وزارت خارجه آمریکا در کنار تریتا پارسی جاگیر شد. خانواده نمازی- خواجهپور نیز چند سال پس از افشای شبکه نفوذشان در سال ۸۸، بهرغم دریافت احکام قضایی با مساعدت دولتهای غربی از کشور متواری شدند و مستقیم به نایاک و ویلسون سنتر پیوستند.
اکنون سیامک ۴۴ ساله است و در بهترین برهه حیات تشکیلاتیاش، بهرغم همه تحذیرات عقلی، مسافر ایران شده است. او ساختار شبکه نفوذی آمریکا را بخوبی میشناسد و در شرایطی که پروژه جدید غرب برای «تغییر ایران» آغاز شده، نیاز به چنین مدیر میدانی شناخته شده و مطمئنی در داخل، از ضروریات است و به قول معروف به ریسکش میارزد!
البته هنوز برخی دیگر از اعضای شبکه «مدیران جوان جهانی» در ایران ساکن هستند اما به واسطه افشای بخشهایی از پروژه آمریکا پیش از اجرا، زیر سایه سنگین دستگاههای اطلاعاتی کشور روزگار میگذرانند و از دامنه محدودی در حوزه فعالیت اجتماعی و اقتصادی برخوردارند. «پروژه کارآفرینی مبتنی بر فناوری» یا استارتآپهای افشا شده و نقشه کنفرانس بریج و پل با توقف ساختاری مواجه شده است. استارتآپ ویکندهای گوگل و مایکروسافت با واسطهگری عدهای سرعت بیشتری گرفته تا با آلودهسازی حداکثری سیستم پیش از توقف عملیاتی، اذهان عمومی را پس از دستگیری سرشاخهها بیشتر به خود مشغول کند. در هر حال بزودی با افشای زوایای مختلف طرح اوباما با دستگیری سرشاخهها و حذف واسطههای خارجی مهمی همچون «نزار زاکا»، استارتاپها نیز با ساختار غیرملی فعلی متوقف خواهند شد. پس سیامک با هدف جایگزین شدن در ساختار به جای عوامل لورفته شبکه نفوذ به ایران آمده و برخلاف گفته یکی دیگر از سرشاخهها، به واسطه قهر دوستدخترش در دوبی، دچار جنون آنی نشده است!
سیامک نمازی از نمای نزدیک
سیامک فرزند باقر نمازی، استاندار اسبق خوزستان نفتخیز در دوره پهلوی است. او به واسطه رشد در خانوادهای که بلافاصله پس از فرار از ایران بهدنبال وقوع انقلاب اسلامی در ساختار حامی نظم نوین جهانی، به استخدام مجدد درآمد، به قولی مسیر رشد را سریعتر از دیگران طی کرد. او در ۲۴ سالگی با مدرک «روابط بینالملل» دانشگاه تافتز آمریکا، به ایران بازگشت و به سرعت در دولت مشغول به کار شد!
با استفاده از سابقه خانوادگی و توصیه برخی نفوذیها به فرزند مقام عالی اجرایی وقت که جویای سهم خود از اقتصاد نفتی بود نزدیک شد و در ۲۸ سالگی اولین و تنها شرکت دلالی وابسته به دولت را با نام «آتیه بهار» تاسیس کرد! شرکتی که به قول تجار غربی و شرقی، کلید ورود به بازار ایران محسوب میشد و با دریافت حق حساب «م - ه» و برخی مدیران آلوده دولتی، مسیر نفوذ سرمایهداری به ایران را باز کرد و «رشوهخواری» در ایران را به قانونی ملی تبدیل کرد!
