به گزارش پایگاه عدالت خواهان"جانباز محمّد دیلم کتولی از فغالین اجتماعی استان گلستان با ارسال یاداشتی به این پایگاه نوشت ؟
با آغاز حاکمیّت قوم قَجَر بر کشور ایران و اختناق و ظلم و سیاهی حاکم بر جامعه و از سوی دیگر رشد موج نوگرایی ، رنسانس و.... انقلاب های مختلف در جهان زمینه برای مقابله با این فضا در ایران نیز نیز آماده شد .
کمال الدّین عبدالرّزاق اصفهانی در وصف آن روز های سخت تاریخ می گوید :
ای عجب دلتان بِنَگرفت نشد جانتان ملول
زین هواهای عَفِن وین مردم ناسازگار
ازهمان آغازین روزها نقش پُررنگ و تحوّل آفرین روحانیت و مرجعیت شیعه نمایان گردید . در گیر و دار حوادث تلخ و درد آور مشروطیت،که از سوئی با حاکمیّت در آمیخته و پادشاهی و مشروطیّت را به عنوان نماد حاکمیّت به چالش کشیده بود و از سوی دیگر تفکّر خاص وابستگی به بیگانگان که از سوی قشر روشنفکر و حاکمیت وابسته به طور همزمان مدیریت و پشتیبانی می شد،نقد می کرد،تنها مرجعیت شیعه بود که حرفش فراتر از زمان خودش بود .
تمام حرف شیخ فضل الله رحمهالله علیه در یک جمله خلاصه می شد"تعالی ،اولویت و برتری شرع مقدّس بر قوانین بشری " که البتّه این موضوع نه بامنافع دستگاه حاکمه همخوانی داشت و نه با تفکّر جریان غرب گرای منحرف که حتّی تا خانه شیخ پیش آمده بود .
(پس از آن که افراد وابسته و روشن فکران غرب گرا در مجلس مشغول تهیه و تصویب قانون اساسی شدند، او در مورد قانون اساسی پیشنهادهایی به مجلس داد. ذکر مذهب جعفری به عنوان مذهب رسمی کشور و اصل نظارت فقها بر قوانین مجلس شورای ملّی از جمله این پیشنهادها بود که از هوشیاری و شمّ سیاسی او حکایت داشت. با این همه مجلس با دیدگاه های وی مخالفت کرد و او نیز به نشان اعتراض مجلس را ترک کرد. از این زمان شیخ فضل اللّه مورد حملات ناجوان مردانه روشن فکران غرب گرا و دیگر ناآگاهان قرار گرفت." محمد ترکان، مکتوبات،اعلامیه ها، ... وچند گزارش پیرامون شیخ فضل الله، ج2، ص326. "
تاکید شیخ فضل الله به اضافه کردن قید "مشروعه"به " مشروطه " نشانگر حسّاسیت این بزرگ مرد به حفظ رنگ و بوی اسلامی و شرعی نظام حاکمیتی و وضع قوانین بود .
او بارها گفت بود:«من واللّه با مشروطه مخالفت ندارم؛ با اشخاص بی دین و فرقه ضالّه و مظلّه مخالفم که می خواهند به مذهب اسلام لطمه وارد بیاورند. روزنامه ها را که لابدخوانده اید که به انبیا و اولیا توهین می کنند»."همان"
قدر مسلّم اینکه چنین رویکردی مورد توافق جریان حاکم که بنام دین تیشه به ریشه های اصلی دین می زد قرار نمی گرفت .
بنیانگزار نظام جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی رحمهالله علیه درباره شیخ فضل الله نوری فرمودند:«لکن راجع به همین مشروطه و این که مرحوم شیخ فضل اللّه رَحِمَهُ اللّه ایستاد که مشروطه باید مشروعه باشد، باید قوانین موافق اسلام باشد، در همان وقت که ایشان این امر را فرمود و متمّم قانون اساسی هم از کوشش ایشان بود، مخالفین، خارجی ها که یک همچو قدرتی را در روحانیت می دیدند، کاری کردند در ایران که شیخ فضل اللّه ِ مجاهد مجتهدِ دارای مقامات عالیه را، یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف روحانی نما او را محاکمه کرد و در میدان توپخانه شیخ فضل اللّه را در حضور جمعیت به دار کشیدند(صحیفه نور، ج18، ص175)».
مقام معظم رهبری درباره شیخ فضل الله می فرمایند:( اینکه بنده مسئلهی بصیرت رابرای خواص تکرار میکنم، به خاطر این است. گاهی اوقات غفلت میشوداز دشمنیهائی که با اساس دارد میشود؛ اینها را حمل میکنند به مسائل جزئی.مادرصدر مشروطه هم متأسفانه همین معنا را داشتیم. در صدر مشروطه هم علمای بزرگی بودند،که من اسم نمیآورم؛ همه میشناسید،معروفند،که اینها ندیدند توطئهای را که آن روز غربزدگان وبه اصطلاح روشنفکرانی که تحت تأثیر غرب بودند، مغلوب تفکرات غرب بودند،طراحی میکردند؛ توجه نکردندکه حرفهائی که اینها دارنددر مجلس شورای ملىِ آن زمان میزنند، یا در مطبوعاتشان مینویسند،مبارزهی با اسلام است؛ این را توجه نکردند، مماشات کردند. نتیجه این شد که کسی که میدانست و میفهمید( مثل مرحوم شیخ فضلاللَّه نوری) جلوی چشم آنها به دار زده شد و اینها حساسیتی پیدا نکردند؛ بعد خود آنهائی هم که به این حساسیت اهمیت و بها نداده بودند،بعدازشیخ فضلاللَّه مورد تعرض و تطاول و تهتک آنها قرار گرفتندو سیلی آنها را خوردند)
هشدار اصلی شیخ ،حذف اسلام از قوانین موضوعه،زمینه سازی نفوذ دشمن ،از بین رفتن حاکمیّت ملّی و فریبکاری در سیستم حاکمیّتی بود ،با اصرار بر این مواضع اصولی سر بدار شد .
تلخ ترین صحنه تاریخ آنجاست که مرجعیت را به دار می کشند چون هشدارهایش برای نفوذ دشمن را توهّم و خیانت می دانند .
نگذاریم تاریخ تکرار شود .