به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هشت سال پیش در 21 ابان ماه سال 1390 بود و ساعت بیست و چند دقیقه از یک بعداز ظهر میگذشت که تهران و حومه تهران با صدای مهیبی لرزید. لرزش انفجار در بیشتر شهرهای استانهای تهران و البرز مانند تهران، شهریار، شهرقدس،نسیم شهر کرج، پرندک، اشتهارد، ملارد، ماهدشت و بخشهایی از ساوه در استان مرکزی احساس شد. برخی گفتند زلزله بود، برخی گمان کردند پمپ بنزین منفجر شده، عدهای دیگر از نشت گاز لولههای ساختمانهای تازه ساز سخن میگفتند و... و هرکسی با حال پریشان علت این لرزش و صدا را جویا میشد.
مرکز صدا متعلق به انفجاری در حوالی کرج و ملارد بود. اما چگونه صدای این انفجار مهیب در شرقی ترین نقاط تهران هم شنیده شد؟ شدت انفجار به حدی بود که صدای مهیب و لرزش آن شیشه برخی ساختمانهای شهریار و شهر قدس از جمله ساختمان دانشگاه شهر قدس را فرو ریخت و دود غلیظی تا 10 کیلومتری محل حادثه پخش شده بود. طولی نکشید که در همهجا این خبر پخش شد: سردار حسن طهرانی مقدم رئیس سازمان خودکفایی سپاه بههمراه چند تن از پاسداران در پادگان شهید مدرس و بر اثر انفجار زاغه مهمات به شهادت رسیدند.
سردار طهرانی مقدم چه کسی بود؟
وقتی خبر شهادتش در رسانهها منتشر شد، نام او برای عموم مردم ناآشنا بود. اما درجه و مسئولیتش نشان از سالها تجربه در سپاه پاسداران را میداد. سرداری که فقط فهرست فعالیتها، سِمتها و افتخاراتش طولانی و شگفت انگیز است. وقتی رسانهها شروع کردند از سوابق درخشان او سخن بگویند، کم کم همه فهمیدند چه شخصیتی در این حادثه درناک به شهادت رسیده است. کسی که اصرار داشت تا در گمنامی و ناآشنایی کار کند و مجموعهای به نام جهاد خودکفایی سپاه را فرماندهی میکرد. و در واقع بخش عظیمی از افتخارات موشکی جمهوری اسلامی به نام زنده است.
حسن طهرانی مقدم 6 آبان 1338 در محله سرچشمه تهران متولد شد. در 21سالگی و در ابتدای شکلگیری رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در اطلاعات منطقه 3 سپاه شمال، مشغول به فعالیت شد. بعد از عملیات ثامن الائمه(ع)، متوجه ضعف آتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد. در پاییز 1360 طرح ساماندهی آتش پشتیبانی (خمپارهاندازها) را بهصورت سنجیده و مدون تقدیم حسن باقری کرد. آبان سال 1362 ماموریت راهاندازی و سازماندهی "فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه" به طهرانی مقدم محول شد و به این ترتیب 21 اسفندماه 1363 اولین موشک ایران به کرکوک شلیک شد. پس از صدور فرمان تاریخی امام(ره) مبنی بر تشکیل نیروهای سهگانه سپاه پاسداران، شهید مقدم در سال 1364 به سِمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد. عمده کارهای تحقیقاتی ساخت موشک «شهاب 3» را شهید مقدم انجام داده بود .او در اول مهر سال 84 بهعنوان جانشین سردار علی زاهدی در نیروی هوایی سپاه پاسداران منصوب شد. در 25 آذرماه سال 85 بهعنوان مشاور فرمانده کل سپاه در امور موشکی و رئیس سازمان خودکفایی سپاه انتخاب شد.
شهدای اقتدار چه کسانی هستند؟
مقام معظم رهبری در پیام تسلیت خود به مناسبت شهادت جمعی از پاسداران در پادگان شهید مدرس، سردار شهید حسن طهرانی مقدم را دانشمند برجسته و پارسای بیادعا خطاب کرد. ایشان همچینن در توصیف شخصیت شهید طهرانی مقدم فرمود: «شهید طهرانی مقدم سراپا اخلاص بود من بیستوپنج شش سال است که ایشان را از نزدیک میشناسم. همت خیلی بلندی داشت؛ افقهای خیلی بلندی را میدید. یکی از خصوصیات برجسته ایشان مدیریت بود؛ یک مدیر طبیعی بود؛ درس مدیریت هم نخوانده بود اما واقعاً یک مدیر بود.»