نمازیها به حدی در ساختار حاکمیت نفوذ کردند که بهرغم دلالی آشکار خود را بری از رفتار سرمایهداری برخی نفوذیهای دولتی در مجامع عمومی نشان و حکومت را فاسد جلوه میدادند. به طور مثال سیامک نمازی به عنوان کسی که رسما با هدف عقد قراردادهای ضد ملی، با ساخت و پاخت با طرف غربی، مدیران ضعیف ایرانی را شناسایی و با پالتهای رشوه میلیون دلاری نمکگیر و عضوی از شبکه میکرد، با تکذیب نقش خود در این بازی کثیف به خبرگزاری بلومبرگ میگوید: «رشوه دادن و گرفتن در ایران متداول است. در کشوری که شما ناچار هستید به مأمور پست رشوه بدهید تا مطمئن شوید بسته شما در خارج بهدست گیرنده خواهد رسید، رشوه شیوه زندگی است»! فراموش نکنیم این اتفاقات دقیقا در دورهای آغاز شد که جامعه ایرانی جنگ تحمیلی را تازه به پایان رسانده بود و فساد اداری به هیچوجه در آن رایج نبود.
در حقیقت نمازیها «دزدی و دروغ» را به عنوان سوغات سرمایهداری به مدیران مستعد با توانایی بالقوه غرقه شدن در فساد، هدیه کردند و راه و رسم حق حساب گرفتن به شرط سکوت در برابر دزدی ثروتهای ملی ایران توسط خارجیها را نهادینه کردند.
کشف دزدیهای بینالمللی
همین بازی دو سره با واسطهگری ثابت به نفع خارجیها منجر شد بلافاصله پس از روی کار آمدن دولت نهم، ضربه سختی به واسطه افشای ماهیت قراردادهای ضعیف و ضد ملی وضع شده به دست آنها دریافت کنند، البته این پایان ماجرا نبود!
سیامک نمازی سرمایه اولیه فعالیتهای خود را از سهم دلالی وضع قراردادهای یکطرفه نفت و گاز ضد کشورمان در آتیه بهار بهدست آورد اما به واسطه جلب اعتماد غربیها در این قراردادهای سودآور، موفق شد به سرعت خود را به عنوان مدیری که از توانایی کنترل حاکمیت برخوردار است، معرفی کند. به این ترتیب با افزایش سرمایه صورت گرفته از مسیر خارجی، با کمک دخترعمویش، پری نمازی، شبکه اشتغال در شرکتهای خارجی را در دست گرفت. به این ترتیب نمازیها از یک اقلیت صرفا وابسته به دولت، به گروهی پر نفوذ در میان تحصیلکردگان ایرانی داخل و خارج کشور با توانایی اداره بیش از ۱۰۰ هزار موقعیت شغلی تبدیل شدند.
با افزایش قدرت و ثروت و نفوذ سیامک نمازی، وی در کنار پدرش بیش از پیش مورد توجه وزارت خارجه آمریکا قرار گرفت و موفق شد در پی همکاری با آژانس توسعه فراملی آمریکا، چندین انجمن مدیریت نخبگان را در داخل و خارج کشور با هدف انتقال «فرهنگ سرمایهداری» به عنوان تنها راهکار علمی و عقلانی و منطقی اداره جامعه راهاندازی کند.
گسترش شبکه نفوذی
پس اکنون داراییهای سیامک نمازی و خانواده، شامل یک شبکه نفوذی در میان مشهورترین دولتمردان کارگزارانی کشور، لابی کارچاق کن کلانسرمایهداران غربی در ایران، شبکه اشتغال نخبگانی، انجمن تربیت مدیران آینده با اصول لیبرالیستی و شبکه انتقال از خارج به داخل کشور بود.
با تغییر روشهای سیاست خارجی کشور در دولت نهم، سیامک نمازی متوجه نقص ساختار شبکه نفوذ شد. نمازی که در دوره اصلاحات
با استفاده از موقعیت برتر و امنیت نفوذیهای آمریکا موفق شده بود دورههای آموزش سیاست خارجی در اندیشکدههای وودرو ویلسون و NED را به پایان برساند، دوباره راهی آمریکا شد و مستقیم سراغ «تریتا پارسی»، عضو سابق هیات مدیره آتیه بهار رفت. پارسی اکنون با استفاده از گری سیک و برژینسکی یک تشکیلات نوپا به نام «نایاک» را با کمک باقر نمازی، به راه انداخته بود. نایاک از ارتباطات گستردهای با برخی دیپلماتهای ایرانی که رفت و آمد زیادی به بنیاد برادران راکفلر داشتند، برخوردار بود و از هر دو طرف ایرانی و آمریکایی به نمازیها نزدیک بود.
هدف از قدرت گرفتن نایاک، نفوذ به درون دولت احمدینژاد با هدف تغییر اصول سیاست خارجی بود که ملی میاندیشید و تمایل چندانی به اجرای نسخههای وزارت خارجه آمریکا نداشت. تاریخ گواه است که نمازیها با کمک نایاک در حالی که از فتنه ۸۸ جان به در برده بودند، موفق شدند تا حدی به درون دولت احمدینژاد نفوذ کنند. به نحوی که رهبر انقلاب در ۲۸ بهمن ۹۲ رسما اعلام کردند: «تصور برخی دولتمردان «دولت قبلی» و همچنین برخی دولتمردان دولت فعلی این است که اگر ما در قضیه هستهای، با آمریکا مذاکره کنیم، موضوع حل میشود. من هم به دلیل اصرار آنها بر مذاکره درباره موضوع هستهای، گفتم مخالفتی ندارم اما همان موقع هم تاکید کردم که خوشبین نیستم».
شبکه عامل رسمی دولت آمریکا، مجددا در حال پر و بالگیری بود و در دورهای که برای بلوغ و رشد مجدد در ارکان حاکمیت خیز برداشته بود، با اقدام بموقع و هوشیارانه دستگاه اطلاعاتی کشور، ضربه دیده است. طبیعیترین اقدام آن بخش از شبکه که خارج از کشور مستقر است این است که ضربه به «شبکه نفوذ آمریکا» را ضربه به دولت ایران جلوه دهد تا بدین وسیله بتوانند گمانه کذب «الزامی بودن حضورشان در ساختار» را تقویت کنند.
خائنان بالفطره
سیامک نمازی، «رهبر جوان اقتصاد لیبرال ـ سرمایهداری» و مدیر برگزیده راکفلرها در انجمن آسیای نیویورک و باقی عناصر غیرملی شبکه نفوذ هرگز در خدمت ایرانیان نبودهاند و همه طرحهای آنها در مسیر تضعیف ساختار ملی با ترویج طرحها و راهکارهای ابلاغی از جانب دشمن با هدف شکست ایران از درون اجرایی شده است. آنچه امروز در حوزه اقتصاد شاهد هستیم نتیجه بارز اجرای سیاستهای تحمیلی همین لابی خائن و فاسد با نفوذ در ساختار حاکمیت است.
انتظار این است که دستگاه قضایی کشورمان با سیامک نمازی در اندازه یک «رهبر نفوذی لیبرال ـ سرمایهداری» که ایجاد اختلال در نظام اقتصادی کشور را در پرونده دارد برخورد کند، نه یک آمریکایی خام که با تصمیمی ناگهانی برای گذراندن تعطیلات راهی مقصدی اشتباهی شده است!
گزارش سازمان اطلاعات سپاه به مجلس شورای اسلامی/اسم رمز جیسون رضائیان چیست؟!
گزارش سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره شیوههای نفوذ دشمن برای آسیب زدن به بنیانهای انقلاب و نظام، از جمله پیگیری آمریکا برای آزادی «جیسون رضائیان» به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی سبب شد که نمایندگان از شیوههای نفوذ و براندازی دشمنان اطلاعات بیشتری کسب کنند.