آمار شهدا ابتدا در اعلام رسمی سپاه 17 نفر اعلام شد. اما کم کم که اسامی مفقودین زیاد شد و عملیات تجسس در بخشهای تخریب شده پادگان شهید مدرس ادامه پیدا کرد، پیکرهایی از زیرآوار بیرون آمدند و بر تعداد شهدای این حادثه افزودند. نهایتا مشخص شد 39 نفر در این اتفاق تلخ به شهادت رسیدهاند. 39 نفری که هر کدام سابقه درخشانی در پا گرفتن توان موشکی ایران داشتند. برخی با تجربه تر بودند و از تخصص خود در دوران دفاع مقدس برای توان دفاعی بهره میگیرفتند و برخی جوان تر بودند و تازه جذب تیم شهید طهرانی مقدم بودند و در محضر با تجربه ترها، مهارتهای زیادی را کسب میکردند. چندی بعد این شهدا به «شهدای اقتدار» معروف شدند.
شهیدان سردار حسن طهرانی مقدم، سید رضا میر حسینی، سعید نبیپور خمامی، ستار ناصری، مهدی نواب، بایرام علی صفری، مهدی دشتبان زاده، علی اصغر منصوریان، اسماعیل محمدی، علی کنگرانی، محمود شجاعی، امید طلائیان، محمد سلگی، مرتضی محمدرضاپور، وحید رنجبر، رسول بهرودی، محمد غلامی، سیدمحمد حسین فردویی، بهلول محمودی، محمود داسدار، حسین امین شرعی، سید محمد حسینی، محمدرضا میری، شهید مهرداد مصطفوی، شهید رضا نادی شورابی، شهید مهدی گلستانی، شهید مسیح الله قهرمانی، شهید بهزاد ملانوروزی، محمد حسین زلفی، وحید عزیزی، وحید شیرمحمدلو، میثم جهانگیری، مهدی حاتمی نسب، سیدرضا محمدزاده، جواد سلیمی و یوسف قارلوقی از جمله این شهدا بودند.
نزدیکترین یاران طهرانی مقدم را بشناسید
نامهای متفاوتی از رزمنده 52 ساله تا جوان 20 ساله میان شهدا وجود داشت. اما شاید در میان شاخصترین یاران طهرانی مقدم که ان روز به شهادت رسیدند بتوان به شهید مهدی نواب، مشاور و مسئول آزمایشگاه پژوهشکده و تست سوخت، مسئول سمعی بصری جهاد خودکفایی سپاه، شهید محمد سلگی، فرمانده ترابری و ماشینهای سنگین سازمان جهاد خودکفایی سپاه و شهید مهدی دشتبان زاده، فرمانده پادگان شهید مدرس اشاره کرد. یاران قدیمی که در اتفاقات بزرگ موشکی سپاه کارهای بزرگی کردند و نهایتا با هم و در کنار یکدیگر به شهادت رسیدند.
«شهید مهدی نواب» در پانزدهم شهریور سال 1346 در محله سرچشمه تهران متولد شد. در 14 سالگی به جبهه رفت و در سال 65 وارد سپاه پاسداران شد. از همان اوایل ورود به کرمانشاه با شهید محمد سلگی و در توپخانه سپاه با شهید طهرانی مقدم آشنا شد و این شروع دوستی پایان ناپذیر این 3 شهید بود. مهدی نواب در یگان موشکی مشغول به کار بود و آموزش نصب کلاهک و الحاق و انتقال و تجهیزات موشکی و سپس قرار دادن موشک روی خودروی سکوی پرتاپ را دید و بعد آموزش کار با جرثقیل و لیفتتراک و خودروی حامل موشک را فراگرفت و حتی اسکورت موشک تا محل و تخلیه موشک را انجام میداد.