واکنش نمایندگان
براساس گزارش سازمان اطلاعات سپاه، جیسون رضائیان یک ایرانی آمریکاییالاصل و یک فرد حائز اهمیت برای آمریکاییها است، بهگونهای که آمریکاییها برای آزادی وی بسیار تلاش میکنند. رضائیان مأمور اجرای تفکر آن دسته از سنای آمریکاست که معتقدند اگر این کشور بتواند روابط خود را با ایران به سطح پیش از انقلاب برگرداند، میتوان حکومت ایران را بهآسانی ساقط کرد. این اقدام سازمان اطلاعات سپاه سبب شد که 11 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی طی تذکری به وزیر دادگستری درباره پرونده رضائیان خواستار اطلاعرسانی دقیق و شفاف به افکار عمومی شوند. این نمایندگان در خلاصه تذکر خود اظهار داشتند: «با توجه به محاکمه و صدور حکم یکی از نفوذیهای دوتابعیتی به نام جیسون کاظم آدام رضائیان لازم است جهت اطلاع افکار عمومی اطلاعات مربوط به این جاسوس و نفوذی آمریکاییان و فیلمهای اعترافات او را به اطلاع افکار عمومی برسانید.» آنها در شرح تذکرشان تصریح کردند: «بیش از یک سال است که جاسوس حرفهای و مسئول پایگاه اطلاعاتی آمریکاییها در تهران دستگیر شده؛ جیسون رضائیان در مدت بازداشت مورد حمایت آمریکاییها قرار گرفته و مکرراً آنها از تیم مذاکرهکننده ما خواستهاند که ایران او را آزاد کند، چون او یک خبرنگار بوده است. اطلاعات وسیعی که در کمیسیون امنیت ملی از این جاسوس حرفهای در اختیار اعضای کمیسیون قرار گرفت باعث نگرانی از خطر نفوذیها برای انقلاب اسلامی و استقلال کشور بود و از طرفی باعث اطمینان خاطر از هوشیاری و بیداری دستگاهها و سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران بود و لازم و ضروری است دستگاههای مقتدر قضایی اطلاعرسانی جامعی، به خصوص با پخش فیلمهای اعترافات این شبکه گسترده جاسوسی به ملت ایران داشته باشند.»
رادیو سازمان سیا با عصبانیت از گزارش سازمان اطلاعات سپاه پاسداران تلاش کرد این گزارش را نوعی مقابله سپاه با رئیسجمهور کشورمان القا کند و گفت: گزارش سپاه به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران، جیسون رضائیان را به «جاسوسی از طریق جمعآوری تصمیمات کشور در خصوص مسائل سیاست داخلی و خارجی و همکاری با دول متخاصم» متهم کرده است، در حالی که یک هفته پیش، حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، به شبکه تلویزیونی «سیانان» گفته بود که اگر آمریکا ایرانیان زندانی در این کشور را آزاد کند، دولتش برای آزادی آمریکاییهای زندانی در ایران خواهد کوشید.
از 83 تا88
جیسون رضائیان از سال 83 در پوشش خبرنگار نشریه «سانفرانسیسکو کرونیل» مرتباً به ایران تردد میکرد و تلاش داشت در این سفرها شبکه عوامل خود را برای جمعآوری اخبار مورد نظر از ایران شکل دهد؛ شبکهای که با انتخابات ریاستجمهوری در سال 1388 و تحولات پس از آن از طریق تهیه گزارشهای جهتدار از سخنرانیهای آقایان؛ «میرحسین موسوی» و «احمدینژاد»، جمعآوری اخبار لحظهبهلحظه از اغتشاشات از سوی منابع میدانی در تهران و ارسال آن به پایگاههای خبری ضدانقلاب، ارائه اخبار و تحلیل از وضعیت کشور به اتاق فکر وزارت خارجه، کنگره و سنای آمریکا و برخی نهادهای مرتبط با لابی «آیپک» و انتشار اخبار کذب از اوضاع شهر تهران در نشریات مورد همکاری، نقش و قدرت خود را به نمایش گذاشت.