در زمان جنگ یکی از متخصصان الحاق و انتقالات شد و از سال 66 تا 68 مسئول دسته دوم الحاق و انتقالات یگان موشکی شد. شهید مهدی نواب مشاور و مسئول آزمایشگاه پژوهشکده و تست سوخت پادگان شهید مدرس، مسئول سمعی بصری جهاد خودکفایی و مسئول کوهنوردی بود. او با 20 نوع دوربین حرفهای و فوق حرفهای کار کرده و دفتر سمعی و بصری را نیز همینطور افتتاح کرد و اینگونه از حساستترین عملیاتهای تست موشکی هم فیلم میگرفت.
«شهید محمد قاسم سلگی» متولد اسفند سال 1345 است. از سال 59 در بسیج عضو بود و فعالیت داشت و باش روع جنگ راهی جبهه شد. از سال 61 به استخدام سپاه درآمد. در سال 1365 با اندک سنی که داشت وظیفه فرماندهی پادگان کرمانشاه را بهعهده داشت. بخشی از فعالیتهای عمده او از همان سالهای جنگ در مهندسی ــ رزمی سپاه بوده است. در توپخانه سپاه بود که بههمراه مهدی نواب با حسن آقای طهرانی مقدم همراه شد و از آنجا دیگر همیشه با هم بودند.
سالها کار با مواد شیمیایی او را جانباز شیمیایی ریوی کرده بود. پس از جنگ نیز در نیروی هوایی سپاه در یگان موشکی بهدلیل تخصص فنی بههمراه حسن طهرانی مقدم شروع به ادامه کار کرد. در سالهای پس از جنگ یعنی از 1370 تا 1374 در اکثر شهرهای مرزی کشور از جمله سیستان و بلوچستان و بندرعباس مشغول به فعالیت نظامی بود. او در استفاده و تعمیرات انواع ماشینهای سنگین، توانایی بسیاری داشت که مسئولیت فرماندهی ترابری و ماشینهای سنگین سازمان جهاد خودکفایی سپاه به او داده شد.
«شهید مهدی دشتبان زاده» در 30 اسفندماه سال 1342 در محله میدان خراسان تهران بدنیا آمد. دوران دفاع مقدس را در بهداری لشگر 27 محمد رسول الله(ص) خدمت میکرد و خودش هم به دفعات مجروح شد. پس از پایان جنگ تحمیلی به استخدام وزارت دفاع درآمد و در سال 1368 ازدواج کرد. با تشکیل جهاد خودکفایی سپاه از همراهان سردار شهید حسن طهرانی مقدم شد و در این میان فرماندهی پادگان مدرس به او واگذار شد. پادگانی که اتفاقهای مهمی را به خود دید. انفجارها، تستهای موفق و ناموفق موشکی، پیروزیها، آموزش و مهارت جوانانی زبده و صدها اتفاق تلخ و شیرینی که برای خیلیها از این پادگان یک دوکوهه دوم ساخته بود.
شایعات در مورد علت حادثه چه بود؟
پس از این انفجار به دنبال اخبار تلخی که از شهادت و مجروحیت تعدادی از پاسداران صنعت موشکی کشور حکایت داشت، شایعات بسیاری نیز در فضای تاریک رسانههای بیگانه نقش بست. برخی از رسانهها از انفجار کلاهک هستهای سخن گفتند و عدهای از انفجار آزمایشات هستهای ایران. البته مسئولین کشور و سخنگوی سپاه با رد این ادعاهای مضحک چنین احتمالاتی را تکذیب کردند. عدهای نیز از خرابکارانه بودن این عملیات توسط عناصر جاسوسی شایعاتی را مطرح کردند.
مجله تایم به نقل از یک «مقام اطلاعاتی غربی» نوشت که این انفجار کار موساد بودهاست. برخی رسانههای اسرائیلی نیز این انفجار را ناشی از خرابکاری دانسته و مدعی شدند که اسرائیل در آن دست داشتهاست. روزنامه دیلی تلگراف نیز نوشته است موساد با همکاری مجاهدین خلق(منافقان) این عملیات را اجرا کردهاست.
اما مسئولین مختلف نظامی کشور از جمله سرلشکر فیروزآبادی٬ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح وقت، سردار شریف، مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران و سردار حاجی زاده فرمانده هوافضای سپاه با رد شایعات اینچنینی دست داشتن جاسوسان اسرائیل در این انفجار را رد کردند و علت این واقعه را ایجاد حادثه در حین جابجایی سوخت و مهمات عنوان کردند.