خروج او از ایران با درخواست وزارت ارشاد وقت در سال 1388 و سفر به دبی و البته، آشنایی با «لارا سترکیان» (فردی که براساس شواهد موجود، در پوشش خبرنگار شبکه ABC آمریکا برای سرویس اطلاعاتی این کشور فعالیت میکند)، شرایط آشنایی رضائیان با یکی از مسئولان میز ایران در کنسولگری آمریکا در دبی به نام «مک کاچن» را فراهم کرد. این آشنایی، آغازی بر شکلگیری همکاری مشکوک رضائیان با وزارت خارجه و سرویس جاسوسی آمریکا دانسته شده است؛ آغازی که تا زمان دستگیری متهم به شکلی پیوسته ادامه داشته و حضور افراد مختلف آمریکایی و ایرانی در این جورچین، اهمیت آن را دوچندان میکند.
بازگشت جیسون
وی در سال 1391 بار دیگر به ایران بازگشت، اما اینبار با پوشش خبرنگار روزنامه «واشنگتنپست» که نامی آشنا و معتبر در عرصه رسانهای جهان بهشمار میرود. اسناد موجود نشان میدهد که وی پیش از عزیمت به تهران با «جان لیمبرت» (از دیپلماتهای آمریکایی به گروگان گرفتهشده در لانه جاسوسی) دیدار و گفتوگو میکند. جیسون با خانمی به نام «یگانه صالحی» آشنا میشود که همین آشنایی به ازدواج این دو نفر در سال 1392 منجر شد. پس از آشنایی، یگانه صالحی ابتدا به استخدام خبرگزاری «بلومبرگ» و سپس «نشنال امارات» درمیآید.
بررسی تماسهای جیسون رضائیان نشان میدهد، در حالی که بنا بر شرایط کاری، وی باید بیشترین حجم تماس را با «داگلاس جل» (مافوق خود در واشنگتنپست) داشته باشد، عمدتاً اخبار جمعآوری شده را مستقیم یا با واسطه در اختیار میز ایران در کنسولگری آمریکا در دبی و همچنین، شخص «آلن ایر» قرار میدهد.
براساس کیفرخواست صادره، دسترسی و جمعآوری اطلاعات طبقهبندی شده، همکاری با دول متخاصم و نوشتن نامه به اوباما و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران برخی از اتهامات جیسون رضائیان است.
تاکنون بیشترین تلاش برای آزادی جیسون رضائیان از سوی آمریکا صورت گرفته است، بهگونهای که رئیسجمهور آمریکا در یک میهمانی با حضور فعالان رسانه و خبرنگاران شبکههای تلویزیونی این کشور به موضوع خبرنگار بازداشتی واشنگتنپست در تهران اشاره کرد. باراک اوباما ادعا کرد که علت بازداشت او «نوشتن درباره امیدها و ترسهای مردم ایران» بوده است و در ادامه گفت: «تا زمانی که او صحیح و سالم به خانوادهاش بازنگردد، آرام نخواهم شد». پایگاه «پالتیکو» گزارش داد که دولت «باراک اوباما» به صورت محرمانه با واتیکان در ارتباط است تا از پاپ «فرانسیس» برای آزادی جیسون رضائیان در ایران کمک بگیرد.
* خبرنگار یا جاسوس!
حکم صادره برای پرونده جیسون رضائیان قطعاً تأثیر بسزایی بر نحوه عضوگیری شبکه جاسوسان آمریکاییـ صهیونیستی خواهد گذاشت و دستکم هزینه چنین فعالیتهای خرابکارانهای را افزایش میدهد، اما مسیر اصلاح این روند در دستگیری سرشاخههای داخلی است که مجوز نفوذ رضائیان و جاسوسان اعزامی آینده به اماکن محرمانه ایران و دسترسی به اطلاعات خصوصی وزارتخانهها و نهادهای مهم کشور را فراهم میآورند؛ مسیری که با وجود تنبیه قطعی رضائیان همچنان بدون ناظر امنیتی است.